گام نخست رفع فیلترینگ بازگشت اینترنت به وضعیت قبل از اعتراضات ۱۴۰۱ است

سیدصادق حسینی، روزنامه نگار: اظهارات ناامید کننده ی سید ستار هاشمی وزیر ارتباطات دولت آقای پزشکیان با کلید واژه‌ی «مدیریت هوشمند» واکنش های منفی بسیاری در پی داشت و بسیاری او را جانشین سلف زارع‌پور دانستند و رویکرد محمدجواد آذری جهرمی را یادآوری کردند.

در مورد رفع فیلترینگ دو نکته وجود دارد؛ اول: فیلترینگ اینستاگرام، واتساپ و گوگل پلی و اختلال گسترده در دسترسی به اینترنت که بعد از اعتراضات تلخ درپی مرگ ناگوار خانم مهسا امینی در گشت ارشاد در پاییز ۱۴۰۱ صورت گرفت و دوم: فیلترینگ بی اثر.

در نکته اول مرحوم رئیسی و ارکان دولتش برای توجیه دستور فیلترینگ بر «شرایط ویژه» تاکید می کردند، حال آن که تداوم فیلترینگ و تداوم اختلال دسترسی به اینترنت در روزهایی که جامعه در شرایط بحرانی قرار ندارد، آشکارا خلاف اصل ۷۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی است.
اصل ۷۹ قانون اساسی می گوید: «برقراری حکومت نظامی ممنوع است. در حالت جنگ و شرایط اضطراری نظیر آن، دولت حق دارد با تصویب مجلس شورای اسلامی موقتاً محدودیت‌های ضروری را برقرار نماید، ولی مدت آن به هر حال نمی‌تواند بیش از سی روز باشد و در صورتی که ضرورت همچنان باقی باشد دولت موظف است مجدداً از مجلس کسب مجوز کند.»

بنابراین گام نخستین مسعود پزشکیان رئیس جمهور و ستار هاشمی وزیر ارتباطات، بازگشت به شرایط قبل از اعتراضات سال ۱۴۰۱ است که نیاز به هیچ شورا و کار ویژه ندارد و وظیفه ی قانونی رئیس جمهور است، همان طور که سوگند خورده.
آقای رئیس جمهور! مسیر عمل به قانون اساسی که متضمن حقوق و منافع مردم است را نباید گم کرد، به وزیر ارتباطات دستور دهید وضعیت دسترسی به اینترنت به قبل از پاییز ۱۴۰۱ برگردد.

انتشار: عصرایران

تسلیت جمعی از فعالان رسانه ای: سید عزیز ما پاداش سال‌ها مجاهدت را با شهادت گرفت

بسم الله الرحمن الرحیم
مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا
از مؤمنان، بزرگ مردانی هستند که به پیمانی که با پروردگار بستند وفا کردند، پس برخی عهد خویش واگذاشتند و برخی منتظر مانند و پیمان خود رها نکردند.

همان طور که انتظار بود، سید عزیز ما سیدحسن نصرالله رهبر غیور، مجاهد و بی‌مانند حزب‌الله لبنان و فخر جهان تشیع در هنگامه دفاع از لبنان و فلسطین شهادت را در آغوش گرفت و به آرزوی دیرین خود رسید.

این ترور ناجوانمردانه، در آستانه‌ی یک سالگی فجایع غزه در حالی صورت گرفت که هیچ خط قرمزی برای این رژیم جنایتکار و نامشروع وجود ندارد و قتل عام و نسل کشی در فلسطین و لبنان با سکوت جهان و حمایت غرب به ویژه آمریکا همچنان ادامه دارد.

سید شجاع و سعادتمند مقاومت، پاداش سال‌ها مجاهدت را با شهادت گرفت اما این ترور وحشیانه، فقدانی بزرگ برای جهان اسلام و آزادی خواهان و ظلم ستیزان جهان است؛ ایمان داریم با الطاف الهی انتقام این خون پاک و هزاران شهید آرمان آزادی قدس عزیز گرفته می‌شود و رژیم صهیونیستی تاوانش را خواهد دید چه آن‌که:
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللّهِ حَقّ، وعده پروردگار متعال است.

ما جمعی از روزنامه‌نگاران و فعالان رسانه‌ای و فرهنگی؛
شهادت حضرت حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان را به محضر حضرت مهدی (عج)، مردم مقاوم و صبور لبنان، ایران، فلسطین، عراق، سوریه، یمن و همه مسلمانان جهان و رهبر معظم انقلاب اسلامی آیت الله خامنه‌ای تسلیت می‌گوییم.

سیدعلی موسوی خلخالی، سید محسن فرجادی، سید محمدرضا اصنافی، علیرضا وهاب‌زاده، محسن حدادی، محمد گلزاری، مصطفی شوقی، حسین جعفری، محمدرضا نوروزپور، سارا افتخاری، رضا خانکی، سجاد برنجی، مجید رفیعی، امید محدث، بهروز شجاعی، محمدعلی کریمی، سید سراج میردامادی، محمد بلاغی مبین، پونه نوازنی، بهروز عزیزی، سیدهادی موسوی، محمدرضا مهاجری، دارا نثاری، سجاد ستایشی، محمدرضا جمالی، عباس محمدی کلهر، ملیحه‌سادات حسینی، احسان مازندرانی، میررحیم حسینی، مهدی احمدی اصل، ساسان والیزاده، مسیح عقیلی، اسماعیل سلطنت‌پور، سارا هوشمندی، محمدرضا نورمحمدیان، مصطفی بهمن آبادی، مجتبی افرند، میثم زین‌الدین، ابوالفضل باباخانی، پویا میرزایی، امیر تنها، مجتبی دانشور، مصطفی نجفی، محمد سمیع پور، ‏احسان کاظمی، وحید خاتمی، بهنام توفیقی، محمدرضا دانایی، احسان پرنیان، سیدعلی تراب جهرمی، مختار حداد، محمدجواد پاینده، عباس حسین نژاد، ابراهیم بهشتی، صادق صدقگو، علی قلهکی، محمدهادی محمدی، داود حشمتی، سیامک شادکام، محسن خانعلی، پوریا آسترکی، روزبه علمداری، روح‌الله جمعه‌ای، نوید صالحی، احمد جانجان، حامد عاقل، سجاد عابدی، ابراهیم داروغه‌زاده، محمدرضا زمردیان، مصطفی آجورلو، سعید آجورلو، محمد علی آجورلو، سیدصادق حسینی.

آن ۳۱ ثانیه پزشکیان در بغداد نمونه موفقی از دیپلماسی بود

سید صادق حسینی، روزنامه اعتماد، ۲۹ شهریور ۱۴۰۳ | اول: حکیم لقمان، تاجر ۴۵ ساله اهل دهوک کردستان عراق با پسرعموهایش سعید، محسن و شیخ بلال ۱۰ شهریور ۱۴۰۳ در کافه‌ای در محله شلوغ و توریستی آکسارای استانبول شام می‌خوردند و با هم صحبت می‌کردند که مورد توهین و تحقیر چند نفر قرار می‌گیرند. آنها بعد از خروج از کافه با گروهی ۱۰-۱۲ نفره مواجه می‌شوند و مورد حمله قرار می‌گیرند، حکیم با ضربه چاقو در محل درگیری کشته می‌شود و پسرعموهایش هم زخمی می‌شوند و وقتی به پلیس ترکیه مراجعه و طرح شکایت می‌کنند، پلیس آنها را ساعت‌ها بدون آب و غذا بازجویی می‌کند.

این حادثه تلخ که مردم اقلیم کردستان عراق را شوکه کرد واکنش برخی چهره‌های سیاسی ترکیه  را درپی داشت.

