افراطیونِ سیاسی برنده دهه اول انقلاب

مصاحبه مفصل ۱۸۰۰۰ کلمه ای صادق طباطبایی با خبرآنلاین با عنوان «ناگفته​های صادق طباطبایی درباره حواشی اشغال سفارت آمریکا، نقش رجایی و نبوی در شکست مذاکرات ایران با کارتر و تاثیر بیت آیت الله منتظری در عدم پیگیری وضعیت امام موسی صدر» که در سالگرد اشغال سفارت منتشر شد حاوی نکات جالبی است از جمله: حمایت افراطیون چپ و مذهبی از تداوم بحران گروگان ها، منتفع شدن گروه های سرمایه دار آمریکایی از این اقدام، ناپختگی تیم مذاکره کننده و چند دستگی گروه های مذاکره کننده. اما بارز ترین نکته مصاحبه  حاکمیت افراطیون در حوزه سیاسی ایران است.  نگاه تاریخی و مرور حوادث نشان می دهد، بیشتر جریان های رادیکال و افراطی آن دهه که در دهه ۷۰ و ۸۰ شعار اعتدال و عقلانیت سیاسی سر می دهند و رقیب را متهم به افراط گری می کنند.
بخش هایی از مصاحبه
– گروه محافظ علی الاصول می بایستی در بیرون از محوطه سفارت وظیفه حفاظتی خود را انجام بدهد، اما سولیوان با ابقای آنان در محوطه سفارت هم موافقت کرد. رهبر این گروه، کسی بود که بعدها به “ماشاءالله قصاب” معروف شد. متأسفانه استقرار این نیرو در داخل سفارت موجب بروز مشکلات فراوانی شد. رفتار این فرد و گروهش با معیارهای اسلامی فاصله داشت. آنها با دریافت پول از مراجعین ایرانی، برای گرفتن ویزا از حضور خود سوء استفاده می کردند؛ بعضاً مشروبات الکلی نیز مصرف می کردند.
– زمانی که آقای رجایی نخست وزیر شد، نخست وزیر افغانستان به ایشان در تلگرافی تبریک گفتند. آقای رجایی هم با لحن تندی پاسخی به این مضمون داد که سعی کنید طرف مردمتان باشید و اینقدر با شوروی ارتباط نداشته باشید و …. ایشان در پاسخ، آموزش انقلابی به طرف افغانی داده بود. امام ایشان را احضار کردند و گفتند این حرف‌ها چیست که زده‌اید؟ شما الان مقام رسمی کشور هستید و باید در چارچوب عرف بین‌الملل حرکت کنید. حساب من طلبه با شما فرق می‌کند! امام این مسائل را رعایت می کردند.
– در فضای انقلابی، هر کسی بیشتر داد بزند، خواسته خود را پیش می برد. اما اینکه کشور را به جایی برسانیم که هر کسی بیشتر داد بزند، رگ گردن کلفت کرده و گردن کلفتی بیشتری بکند، حرفش بیشتر جا بیافتد نشان می دهد که داریم از عقلانیت دور می‌شویم.
– من روز پنجم یا ششم بود که به آقای موسوی خوئینی‌ها گفتم که من به بقیه کارهایی که انجام شده کاری ندارم ولی این عمل متهورانه دانشجویان کجایش متهورانه است؟ گفت پیداست که تو هم مخالفی. گفتم که یک عده دانشجو تحت حمایت نیروهای پلیس و نیروهای مسلح کشور وارد یک ساختمانی می‌شوند، تهور این موضوع کجاست؟ شما فکر می‌کنید که گروگان گرفته اید؟ درواقع شما ملت ایران را گروگان آمریکا کرده‌اید. الآن این آن‌ها هستند که دارند تصمیم می‌گیرند. گفت پس شما مخالفی. گفتم جوجه را آخر پاییز می‌شمرند. معدود بودند کسانی که تسلیم آن جو متلاطم و ملتهب نشدند.
– جلوی سفارت یک بساطی راه افتاده بود؛ از بساط آش رشته و باقلا پخته و سیب زمینی تنوری گرفته تا نماز جماعت و سخنرانی و قرائت بیانیه ها و اطلاعیه های دانشجویان و تصمیمات حکومتی و …و اخبار جدید و نتایج افشاگری ها و دستیابی به مدارک جدید در سفارت و غیره و غیره و …
– خود آقای نبوی هم بعدها گفت که این کاره نبوده و اصلا حقوق بین الملل نخوانده بوده و حتی در یک برنامه تلویزیونی در پاسخ به منتقدین با صراحت گفت «اینقدر چرتکه نیاندازید که چقدر دادیم، چی دادیم و چی گرفتیم!»
– در زمان مرحوم رجایی در مجلس می گفتند که ریگان گفته ما باید در ایران یک دولت میانه رو روی کار بیاوریم. بعد شروع می کردند به دولت موقتی ها فحش دادن، که شما مورد توجه آمریکا هستید. اما فراموش می کردند که اگر قرار باشد در ایران یک دولت میانه بر سر کار بیاید، از طریق مجلس باید بیاید. یعنی امریکا چشم امیدش به مجلس است. ما که در مجلس اکثریتی نداریم. مخاطب این سخن اکثریت نمایندگان افراطی و تند مجلس هستند. آمریکا با بیان این سخن می خواهد عناصر مشخصی را تحریک کند که در خط افراطی خود بمانند. زیرا این به نفع آنهاست.
– محمد منتظری دوست معمر قذافی بود و یک عده از دوستان اصفهانی او و نیز کسانی مانند آقای غرضی و سید مهدی هاشمی که با بیت آقای منتظری مربوط و مرتبط بودند از قبل از انقلاب از دوستان قذافی بودند.
– اظهاراتی که دال بر شهادت ایشان است خیلی متناقض و غالبا دست دوم است، در حالی که اظهارات دال بر حیات ایشان است خیلی واضح‌تر است و نقل آن هم نقل دست اول است. نقل‌های مربوط به شهادت دست دوم و دست سوم است.

دسته‌هادسته‌بندی نشده