چالش مربیان ایرانی با کیروش چیست؟

صادق حسینی: منتشر شده در خانواده بزرگ ورزش، اعتماد، شفاف: کمتر از سه ماه به بازی های آسیایی اینچون مانده است اما ماندن یا نماندن کارلوس کیروش موزابیک/پرتغالی امروز بحث اول ورزش کشور است. این بار نیز دو قطبی شکل گرفته است: موافقان و مخالفان کیروش

۳۰۰ روزنامه نگار در نامه ای درخواست تمدید قرارداد کیروش را کردند:«حتی اگر به سقف ایده آل گرایی رسیده باشید هم بهتر از این کی روش برای تیم ملی سراغ ندارید». روزنامه نگاران ابزار امیدواری کردند با حضور کیروش «قله نشینی در آسیا-آنچه ازسال ۱۹۷۶ حسرتش را می خوریم» محقق شود.

از جانب دیگر تشکلی موسوم به «کانون مربیان فوتبال» با انتشار بیانیه ای که هدفش را «روشن شدن و قضاوت منصفانه افکار عمومی» خوانده با انتقاد از روزنامه نگاران تاکید کرد:«روش بازی تیم ملی در سه بازی آخر دور مقدماتی و سه بازی در طول جام جهانی بیانگر نوعی شیوه بازی تخریبی که اساساً برای گرفتن نتایج و خوشی های زودگذر بوده است.» مشخص است که دیدگاه روزنامه نگاران که اکثر آنان روزنامه نگار فوتبال و کارشناس این رشته هستند با بیانیه کانون موسوم به «کانون مربیان فوتبال» چقدر تفاوت دارد.

اما کارلوس کیروش چه کرده که توانسته مردم و نخبگان را با خود همراه کند؟ دستاورد او برای جامعه ایرانی چه بود که امروز خیلی ها مشتاق به ماندنش در ایران هستند؟

روش و منش کیروش نشان داده او هم «بینش» و هم «دانش» سرمربی گری تیم ملی فوتبال ایران را داشته که توانسته هم محبوبیت و هم مشروعیت ماندن روی صندلی سرمربی گری را از آن خود کند.

او بینش اش را داشته چرا که توانست تمامی حاشیه های تیم ملی فوتبال را از بین ببرد. شاهد مثالش را با جستجو در اخبار آخرین حضور ایران در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان به راحتی می توان پیدا کرد: از دعواهای بین بازیکنان تا ماجرای استخر هتل تیم ملی و …. .

صرف نظر از «پیراهن بی کیفیت آل اشپورت»، کی روش با پایان دادن به حاشیه های روانی و اخلاقی توانست تیم ملی را در فضایی آرام به جام جهانی ببرد و در جام جهانی نیز، تیم را بدون حاشیه مدیریت کند. مردم نیز دیدند که حاشیه از تیم ملی به شلوارک و عکس یادگاری آن چنانی و پرچم برعکس کشیدن هنرمندان حاضر در برزیل چرخید.

او همچنین ارتباط مناسبی نیز با رسانه ها برقرار کرد و نشان داد که می تواند با هم افزایی آن ها شرایط تیم ملی را بهبود ببخشد.

از سوی دیگر بررسی آمار عملکرد فنی ملی پوشان نیز نشان دهنده، بهره گیری از دانش تخصصی او برای هدایت تیم ملی است.

همین «دانش و بینش» کارلوس کیروش، شخصیتی از او ساخت که هیچ مربی ایرانی حتی افشین قطبی به آن دست نیافته است؛ و الا این تیم ملی همان تیمی است که علی دایی و امیرقلعه نویی نیز روزی سرمربی اش بودند؛ روزهایی که همه به یاد دارند حاشیه های تیم جایی برای حروف چینی سایر اخبار در رسانه ها نمی گذاشت.

به نظر می رسد در فرصت کوتاه باقی مانده تا رقابت های جام ملت های آسیا در دی ماه امسال، هیچ انتخابی منطقی تر از تمدید قرارداد کیروش وجود ندارد. اما فدراسیون فوتبال دو چالش برای تمدید این قرارداد دارد: قیمت و مدیریت! فدراسیون باید هم قیمت را پایین بیاورد و هم به همه به فهماند «کت تن چه کسی است»!

نظر احمد توکلی درباره حصر میرحسین موسوی، کاندیداتوری سعید جلیلی و جبهه پایداری

احمدی توکلی سیاست مدار کهنه کار جناح راست قدیم و اصولگرای فعلی در مصاحبه خود با ویژه نامه نوروزی مثلث نکات قابل توجهی را در خصوص انتخابات ۹۲ و شکست اصولگرایان، ائتلاف ۲+۱، سعید جلیلی، جبهه پایداری، حصر و آزادی میرحسین موسوی مطرح کرده است.

