رمزگشایی هاشمی از نامه تاریخی اش به رهبری بعد از حدود یکسال: دیر یا زود همه چیز مشخص می‌شود

تیترهای برگزیده: می ترسیدم کناره گیری عوارض بد سیاسی داشته باشد / سنم در حد بازنشستگی است / می خواستم جهانگردی کنم، نشد/ در مناظره ستیز با روحانیت را مشاهده کردید/ القاء کردند روحانیت در اداره جامعه کارایی ندارد/ اصل نامه به رهبری نرسیده بود : ایشان گفتند نامه شما را از روی کامپیوتر خواندم/ اگر بعد از انتخابات منتشر کنم دو حالت دارد: اگر آقای احمدی‌نژاد شکست بخورد که درست نیست با ایشان درگیر شوم. چون اخلاقاً کار درستی نیست. اگر هم پیروز شود که اصلاً درست نیست با منتخب مردم درگیر شوم و جشن انتخابات را در کام مردم تلخ کنم/رهبری از لحاظ محتوا ملاحظه ای نداشتند/هیچ وقت ایشان به خاطر نامه از من گله نکردند/و هفته یک ملاقات داریم که معمولا دو ساعت طول می کشد/همیشه واقعیت‌ها خود را بر احتمالات سیاسی تحمیل می‌کند و دیر یا زود همه چیز مشخص می‌شود.

هاشمی رفسنجانی پس از یک سال سکوت در برابر منتقدان نامه به رهبر انقلاب پیش از انتخابات گفت: مایل بودم از مسئولیت های سیاسی خود کناره گیری کنم، اما می ترسیدم که عوارض بد سیاسی داشته باشد.

به گزارش عصرایران، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت وگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات در پاسخ به این سوال که آیا تاکنون به بازنشستگی به معنای کناره گیری از مسئولیت های سیاسی فکر کرده اید؟ گفت: مایلم. الان سن من در حدی است که مایلم این گونه شود. ولی هنوز می ترسم عوارض بد سیاسی داشته باشد و به نوعی قهر تلقی شود.

هاشمی افزود: یکی از کارهای که می خواستم بعد از ریاست جمهوری بکنم و نتوانستم انجام دهم این بود که در سفرهای خارجی که می رفتم، خیلی جاها را نشان کردم که بعدا بروم ببینم و جهانگردی کنم که نشد. اگر بخواهم به سفر خارجی بروم باید جمع زیادی از پاسداران همراه من باشند و آنجا هم که می رویم شورای تامین نیرو می آورند و همیشه زحمت دارد.

رئیس مجلس خبرگان رهبری  درباره نامه بحث برانگیز خود به رهبری انقلاب قبل از انتخابات تصریح کرد:همه می‌دانستند که نسبت به دیگر نامزدها بی‌طرف هستم کاری نداشتم که مردم به چه کسی رأی می‌دهند. ولی همه می‌دانستند که روحیه کاری من با این شیوه اداره جامعه سازگار نیست. متأسفانه در مناظره، آقای احمدی‌نژاد حرف‌هایی را زده بود که غیرواقعی بود، انتظار من و همه دلسوزان واقعی نظام این بود که رهبری عکس‌العمل نشان دهند. چون من تنها نبودم. در آن مناظره شما نوعی ستیز با روحانیت را مشاهده کردید که به بهانه مخالفت با من، آقای خاتمی، آقای ناطق نوری و آقای کروبی که رؤسای جمهوری و رؤسای مجلس بودیم، همه دستاوردهای انقلاب را حراج گذاشت و این گونه القا کرد که روحانیت در اداره جامعه کارایی ندارد.

