ایران بین دو انقلاب

 

ایران بین دو انقلاب
یرواند آبراهامیان
ترجمه: احمد گل محمدی، محمد ابراهیم فتاحی ولیلایی / چاپ اول: ۱۳۷۷ چاپ چهاردهم: ۱۳۸۶/نشر نی

ایران بین ۲ انقلاب یکی از مستند ترین و جامع ترین کتاب هایی است که به بررسی اوضاع اجتماعی، قومی و سیاسی ایران در قرن معاصر می پردازد و از آن جهت بیشترین اقبال را داشته است که بخش بخش آن مستند به سندی تاریخی است و مولف نظرات شخصی خود را در این اثر دخالت نداده است.

با مطالعه این کتاب جذاب، علاوه بر این که از اوضاع و احوال اجتماعی-قومی و سیاسی ایران قرن گذشته (۱۲۰۰ هجری خورشیدی) و قرن حال مطلع می شوید، می توانید به اشتباهات فاحش محمدرضا پهلوی، آخرین شاه ایران پی ببرید.

در این کتاب به خوبی، نقش احزاب سیاسی ایران و وزن آن ها در معادلات قدرت تشریح شده است و فصل ویژه ای هم به فراز و فرود حزب توده اختصاص دارد.

در یکی از فصول پایانی، آبراهامیان مخالفان رژیم را چنین بیان می کند: احزاب سیاسی (۱۳۳۲-۱۳۵۶)، مخافان روحانی (۱۳۴۲-۱۳۵۶)، سازمان های چریکی (۱۳۵۰-۱۳۵۶) و معتقد است آن چیزی که اعتراضات را به سمت نابودی رژیم سوق داد: اعتراض طبقه متوسط (اردیبهشت ۱۳۵۶ تا خرداد ۱۳۵۹) بود.

در بخشی از کتاب درباره دلایل توفیق امام بین طبقات و توده های اجتماعی ایرانیان چنین می نویسد: آیت الله خمینی با دفاع قدرت مندانه از انبوه نارضایتی های عمومی، گروه های گوناگون اجتماعی را با خود همراه کرد… از دیدگاه خرده بورژوازی، وی نه تنها دشمن قسم خورده ی دیکتاتوری بلکه حافظ مالکیت خصوصی، ارزش های سنتی و بازاریان تحت فشار بود. طبقه روشنفکر نیز تصور می کرد که وی با وجود روحانی بودنش، ناسیونالیست مبارز و سرسختی است که با رها کردن کشور از شر امپریالیسم خارجی، فاشیسم داخلی، رسالت مصدق را کامل خواهد کرد. به دیده کارگران شهری او یک رهبر مردمی علاقمند با برقراری عدالت اجتماعی، توزیع مجدد ثروت و انتقال قدرت از ثروت مندان به فقرا بود. به نظر توده های روستایی، او مردی بود که می خواست آنان را از نعمت زمین، آب، برق، راه، مدرسه و درمانگاه –همان چیزهایی که انقلاب سفید نتوانسته بود تامین کند-

ایران بین دو انقلاب

برخوردار نماید. از دیدگاه همه مردم نیز به نظر می رسید که او می خواهد به روح انقلاب مشروطه عینیت ببخشد و امید و آرزوهایی را که انقلاب پیش به وجود آورده بود اما برآورده نکرده بو، دوباره زده سازد.