دوم: رییس‌جمهور پزشکیان در نخستین سفر خارجی خود به عراق رفت. با رییس‌جمهور و نخست وزیر و رهبران سیاسی و قومی در بغداد و کربلا و نجف هولیر و سلیمانیه و بصره دیدار و گفت‌وگو کرد. اما آنچه در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی بسیار بازتاب داشت، پاسخ رییس‌جمهور به سوال فارسی دست و پا شکسته خبرنگار روداو پربیننده‌ترین شبکه تلویزیونی کردستان عراق بود که به کردی سورانی و با آرامش و لحنی دوستانه گفت: روابط‌مان خوب است و خوب‌تر هم می‌شود به امید خدا! ین ویدیوی ۳۱ ثانیه‌ای از سوال و جواب فارسی و کردی در ابتدای دیدارهای رییس‌جمهور در بغداد و بعد از آن در سفر به اقلیم کردستان عراق و ملاقات با مقامات و رهبران سیاسی هولیر (اربیل) و سلیمانیه آن را تکرار کرد موجی از توجه را در میان افکار عمومی کردستان عراق در پی داشت.

سوم: دیپلماسی عمومی هوشمندانه رییس‌جمهور در سفر به عراق و اقلیم، گره‌های مهمی که در چند سال اخیر روی افکار عمومی عراق به ویژه بخش کردی ایجاد شده بود را باز کرد و محبوبیت ایران را به طرز قابل توجهی در همسایه بزرگ غربی افزایش داد. مردم اقلیم گشاده‌رویی و نگاه برادرانه رییس‌جمهور پزشکیان را با رفتار دیگر همسایه‌شان با کردها مقایسه کردند.

 آنها که هنوز از قتل لقمان حکیم در استانبول که گفته شده به خاطر کردی صحبت کردن شوکه هستند…دیدند رییس‌جمهور ایران چگونه با رویی گشاده و به زبان کردی از دوستی و برادری و همکاری می‌گوید. دوستی و برادری که البته در زمان هجوم داعش به صورت عملی نشان داده شد.

نکته‌ای که بافل طالبانی پسر رهبر فقید اتحادیه میهنی و رییس‌جمهور پیشین عراق جلال طالبانی در دیدار با رییس‌جمهور تاکید کرد: باور ما این است که اگر هزار سال هم تلاش کنیم، نمی‌توانیم پاسخگوی محبت‌ها و حمایت‌های جمهوری اسلامی ایران باشیم.

 ابتکار کردی صحبت کردن رییس‌جمهور و پیام برادری‌اش نمونه موفقی از دیپلماسی عمومی بود و کامل‌کننده دیپلماسی سنتی که جایگاه ایران را در افکار عمومی عراق به خوبی ارتقا داد. رییس‌جمهور پزشکیان در بصره گفت: ما همیشه همسایه  بودیم  و خواهیم بود.

*بهم ریختگی متن بخاطر کمبود فضا در روزنامه اتفاق افتاده.

بازنشر: عصرایران، ایسنا، خبرآنلاین

نگاهی به سخنرانی رای اعتماد وزرای فرهنگ دولت رئیسی و پزشکیان: دو نگاه کاملا متفاوت

سیدصادق حسینی، روزنامه نگار| عصرایران: سیدعباس صالحی وزیر ارشاد که در دوران انتخاب وزرا با انتشار یادداشتی خطاب به کمیته فرهنگ شورای راهبری از حضور در دولت عذرخواهی کرده و ترجیح داده بود در موسسه اطلاعات بماند، در نهایت با اصرار رئیس جمهور و توصیه رهبر انقلاب مسئولیت را پذیرفت و با رای اعتماد بالا به وزارت ارشاد بازگشت.

سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ در سخنرانی رای اعتمادش با اشاره به نظریه وفاق ملی، «کاهش فزاینده و مخاطره‌آمیز سرمایه اجتماعی اعتماد به نظام حکمرانی و دولت»، «گُسست‌های نسلی و جنسیتی و… در کشور» و «فاصله‌یابی گروه‌های مرجع و تأثیرگذار اجتماعی با دولت و ارکان حکمرانی» را از چالش های پیش روی نظام حکمرانی دانست و بر نقش پیشران وزارت ارشاد تاکید کرد.

صالحی با بیان این که «تجدید و تحکیم و تکمیل مناسبات دولت ـ ملت فرع بر شناخت تغییرات اجتماعی» است به داده‌های پژوهش‌های اجتماعی «عناصر ثابت هویت اجتماعی: دین و دینداری زبان و ادبیات فارسی تنوع جغرافیایی، قومی، زبانی همزیستی ادیان و مذاهب» و «تغییرات اجتماعی معاصر» در ایران اشاره کرد و جمله‌ای طلایی گفت: «بواسطه تغییرات یاد شده و موارد مشابه مناسبات دولت ـ ملت چونان آغاز انقلاب و یا حتی یک دهه پیش نمی توان باشد. در این تغییر مناسبات، نقش” فرهنگ و هنر و رسانه” به عنوان یک مفصل اجتماعی اهمیت پیدا می کند و طبعاً نقش اصحاب فرهنگ و هنر به عنوان سکانداران این عرصه اهمیت مضاعف دارد.»

او با بیان این مقدمه رویکردهای وزارت ارشاد دولت پزشکیان برای تحقق «وفاق ملی» را چنین گفت:

  • برنامه‌ریزی و اقدامات فرهنگی، مشارکت محور باشد و نه دستوری
  • حرمت و تکریم منزلتی ذی‌نفعان به‌ویژه نخبگان و ناموران مورد اهتمام قرار گیرد
  • بازتعریف و رعایت حقوق فرهنگی ایشان در دستور کار جدی باشد.
  • نهادهای صنفی و مدنی اصحاب فرهنگی و هنری نقش مهّمی در میانجی‌گری این وفاق ملّی دولت ـ ملت دارند و بایستی در توسعه و تقویت آن کوشید.
    صالحی البته علاوه بر چالش های عمومی بودجه‌ای و ساختاری نگاهی به چالش های اداری و اجرایی هم داشت و «نگرش تصدی‌گرایانه حداکثری دولتی و هم نهادهای موازی فرهنگی در تصمیم‌گیری و اجرا» را مانع جدی فعالیت وزارت فرهنگ دانست و به چالش های فرهنگ و اقتصاد و مناسباتات حوزه فرهنگ و فناوری و فضای مجازی هم اشاره کرد.

در فراز پایانی هم سیدعباس صالحی به رویکردهایش در وزارت فرهنگ پرداخت:
برنامه مردمی سازی و عدالت فرهنگی
نوآوری فناورانه و تسهیلگری اقتصادی(با دو برنامه کاربست فناوری‌های نوین و رونق اقتصاد فرهنگ)
برنامه پاسداشت و تقویت اصالت وهویت ایرانی ـ اسلامی
نقش‌های فرابخشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

اما محمد مهدی اسماعیلی ۳ سال پیش ۲ شهریور ۱۴۰۰ با بیان مقدمه ای شعاری و کلیشه ای گفت: « امروز منبعث از تقابل فرهنگ‌ها همچون تقابل فرهنگ جهاد مقابل خدمت و خودخواهی، فرهنگ امید و نشاط در برابر الحاد و پوچ‌گرایی نمونه آن است. تمام مستضعفان عالم و شهیدان و خانواده‌های آنها در صف مقابل این تقابل فرهنگی و تاریخ‌ساز قرار دارند، البته که پیروزی از آن مریدان و مستضعفان است.»

وزیر ارشاد مرحوم رئیسی عرصه فرهنگ را عرصه تقابل و جنگ دانست و تاکید کرد: «در اثر تقابل فرهنگ و تمدن در عرصه مدیریت فرهنگ، هنر، سینما، ادبیات، تئاتر، موسیقی، هنرهای تجسمی سنگرهای مهم راهبردی و مقدسی برای ما شکل گرفته است. امروز جنگ اصلی در دنیا جنگ شناخت‌ها، تبلیغاتی و رسانه‌ای است.»
اسماعیلی تاکید داشت: «بعضی ها دوست دارند دولت در عرصه فرهنگ یک موجود ناتوان، بی اراده و صرفا ناظر بی طرف و منفعل باشد. این رویکرد را قبول نداریم.»
نکته ی تاسف برانگیز این که اسماعیلی در سخنرانی رای اعتمادش گفته بود «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک وزارتخانه منفعل و کم اثر شده است. از طرفی هم این وزارتخانه به کارهای حداقلی تقلیل پیدا کرده و از حوزه سیاست گذاری خارج شده است» وزارت ارشاد را از فرایند تولید و نظارت بر شبکه ی نمایش خانگی حذف کرد آن هم با مصوبه ی شورای عالی انقلاب فرهنگی و خارج از چارچوب قانون گذاری مجلس.

