مدت زمانی است موضوع عزل حیدر مصلحی وزیر اطلاعات توسط محمود احمدی نژاد که با دورکاری! رییس دولت وارد مرحله ی جدیدی شده بود از تب و تاب رسانه ای دور افتاده و امکان ارایه ی برداشت های غیراحساسی و منطقی فراهم شده است.
در ایام بیست و دومین سالگرد ارتحال حضرت امام هفته نامه “شما” ارگان حزب موتلفه اسلامی در گفت وگویی مفصل با حبیب الله عسگر اولادی خاطراتی را منتشر کرد که بخشی از آن به چگونگی نخست وزیر ماندن میرحسین موسوی که این روزها سومین ماه حصرش را سپری می کند، اشاره دارد و خواندش باعث نوشتن این یاداشت شده است.
… گفتند: «امام حکم کنند، امام فتوا بدهند چشم! اما امام میفرمایند نظر من این است. نظر فقیه استدلال میخواهد. اگر فتوا بدهند، یعنی بگویند حکم خدا این است که ایشان نخستوزیر بشود، چشم. اگر حکم حکومتی بکنند، مطیع حکم حکومتی ایشان هستیم، اما نظرشان را اعلام کردهاند». چندی بعد (حدود ۴۰ روز) رییس جمهوری سیدعلی خامنه ای، نخست وزیر میرحسین موسوی را پذیرفت و موضوع پایان یافت.
در داستان عزل حیدر مصلحی، بار دیگر این ماجرا البته با صورتی دیگر تکرار شد. محمود احمدی نژاد در این باره خطاب به آقاتهرانی استاد اخلاق هیات دولت اش گفته بود: من صحبتی کردم که بالاخره وزیر از اختیارات من هست یا نیست؟(که بردارم یا برندارم)، حالا خوب، ممکنه به نظر شما خوب باشه. من به هر دلیل می گذارم، به هر دلیل برمی دارم، درست؟ نمایندگان مجلس که حق دخالت در این امر ندارند. این انتخاب منه. حالا یا درست یا غلط انتخاب رئیس جمهور است. بر می دارم یا می گذارم و این کار را کردم. بله، حضرت آقا هم باید نظر مبارکشان را بدهند، نظرشان هم مصاب است، باید هم عنایت شود. آقا هم یا مخالفت می کنند یا موافقت؛ از این دوحالت که بیرون نیست. اگر موافقت کردند که هیچ، طرف میرود. اگر مخالفت کردند، من چه وظیفه ای دارم؟ من صریحا به حضرت آقا گفتم، آقا اگر ببینم که نظر شما هست که باشد، ولی من نمی تونم باهاش کار کنم، آیا من حق انتقاد و گفتن دارم؟ فرمود: بله. حتی به من هم داری.
گذر تاریخ نشان می دهد هم آیت الله سید علی خامنه ای و هم محمود احمدی نژاد در دوره ی ریاست جمهوری شان، در مقابل نظرات ولی فقیه زمان شان تاملاتی داشته و هرکدام بعد از مدتی، به نظر ولی فقیه تمکین کرده اند.
این پیشنه ی ذهنی رهبری، شاید مهمترین دلیل برای میانه روی ایشان در برخورد با احمدی نژاد در مقایسه با اظهارات تند اصولگرایانی مانند زاکانی و احمدخاتمی بوده است. ذکر این نکته نیز ضروری به نظر می رسد که بخشی از واکنش های تند و اتهام زنی ها به احمدی نژاد و اسلافش به خاطر روحیه ی پیش بینی ناپذیر وی بوده است و بخشی دیگر نیز به این دلیل بوده که منتقدین اصولگرای احمدی نژاد خیال می کردند که به زودی وی عزل یا استیضاح می شود و آنان می توانند جایش را بگیرند.
دیدگاهها بسته شدهاند.