پایداری در برابر حماقت

مبعث حضرت خاتم النبیین، محمد مصطفی، پیام آور دوستی و معنویت مبارک.

داشتم فکر می کردم به صحبت های یکی از بزرگان که می گفت: پیام بعثت رسول خدا، پایداری در همه جهات است. حرف درستی است چرا که صبر و پایداری کلید موفقیت است. اما روی دیگر این حرف می تواند چنین باشد که وقتی مثلا کشور مشکل برق و انرژی دارد، مثلا مشکل تورم ۴۰ درصدی دارد، مثلا مشکل بیکاری دارد، مثلا تحریم ها اقتصاد فلج ایران را میخکوب کرده اند، مثلا در جهان به ایرانیان توهین می کنند، باید صبر کرد چرا؟ چون حماقت مجریان، بی تدبیری به بار آورده و برای سرپوش گذاشتن به آن مجبور می شویم از ارزش های دینی مایه بگذاریم و این درد ناک است که مفاهیم معنوی دین، اشتباهات انسانی – عرفی پیش پا افتاده را باید جبران  بکند.

عکس های شخصی سفر به نپال را آنلاین کردم: کلیک مایه امتنان است!

صادق در بام جهان؛ هیمالیا

چندی است در گستره  فلسفی بودا و هندو به سر می بریم در کاتماندو پایتخت نپال. نپال کشوری است زیبا و سرسبز که  هویتی غیر از هویت هندی ندارد. هرچند کمی زبان و خطشان تفاوت می کند اما آن قدر که راج کاپور اینجا معروف است اولین رییس جمهورش که دیروز انتخاب شد نیست! زندگی، بهداشت، زیرساخت ها نپال را بیشتر شبیه یکی از کَلاها یا آباد های شمال ایران کرده است: مثلا پاشا کلا دشت سر.

هر چقدر غذاهایی بی خودی دارد، مردم خوب و خونگرم و مهمانواز و ساده ای دارد که به شکر خدا هنوز فلسفه زندگی مدرن در آنها تاثیر نگذاشته است. از سوی دیگر مردمی دارد به غایت دیندار و پایبند و آیین مذهبی. به عبارت دیگر  هر چقدر طبیعت بکرتر، مردم نیز هم

شهید بهشتی و مبانی عقلانی حکومت اسلامی: مردم ناظر با حکومت
بحثی را داریم در اندیشه سیاسی غرب با عنوان « بی طرفی حکومت » . منظور این است که حکومت باید در قبال مفاهیم و الگوهای سعادتمندانه خنثی باشد یعنی تصمیم گیری هایی که حاصل کار حکومت است نشان از مفهوم خاصی از زندگی سعادتمندانه در خود نداشته باشد. به خاطر این که در سنت لیبرالی اساساً این طور بحث می شود که بحث درباره زندگی سعادتمندانه باید به حوزه خصوصی احاله داده شود. در آن سنت ما یک  بی طرفی فرآیندی و روندی داریم و یک بی طرفی در نتایج.
بخشی از مقدمه سخنرانی دکتر بهشتی پیرامون اندیشه سیاسی شهید دکتر بهشتی در مبانی حکومت اسلامی، جالب ترین بخش مطلب آن جاست که دکتر بر شورای رهبری تاکید دارد و مشروعیت حکومت اسلامی برخواسته از رای مردم می داند. مقاله در اعتماد ملی با عنوان مبانی عقلانی مشروعیت حکومت منتشر شده.

هجده تیر و شاکی روزنامه سلام

۱۸ تیر یادآور خاطره تلخی است برای همه. چه از اصلاح طلبان چه از محافظه کاران و چه از آن ریش تراش بدبخت و از همه بدتر دانشجویان. قصد ندارم چیز زیادی بنویسم فقط این عکس تاریخی که از کتاب نبض زمان حسن سربخشیان پاره شده بود را اینجا می گذارم. احمدی نژاد به عنوان شاکی در محاکمه موسی خویئنی ها،‌ مدیر مسئول سلام حضور یافته بود
سایت یاری در حمایت از حضور خاتمی در انتخابات راه اندازی شد