وی ادامه داد: در سالگرد رحلت امام در مرقد به ایشان گفتم حرف‌های ناقص گفته‌اند. ترجیح می‌دهم خودشان اصلاح کنند وگرنه ناچارم توضیح بدهم. چند روز هم صبر کردم و جوابی ندیدم. پس از آن نامه‌ای تهیه کردم. چون می‌بایست جواب آن حرف‌ها داده می‌شد. می‌گویند چرا قبل از انتخابات نامه را دادم. این سوال دیگر سفسطه است چون مگر ایشان هدفی غیر از انتخابات در طرح آن مباحث خلاف واقع داشت؟ نامه را تهیه کردم و در آخرین فرصت قبل از انتخابات که عصر سه‌شنبه بود، برای رهبری فرستادم. چون اگر سه‌شنبه می‌دادم، روزنامه‌ها چهارشنبه می‌نوشتند و اگر چهارشنبه‌ می‌دادم پنجشنبه کسی حق نداشت بنویسد. چون فرصت تبلیغات تمام می‌شد. می‌خواستم جواب آن حرف‌ها را بدهم. در کنار آن کارها، در رفت و آمد و اخبار موثق، شور و اشتیاق مردم را می‌دیدم.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: به هر حال در همان فرصت باقی‌مانده برای رهبری معظم فرستادم و متأسفانه در آن فاصله ۲ ساعته باقی‌مانده نامه به ایشان نرسیده بود، چون جوابی به من نرسیده بود. در آخرین لحظاتی که می‌خواستم خدمت ایشان بروم، منتشر کردم. وقتی رفتم، ایشان گفتند: داشتم نامه شما را از کامپیوتر می‌خواندم. یعنی پس از اینکه پخش شده بود هم، هنوز متن اصلی را ندیده بودند.

پرسیدم از نظر شما چگونه بود؟ گفتند: از لحاظ محتوا هیچ ملاحظه‌ای ندارم و فقط یک نکته دارم که آقای احمدی‌نژاد شخص شما را به فساد متهم نکرد و درباره بچه‌های شما گفت. گفتم: فضا به گونه‌ای بود که اگر چه از من اسم نبرد، اما همه چیز متوجه من شد. ایشان گفتند: واقعاً هیچ ملاحظه‌ای روی نامه ندارم ولی اگر جای شما بودم، بعد از انتخابات منتشر می‌کردم.

هاشمی افزود: گفتم: خواست خدا بود که شما تا قبل از انتشار نبینید، چون اگر می‌خواندید و به من می‌گفتید، منتشر نمی‌کردم و این مناسب نبود. چون اگر بعد از انتخابات منتشر کنم دو حالت دارد: اگر آقای احمدی‌نژاد شکست بخورد که درست نیست با ایشان درگیر شوم. چون اخلاقاً کار درستی نیست. اگر هم پیروز شود که اصلاً درست نیست با منتخب مردم درگیر شوم و جشن انتخابات را در کام مردم تلخ کنم ولی الان حق من است که جواب بدهم و دادم. ایشان هم در مقابل این منطق من اعتراض نکرد.

هاشمی درباره اینکه به نظر می رسد این نامه رابطه شما با رهبری انقلاب را دچار تغییرات کرده است، گفت: نه، ایشان صراحتاً گفتند که هیچ ملاحظه‌ای درباره محتوای نامه ندارم. حتی در همان جلسه گفتند: به حق از من انتظار دارید که جواب بدهم. صلاح ندیدم که پیش از انتخابات جواب بدهم، چون روی حضور مردم تأثیر می‌گذارد ولی بعد از انتخابات جواب می‌دهم. حتی گفتند که به آقای احمدی‌نژاد هم گفتم که حرف‌های ناحقی زدید و جواب شما را می‌دهم. واقعاً هیچ وقت ایشان به خاطر نامه از من گله نکردند، چون روابط ما به گونه‌ای است که اگر گله هم داشته باشند، می‌گویند. الحمدلله همکاری ۶۰ ساله ما به گونه‌ای است که با هم رودربایستی نداریم.

هاشمی در برابر این توضیح که برخی می خواهند به بهانه نامه شما را مقابل رهبری قرار دهند، تصریح کرد: اینها در سیاست طبیعی است. گروهی که وارد بازی‌های سیاسی می‌شوند از این حرف‌ها زیاد می‌زنند، ولی همیشه واقعیت‌ها خود را بر احتمالات سیاسی تحمیل می‌کند و دیر یا زود همه چیز مشخص می‌شود.

او درباره ملاقات های خود با رهبری انقلاب هم گفت: قبلا هفته ای یک بار ملاقات رایج و حتمی داشتیم. بعدا که کارها کمتر شد دو هفته یک ملاقات داریم که معمولا دو ساعت طول می کشد که گاهی تا شام است. اگر مساله ای هم پیش بیایدتلفنی یا حضوری بین دو هفته صحبت می کنیم.

نمازی که سند کفر شد!

