رییس‌جمهور روحانی! حالا نوبت حماسه ورزشی است

سید صادق حسینیصادق حسینی{روزنامه اعتماد، نسخه PDF}: «شور و نشاط و حضور مردم یک جمله را می‌گفت و آن این بود که ما آینده بهتری را می‌خواهیم.» این بخشی از سخنرانی «حسن روحانی» رییس‌جمهور آینده ایران در جمع اعضای ستادهای انتخاباتی‌اش بود.

جامعه ورزش به عنوان بخش فعال جامعه مدنی ایران، به دنبال «آینده بهتری» است که «دولت تدبیر و امید» نوید آن را می‌دهد. اما انتظارات جامعه ورزش از «رییس‌جمهور روحانی» که هر روز برای پست وزارت ورزش‌اش اسامی متنوعی را می‌پذیرد، چیست؟

۱- سپردن ورزش به ورزشی‌ها: یکی از انتظارات اساسی، همیشگی و مغفول جامعه ورزش سپردن مسوول‌های ورزش به جامعه ورزش است. با همان منطقی که نمی‌پذیرد برای یک وزارتخانه تخصصی مانند صنعت و تجارت یا اقتصاد از یک چهره فرهنگی یا ورزشی استفاده شود با همان منطق روا نیست برای وزارت ورزش نیز از چهره‌یی سیاسی همانند قبل استفاده شود چه آنکه این چهره‌ها از نوع اصلاح‌طلب و اصولگرایش نتیجه موفقی در ورزش نداشتند.

۲- سپردن مسوولیت فدراسیون‌های المپیکی به کمیته ملی المپیک: «دولت تدبیر و امید در زمینه ورزش نمی‌خواهد تصدی‌گری داشته باشد بلکه باید پشتیبان باشد.» این یکی از راهبردهای ورزشی دکتر روحانی است که در رادیو ورزش بیان شده است. بدون شک سپردن فدراسیون‌های المپیکی به کمیته ملی المپیک به عنوان بالاترین نهاد مردمی و عمومی که طبق ماده ۳ اساسنامه‌اش مسوول توسعه و ترویج ورزش قهرمانی و شرکت در بازی‌های المپیک و آسیایی است، گامی است ارزشمند در جهت زدودن تصدی‌گری دولت در ورزش.

۳- اصلاح اساسنامه‌ها: اساسنامه فدراسیون‌های ورزشی در زمان ریاست محسن مهرعلیزاده به نحوی تغییر کرد که رییس سازمان ورزش، رییس مجمع هر فدراسیون شد و بر این اساس حق عزل و نصب روسای فدراسیون را یافت. علاوه بر مهرعلیزاده تمامی جانشینانش از این «افزایش اقتدار» نهایت استفاده را کردند و عباسی نخستین وزیر ورزش، تیر خلاص را به ورزش قهرمانی ایران زد: برکناری دنیامالی (قایقرانی) و کریم صفایی (تیروکمان) و… این برکناری‌ها که کمیته بین‌المللی المپیک و فدراسیون‌ها جهانی از آن به «دخالت دولت در ورزش» یاد می‌کنند، از جمله بحران‌های جاری ورزش ایران است. انتظار جامعه ورزش از «رییس‌جمهور آتی» این است که با انجام تغییر و اصلاح اساسنامه فدراسیون‌ها و کمیته ملی المپیک با لحاظ منافع و ضرورت‌های داخلی و تعامل سازنده با نهادهای بین‌المللی بالادستی و نه بازی دادن آنها، بحران ورزش را به ساحل آرامش برساند.

۴- مدیریت هماهنگ: یکی از چالش‌های همیشگی بین کمیته ملی المپیک و سازمان وزارت ورزش وجود «مدیریت دوگانه» است. اختلافات «غفوری فرد با هاشمی‌طبا»، «هاشمی‌طبا با محلوجی»، «مهرعلیزاده با هاشمی‌طبا»، «قرخانلو با علی‌آبادی» و «سعیدلو و عباسی با علی‌آبادی» نشان می‌دهد همیشه سه سال از عمر چهار ساله کمیته ملی المپیک با دولت جدید به چالش خورده است. ارتقای جایگاه ایران در المپیک‌ها و بازی‌های آسیایی در زمان تصدی همزمان هاشمی‌طبا در سازمان تربیت‌بدنی و کمیته ملی المپیک نشان می‌دهد وجود «مدیریت هماهنگ» در توسعه ورزش قهرمانی چه تاثیر شگرفی داشته است. حال که با بی‌تدبیر مسوولان، فرصت تاریخی برای «مدیریت هماهنگ» پیش آمده، انتظار این است که در انتخاب وزیر ورزش و بعد از آن رییس کمیته ملی المپیک دقت لازم صورت گیرد.

۵- عضویت ایران در IOC: یکی از حسرت‌های تاریخی جامعه ورزش «از دست رفتن کرسی عضویت ایران در هیات اجرایی کمیته بین‌المللی المپیک» است. نه محسن مهرعلیزاده، رییس وقت سازمان و نه رضا قرخانلو، رییس تازه کمیته ملی المپیک و جانشین سیدمصطفی هاشمی‌طبا توجهی به عواقب تصمیم‌شان نکردند. جانشینان بعدی‌شان نیز نه توانش را داشتند و نه چنین عزمی؛ چه آنکه سیاست خارجی تهاجمی دولت نهم و دهم نیز مجالی برای آن نمی‌گذاشت. حال که کشورهای جهان به انتخاب ملت ایران با دیده احترام و اعتماد می‌نگرند، «رییس‌جمهور روحانی» نیز می‌تواند با بهره‌گیری از تمام ظرفیت‌های دستگاه «دیپلماسی عمومی و رسمی» برای عضویت مجدد ایران در IOC اقدام کند.

۶- تداوم حمایت‌ها: از حق نباید گذشت که علایق «محمود احمدی‌نژاد» که از ۱۲ مرداد۱۳۹۲ او را «رییس‌جمهور سابق» می‌خوانیم، موجب بیشترین حمایت‌های سیاسی و مالی از ورزش شده است. انتظار از «حسن روحانی» افزایش حمایت‌های سیاسی و تداوم حمایت‌های بودجه‌یی و مالی است تا ورزش بتواند به جایگاه اصلی خود در آسیا و جهان برسد.

دسته‌هادسته‌بندی نشده