در سخنرانی اسماعیلی در مجلس که چارچوب نگاهش به حوزه ی فرهنگ را روشن می کرد، رویکردهای نظارتی و سلبی قابل توجه بود: «عرصه فرهنگ در نظام اسلامی عرصه ولنگاری و سهل اندیشی نیست» و «ما در حوزه محتوایی و نظارت نیازمند قدرت بیشتری هستیم. همین امروز با حضور در کمیسیون‌های مختلف مجلس نمایندگان عزیز ما به این دو موضوع نقدها و گله‌های بسیاری داشتند و ما حتما به این موضوعات توجه جدی خواهیم داشت.»

اسماعیلی در فرازهای پایانی سخنرانی اش به شورای فرهنگ عمومی، آرایش رسانه ای کشور، هدفمندسازی یارانه‌ها در حوزه فرهنگ، بیانیه گام دوم انقلاب اشاره کرده بود.
وزیر ارشاد دولت رئیسی که گفته بود: «تلاش خواهم کرد تا بیانیه گام دوم انقلاب را به عنوان منشوری برای آگاهی ملت ایران و راهبردی برای نهادینه سازی انقلاب و نقشه راه فرهنگی کشور برای تحقق آرمان های اسلامی، تکمیل پروژه نظام سازی، جامع پردازی و تمدن نوین اسلامی در صدر برنامه ریزی ها قرار دهم» باعث شد فاصله و شکاف جدی و عمیقی میان هنرمندان و چهره های فرهنگی با دولت آن مرحوم ایجاد شود که نمونه ی آن حضور اندک هنرمندان در مراسم های رسمی رئیس جمهور وقت بود.

ماحصل سخنرانی رای اعتماد سید عباس صالحی و سیدمحمدمهدی اسماعیلی این شد که صالحی رکورد رای اعتماد وزای ارشاد ۳۰ سال اخیر را با ۲۸۲ رای از آن خود کرد در حالی اسماعیلی در سال ۱۴۰۰ با ۷۷ مخالف تنها ۱۸۱ رای موافق از مجلس گرفته بود. البته ۳ سال شنیدم رهبری با حضور اسماعیلی در وزارت ارشاد مخالفت کرده بودند و به واسطه توصیه و تایید و حمایت برخی چهره ها در نهایت با حضورش در وزارت ارشاد موافقت کردند.

نگاهی به آرای وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی از ۱۳۶۸

دولت علی اکبر هاشمی رفسنجانی، ۱۳۶۸علی لاریجانی: ۲۱۹ رای
دولت علی اکبر هاشمی رفسنجانی، ۱۳۷۲سید مصطفی میرسلیم: ۱۷۸ رای
دولت سید محمد خاتمی، ۱۳۷۶سید عطالله مهاجرانی: ۱۴۴ رای
دولت سید محمد خاتمی، ۱۳۸۰سید احمد مسجد جامعی: ۱۸۴ رای
دولت احمدی نژاد، ۱۳۸۴محمدحسین صفار هرندی :۱۸۱ رای
دولت احمدی نژاد، ۱۳۸۸سیدمحمد حسینی: ۱۹۴ رای
دولت حسن روحانی، ۱۳۹۲علی جنتی: ۲۳۴ رای
دولت حسن روحانی، ۱۳۹۵سیدرضا صالحی امیری: ۱۸۰ رای
دولت حسن روحانی، ۱۳۹۶سید عباس صالحی: ۲۴۲ رای
دولت سیدابراهیم رئیسی، ۱۴۰۰سیدمحمدمهدی اسماعیلی: ۱۸۱ رای

پزشکیان و چالش مشارکت: رقابت با بانیان وضع موجود

سیدصادق حسینی، عصرایران، خبرآنلاین: مسعود پزشکیان همین ۳ ماه پیش در مارپیچی سخت درحالی که برای مجلس رد صلاحیت شده بود، با تشر رهبری به مسئولین صلاحیتش تایید شد و توانست به مجلس راه یابد و حالا با تغییر فضای کشور به نامزد اصلی بخش زیادی از جامعه در انتخابات ناخواسته‌ی ۱۴۰۳ تبدیل شده است.

مهمترین چالش پزشکیان رقابت با سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف به عنوان نامزدهای جریان سوپراصولگرای انقلابی نیست؛ رقابت با ۲ رویکرد شعارگرایی و عملگرایی هم نیست که بالاخره قالیباف هم وجه عملگرایی دارد.
رقیب اصلی مسعود پزشکیان، مشارکت مردم در انتخابات است. او باید مردمی را که در ۳ انتخابات قبل با عدم مشارکت شان پایین ترین نصاب ها را رقم زدند، دعوت به مشارکت در انتخابات کند.

همان مردمی که در انتخابات مجلس ۹۸ بیش از ۵۷درصد، در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ بیش از ۵۱ درصد و در انتخابات ۱۴۰۲، بیش از ۵۹ درصدشان با صندوق رای قهر کردند و با حضور نیافتن در پای صندوق نظر خود را اعلام کردند.

مسعود پزشکیان در انتخابات ناخواسته ی ۱۴۰۳ باید هم با بانیان وضع موجود رقابت کند و هم با عدم مشارکت مردم و این کار سختی است.

او باید هم با نقد «بانیان وضع موجود» بگوید تداوم مدیریت شعاری و دستاوردهای نمایشی چه بر سر کشور آورده و هم بگوید نیامدن ۵۹درصد مردم به پای صندوق خواست سوپرانقلابی هایی است که حقوق مردم را به راحتی نادیده می گیرند و نتیجه مدیریتشان کوچک شدن سفره و توهین و تحقیر در خیابان است.
همان ها که با چند ده هزار رای در مجلس، دنبال جریمه میلیونی حجاب هستند. همان ها که طرح هایشان حقوق و منافع مردم را نادیده می گیرد و از تورم هم مالیات می گیرند. همان ها که نمی گذارند کرامت و منزلت و آزادی مردم تامین شود. همان هایی که نگذاشتند برجام احیا شود: همان هایی که بانیان وضع موجود هستند.

پزشکیان باید با رقیب اصلی که مشارکت است مقابله کند و جلیلی و قالیباف و تانک و آن دکتر درمانگر ۳ روزه را به خودشان واگذارد.

دولت آقای رئیسی در حال عقب‌نشینی از وعده‌هایش است

سیدصادق حسینی، خبرآنلاین: وضعیت اقتصادی ایران خوب نیست. این خلاصه‌ی سخنان یک فعال صنعتی و اقتصادی است. مهدی بستانچی رئیس انجمن تولیدکنندگان سیستم های تهویه مطبوع ایران و بنیانگذار گروه صنعتی بستانچی با اشاره به اثرات ناگوار تحریم معتقد است اقتصاد ایران در وضعیتی ناپایدار قرار دارد. مشروح مصاحبه با وی درباره شرایط کنونی و آینده پیش روی اقتصاد در پی می‌آید.

آقای بستانچی در صنعت تهویه مطبوع که شما به تازگی دوباره در انتخابات رئیس انجمن تولیدکنندگان آن شدید طیف متفاوتی از فعالان صنعتی کار می‌کنند از کارخانجات و بنگاه های بزرگ تا بنگاه‌های کوچک، اوضاع تولید به ویژه در بخش بنگاه‌های کوچک و متوسط چگونه است؟

والا نفس تولید به شماره افتاده، نفس ندارد. این شامل همه‌ی فعالان صنعتی با همه ی مقیاس‌ها می شود. نفس همه کسب و کارها به شماره افتاده در SME ها بدتر است. چون بالاخره در بنگاه‌های بزرگ Cash Flow وجود دارد اما در کسب و کارهای کوچک وضعیت خوب نیست و ما شاهد تورم فزاینده در کنار رکود شدید و نبود نقدینگی هستیم.

