۱. روزها یکی پس از دیگری سپری می شوند و تنها نمادهای آزادی اجتماعی هم به کما می روند. البته این موجی است که از ۲ سال پیش تمام کشور را در برگرفته است. لکن این اواخر جفتک هایش نمایان تر شده است. در ایام ۱۸ تیر و حمله غرور آسیای نیروی انتظامی به دانشجویان و آن خاطرات دردآور، در گام هایی نخست هم میهن و بعد کافه تیتر و بعد ایلنا قربانی شدند تا نشان داده باشند که دیگر ملاطفت و مهرورزی چنین معنی می شود. روزها آن چنان ملال آور سپری می شوند که شاید …. . راستی همچنان بازتاب های بستن کافه تیتر و ایلنا و هم میهن کماکان در محافل خبری و مجازی دردآور مطرح می شود. کافه تیتر نوشت: نوشتم؛غلط کردیم
۲. به همان سرعت که همه چیز در حال نابودی است و دیوار تهدیدها و تحدیدها و تحریم ها بلند می شود، رییس جمهور برخواسته از خواب ملت، در اقدامی شجاعانه تنها نهاد برنامه ریزی را منحل کرد تا بگوید در ایران برنامه و برنامه ریزی معنایی ندارد تا به واقع بستر یکه سالاری را که چند سالی در خواب زمستانی بود، فراهم نماید. دیروز احمدی نژاد در جمع خبرنگاران گفت: ما شان سازمان را ارتقا دادیم و زنگوله منگوله ها را از پایش باز کردیم. ما احتیاج به نهاد نظارتی و … داشتم فکر می کردم در کشور ایران بیش از ۱۰ سازمان نظارتی وجود دارد و اوضاع این است! و چه نیک زمانی را احمدی نژاد برای انحلال سازمان برنامه بودجه انتخاب کرد: زمانی که مجلس در تعطیلات است و هیچ انتقادی به گوش نمی رسد.
۳. این پست پیشگیری کن را پیشنهاد اکید می کنم که بخوانید! پست عضو شیردهی هم تاکید می شود.
– – عکس بی ربط است