سایت یاران صدر: خواندن نماز بر پیکر دکتر شریعتی و برگزاری مراسمی باشکوه برای چهلم او، از طرف امام موسی صدر، موجی از انتقادات تند از طرف روحانیون مخالف شریعتی را متوجه امام کرد. نامه ها و تلگراف های زیادی به امام رسید. حتی دایی امام موسی صدر هم او را بی نصیب نگذاشت!

در اینجا تلگراف علامه عسگری و بخش هایی از جواب امام موسی صدر را برای نمونه ذکر می شود. در آن زمان امام صدر رئیس مجلس اعلای شیعیان بود. اما علامه عسگری به خود امام نامه ننوشت و نامه را برای شیخ محمد مهدی شمس¬الدین، نایب رئیس مجلس فرستاد: «پس از سلام، شکایات و اخبار و اعتراضات زیادی به من رسیده که شفاهی، کتبی و تلگرافی بوده است و آن در مورد سید موسی صدر بوده که برای مرگ علی شریعتی که یک فرد کافر به دین و طریقت بود، مجلس عزاداری برپا نموده و یک فرد فاسد و بزرگترین دشمن دین و دینداران در تمام دنیا را شخص بزرگواری معرفی کرده است. این عمل او خلاف دین است و گمراهی را زیاد می کند و نمی دانم چه جوابی در قیامت خواهد داد. انالله و انا الیه راجعون . والسلام»

در مقابل، امام صدر در نامه ای به این انتقادات جواب می دهد. امام بعد از تکریم و ادای احترام می گوید: «…. دکتر شریعتی همان طور که می دانید تاثیر فراوانی بر جوانان مسلمان و محصلین و حتی در بسیاری از جوانان خوب و متدین و ارحام خود من از کوچک و بزرگ، دختر و پسر گذاشته است و آنان را که از وابستگی به کمونیست ها امتناع دارند و در عین حال نمی خواند هم دست و هم دوش دولت ها و دست راستی ها باشند و تمایلات اصلاحی دارند، آنان را با اسلحه فکری مناسبی مجهز کرده است…. وقتی که دکتر از ایران خارج شد و به اروپا رسید، همه امیدوار شدند که در گوشه ای آرام، دور از حمله ها و دفاع ها و مشکلات سیاسی، بزودی یک تز کامل و افکار سازنده برای آنها خواهد داد که اولا مثبت باشد، و ثانیا بعد از تجربه ها و مطالعه ها و محیط جدید ثابت باشد و تناقض هم نداشته باشد. ولی ناگهان دیدند که مرگ او را فرصت نداد. براستی درجه تاثر و مصیبت زدگی جوانان را نمی توان وصف کرد. در این حال، وضع روحی انتقادها را تشدید کرد و روابط این جوانان مسلمان را با روحانیت که ضمانت اسلام و راه معرفت احکام و تعالیم اسلام هستند تهدید می کرد. متارکه علمای ایران، حتی آیت الله خمینی و تسلیت نگفتن ایشان، حزن و عصبانیت این جوانان را تشدید نمود و من براستی مشاهده می کردم که دلجویی از اینها فقط می تواند مقداری که از روابط این جوانان مسلمانان با روحانیت باقی مانده است را حفظ و تقویت کند و امکان اصلاح اشتباهاتی که عست و شده است را باقی بگذارد. اگر نه، خطر آنکه آنان برای همیشه از روحانیت جدا شده و گرفتار انحرافات و خطرهایی که در دوری از روحانیت گریبانگیر آنان می شود، شوند، تهدیدشان کند. از این جهت من با وجود آنکه می-دانستم این کار مورد انتقاد برادران و روحانیون می شود و من در این اوضاع و گرفتاری ها ممکن است صدمه های شدید بخورم، فداکاری کرده و به این روش اقدام کردم و تحمل نتایج این کار را ثواب و اجر آخرت دانستم و امیدوارم خداوند قبول کند.»

