. یوم الارباع ماضی مورخ ۵ اردیبهشت به همراه مهمانانی از ترکیه بعد از این که نماز را در حسنیه جماران به جماعت خواندیم به دیدار سیدمحمد خاتمی رفتیم.
سیدمحمد خاتمی با رویی خوش و همچون همیشه خندان مهمان را پذیرفت. ابتدا به انگلیسی، بعد عربی و فارسی و ترکی صحبت ها آغاز شد. در کنار مهمانان صادق خرازی هم در جلسه حضور داشت.
دوستان ترک ابتدا نمایی از فعالیت های فرهنگی خود ارایه دادند و سپس رییس موسسه گفت و گوی تمدن ها گفت: در دنیای امروز نمی توان منتظر دولت ها بود تا ارتباطات فرهنگی را به پیش ببرند. نهادهای مردمی و غیر دولتی باید پیشگام ارتباطات فرهنگی باشند.
ایشان همچنین بر لزوم فعالیت NGOهای فرهنگی و آموزشی تاکید کرد و افزود: با ارتقا سطح فرهنگ و آموزش بستر گفت و گو مهیا می شود.
سیدمحمدخاتمی گفت: برای تبلیغ اسلام باید ابتدا خود اسلام را شناخت.
در پایان دیدار هم دوستان ترک یک جلد قرآن نفیس که تنها سیصد نسخه از آن در جهان منتشر شده است به ایشان اهدا نمودند.
….
اما بعد از دیدار و بعد از ظهر که حتی ورزش می کردم، حزن عمیقی در من زنده شد. می اندیشیدم چطور شخصیتی چون خاتمی مورد اقبالی جهانی است آن وقت در کشور خودش حتی اخبارش کاملا غرض ورزانه منتشر می شود، اگر منتشر شود. چقدر خوب از سرمایه های معنوی فرهنگ ایرانی در ایران حمایت می شود.
۲. بعد از مدت ها تیتری خواندم که واقعاً جایزه دارد. این تیتر مربوط به خداحافظی شورای شهر دوم تهران بود که در صفحه اول روزنامه جام جم چهارشنبه چاپ شده بود: بهشت؛ آنها که ماندند، آنها که رفتند!