«فساد» در فوتبال بزرگ تر از فساد در جامعه نیست

{بازنشر در انتخاب} سید صادق حسینی در هفته نامه «طلوع صبح» نوشت: در دوره ی پایانی دولت محمود احمدی نژاد که اکنون رییس جمهور اصول گرای سابق است، جامعه فوتبال بیش از هر زمان دیگری نظاره گر اتهام «فساد» به خود بود. اگر تا پیش از آن جسته گریخته درباره فساد و مسایل اخلاقی در فوتبال حرفی به میان می آمد چندی است که سیل اخبار و واکنش های مربوط به «فساد» در فوتبال آن چنان اوج گرفته که هر از چندی به مساله روز کشور تبدیل می شود و نمایندگان مجلس در نطق هایی آتشین درباره اش اظهار نظر می کنند.

به عنوان نمونه محمد تقی رهبر رییس مجمع نمایندگان روحانی مجلس گفت: «مجلس نسبت به این گونه رفتارهای غیراخلاقی حساس است و وظیفه ی خود را در این زمینه انجام می دهد»، نماینده ی دیگری کار را به آنجا رساند که گفت: «فدراسیون فوتبال بی اخلاق ترین نهاد ورزشی کشور است» و آن دیگری با اعلام تشکیل «کارگروه بررسی فساد در فوتبال» در کمیسیون اصل نود مجلس از «ورود وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی» به موضوع «رشوه» و «فساد» در فوتبال خبر داد.

این واکنش های یک طرف ماجراست و اما در طرف دیگر که مردم باشندچندان واکنشی به «اتهام های پر سر و صدای فساد و بی اخلاقی در فوتبال» به وجود نیامد. به عنوان مثال وضعیت سکوها، هواداران، اقبال مردم به مدارس فوتبال و حتی میزان خرید و بازدید رسانه های فوتبالی قبل و بعد از این اتهامات تغییر قابل توجهی نداشت.

روشن است مردمی که اخبار بازداشت معاونان عالی رتبه دولت محمود احمدی نژاد و فساد بزرگ بانکی، پرونده بیمه ایران، آمارهای نادرست، پخش نوار در مجلس و بسیاری موارد دیگر را دیده و شنیده اند متوجه می شوند «مشکلات اخلاقی در فوتبال» موضوع جدیدی نیست که به یک باره از پشت ابر غفلت نمایان شده باشد.

مردم انتظار دارند همان گونه که مسوولان، نمایندگان مجلس و رسانه ها این قدر انرژی برای اتهام «فساد» در فوتبال خرج کردند در برابر بی اخلاقی ها، ناراستی ها و فسادهایی که در طول سالیان گذشته در کشور اتفاق افتاد نیز انرژی و توان خرج می کردند. واکنش به موقع به « فساد و بی اخلاقی ها» علاوه بر این که از اصول اخلاق است تضمین کننده اصالت انتقاد و واکنش نیز هست به این معنی که مردم متوجه می شوند منتقد همواره اخلاق را مد نظر داشته و به خاطر مصالح سیاسی، گروهی و جناحی انتقادات را بیان نمی کند.

از سوی دیگر فوتبالی ها و فوتبالیست ها بخش از همین جامعه ی ایرانی هستند، آن ها نه در خارج زندگی می کنند و نه از رویدادهای جامعه بی اطلاع هستند. آن ها هم در تعاملات روزانه شان، ارباب رجوع نهادها و سازمان های دولتی و حاکمیتی هستند، آن ها هم در همین فضای زندگی ایرانی زندگی می کنند، و در جزیره ای با تعاملات فقط فوتبالی زندگی نمی کنند. روشن است هر چقدر جامعه ایرانی در طول سال های اخیر اخلاقی و پیشرو بوده، جامعه فوتبال نیز اخلاقی و پیشرو بوده و هرچقدر جامعه دچار تحول اخلاقی و ارزشی شده است آن ها نیز شده اند.

امید و انتظار این است که «بزرگ کردن و برجسته سازی» اتهام «بی اخلاقی» در فوتبال به خاطر نیات «اصلاح طلبانه» صورت گرفته باشد و نه از روی خارج شدن از «روزمرگی» و «مدیریت افکار عمومی».