تک نگاری هایی درباره کابُل

ما صحت مند  به وطن پس برگشتیم! در فاصله ۲ سفر به افغانستان با فاصله ۴ سال(۲۰۰۴-۲۰۰۸) نکات عیان شده بود که چنین نقل می کنم
در این مدت نهادهای مدنی و ملزومات جامعه مدنی (احزاب، رسانه ها و …) شکل گرفته است و انتقادهای خود را از دولت به راحتی و به تندترین وجه اعلام می کنند. دولت حامد کرزی هم به جای مقابله به مثل، استقبال و صبر می کند.
دولت کرزی در این مدت توانسته است زیرساخت های مهمی را سامان بخشد مانند: تجهیز پلیس و ارتقاء سازمان امنیتی، بازگشایی راه های اصلیو میدان های هوایی (فرودگاه ها)، بازگشایی مکاتب (مدارس) و پهنتون (دانشگاه)، راه اندازی شبکه برق ( در سال ۲۰۰۴ هر ۴۸ ساعت مناطق کابل  تقریباً ۲ ساعت برق داشتند، در حالی که امروز تقریبا برق وصل بود.) وضعیت بهداشت شهری خیلی مناسب تر شده بود هرچند که با استانداردها فاصله طولانی دارد. شرکت ها و موسسات تجاری و خدماتی رشد خوبی داشتند، بانک های خصوصی (کابل بانک و عزیزی بانک) در همه جا قابل دسترس بودند. ارتباطات سیار بیش از ایران فراهم بود و در هر بقالی و قرطاسیه فروشی و دوکانی، سیم کارت و کارت شارژ قابل خریداری بود. ماشین های جدید در شهر جولان می دهند. شرکت های امنیتی محافظت از هتل ها، بانک ها، مراکز خرید، شرکت ها و خلاصه همه نقاط مهم را بر عهده داشتند. باشگاه های ورزشی  (بیلیارد و بدنسازی) از شکل زیر پله ای به شکل های امروزی درآمده بودند و مجهز به امکانات روز. معتادین به مواد مخدر بیشتر شده بودند تاسف بار این که افغانی ها، معتادان را یکی از سوغات ایران می دانستند: مهاجرین خیلی چیزها با خود از ایران آوردند، ازجمله اعتیاد! این هم نکته بود. از سوی دیگر هرچقدر گوشت در کابل ارزان بود (کیلویی حدود ۴۰۰۰ تومان) نان گران (۲۰۰ تومان) گران بود. ارزش افغانی، واحد پولشان هم در مقابل ریال ایرانی به شدت تقویت شده بود. (هر افغانی حدود ۲۳ تومان است، قبل از تشکیل دولت ظاهرا هر ۶۵۰ افغانی یک تومان بود). زنان فعالیت بیشتری در جامعه داشتند و علاوه بر وزارت اختصاصی توانسته بودند مسئولیت های اداری را هم کسب کنند. شبکه های پی ام سی و طپش از شبکه های محبوب افغانستان هستند و جواهری در قصر دوبله شده  و امپراطور دریا با لهجه افغانی در صدر سریال ها.
در کابل با فرهاد آشنا شدم، جوانی فعال از قوم ازبک که اجدادش در زمان شوروی به افغانستان مهاجرت کرده بودند.تحصیل کرده انگلیس بود، فرهاد دستیار یا به قول هومن دولتی دوست عزیز ما، بچه بی‌ریش (از نوع مثبتش) یکی از وزرای افغانی بود.
فرهاد می گفت: من در سال ۲۰۳۵ رییس جمهور افغانستان می شوم! آنقدر زیرکی و جدیت در کارش بود که باورش کنی. یک هفته نامه داشت و در تلاش بود تا آخر ماه، رادیو اختصاصی اش را هم افتتاح کند. می گفت: در افغانستان ۳۰ سال جنگ بوده است، ما اگر هر ۵ سال بتوانیم خسارات ۱۰ سال گذشته را جبران کنیم، ۱۵ سال دیگر وضعیت مناسب و خوبی خواهیم داشت.
از مدیر یک فروشگاه کامپیوتری در کامپیوتر پلازا کابل پرسیدم: چرا انقدر مردم و جوانان خشن و غیر منعطف اند؟ گفت: کودکی ما در جنگ گذشت و ما با جنگ کلان شدیم. جنگ آداب خود را دارد، طبیعی است که ما همچنان آن آداب در ذهنمان باشد. مدت ها طول می کشد تا آن وضعیت از ذهن ما برود و به شرایط طبیعی پس گردیم.
از فرهاد پرسیدم چرا جنگ در افغانستان پایدار است؟ گفت: قصه ای دارد. روزی جوانی برای جهاد به افغانستان می رود، سال ها می گذرد. مادرش نامه ای می نویسد و می پرسد پسرم چرا پس نمی گردی؟ با جواب نامه ۵ افغانی روان کردو گفت آنها را آزاد بگذار در باغ. مدتی گذشت و از افاغنه خبری نشد. مادر نوشت: اینها که بی آزارند و مشکلی ندارند. پسر مشتی خاک روان کرد و به مادرش گفت: خاک را در اتاق بپاش و آنها را صدا کن. چندی بعد همه افغانی ها همدیگر را کشتند. این از ویژگی های خاک افغانستان است. نقل دیگری است که راننده های تاجیک هنگامی که به مرز می رسند، خاک لاستیک هایشان را می تکانند.
یکی از نشانی های جالب هم آنِ سفارت ایران بود: کابل، شهر نو، سفارت جمهوری اسلامی ایران

به هر حال سفر من به افغانستان علی رغم این که می خواستم به هرات بروم که همه می گویند زیباتر از کابل است، بعد از ۸ روز تمام شد، اما مشخص است که تا دولت مرکزی تقویت نشود و نهادسازی را دنبال نکند، بعید است بتواند مشکل طالبان را حل کند، خصوصا که سیاست انگلیس و آمریکا در این زمینه متفاوت است. ۷سال بعد از جنگ و سقوط طالبان در افغانستان و شرایط عراق نشان داد که با هیچ جنگی امنیت در کوتاه مدت محقق نمی شود.
پیوند مرتبط: عکس های من در کابل، قرقه و پخمان
:: همزمان با حلول ماه رجب و سالگرد ترور آقای حکیم به زودی مجموعه عکس های منتشر نشده از ایشان را به خط می کنم.