زیباکلام: این نحوه برخورد با چهره های سیاسی فقط در نظام کمونیستی و توتالیتر دیده می‌شود/به خودم اجازه نمی‌دهم که نظام ایجاد شده توسط رسول‌الله با حال مقایسه کنم

حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و صادق زیباکلام عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در مناظره‌ای در رادیو گفتگو به موضع “خواص و نقش آنها در حوادث سال گذشته ” پرداختند در این مناظره که از شبکه رادیویی تهران به طور مستقیم پخش شد، صادق زیباکلام به تبیین نظرات خود در مورد خواص مردود شده پرداخت و افزود: متاسفانه در نظام سیاسی ما زمانی مسئولین در کارشان ابقا می شوند که در مقابل خطاها و اشتباهات لب فرو بندد و در مقابل اشتباهات حکومت سکوت کنند و این در حالی است که آقای رسایی و دوستانشان به این مسئله افتخار می‌کنند اما واقعیت این است که موضوع نشانه نارسایی نظام ما است.
ادامه خواندن “زیباکلام: این نحوه برخورد با چهره های سیاسی فقط در نظام کمونیستی و توتالیتر دیده می‌شود/به خودم اجازه نمی‌دهم که نظام ایجاد شده توسط رسول‌الله با حال مقایسه کنم”

احمدی نژاد و مسئله حجاب

احمدی نژاد در مصاحبه زنده تلویزیونی  درباره بحث هایی همچون گشت نسبت و جریمه های چند صد هزارتومانی برای انواع تخلفات مثل پوشش و عکس و فیلم گرفتن از افراد به اصطلاح بدحجاب و… گفت: اینها هیچ ربطی به دولت ندارد و دولت در این مسایل دخالتی ندارد؛ ما اینها را توهین می دانیم که از یک زن و مرد در خیابان سئوال شود که نسبت شما چیست، کسی حق ندارد این گونه سئوال کند.این به معنای آن نیست که ما نابسامانی های اجتماعی را نمی بینیم و نباید اصلاح کنیم، می گویم این روش ها درست نیست. برخی هستند تا اسم زن می آید ناراحت می شوند آنها باید خودشان را درست کنند، نابسامانی های اخلاقی که پیش می آید همه مقصر هستند، چه کسی گفته که خانم ها مقصرند، اندیشه ای غلط در ذهن یک عده هست باید این اندیشه را بیرون کنیم و آنها خودشان را اصلاح کنند؛ امام عزیز ما تعابیر زیادی داشت و می گفتند شما خودت را کنترل و اصلاح و درست نگاه کن

یاد ایام انتخابات و ننه جون و ننه آقای شیخ اصلاحات به خیر

فیلم جمع شدن عده ای جوان ساده دل در مقابل منزل شیخ یوسف صانعی به بهانه حضور مهدی کروبی را در اینترنت می دیدم. کلماتی که از دهان جوان بلندگو به دست بیرون می آمد بازنشر مجدد همان نفرت و هتاکی است که چند سالی عرصه اخلاق و دیانت ایران زمین را در می نوردد. ادامه ی همان بی اخلاقی بزرگ و نماد همان دیانت و اسلامی است که در مقابل چند ده میلیون بیننده تلویزیون  غیبت و تهمت به عیانی رخ نمود. که اگر همان روز و در پی این بی حرمتی و سلک ماکیاولیستی، اَعلام مسلمانان جان می دادند عجیب نمی بود. بگذریم.

صحبت های امشب احمدی نژاد و حوادث امروز  قم، خاطره ایام انتخابات و مناظره ها و  مهدی کروبی و لطایف تاریخی شیخ را دوباره زنده کرد: نن جون و ننه آقا. خدا به همه ی ما قدرت و درک شناخت حق را بدهد و نن جون و ننه آقای شیخ مهدی کروبی را با غرق در بخشایش کند.

قال رسول الله صلّى الله علیه وآله: ألاَ إنّ رجب شهر الله الأصمّ، وهو شهر عظیم؛ وإنّما سُمّی الأصمَّ لأنّه لا یقارنه شهر من الشهور حرمهً وفضلاً عند الله تبارک وتعالى.

