در استبداد، اطلاعات برای تصمیم گیری سرور مستبد از سوی کسانی در اختیار او گذاشته می شود که او را محاصره کرده اند و خبرهایی مطابق با منافع و مصالح شخصی خودشان به او می رسانند. چنین است که سرور مستبد یه اتخاذ تصمیم هایی سوث داده می شود که حتی خودش نمی داند چرا آنها را گرفته است. تصمیماتی که چه بسا به ضرر شخص اوست.
منصور خلیفه عباسی به دروغ سخن چینان علیه فضیل بن عمران، معلم پاک دینِ فرزندش جعفر، دستور بازداشت و اعدام او را می دهد. پس از اعدام معلم متوجه می شود او صرفاً قربانی توطئه ای بوده که خلیفه به دام آن افتاده است.
جعفر پدر خود را خطاب قرار می دهد که: «امیر المومنین! درباره ی کشتن مردی پاکدامن و دین دار و مسلمان و بی جرم و بی جنایت چه می گویند؟» منصور جواب می دهد: امیر المومنین است. هرچه بخواهد می کند و به کرده های خود داناست!
بخشی از کتاب استبداد در ایران؛ نوشته حسن قاضی مرادی، نشر اختران
دیدگاهها بسته شدهاند.