از سوی دیگر منابع بانکی و تسهیلات تولید از سوی بانک‌ها قفل شده که این هم شرایط را برای بنگاه‌ها سخت‌تر کرده. اگر نگاهی به گزارش شامخ بهمن ۱۴۰۲ که اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران منتشر کرده بیندازیم می بینیم که شاخصی که اردیبهشت ۶۶.۹۶ بوده در بهمن به ۵۶.۹۵ رسیده که در ۶ سال گذشته با ۱۰ درصد اختلاف بیشتر فاصله را داشته.

بی ثباتی و نوسان شدید قیمت ارز که از اواخر پاییز آغاز شد و در اسفند به اوج رسید برای دولت که بزرگترین نوسان گیر اقتصاد است درآمد قابل توجهی ایجاد کرد اما برای صنایع با ترس و نگرانی همراه است. به دلیل افزایش قیمت و بی‌ثباتی نرخ ارز، تأمین مواد اولیه برای تولیدکنندگان بسیار دشوار شده و از سمت خریدار نیز شاهد افت شدید قدرت خرید هستیم.

از سوی دیگر با آغاز سال جدید، صنایع با چالش تعیین حقوق منصفانه نیروی کار نیز روبرو هستند و تداوم این شرایط و تحمیل هزینه‌های مالیاتی بیشتر ، موجب کاهش تولید و تعدیل نیروی انسانی خواهد شد.

چه اتفاقی در حال وقوع است؟

افزایش بیکاری و از بین رفتن بخشی از کسب و کارهای مولد پیامد افزایش مدوام قیمت نهاده های تولید در کنار رکود شدید است که ضربات سنگینی به جامعه و تولیدکنندگان وارد کرده است. تقریبا همه نهادهای صنفی و فعالان صنعتی هشدار داده‌اند تداوم این وضع حتما به از دست رفتن تعداد زیادی از شرکت‌های تولیدی و بنگاه‌های کوچک متوسط می‌انجامد که اتفاقا کالاها و خدمات با کیفیتی ارایه می‌کنند. با کسری بودجه شدیدی هم که دولت دارد، به نظر شاهد تورم بالاتر و تعدیل گسترده نیروی کار هم خواهیم بود که بحران‌های اجتماعی نیز در پی دارد.

شما نگاه کنید در یک صنعت پیشرانی مانند صنعت ساختمان، سال ۱۴۰۲ حدود ۱۲ هزار پروانه ساختمانی در شهرداری تهران صادر شده در حالی که ۱۰ سال قبل در سال ۱۳۹۲ این رقم حدود ۲۱هزار پروانه بوده. این هم نشان دیگری بر کوچک شدن و رکود شدید اقتصادی است.

به نظرم به خاطر همین مسایل است که رهبری، بر جهش تولید تاکید دارند و از سال ۱۳۹۵ رهبری در نام گذاری سال‌ها همواره مساله تولید و اشتغال را عنوان کرده اند.

مخاطب اصلی این نام گذاری‌های سالانه مخصوصا امسال که جهش تولید و با مشارکت مردم نام گذاری شده، چه کسانی هستند؟

روشن است که مخاطب اصلی دولت است. دولت علاوه بر این که بزرگترین کارفرما و خریدار است، نقش‌آفرین اصلی در اقتصاد است. اگر دولت ارزیابی درستی از مسائل و چالش‌های تولید و صنعت داشته باشد، به سمت حل گام بر می‌دارد و کارهای اصلی را انجام می‌دهد. اگر فعال اقتصادی و صنعتی مشکل تامین مالی و سرمایه در گردش دارد و دولت گرفتن مجوز فعالیت را تسهیل کند، یعنی درکی از چالش های تولید و صنعت ندارد.

شناخت چالش‌های تولید نیز کار عجیب و قریبی نیست با اندک هوش و فهم مدیریتی می توان فهرستی از چالش ها را مرتب کرد. منتها موضوع راه حل هاست. تجربه نشان داده نهاد دولت برای راه حل ها اول به منافع خودش توجه می کند.

اگر دولت به دنبال جهش تولید است، باید با بخش خصوصی مشورت کند. باید مدیران و مسئولین وزارت صمت با فعالان صنعتی گفتگوی مستقیم داشته باشد. راه حل های جهش تولید را باید از تولیدکننده پرسید نه از مدیر دولتی.

مشکل اصلی عدم جهش تولید چیست؟

روند صنعتی شدن تولید در کشور بعد از جنگ، از میانه‌ی دهه ۷۰ شروع شد و تا اواخر دهه ۸۰ با رشد مناسبی همراه بود. بسیاری از صنایع در دولت آقای خاتمی وارد نوسازی شدند و در دوره‌ی نخست آقای احمدی نژاد تا سال ۱۳۸۸ به دلیل درآمد سرشار نفتی کشور، فرایند تامین مالی و واردات مواد اولیه و ماشین آلات صنایع به راحتی انجام می شد و بازارهای صادراتی نیز برای محصولات ایرانی باز بودند.

اما با صدور قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت در خرداد ۱۳۸۹ و مذاکرات بی‌حاصل بعدی، شرایط بدتر شد و کشور برای بیش از یک دهه وارد شرایط تحریم شد و غیر از ۲ سال اجرای برجام، اقتصاد و صنعت با سایه شوم تحریم هر روز کوچکتر شد.

بنابر این مساله اصلی پیش روی اقتصاد و صنعت و به طبع آن جهش تولید، تحریم است. تحریم علاوه بر آثار اجتماعی که همه می‌دانیم، هم جلوی سرمایه گذاری خارجی را گرفته، هم ایجاد رانت کرده، هم مبادلات مالی را غیر شفاف کرده و به فساد دامن زده، هم موجب گران شدن محصولات شده، هم جلوی ورود فناوری و ماشین آلات صنعتی روز را گرفته و هم باعث از بین رفتن بازارهای صادراتی شده که نتیجه ی همه ی آن ها وضعیت ناگوار فعلی است.

براساس برآورد آقای سلاح ورزی رئیس پیشین اتاق ایران هزینه مستقیم تحمیل شده ناشی از تحریم‌ها از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲ برای ۱۲ سال ۱۲۱۰ میلیارد دلار بوده، یعنی حدود ۱۰۱ میلیارد دلار سالانه هزینه تحریم به مردم مظلوم ایران تحمیل شده است.

خلاصه آسیب‌ها و اثرات تحریم را همه هم می دانند ولی این که چرا به قول آقای اژه‌ای ترک فعل می کنند را باید از مسئولین دولت پرسید!

علاوه بر چالش تامین مالی، کسب و کارهای کوچک و متوسط مشکل تامین مواد و قطعات اولیه محصولات خود را هم دارند؟

مشکل تامین مواد اولیه و ماشین آلات و فناوری البته مشکل تمام بنگاه ها است و به چند دسته تقسیم می شود. بخش مهمی از سختی به تحریم ها بر می گردد که هزینه تمام شده مواد اولیه و ماشین آلات را بین ۲۰تا۳۰ درصد بالا می برد. یعنی هم در پرداخت پول به دلیل حذف شدن کامل شبکه بانکی از مبادلات و هم به دلیل ارسال از طریق کشورهای واسط، هزینه اضافه سربار تولیدکننده می شود که محصول نهایی را گران می کند و طبیعتا به دلیل افت شدید قدرت خرید که در تمام شاخص ها خود را نشان می هد، باعث می شود فروش محصول هم با مشکل روبرو شود.

بخش دیگر مسایل مربوط به تخصیص و دریافت ارز برای خرید مواد اولیه و ماشین آلات صنعتی و فناوری است. تازه این در حالی است که نرخ ارز با ثبات باشد و الا خود تغییرات مداوم نرخ ارز هم یک مشکل جدی برای محاسبه قیمت تمام شده کالای تولیدی است.

بخش دیگری از مشکلات هم به چالش های واردات و ترخیص ماشین آلات تولیدی بر می گردد. حالا همه ی این چالش ها و بحران ها را که پشت سر بگذارید تازه وارد فرایند تولید و فروش می‌شوید که با رکود شدید روبرو می شوید! حالا ببینید تولیدکننده و کارآفرین چه هوش سرشاری دارد که با این شرایط بنگاه را اداره می کند.