روایت هاشمی از واکنش تلخ رهبری به اخلال در سخنرانی سید حسن خمینی

علی اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: اتفاقی که در مراسم سالگرد امام(ره) در حرم اتفاق افتاد، انصافاً از آن نوع کارهای نامعقولی بود که در آستانه بحث‌های تحریم اتفاق افتاد. نبایست این‌جور بشود. حالا افرادی که این کار را کردند چه کسانی بودند؟ چرا این کار را کردند؟ ما نمی‌دانیم. اما هیچ کس از دوستان انقلاب و داخل کشور، سود نبردند مردم اهانت به بیت امام(ره) را تحمل نمی‌کنند. شخص حسن آقای خمینی، یک عالم جلیل‌القدر و حقیقتاً دانشمند جامعی است از تبار امام(ره) که اهانت به او، معلوم است که در جامعه سخت است. مردم فراموش نمی‌کنند که تصاویر فرزند حاج احمد  آقا را در کنار امام با چه فضای محبت‌‌آمیزی منتشر می‌کنند. و آنها را در خانه‌هایشان دارند. ‌این‌جور رفتار، رنجاندن بیت امام(ره) کار درستی نبود، کار بدی بود. من آن روز در اتاق انتظار، خدمت مقام معظم رهبری نشسته بودم، می‌دیدم ایشان ناراحتند. یک وقت که حسن آقا پیشنهاد صلوات داد و صدای بسیار بلندی از جمعیت به گوش رسید که برخلاف آن شعارها، یک دفعه انبوه جامعه، در آنجا صلوات فرستادند. رهبری معظم انقلاب، خوشحال شدند. به من گفتند ببین، این جمعیت است، نه آن صدایی که از یک معدودی درمی‌آید. جمعیت وفادار است.

قبل از سخنرانی حسن آقا رنجیده بود. می‌خواست صحبت نکند. باز همان جلوی من بود که رهبری معظم به ایشان گفتند که مناسب نیست شما صحبت نکنید. مردم انتظار دارند از شما مطالبی بشنوند. و ایشان را ترغیب کردند که بروند. آن کاری که جلوی تریبون در انظار کردند، خیلی معنادار بود. خوب این سالها، این مراسم تکرار شده، مقام معظم رهبری هیچ وقت حسن آقا را جلوی مردم نبوسیده بودند آنهایی که این را می‌دیدند، باید درس می‌گرفتند، می‌فهمیدند، این یک اشاره‌ای داشت، خوب ایشان در این حد، این‌گونه رمزگونه نظرشان را اعلام کردند.

ادامه خواندن “روایت هاشمی از واکنش تلخ رهبری به اخلال در سخنرانی سید حسن خمینی”

یاد ایام ما خواص بی بصیرت

سال ۱۳۸۸ در این ایام ایران عزیز ما چه شوق و شور و نشاطی داشت و امروز چه تاسف انگیز است که جامعه را به خم نفرت و خشم و خشونت هدایت می کنند. امید آن که حق ملاک عمل باشد نه این و آن.

یادش به خیر

بازتاب نظرات مردم در مورد صفحه اول همشهری ۲۳ خرداد

نگاهی به قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران

بالاخره این قطعنامه که دور چهارم تحریم ها علیه ایران است با ۱۲ رأی تصویب شد. ترکیه و برزیل، اعضای غیر دائم شورای امنیت علیه این قطعنامه رأی دادند و لبنان رأی ممتنع داد.  قطعنامه ای که نکته قابل توجهی در آن نیست و صدای دهلش بیش از واقعیات های آن است. به عبارت دیگر ایران از زمان جنگ تحریم تسلیحاتی بوده است، از زمان دولت کلینتون تحریم مالی بوده است، از زمان بوش دیوانه تحریم بانکی و کشتیرانی بوده است. با نگاهی دقیق تر به  بخش های تحریم در می یابیم اتفاق جدیدی در این خصوص نیفتاده است.

تصوب قطعنامه و چند نکته

صفر. همه  ۵ تحریم شورای امنیت در خصوص برنامه هسته ای در دوران زمام داری آقای رییس جمهور جهان اتفاق افتاده است.  ۲ تحریم در زمان مسئولیت علی لاریجانی (کاشف رابطه آب نبات و مروارید غلتان با انرژی هسته ای)  و ۳ دیگر در زمان مدیریت سعید جلیلی در مقام مذاکره کننده ارشد هسته ای و دبیر شورای عالی امنیت ملی

اول. در حالی که کمتر از یک ماه پیش، آمریکا و اباما شخصا با رئسای جمهور برزیل و ترکیه درباره موافقت نامه تهران و حتی موارد آن گفت و گو کرده بود و این کشورها با گنجاندن نظرات صریح آمریکا به تهران آمدند، تصویب این قطعنامه نشان داد که همچنان که در ایران احمدی نژاد حرف ها، راهبردها و سیاست های خود را فراموش می کند، اباما هم حرف های و سیاست های خود را فراموش می کند. یعنی هر دو رییس جمهور در عیان چیزی می گویند و در خفا کار دیگری می کنند.