… چرا طبقه متوسط جدید که در گذشته نسبت به روحانیت بسیار بدگمان بود، حاضر شد از آیت الله خمینی پیروی کند؟ این کار سه دلیل داشت: یکم، شاه تا آذر ۱۳۵۷ با مخالفان غیر مذهبی از جمله جبهه ملی و نهضت آزادی گفت و گو نکرد… دوم، آیت الله خمینی با بیانات خود نظر مثبت مخالفان غیر مذهبی را جلب و آنان را مطمئن ساخته بود که دین سالاری هرگز جانشین خودکامگی و حکومت استبدادی نخواهد شد. دلیل سوم موفقیت آیت الله خمینی در بین طبقه متوسط جدید، محبوبیت شگفت انگیز شریعتی در بین روشنفکران جوان بود. آیت الله خمینی با تصدیق نظر منفی شریعتی نسبت به سلطنت، نپیوستن به همکاری روحانی خود در حسینیه ارشاد، انتقاد علنی از علمای غیر سیاسی و هوادار رژیم،  تاکید بر موضوعاتی مانند: انقلاب، ضدیت با امپریالیسم و پیام انقلابی محرم و بهره گیری از عبارات فانونیستی مانند مستضعفان وارثان زمین خواهند بود، کشور به یک انقلاب فرهنگی نیازمند است و مردم استثمارگران را به زباله دان تاریخ خواهند انداخت، طرفداران او را نیز جذب کرد. محبوبیت آیت الله خمینی در میان طرفداران شریعتی آن چنان بود که آنان ، نه روحانیون، لقب امام را رواج دادند.

آبراهامیان در ایران بین ۲ انقلاب، طبقه کارگر شهری  را خط شکن انقلاب می داند و می گوید: کامیانی امام خمینی در جذب طبقه کارگر شهری،‌چند دلیل داشت: یکم، وعده او مبنی بر ایجاد عدالت اجتماعی، دوم، بی تفاوتی رژیم نسبت به مراسمات مذهبی به ویژه محرم که باعث ایجاد شبکه پیوسته ای ارتباط روحانیون با این طبقه شده بود. یک نماینده رژیم در سال ۱۳۵۲ گفته بود: مراسم مذهبی از نظر سیاسی سودمند است، زیرا محرومان اجتماعی را از کومونیسم منحرف به مسیرهایی بی ضرر هدایت می کند! سوم، مذهب احساس همبستگی گروهی و اجتماعی مورد نیاز مناطق فقیر نشین و حلبی آبادها را فراهم کرد. چهارم، خلاء حاصل از سرکوب شدن همه احزاب مخالف سکولار.

وی عوامل موقتی و گذاری کامیابی روحانیون در قدرت را شخصیت کاریزمای آیت الله خمینی، نفرت شدید مردم از شاه و ناتوانی سازمانی احزاب غیر مذهبی که رژیم در طول حدود ۲۵ سال بر آنها تحمیل کرده بود می داند.

آبراهامیان در پاراگراف پایانی کتاب خود می نویسد: غیر محتمل و بعید است که روحانیت، آیت  الله خمینی دیگری عرضه کند. زیرا هرچند برخی از شاگردان او مانند خودش انقلابی هستند و برخی دیگر همانند وی هوشمندی سیاسی دارند، هیچکدامن از آنها هر دو توانایی را با هم ندارند تا چونان رهبر انقلابی، موفق وارد میدان شود. همچنین این احتمال وجود ندارد که روحانیت، دشمن عمومی دیگری به منفوری شاه پیدا کند تا بتواند کل جمعیت را متحد کند، مگر در صورت هجوم یک دشمن خارجی و تهدید کشور. دلیل آخر این که با جان گرفتن نیروهای غیر مذهبی و نفوذ آنها در بین طبقات ناراضی به ویژه طبقه روشنفکر، پرولتاریای شهری و طبقا پایین روستایی، روحانیون کم کم انحصار سازمانی خود را از دست خواهند داد.

یکی دیگر از مزایای این کتاب، بخش کتاب شناسی جامع آن است که مرجع خوبی برای مطالعه تاریخ ایران را فراهم کرده است.

ایران بین دو انقلاب در سه بخش، پیشنیه تاریخی، سیاست ستیز اجتماعی و ایران معاصر تشکیل شده است که هر بخش فصل های کاملی را در بر دارد.

بدون شک خواندن این کتاب برای شما، سرشار است از نکات و مواردی که نقاط تاریک تاریخ ایران را روشن می کند.

دسته‌هادسته‌بندی نشده

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.