دیگر چه؟

ما در بنگاه‌های اقتصادی تولیدی و خدماتی از تابستان سال ۱۴۰۱ با یک چالش قابل توجه درگیر هستیم و آن تامین نیروی انسانی متخصص و ماهر است. علاوه بر مسایل مالی، با روی کار آمدن دولت آقای رئیسی فشار اجتماعی بی‌امانی با موضوعاتی مثل حجاب و اینترنت شکل گرفته که نیروی انسانی متخصص را ناامید و سرخورده کرده و چشم انداز امیدبخشی برای آن‌ها باقی نگذاشته.

اگر سرمایه‌ی انسانی مان پیشتر فقط با پیشنهادهای مالی خوب ایران را ترک می‌کرد، امروز حاضر است با پیشنهادهای متوسط هم ایران را ترک کند. اگر قبلا فقط آمریکا و کانادا و اروپا مقصد مهاجرت نیروی انسانی متخصص و ماهر بود امروز ترکیه و امارات و قطر و عمان نیز به مقاصد مهاجرتی تبدیل شده‌اند. انگار مسئولین دولت برای کسب و کارهای خارجی آن ها بازاریابی می‌کنند!

از سمت نیروی کار ماهر هم بنگاه‌ها دچار مشکل هستند، از یک طرف محدودیت‌های پرداخت دارند از طرف دیگر حقوق تکافوی زندگی نیروی ماهر را نمی‌دهد و جذب تاکسی های اینترنتی می‌شوند که درآمد بیشتری برایشان دارد.

دولت آقای رئیسی سیاست حمایت از تولید را تبلیغ می‌کند اگر منصفانه بخواهیم نگاه کنید، شما سیاست های تولیدی دولت را چگونه ارزیابی می کنید؟

در تبلیغات که همه عاشق تولید هستند و به دنبال رفع موانع آن ولی در واقعیت و میدان عمل، اتفاقی نمی افتد و هر روز شرایط سخت تر می شود. شما با هر تولیدکننده ای که صحبت کنید حتما مشکل منابع مالی و سرمایه در گردش و واردات مواد اولیه و بیمه و مالیات دارد و در تابستان بحران قطعی برق دارد و در زمستان بحران قطعی گاز!

به شعارهای انتخاباتی آقای رئیسی نگاه کنید؟ تصورشان این بود که دولت روحانی نمی‌خواهد کار کند! الان در دولت آقای رئیسی که می‌گویند کار می کنند قیمت دلار ۳ برابر شده! قیمت گوشت از ۱۲۰ هزار تومان در آغاز دولت به حدود ۷۰۰ هزار تومان رسیده! قیمت خدمات عمومی مانند بهداشت و دارو هم همین طور چندین برابر شده! قیمت سکه هم رکورد ۴۰ میلیون تومان را رد کرده! مردم می گویند صد رحمت به آن کار نکن‌ها!

ادعای آقای رئیسی این است که معیشت کشور را به مذاکره گره نزده؛ این چه گره نزدنی است که هر روز شاهد گران‌تر شدن معیشت مردم هستیم. آقای رئیسی نمی‌گوید بهای این تصمیم را مردم چگونه دارند می پردازند. نمی گوید در سایه این سیاست چگونه فسادهای بزرگی مثل چای دبش شکل گرفته.

تازه این دولتی است که دنبال رفع تحریم هم نیست و کارگزانش معتقد بودند تحریم نعمت است!

امروز حال و روز دولت آقای رئیسی را ببینید؛ هر روز در یک موضوعی از وعده‌ها عقب نشینی می کنند. از ۴ میلیون مسکن تا چیزهای دیگر. دولتی که مجبور است در تحریم با تخفیف‌های نجومی نفت بفروشد و تازه برای نقد کردن پولش هم هزار مساله دارد، اولویتش تامین غذای مردم است و دادن حقوق کارمندانش.

این فشار مضاعف و ناتوانی مسئولین و کادرهای تازه نفس دولت و مجلس که به قول خودشان انقلابی هستند، موجب بی‌ثباتی در تصمیمات و اتخاد سیاست های غیر کارشناسی و اشتباه می شود که هزینه اش را مردم می پردازند.

یک نمونه از ظلمی که به صنعت می‌شود بحث مالیات ارزش افزوده است که از امسال به ۱۰ درصد رسیده، طبق قانون باید از مصرف کننده نهایی ارزش افزوده گرفته شود ولی از صنعتگر گرفته می شود. بارها هم این موضوع مطرح و پیگیری شده و راه به جایی نرسیده. قرار بود با ارزش افزوده زیرساخت های تولیدی و صنعتی بروز رسانی و از صنعت حمایت شود که نشد!

شما به عنوان یک فعال صنعتی و اقتصادی با حدود ۳۱ سامانه ی دولتی درگیر هستید از سامانه جامع تجارت، مالیات و اظهارنامه عملکرد و ارزش افزوده تا ایران کد و استاندارد و سماصط و سامانه ستکا! تازه علاوه بر ثبت درخواست در این سامانه‌های متعدد باید نسخه کاغذی و مستندات را هم ارایه کنید. خوب این ها به تسهیل فضای کسب و کار کمک کرده یا پیچیده تر شدن آن؟ الان در بسیاری از شهرک های صنعتی، تولیدکننده‌ها به ویژه SMEها با فشار مضاعف جریمه‌های بیمه و مالیات روبرو هستند در حالی که همه در شرایط رکود تورمی هستیم و فروش کالا و خدمات با مشکل روبروست.

اگر وضعیت تولید در مسیر خوبی بود رهبری هر سال تولید را مد نظر قرار می‌دادند و بر آن تاکید می‌کردند؟ اگر جهت گیری کشور اقتصادی و تولیدی بود هر سال رهبری تذکر می‌دادند؟

اوضاع صادرات چگونه است؟

اعداد به خوبی واقعیت ها را نشان می‌دهد، بر اساس آمارهای رسمی غیر از فروردین در ۱۰ ماه بعدی تراز تجاری کشور منفی بوده. طبق آمار گمرگ میزان صادرات غیرنفتی در سال ۱۴۰۲ (بدون احتساب نفت، برق و خدمات فنی مهندسی) ۱۳۶ میلیون و ۴۰۹ هزار تن کالا به ارزش ۴۹ میلیارد و ۳۳۰ میلیون دلار بوده که به لحاظ ارزش ۸.۸۷ درصد کاهش داشته است. جالب این که سال ۱۳۹۶ مجموع صادرات غیرنفتی ایران به ۴۶ میلیارد و ۹۳۱ میلیون دلار رسید که این یعنی بعد از ۷ سال، صادرات غیرنفتی ما رشد ناچیزی داشته است در حالی که همسایگان رکوردهای حیرت آوری را تجربه کردند. مثلا ترکیه ۲ سال قبل در سال گذشته (۲۰۲۲)میلادی ۳۴۳ میلیارد دلار صادرات داشته و سال ۲۰۱۶ میلادی ۲۰۰ میلیارد دلار صادرات داشته.

اتاق ایران دلیل کاهش صادرات ایران در سال ۱۴۰۲ را ناشی از قیمت تمام‌شده بالای محصولات و قوانین مربوط به تعهد ارزی می داند که باعث شده توان رقابتی برای صادرات کالا کاهش یابد و در نهایت صادرات به صرفه نباشد، یعنی سیاست های ارزی دولت به جای کمک به افزایش صادرات غیرنفتی منجبر به کاهش صادرات شده است. تمام فعالان صادراتی و اقتصادی هم به این سیاست اعتراض کردند اما دولت هیچ توجهی نکرد.

چقدر از این افت به تحریم برمی گردد؟

بگذارید با عدد و رقم توضیح دهم پایداری تحریم و سیاست‌گذاری‌های اشتباه و مسئولین ناکارآمد چه بلایی سر تولید و صادرات ایران آورنده‌اند: صادرات امارات در سال ۲۰۲۰ با رشد ۱۷ درصدی نسبت به سال ۲۰۱۹ به ۳۳۵.۲۴ میلیارد دلار رسید و در سال ۲۰۲۲ یعنی ۲ سال بعدش به ۵۹۸.۵ میلیارد دلار صادرات رسید! برای درک بزرگی این رقم باید بگویم کل صادرات ایران در سال ۲۰۲۲ در حدود ۷۶.۹ میلیارد دلار بوده است. بله صادرات امارات بیش از ۷ برابر ایران بوده است.