دوم. تصویب ثطعنامه نشان داد که اباما توانسته است برای اولین بار تمام قدرت های برتر(چین و روسیه)  را حول موضوع ایران متحد و هم نظر کند که در بلند مدت این خطری بسیار جدی برای ایران است.

سوم.  تصویب قطعنامه در شرایطی که کشورهای درحال توسعه مهمی همچون برزیل و ترکیه با چراغ سبز آمریکا توافق نامه در ایران امضا کردند، باعث از دست رفتن بیشتر مشروعیت سیاسی آمریکا در جهان خواهد شد. به عبارت دیگر آمریکا  تبدیل به نماد و پایه گذار و مروج بی اخلاقی سیاسی شده است و این اشتباهی است راهبردی .

چهارم. این قطعنامه نشان داد که اباما به شدت تحت تاثیر گروه های قدرتمند سیاسی داخلی است والا چه دلیلی داشت که برای تصویب توافق نامه تهران، چندین بار شخصا با رجب طیب اردوغان و داسیلوا مذاکره تلفنی کند.  این رفتار نشان داد که ظاهرا اباما از بزرگترها اجازه نگرفته و رخصت نطلبیده اقدام به رایزنی با مقامات برزیل و ترکیه کرده است. شاید در خصوص تصمیم گیری و تصمیم سازی بوش بهتر از اوباما عمل می کرد، هرچند تمامی تصمیماتش در خصوص ایران، عراق و لبنان اشتباه محض بود اما حداقل ادعای تغییر و رویکرد جدید نداشت و همان راه قدیم را با شدت و هیجان و مشروعیت ناشی از حادثه ۱۱ سپتامبر و تبلیغات دنبال می کرد. اما اوباما که با داعیه تغییر و رویکرد تازه وارد بازی قدرت در آمریکا شده است، به نظر می رسد که تحت فشارهای داخلی تاثیرات زیادی می پذیرد.

پنجم. یکی از بخش های کمدی این قطعنامه واکنش اباما است که گفته است، این واکنش ها به مردم آسیب نمی رساند و آنها را تحت فشار قرار نمی دهد. این حرف مانند سخنان احمدی نژاد است که می گفت: یک دختر ۱۳ ساله ارانیوم غنی می کند و دانشمند هسته ای است! این دیگر چه واکنشی است، در سایه تحریم های صنعت هواپیمایی سالانه چندصد نفر در ایران از بین می روند و در سایه تحریم های بانکی، هزینه ۲۰درصدی تحمیل شده است. آن وقت چه طور می شود با ژستی دلسوزانه گفت: اوه! مردم ایران! ما دوست دار شما هستیم! این تحریم ها به شما آسیب نمی رساند!

ششم. تحریم نشان داد که روس ها هم در همراهی و هم در ناهمراهی، همواره از ایران برای گرفتن امتیاز استفاده کرده اند. به رغم تهدیدهای و انتقادهای احمدی نژاد از مقامات کرملین، روسیه نشان داد که می تواند از هر دو وضعیت به نفع خود استفاده کند و این مقامات دولتی ایران هستند که نمی توانند از ظرفیت های ژئوپلوتیکی ایران به نفع مردم بهره برداری کنند. احمدی نژاد هم که سرمست از توافق نامه تهران و پیام های محرمانه از واشنگتن بود تصور می کرد می تواند به یک تیر، چندصد نشان بزند: هم رابطه با آمریکا را به نام خود ثبت کند و هم بریده شدن دست روسیه از دامان ملت را. که در هر دو مورد به زمین سرد خورد.

واکنش احمدی نژاد به قطعنامه جدید: باید به سطل زباله انداخته شود / ان عقوبات الامم المتحده الجدیده ضد ایران یجب ان ترمى فی سله المهملات

این قطعنامه‌ها برای ملت ایران پشیزی نمی‌ارزد، به یکی از آنها پیغام دادم که این قطعنامه‌ها‌یی که شما صادر می‌کنید مثل دستمال مصرف شده‌ای است که باید در زباله‌دان انداخته شود.

