سیدصادق حسینی، روزنامه نگار| عصرایران: بامداد جمعه بود که خبر حمله در فرودگاه بغداد را شنیدم، بعداز چند تماس، توانستم در عراق با دوستانم صحبت کنند و آنها خبر شهادت بزرگ را دادند؛ بامداد جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸ بود که ایران دیگر، سرباز قاسم سلیمانی را از دست داده بود. بامداد چهارشنبه ۱۸ دی، ایران عملیات موفقی را علیه پایگاه عین الاسد بزرگترین پایگاه هوایی آمریکا در عراق انجام داد و بامداد همان چهارشنبه، بوئینگ ۷۳۷ اکراین با ۱۷۶ سرنشین در نزدیکی تهران سقوط کرد.
تا عصر روز جمعه ۲۰ دی، یک ایران تمام قد شائبه ی سقوط هواپیمای اکراین توسط موشک را رد می کردند و آن را ساخته پرداخته ی آمریکای زخم خورده از عملیات در عین الاسد می دانستند. رییس جمهور عصر چهارشنبه به مردم پیام تسلیت داد و در گفت و گوی تلفنی با رییس جمهور اکراین گفت: «به وزارت راه و شهرسازی دستور می دهم که تیم مشترکی از کارشناسان دو کشور برای بررسی دقیق علت این حادثه تشکیل دهد.» ظریف نیز با وزیر خارجه کانادا بعد از سال ها گفت و گوی تلفنی کرد. محمد اسلامی وزیر راه و شهرسازی قاطعانه شایعات را رد کرد و گفت: «شایعاتی مبنی بر تروریستی بودن، انفجار یا تیراندازی به هواپیما به عنوان علت بروز سانحه و سقوط هواپیمای ۷۳۷ اوکراینی درست نیست و نقص فنی دلیل این حادثه بوده است.»
تا عصر جمعه ما رسانه ای ها همراه با کارشناسان پرواز و مدیران دولتی، این سقوط را ناشی از عوامل فنی دانستیم و شایعات را با هدف حذف ایران از کریدور پروازهای بین المللی ارزیابی کردیم و این سقوط را نیز به سلسله سقوط های بوئینگ ۷۳۷ نسبت دادیم.
از عصر جمعه ورق برگشت؛ به روزنامه ها گفته شد صفحات اول خود را برای پوشش خبر مهمی باز نگه دارند. این خبر اول در فضای رسانه ای و بعد در شبکه های اجتماعی بازتاب یافت و از جمعه شب مشخص شد که هواپیمای اکراینی با اشتباه پدافند سپاه مورد اصابت قرار گرفته و سقوط کرده است. آن شب بیانیه ای منتشر نشد، ظاهرا مسئولان گفتند بگذاریم مردم امشب را آرام بخوابند و صبح شنبه با این خبر مواجه شوند!
صبح شنبه رییس جمهور بیانیه داد و با اشاره به «فضای تهدید و ارعاب رژیم متجاوز آمریکا» نوشت: «متأسفانه خطای انسانی و شلیک اشتباه، به یک فاجعه بزرگ منجر شد و دهها انسان بیگناه قربانی شدند.» بلافاصله ستادکل نیروهای مسلح نیز با ادبیاتی مشابه، با تاکید بر «بروز خطای انسانی و بهصورت غیرعمد»، کشته شدگان پرواز اکراین را «شهید» نامید.
ظهر شنبه ۲۱ دی ماه، سردار حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه با صورتی گرفته و غم زده، برای ارایه گزارش در تلویزیون ظاهر شد. او گفت در غرب کشور از فاجعه مطلع شده و با بیان جزییاتی که به شلیک موشک و سقوط هواپیما منجر شد، تاکید کرد:«همه مسئولیتهای این کار را می پذیریم.» ۲ روز قبل تر، عصر پنج شنبه ۱۹ دی سردار حاجی زاده با صورتی بشاش و روحیه ای سرشار از پیروزی جزییاتی از عملیات موفق سپاه علیه آمریکا را بیان کرده بود.
این روایت کوتاه به علاوه فاجعه تلخ کشته شدن ۵۶ نفر از تشییع کنندگان پیکر پاک حاج قاسم سلیمانی در کرمان، روایت یک هفته ی تلخ ایران است.
بررسی عملکرد پدافند، نقش جنگ الکترونیک، نفوذ و فعالیت های خرابکارانه در صلاحیت نگارنده نیست؛ اما به عنوان کسی که ۲۰ سال فعالیت رسانه ای کرده و در بحران ها مدیریت رسانه ای و روابط عمومی انجام داده ام، باید تاکید کنم، دیواری که صبح شنبه بر روی جامعه خراب شد و آب رویی که از دولت جمهوری اسلامی و نظام رفت، نتیجه ضعف سیاست رسانه ای نهادهای مسئول در مواجهه با بحران است.
سردار حاجی زاده در بیان جزییات این حادثه گفت: « بنده در اولین ساعتی که مطلع شدم آن را به مقامات اطلاع دادم و آنان به واسطه اینکه باید این مسئله را بررسی میکردند، از اینجا به بعد مربوط به ستاد کل است.» بر اساس روایت رسانه ها، رهبر انقلاب صبح جمعه از جزییات مطلع شدند و بنا بر توییت علیرضا معزی معاون ارتباطات رییس جمهور، آقای روحانی نیز عصر جمعه از جزییات آگاه شده؛ به عبارت ساده یعنی بعد از حدود ۴۸ ساعت از وقوع فاجعه فرایند اطلاع رسانی به مقامات و دولت آغاز شده است.
روشن است براساس گفته های فرمانده نیروی هوافضا سپاه، ستادکل نیروهای مسلح از نخستین دقایق و ساعات سقوط هواپیما، از مساله آگاه بوده و اقدام به «قرنطینه ی تمامی افراد دخیل» در موضوع کرده است.این که ستادکل نیروهای مسلح برای حدود ۴۸ ساعت، هیچ جلسه ای با مقامات دولتی نداشته که به آنان بگوید در اظهار نظرهای خود جانب احتیاط را رعایت کنند و با قطعیت شایعات را تکذیب نکنند، نشان از نشناختن نقش رسانه در فضای امروز و بروز نبودن ساختارهای اطلاع رسانی نظامی دارد. کافی بود ستادکل نیروهای مسلح همان ابتدا به دولت بگوید تا روشن شدن جزییات و نتایج بررسی ها، از گفتن دلیل سقوط خود داری شود. یک عبارت مانند «باتوجه به شرایط جنگی کشور، تیم های فنی، امنیتی و نظامی مشغول بررسی دلایل سقوط هستند و در زمان مقتضی جزییات به اطلاع خانواده های درگذشتگان و مردم می رسد» در همان ظهر چهارشنبه می توانست جلوی سیل بی اعتمادی را بگیرد.
این سکوت موجب شد علاوه بر غیرخودی جلوه دادن دولت در میان مردم و کشورهای دیگر، شکاف های اساسی در میان اعتماد مردم ایجاد شود، شکافی که زخم های کهنه ی قبل را باز کرد.