بر اساس آمار رسمی وزارت اقتصاد امارات، حجم مبادلات میان ایران و امارات در سال ۲۰۲۲ به ۷میلیارد و ۱۹۲ میلیون دلار رسیده که ۵۵۳ میلیون دلار صادرات غیر نفتی و ۶ میلیارد و ۲۰۴ میلیون دلار صادرات مجدد به ایران داشته اند که ۵ میلیارد دلار آن توسط مناطق آزادشان بوده است و در مقابل ۴۳۳ میلیون دلار از ایران واردات داشته اند. در سال ۲۰۲۲ امارات بیش از ۱۷۵ میلیارد دلار صادرات مجدد re-export داشته، ۱۰۰ میلیارد دلار بیشتر از صادرات نفتی و غیرنفتی ایران.

این عددها واقعاً تاسف‌آور است، چرا با این سرعت درحال عقبگرد هستیم؟

مقایسه تطبیقی آمارها به خوبی نشان می دهد امارات متحده عربی، سیاست‌گذاری و هدف‌گذاری درستی داشته و توانسته نقش قابل توجهی برای خود در کیک جهانی اقتصاد ایجاد کند و کشور پهناور و بزرگ و غنی و صنعتی ما، نه تنها در جا زده بلکه عقب رفت فاحشی داشته است؛ به قول دکتر عبده تبریزی: ما در حال از دست دادن مزیت های رقابتی ژئوپلتیک سرزمین مان هستیم.

یک نکته ی قابل توجه دیگر این است که در سایه تداوم تحریم‌ها، عمق صادراتی ما محدودتر شده. بر اساس آمار گمرک سال ۱۳۸۵ بیشترین صادرات ایران به امارات متحده عربی، چین، عراق، ژاپن، هند، سنگاپور، ایتالیا، افغانستان، آلمان و هلند بود در سال ۱۴۰۱، چین، عراق، ترکیه، امارات متحده عربی، هند، افغانستان، پاکستان، عمان، اندونزی و روسیه. به غیر از عراق و افغانستان، به سایر بازارهای صادراتی، غالبا میعانات گازی، محصولات پتروشیمی و مواد معدنی صادر شده است.

بررسی آمارهای اقتصادی ایران به ویژه در دهه ۱۳۹۰ آشکارا نشان می‌دهد سیاست گذاری‌ها اشتباه بوده اما به جای اصلاح اشتباه و استراتژی و تعیین هدف‌های جدید در میدان عمل چه اتفاقی افتاده؟ برخی که اتفاقا بسیار متنفذ در ساختار تصمیم گیری‌اند این انگاره را ساختند که تحریم کم اثر و نعمت است؛ استراتژی ما درست بوده، مدیران توانمند نیستند!

حمایت های صادراتی که دولتی ها قولش را دادند چه؟

دولت‌های پیشرو اقتصادی همواره حامی صنعت و شرکت های صادراتی شان هستند. حمایت هم لزوما، حمایت مالی نیست، حمایت قانونی و تسهیل گری هم هست، پایین آوردن ریسک تجاری هم هست؛ انجام توافق برای امور گمرکی دو یا چندجانبه هم هست، توافقات استاندارد کالا هم هست. همین چندی پیش رئیس اتاق ایران گفته بود کالای ایرانی به دلیل عوارض گمرکی بالا، به کشورهای ثالث صادر می شود و از آنجا با برند آن کشور به هند صادر می‌شود که عوارض گمرکی نپردازد. خوب این یعنی حمایت صادراتی که وظیفه دولت است.

شما برای برنامه ریزی صادراتی نیاز به ثبات در سیاست‌ها و قوانین دارید، چیزی که مسئولین ما درکی از آن ندارند. از یک صادرکننده کوچک محصولات کشاورزی تا صادرکنندگان بزرگ نمی دانند فردا که صبح بشود، دولت چه محدودیتی بر صادرات وضع خواهد کرد. از سیب‌زمینی و پیاز تا محصولات صنعتی همه مشکل برنامه‌ریزی دارند و نمی‌توانند به خریداران تعهد تامین کالا بدهند چرا که فردا یک مسئولی در قرارگاه فلان اقتصادی تصمیم می‌گیرد ممنوعیت صادراتی اعمال کند!

متاسفانه دولت نه تنها از صادر کننده حمایت نمی‌کند بلکه ایجاد مشکل هم می‌کند. همین سیاست تعهد ارزی و وضع عوارض صادراتی را ببینید، چه تاثیری بر کاهش صادرات محصولات غیر نفتی داشته!

چه کسی مسئول این وضع است؟

اتفاقا نکته همین است که کسی مسئولیت پذیر نیست. من تولیدکننده و صنعتگر که کشور را در چاه تحریم نینداختم! من که نقشی در تدوین سیاست ها و برنامه های کشور ندارم. اصلا دولت‌ها گوشی برای شنیدن صحبت های فعالان صنفی ندارند. ببینید چه ماجرایی برای انتخابات هیات رئیسه اتاق ایران راه انداخته اند! سیاسیون کشور را زیر تحریم‌های ظالمانه بردند و فعال اقتصادی را رها کرده‌اند به امان خدا و انتظارشان از ما این است مانند شرایط قبل تحریم بتوانیم کار کنیم و مالیات و عوارض بدهیم!

دولت انتظار دارد بار مشکلات ناشی از تحریم و هزینه های خودش را تولیدکننده و صادرکنندگان پرداخت کنند. در صورتی که هرکسی مشکل ایجاد می کند خودش باید مشکل را حل کند و هزینه‌اش را بدهد، مردم چرا باید هزینه سیاست‌های اشتباه مسئولین را بدهند؟ دولتی‌ها یاد گرفته اند هزینه اشتباهاتشان را از جیب مردم ور دارند، راهش را هم یاد گرفته‌اند تورم ایجاد می کنند و از همان تورم مالیات می گیرند.

یکی از ریشه های اصلی تورم چیست؟ همه می دانند کسری بودجه شدید دولت! آقای رئیسی هنگام ارایه بودجه ۱۴۰۳ در مجلس چه گفت؟ گفت: بودجه تراز است و کسری ندارد و شاهکار کردیم! مرکز پژوهش های مجلس چه گفت؟ گفته: خیر! بودجه ۱۱۳۴ هزار میلیارد تومان کسری دارد! و مجلس کلیات بودجه را رد می کند! با وجود این در عمل چه اتفاقی می افتد؟ همان بازی تورم و افزایش مالیات ستانی!

در پایان نکته ای به ذهن تان می‌رسد؟

به نظرم نکته ای که باید به آن اشاره جدی کنم این است که هم نسلان دهه شصتی من که وارد ایام الله چهل سالگی شده‌ایم، موقع شکوفا شدن توانمندی ها و استعدادهایمان است. نظام باید این را درک کند که که فعال اقتصادی وقتی می‌بینید برای بیش از ۱۵ سال شرایط و فضا برای تولید و صادرات و بازرگانی غیر رانتی و احترام اجتماعی و زندگی مناسب فراهم نیست، تجربه و توان انسانی و مالی خود را بر میدارد و می رود به کشورهایی که بتواند آن را شکوفا کند و فشار بی دلیل را تحمل نکند.

این شرایطی که کشورهای جنوبی خلیج فارس برای تمام رشته ها و اروپایی ها برای حوزه IT فراهم می کنند ناشی از همین است که آن ها می بینند کارآفرینان و متخصصان از وضعیت ناراضی هستند و با پیشنهادهای خوب سرمایه انسانی و مالی کشور را جذب می کنند تا از آن بهره مند شوند.

به نظرم نظام اگر می خواهد در کشور به صورت واقعی جهش تولید و اقتصاد شکل بگیرد باید امید را به جامعه بر گرداند و دستاوردهای واقعی اقتصادی ایجاد کند. اگر دستاوردها و شاخص ها، رشد واقعی داشته باشند، فعالان اقتصادی و صنعتی حتما می توانند رکوردهای قابل توجهی را ثبت کنند.