قطعنامه جدید ایران را موظف می کند که ساخت تمام مراکز غنی سازی اورانیوم یا تاسیسات اتمی آب سنگین ( مراکز پلوتونیوم) را متوقف کند و از ساخت تاسیسات مشابه خودداری کند.

مجازات های مندرج در این سند عبارتند از:

  • فعالیت های اتمی تجاری ایران در خارج از جمله هرگونه شرکت در طرح های استخراج اورانیوم در کشورهای دیگر یا شرکت در تولید مواد یا تکنولوژی های اتمی در خارج را ممنوع می کند.
  • دولت های دیگر را موظف می کند که از حضور دولت ایران و اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی در موارد فوق جلوگیری کنند.
  • کشورها را موظف می کند که از انتقال مستقیم یا غیرمستقیم هشت نوع سلاح سنگین از جمله تانک، خودروهای زره ای، هواپیماهای جنگی، هلیکوپترهای تهاجمی، کشتی های نظامی و سیستم های موشکی به ایران جلوگیری کنند.
  • منع فعالیت های ایران در خصوص تولید موشک های بالستیک با توانایی حمل کلاهک هسته ای.
  • منع آزمایش های موشکی ایران که در آن از تکنولوژی بالستیک استفاده شده باشد.
  • کشورها را موظف می کند که از ورود شمار دیگری از مقام های ایران به قلمروی خود جلوگیری کنند و دارایی های تعداد دیگری از افراد و شرکت های ایرانی را در فهرست تحریم ها برای مسدود شدن قرار می دهد.

این قطعنامه همچنین خطوط کشتیرانی ایران را هدف قرار می دهد:

  • از دولت ها می خواهد تمام محموله های هوایی و دریایی که به ایران فرستاده می شود یا از آن خارج می شود را در فرودگاه ها، بنادر و آب های قلمروی خود در صورتی که بر این باور باشند که آن محموله ها حاوی مواد اتمی، موشکی یا نظامی ممنوع اعلام شده است، بازرسی کنند.
  • به کشورها اجازه می دهد محموله های دریایی ایران را بر اساس قوانین بین المللی در آب های آزاد بازرسی، توقیف و حتی در صورت لزوم نابود کنند.
  • به کشورها اجازه می دهد از تامین سوخت یا ارائه خدمات دیگر به کشتی های ایران یا کشتی های خارجی حامل محموله های “غیرقانونی” ایران خودداری کنند.
  • از کشورها می خواهد “مراقب” مبادلات مالی اشخاص یا شرکت ها با افراد و کمپانی های ایرانی از جمله شرکت های وابسته به سپاه پاسداران یا خطوط کشتیرانی ایران باشند.
  • از کشورها می خواهد “مراقب” مبادلات مالی بانک های ایرانی از جمله بانک مرکزی این کشور باشند تا از مبادلاتی که مربوط به فعالیت های اتمی حساس ایران یا سیستم های پرتاب کلاهک های هسته ای این کشور می شود، جلوگیری کنند.
  • از کشورها می خواهد که با اتخاذ تدابیر لازم از افتتاح شعبه ها و نمایندگی های بانک های ایران در قلمروی خود در صورتی که معتقدند چنین شعبی با فعالیت های اتمی ایران ارتباط دارند، جلوگیری کنند.

قطعنامه شورای امنیت درباره پرونده اتمی ایران

اولین قطعنامه، ۱۶۹۶ در تاریخ ۳۱ جولاى ۲۰۰۶ ، ۹ مرداد ۱۳۸۵

دومین قطعنامه، ۱۷۳۷ در تاریخ ۲۳ دسامبر ۲۰۰۶، ۳ دی ۱۳۸۵

سومین قطعنامه، ۱۷۴۷ در تاریخ شنبه ۲۴ مارس ۲۰۰۷ – ۴ فروردین ۱۳۸۶

چهارمین قطعنامه، ۱۸۰۳ در تاریخ دوشنبه ۰۳ مارس ۲۰۰۸ – ۱۳ اسفند ۱۳۸۶

پنجمین قطعنامه ۱۸۳۵ در تاریخ شنبه ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۸ – ۶ مهر ۱۳۸۷

ششمین قطعنامه ۱۹۲۹ در تاریخ چهارشنبه ۹ ژوئن ۲۰۱۰ ۱۹ خرداد ۱۳۸۹