طالبان یکی از افتخارات سیاست خارجی پاکستان و عربستان سعودی، آمریکا و کشورهای حوزه خلیج فارس است که به واسطه حمایت های آنها تبدیل به یک جنبش فراگیر اولترا افراطی اسلامی در افغانستان شد. طالب ها که نشان خود را از مدارس مذهبی ایالات پشتون نشین جنوبی و شرقی افغانستان گرفته اند، از طبقه فرودست برخواستند و افغانستان را به آتش کشیدند و موجبات وهن اسلام شدند.
جنبش طالب ها اما بر خلاف اسمشان، جنبشی اساساً بی سواد، سطحی بودند که هیچ درکی و شناختی از تاریخ معاصر افغانستان نداشتند و ندارند. رهبر آن ها ملا محمد عمر که یک چشم خود را در جهاد با روسیه از دست داده است، نهایت سوادش از اسلام چیزی است در حدود کتاب دینی سال اول یا دوم دبیرستان و احتمالا کتابی از مجموعه از احادیث مجعول از سیره نبوی. ملاعمر که در عمرش شهری بزرگ تر از قندهار را ندیده بود در سال های پایانی دهه ۹۰ میلادی خود را امیرالمومنین خواند و میل خودکامگیش چنان فزونی یافت که بعد از فتح مجدد شریف ، امر فرمود با غارت شهر برای ۲ ساعت و نتیجه اش ۲ شبانه روز غارت و قتل و تجاوز شد و شهادت دیپلمات ها و خبرنگار ایرانی.
با افزایش موج خشونت های پاکستان که رکورد سالیانه را با رتبه ای شگرف به خود اختصاص داده است و با فاصله ای زیاد عراق و افغانستان را جا گذاشته است، برایم جالب بود که درباره جنبش طالبان بیشتر بدانم. به ویژه که این موج خشونت، واکنش منطقی است به سیاست حمایت پاکستان و آی. اس. آی، از بنیاد گرایی افراطی طالبان و مدارس مذهبی در نوار جنوبی و شرقی افغانستان: از هر دست بدهی از همان دست می گیری!
از دوست انجینیرم هومن دولتی که در حال نوشتن تز دکتری روابط بین الملل خود با موضوع افغانستان است، کتاب جالبی گرفتم در این خصوص: طالبان؛ اسلام، نفت و بازی بزرگ جدید نوشته احمد رشید روزنامه نگار پاکستانی که به گفته ی خودش از ۲۰ سال پیش در قلب رویدادهای افغانستان بوده است. احمد رشید کتاب را به صورت مقالاتی جدا با موضوعات مرتبط و با قالبی روایی به صورت جذاب و یک دست نوشته است.
احمد رشید در بخشی از کتابش در معرفی طالبان چنین نوشته است: طالبان با تاریخ اسلام و افغانستان، علوم دینی، تفسیر قرآن و پیشرفت علمی و سیاسی جهان اسلام در قرن بیستم کاملا بیگانه اند. در حالی که بنیاد گرایی اسلامی در قرن بیستم دارای تاریخ طولانی مباحثات علمیچ مکتوب است، طالبان از چنین چشم انداز و سابقه تاریخی بی بهره اند. آنان هیچ گونه دیدگاه مدون و تحلیل علمی از تاریخ اسلام و افغانستان ندارند. چنین بی اطلاعی نوعی واپسگرایی به وجود آورده است که برای طالبان جای هیچگونه بحث و مناظره ای حتی با هم کیشان مسلمان شان باقی نگذاشته است.
هومن دولتی این کتاب را از انتشارات رسالت در کابل، شهر نو چهارراهی انصاری خریده بود. کتاب طالبان؛ اسلام، نفت و بازی بزرگ جدید توسط اسدالله شفایی و صادق باقری ترجمه و در سال ۱۳۷۹ برای اولین بار توسط نشر دانش هستی منتشر شده است.
برای آشنایی با برداشت طالبان از اسلام چند نمونه کوتاه از میان مصاحبه های این کتاب در پی آمده است.
وکیل احمد محرم اسرار ملاعمر، اظهار داشت: تصمیمات مبتی بر صلاحدید امیر المومنین است و مشورت با شورا ضرورتی ندارد. ما معتقدیم که چنین چیزی مطابق شریعت است و از نظرات امیر(المومنین) اطاعت می کنیم، حتی اگر به تنهایی گرفته شده باشد. ما رییس دولتی نداریم و به جای او امیر المومنین وجود دارد. ملاعمر از بالاترین اقتدار برخور دار است و حکومت نمی تواند تصمیمی به اجرا درآورد که مخالف نظر او باشد. انتخابات عمومی با شریعت ناسازگار است، بنابر این ما آن را قبول نداریم.
ملا محمد حسن گفت: البته ما درک می کنیم که مردم به بعضی از انواع تفریحات نیاز دارند اما آنها می توانند به پارک ها بروند و گل ها را تماشا کنند و از این طریق چیزهای بیشتری درباره اسلام بیاموزند.
ملا عبدالحنفی وزیر تعلیم و تربیت طالبان گفت: آنان به این دلیل با موسیقی مخالفند که موسیقی ذهن را خسته می کند و مانع درک اسلام می شود.
به خیاط ها ابلاغ شد اجازه ندارند برای دوختن لباس اندازه زنان را بگیرند. اگر زنی یا مجلات مد لباس در مغازه دیده شود خیاط زندانی خواهد شد.
هیچ راننده ای حق ندارد زنی با برقع (چادر) ایرانی را سوار اتوموبیل نماید.
زنان نباید وضعیتی را به وجود آورند که باعث جلب توجه افار بیکاره یعنی کسانی شوند که به آنها به نظر خوب نمی نگیرند.
اگر پس از یک ماه و نیم مشاهده گردد کسی ریش خود را کوتاه کرده و یا تراشیده است باید دستگیر و زندانی گردد تا ریشش انبوده شود.
معتادان باید زندانی شوند
مولوی قلم الدین رییس پلیس امر به معروف و نهی از منکر طالبان دستور داد: کلیه تماشاچیان برای تشویق فوتبالیست ها باید نعره الله اکبر سرداده و از چک (کف) زدن خود داری کنند. در هنگام نماز بازی باید متوقف شده و ورزشکاران و تماشاچیان در نماز جماعت شرکت کنند.
این کتاب ۱۶ فصل خود را در ۳ بخش پیشینه جنبش طالبان، طالبان و اسلام و بازی بزرگ جدید آورده است.
دیدگاهها بسته شدهاند.