سقوط دولت برخواسته از رای مردم در قرقیزستان و کمی پیش تر پیروز شدن حذف منتقد انقلاب رنگی در اکراین و هزاران نمونه ی دیگر نشان می دهد در دولت هایی که تجربه دموکراسی و مردم سالاری پیدا می کنند مهمترین عامل ثبات و تداوم قدرت کارآمدی است.
به عبارت دیگر حتی در حکومت های خودکامه و نیمه خودکامه هم تنها عامل بقا و تداوم طولانی مدت حاکمیت ها، کارآمدی آن هاست.
در مورد قرقیزستان و اکراین، ناکارآمدی دولت در حل مشکلات اقتصادی باعث ازبین رفتن پایه های مشروعیتشان شد و در نهایت، هر دو دولت حاکم را سرنگون کرد. با این تفاوت که در اکراین با یک روند مردم سالار(انتخابات)، مردم نارضایتی شان را اعلام کردند و در بیشکک با حضور خیابانی. بر همین اساس است که حکومت نیمه خودکامه چین توانسته است با بالابردن کارآمدی و عملگرایی خود دولت، پایه های نارضایتی را کاهش دهد.
بر این اساس بدیهی است در حکومتی مانند جمهوری اسلامی، این نه دشمن خارجی و منتقد داخلی که دولت های ناکارآمد هستند که موجب مشروعیت زدایی و سست شدن پایه های حاکمیت و در نهایت زوال آن می شوند.
دیدگاهها بسته شدهاند.