توکلی با انتقاد از کاندیداتوری سعید جلیلی در انتخابات ۱۳۹۲ گفته است: «(ایشان) اشتباه سیاسی بزرگی مرتکب شدند… این کار ایشان را اشتباه تاریخی می دانم. فکر می کنم مشاوران آقای جلیلی را قانع کردند که وارد صحنه شوند. … آقای جلیلی نه تنها از تجربه کافی برخوردار نبود بلکه تجربه لازم را هم نداشت؛ چرا که سوابق ایشان در مسئولیت های اجرایی نبود و بالاترین مسئولیت اجرایی ایشان در واقع یک کار ستادی بود. آقای جلیلی معاون وزیر خارجه بود اما اصلا کل وزارت خارجه کار اجرایی انجام نمی دهد.»
سیاست مدار کهنه کار اصول گرا در این مصاحبه با تشبیه تلویحی جبهه پایداری به رفتار وهابیت در تحلیل رفتار سیاسی آن ها گفت: «رفتار جبهه پایداری به گونه ای است که نفی در آن از اثبات بیشتر است. یعنی روحیه «نحن ابناء الله» در رفتارشان دیده می شود. این رفتار غیر از این که اسلامی نیست، باعث رماندن شدید می شود. چون نفی در آن شدید است و می گوید ما نورچشمی های خدا هستیم. البته هیچ کدام از این آقایان تفوه به این کلام نمی کنند اما این که بر تخطئه دیگران و اثبات خود اصرار دارند و گویی اسلام در شکل ناب نزد آن هاست و نزد دیگران وجود ندارد، این صفت رماننده است. ممکن است برخی از آن ها در دل خود چنین احساسی نداشته باشند اما خودشان را بسیار مسلمان تر از دیگران می دانند. این مساله باعث می شود که دیگران از این که مسلمان شناخته نشوند، رنج ببرند.
احمد توکلی که وزیر کار در کابینه میرحسین موسوی بود نظرش را درباره حصر میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی چنین بیان کرده است: این پدیده، پدیده حقوقی نیست؛ بلکه سیاسی-امنیتی است. پدیده سیاسی-امنیتی راه حل حقوقی ندارد. محاکمه برای این افراد مقرون به صرفه نیست و برای کشور هم مفید نیست. نباید آرامش و امید ایجاد شده برهم بخورد و بهتر است برای معیشت مردم کار شود. اگر این دو نفر محاکمه شوند، مجازات های سنگینی برای شان در نظر گرفته می شود که برای آن ها مقرون به صرفه نیست و من از اتفاق خوشحال نمی شوم. اما اگر همان طور که سیاسی – امنیتی تصمیم گرفته شده، حوصله به خرج داده شود، ممکن است شرایط کشور اقتضائاتی داشته باشد که وضعیت تغییر کند. من چنین اتفاقی را دور نمی بینم.

رسانه های اجتماعی خود را تحمیل می کنند

صادق حسینی{منتشر شده در سالنامه ی ۱۳۹۳ پنجره، پرونده ویژه: مرتضی درخشان پدیده انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲}: رسانه های اجتماعی در ایران همگام با تحولات اینترنت، با اورکات ۶۷ میلیونی شروع شد اما این فیس بوک بود که هم زمان با اوج گیری جهانی و شکست سایر رقبا و با هشت صد میلیون عضو، کاربران ایرانی رسانه های اجتماعی را به خود جذب کرد.
«کمپین دعوت از مرتضی درخشان برای انتخابات ریاست جمهوری» از جمله صفحات پر بیننده فارسی زبان فیس بوک در ایام انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲بود که بازتاب های انسانی، رسانه ای و مجازی فراوانی در پی داشته و دارد.
دیده شدن مطالب این کمپین با میانگین بازدید ۲۰۰۰۰ نشان می دهد با وجود فیلترینگ شدید، مردم همچنان با ضریب افزایشی قابل توجه فیلترینگ را دور می زنند و از شبکه های اجتماعی بهره مند می شوند.
همچنین میانگین دیده شدن ۲۰۰۰۰ بار یک مطلب در این کمپین طنز در مقایسه با تیراژ ۲۰ تا ۵۰ هزار تایی روزنامه های سیاسی و هفته نامه ها که میانگین خوانده شدن مطالب زیر۱۰۰۰ بار است نشان می دهد علاوه بر تغییر ذائقه، رسانه های سنتی جایگاه گذشته خود را در میان مردم و نسل جوان ندارند.

«کمپین کمک به مردم زلزله زده آذربایجان» یا «کمپین دعوت از مرتضی درخشان برای انتخابات ریاست جمهوری» در شبکه های اجتماعی و نمونه های دیگر مثال های قابل تاملی برای مطالعه اثربخشی سیاست های فیلترینگ در ایران هستند. این تجربیات مجازی نشان می دهد که رسانه های اجتماعی خود را به جامعه تحمیل و برای مخاطبان گسترده و متنوع خود محتوا تولید می کنند و در نهایت بر روی مخاطب اثر می گذارند.
عضویت ۴ میلیون ایرانی در فیس بوک به گفته علی جنتی وزیر ارشاد و تنوع کاربران شبکه های اجتماعی از دفتر مقام معظم رهبری و مراجع معظم تقلید تا نخبگان، دولتمردان و عموم مردم نشان می دهد علاوه بر از بین رفتن قبح، فیلترینگ اساساً کارایی خود را نیز از دست داده است.
البته برای جامعه جوان و هوشمند ایرانی به مصداق راه های رسیدن به خدا، روش های متعددی برای رسیدن به فیلتر شده ها وجود دارد اما مسئولان فیلترینگ به مصداق «العاقل یکفیه الاشاره» اگر در روش بیش از ده ساله شان تامل و تدبیر می کردند از رشد سریع کاربران شبکه های اجتماعی و سایت های فیلتر شده متوجه می شدند که چقدر در رسیدن به اهداف شان توفیق داشته اند.
شایسته است مسئولین فیلترینگ با مطالعه میزان اثر بخشی عملکرد خود، سیاست های ناکارآمد و سلیقه ای فیلترینگ را تغییر دهند و البته برای رسیدن به این هدف می توانند از مشاوره های دکتر، شاعر، خلبان، فوق تخصص قلب، مهندس مرتضی درخشان نیز استفاده کنند.