نکته ی دیگر این که همان طور که همه می دانند فهم مساله نیمی از مسیر راه حل است. مسایل اساسی کشور هم که روشن است اما به نظرتان دولت آقای رئیسی آن مسایل را می فهمد و می شناسد؟ و اگر می شناسد راه حلی کارشناسی و منطقی برای آن دارد؟ برآیندها و تصمیمات نشان می دهد که وقتی شناختی از مسایل وجود ندارد راه حل ها هم به طنز شباهت دارد و این برای کشور عظیم ایران خیلی بد و تلخ است.

شما به همین مساله تثبیت ساعت توجه کنید. همه می‌دانند کشور با مشکل شدید ناترازی شدید برق روبروست اما تصمیم شان چیست؟ تثبیت ساعت! راه حل شان چیست؟ دادن جدول قطعی برق به صنایع در تابستان!

یونیکورن های ایرانی هزینه سیاست ها و مسئولین اشتباهی شدند!

سیدصادق حسینی، روزنامه نگار، انتشار: خبرآنلاین| به تازگی با فرزین فردیس مدیرعامل سرآوا و عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی تهران درباره اوضاع اقتصاد دیجیتال گپ می زدم؛ به او گفتم: تپسی در عملکرد مرداد امسال ۸۵ میلیارد و ۸۸۸ میلیون تومان از محل کمیسیون رانندگان درآمد داشته؛ قبلا هم سود عملیاتی‌ش در سه ماهه سال ۰۲ معادل ۴۷میلیارد تومان بوده . خوش‌بینانه یعنی ۱۴۱میلیارد سود تا پایان سال، کمتر از یک آپارتمان ۳۰۰ متری نوساز در منطقه فرشته تهران که الان تقریبا متری۵۰۰میلیون تومان فروخته می‌شود.
فرزین گفت: چه سالی مخابرات ایران فروخته شد؟ مهر ۱۳۸۷ پنجاه به علاوه یک درصد سهام شرکت مخابرات ایران که مالک همراه اول بود، ۷۸۰۰ میلیارد تومان فروخته شد که با دلار ۱۰۰۰ تومان آن روز می شود ۷ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار. سال گذشته اپراتورهای منطقه مثل STC عربستان یا اتصالات امارات چقدر سود داشتند و همراه اول چقدر؟ تازه همراه اول پول سازترین شرکت اقتصاد دیجیتال است!

بر اساس اطلاعات رسمی منتشر شده از سوی شرکت مخابرات عربستان سعودی (STC) این اپراتور در سال ۲۰۲۲ با رشد ۷.۶ درصدی سود خالص خود را به ۳.۲۴ میلیارد دلار آمریکا رسانده. شرکت اتصالات امارات نیز سود خالص خود را به ۲ میلیارد و ۷۲۲ میلیون دلار رسانده. همراه اول هم در سال ۱۴۰۱ با رشد ۳۰ درصدی حدود ۳۸ هزار میلیارد تومان درآمد عملیاتی داشته و با ۶ درصد رشد سود خالص ۵۲۱۶ میلیارد تومانی ساخته که با نرخ متوسط ۳۰ هزار تومان می شود ۱۷۳ میلیون دلار!

این شاخص مهمی است که نشان می‌دهد همراه اول به عنوان یک شرکت شاخص و پیشرو در حوزه فناوری و اقتصاد دیجیتال با وجود افزایش و متنوع کردن درآمدها، چگونه در گرداب تورم، قیمت گذاری دستوری و کوچک شدن اقتصاد ایران گرفتار شده است.

شاخص جذب سرمایه (CAPITAL RAISED) نیز می تواند پرده ی دیگری از بلایی که بر سر اقتصاد دیجیتال آمده را نمایش دهد. بر اساس گزارش موسسه معتبرMind the Bridge در سال ۲۰۲۲ میلادی امارات متحده عربی با جذب ۵.۴ میلیارد دلار و ۲۵۱ استارتاپ ارتقا یافته (SCALEUPS) در جایگاه نخست منطقه قرار دارد و بعد از آن مصر با ۱ میلیارد و ۴۰۰ میلیون و ۸۴ استارتاپ و عربستان سعودی با ۱ میلیارد و۲۰۰ میلیون دلار و ۱۰۶ استارتاپ قرار دارند و ایران با ۶۵ میلیون دلار و ۸ شرکت در جایگاه هفتم قرار دارد. بر این اساس کشورهای لبنان، اردن، کویت و مراکش به ترتیب بالاتر از اقتصاد دیجیتال ما قرار دارند.

رئیس سازمان فناوری اطلاعات دولت آقای رئیسی در خرداد ماه گفته: سهم اقتصاد دیجیتال در تولید ناخالص داخلی ایران به ۷.۵ درصد افزایش یافته است و معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات هم گفته: برنامه هفتم توسعه که در مجلس شورای اسلامی در حال بررسی است، احکام زیادی درباره توسعه اقتصاد دیجیتال دارد که بر اساس آن به دنبال دستیابی به سهم ۱۵ درصدی برای اقتصاد دیجیتال هستیم.

این ادعاها را وقتی در کنار سیاست های دیگر دولت از جمله صیانت و قتل اینترنت، قیمت گذاری دستوری تعرفه های اینترنت، سپردن VODها و پلتفورم های ویدئویی به صداوسیما، راه اندازی پلتفورم های دولتی فروش کالاها و خدمات از جمله بلیت هواپیما و حمل و نقل جاده ای که اخیرا مسئولین وزارت راه و شهرسازی خبرش را داده اند و لابد فردا هم هم وزارت گردشگری پلتفورم فروش هتل و مهانسرا را راه می اندازد، می گذارم و یاد سیل مهاجرت نیروی متخصص حوزه فناوری به ترکیه، هلند و آلمان، کانادا و آمریکا و امارات و تهدید به مصادره استارتاپ ها توسط رسانه های زنجیره ای اصولگرا می افتم، چشم انداز امید بخشی برای آینده ی اقتصاد دیجیتال و اکوسیستم کشور نمی بینم.

یکی از مدیران عامل شرکت های فناور و پیشرو می گفت: صادق! ۴۵ سالمون شد، مگه چقدر دیگه عمر مفید داریم که درجا بزنیم و پسرفت کنیم. من هرجای دیگه این استارتاپ رو راه انداخته بودم به راحتی برای شروع چند ده میلیون دلار سرمایه گذار جذب می کردم، راحت محصولم رو در سراسر جهان می فروختم! اینجا همش درگیر تصمیمات خلق الساعه و سیاست گذاری ها و هدف گذاری های اشتباه در حوزه کسب و کار هستیم و مجبوریم با دولت بخاطر بدیهیات بجنگیم که بزارن کار کنیم. خسته شدیم از بس هزینه اشتباهات آقایون رو با سرمایه و عمرمون داریم میدیم.


وقتی یادداشت را می نوشتم، دیدم علیرضا کلاهی رئیس کمیسیون اقتصاد اتاق ایران همزمان با جمعه سیاه و سیل حراج ها، به طعنه در توییترش نوشته:«از ٣ میلیارد دلار فروش ترندیول ١ میلیاردش به ایرانه… بالاخره یونیکورن خلق کردیم ولی در ترکیه! سیاست گذاری درست !!!!!!»
فکر کنم بهترین پایان بندی برای یادداشت همین است: یونیکورن خلق کردیم ولی در ترکیه!

نگاهی به سخنرانی رئیس جمهور در سازمان ملل: محورهای زیاد و کلی گویی زیادتر و گم شدن پیام اصلی

سیدصادق حسینی، خبرآنلاین| سخنرانی سران کشورها در مجمع عمومی سازمان ملل متحد فرصتی است که آن ها چالش ها و راه حل های پیشروی منافع ملی کشورشان و دیدگاه هایشان درباره موضوعات منطقه ای و بین المللی را بیان می کنند.

برای ایران که با چالش های بین المللی و منطقه ای متعددی ازجمله تحریم های ناجوانمردانه آمریکا و احیای برجام، تهدیدات نظامی اسراییل، پرونده قفقاز و زنگزو و چالش عدم تامین حقابه از سوی افغانستان روبرو است، فرصت سخنرانی سیدابراهیم رئیسی در سازمان ملل می توانست در جهت ارایه دیدگاه ها و راه کارهای عملیاتی استفاده شود که به نظر چندان از آن استفاده نشده.

در متن سخنرانی ۳۰۷۷ کلمه ای رئیس، ۱۳ محور گنجانده شده و برای هر محور نیز پاراگرافی اختصاص یافته بود. محور های سخنرانی آقای رئیسی در هفتاد و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد چنین بود: توهین به قرآن کریم، خانواده، نقد آمریکا و قطبی گرایی ، تغییر در چارچوب سیاسی جهان، تقویت روابط با همسایگان، سیاست مقاومت، اعتراضات بعد از مرگ دلخراش مهسا امینی، ترور شهید حاج قاسم سلیمانی، موضوع فلسطین و اسراییل، تبعیض در مبارزه با تروریسم، جنگ اکراین، و برجام.

بر اساس متن کامل منتشر شده آقای رئیسی ۲۴۸ کلمه درباره برجام، کلیاتی را بیان و بدون ارایه راه کاری صرفا آمریکا را به درستی به عنوان مقصر خروج از برجام معرفی کرده است.

آقای رئیسی در مورد بحران کریدور زنگزو و جنگ آذربایجان و ارمنستان نیز سخنی بیان نکرد.

رئیس جمهور همچنین به تهدیدات نظامی و جنگ طلبی رژیم اسراییل علیه کشورمان واکنشی نشان نداد و ترجیح‌اش این بود درباره موضوع فلسطین و عادی سازی روابط با رژیم اسراییل اشارات و کلیاتی بیان کند.

به نظر می رسد طراحان سخنرانی آقای رئیسی در مجمع عمومی سازمان ملل، ترجیح دادند به جای تکیه بر یک موضوع و دیدگاه ها و راه حل های آن، صرفا به بیان چارچوب های خیلی کلی و بعضا کلیشه ای موضوعات متعدد اکتفا کنند.

شاید اگر طراحان سخنرانی آقای رئیس جمهور نمی خواستند ایشان درباره موضوع هسته ای و رفع تحریم ها و احیای برجام راهکاری ارایه کند، صرفا به موضوع توهین به قرآن کریم یا خانواده می پرداختند و ابتکار عملی خاص در این باره بیان می شد، سخنان آقای رئیسی اقبال بیشتری می یافت.

محورهای سخنرانی رئیس جمهور در سازمان مللتعداد کلمه
۱توهین به قرآن کریم۴۲۳
۲خانواده۲۲۰
۳نقد آمریکا و قطبی گرایی۶۹
۴تغییر در چارچوب سیاسی جهان۳۴۶
۵تقویت روابط با همسایگان۳۴۵
۶سیاست مقاومت۱۷۶
۷اعتراضات بعد از مرگ دلخراش مهسا امینی۳۵۵
۸ترور شهید حاج قاسم سلیمانی۱۱۶
۹تبعیض در مبارزه با تروریسم۱۶۵
۱۰موضوع فلسطین و اسراییل۲۵۸
۱۱افغانستان و بحران پناهجویان۶۸
۱۲جنگ اکراین۹۶
۱۳برجام۲۵۰

متن کامل سخنرانی رئیس جمهور در در هفتاد و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد | گزارش تصویری | ویدیوی سخنرانی |

ادامه خواندن “نگاهی به سخنرانی رئیس جمهور در سازمان ملل: محورهای زیاد و کلی گویی زیادتر و گم شدن پیام اصلی”

ایران و عراق، ۲۰ سال بعد از سرنگونی صدام: عراق یک کل سیاسی منسجم و یکپارچه نیست

آسیه توحیدنژاد، انصاف نیوز: | بازنشر: عصر ایران | حالا بیست سال از سرنگونی صدام و رژیم بعث گذشته است و ۲۹ مرداد امسال هم می‌شود سی و پنجمین سالگرد پایان جنگ ایران و عراق. حالا روابط ایران و عراق چگونه است؟ مردم عراق راجع به ایران چه تصوری دارند؟ در اقلیم کردستان شرایط به چه ترتیبی است؟ اعتراضات ضد ایرانی و شعار «ایران بره بره، بغداد حره حره» از کجا نشئت می‌گرفت؟ آیا از نتایج نظرسنجی گالوپ که به مناسبت بیستمین سالگرد نابودی رژیم بعث و صدام منتشر شد می‌توان برداشتی ایرانی داشت؟ انصاف نیوز به دنبال پاسخ همین سوالات با سید صادق حسینی، خبرنگار باسابقه‌ و آشنا با عراق و تحولات آن، مصاحبه‌ای طولانی داشته است.

عراق یک کل سیاسی منسجم و یکپارچه نیست

انصاف نیوز: گروه‌های مختلف در عراق از جمله حامیان مقتدی صدر، افراد حاضر در دولت فعلی عراق، سنی‌های عراق، کردهای عراق و سایر گروه‌های عراقی چه دیدی نسبت به ایران دارند؟

عراق یک کل سیاسی منسجم و یکپارچه نیست که همه در مورد موضوعات هم‌نظر و متحد باشند. در عراق هم مثل ایران گروه‌های مختلف سیاسی تازه با آزادی بیشتری فعالیت دارند و این امر در عین وجود فضای قومی و مذهبی متنوع، باعث می شود هر کدام از آنها نگاه متفاوتی به ایران و همچنین رابطه با سایر کشورها داشته باشند. 

مثلا بین احزاب کرد با وجود نگاه‌های متفاوت، در مجموع نگاه آنها به ویژه پارتی و یکتی بر مبنای همکاری اقتصادی و تقویت فعالیت‌های اقتصادی و سیاسی با ایران است. هرچند متاسفانه به دلیل اتفاقات و بی ثباتی که در این سال‌ها در فضای اقتصادی و صنعتی کشور جریان داشته، ترکیه به مقدار قابل توجهی مبادلات اقتصادی‌اش را با کردستان عراق افزایش داده است. این را براساس مشاهدات میدانی خود می‌گویم؛ اگر شما بازار سلیمانیه‌ی ۱۰ سال قبل را با امروز مقایسه کنید بازار محصولات پرمصرف یا همان FMCG و لوازم خانگی و کالاهای صنعتی کردستان عراق را بیشتر محصولات ترکیه‌ای پر کرده است.

در جریان‌ سنی هم همین‌طور است ما گروه‌هایی داریم که مایل به همکاری سیاسی و اقتصادی با ایران هستند و در مقابل گروه‌هایی هم داریم که مخالف حضور ایران هستند.

در سایر جریان های شیعه هم هستند کسانی مثل آقای ایاد علاوی، نخست وزیر اسبق، که سیاست تقویت روابط با ایران را دنبال نمی‌کند و نگاه‌های عربی را تقویت و مدام در رسانه هایشان به ایران حمله می‌کنند.

اگر به مجموعه‌ی احزاب شیعی، سنی و کرد نگاه کنید ایران یک موقعیت سیاسی قابل توجه و ممتاز در عراق دارد و گروه‌های سیاسی یا کُتله‌ها، حتی اشخاص و گروه‌های قومی و مذهبی از جمله ترکمانان و شبک‌ها و مسیحی‌ها هم روابط خود را با ایران تقویت کرده‌اند.

در بیت شیعی هم؛ گروه‌های شیعه‌ی ریشه‌دارتر مثل مجلس اعلا و حزب الدعوه و گروه‌های جوان‌تر مانند جریان حکمت سیدعمار حکیم تقویت روابط با ما را دنبال می‌کنند.

در اینجا یک نکته ی مهم وجود دارد و در ایران بدفهمی نسبت به آن شکل گرفته است؛ برخی تصور می‌کنند برقراری روابط عراق با سعودی به معنای دور شدن از ایران است. این حرف خیلی درست و فنی‌ای نیست.

ادامه خواندن “ایران و عراق، ۲۰ سال بعد از سرنگونی صدام: عراق یک کل سیاسی منسجم و یکپارچه نیست”

مشکل صداوسیما با شبکه نمایش خانگی: تحریم هنرمندان یا رویکرد فرهنگی؟

پیمان جبلی رئیس سازمان صداوسیما در گفتگو با ویژه نامه روزنامه جام جم درباره شبکه نمایش خانگی گفت: برخی از انگیزه‌ها یا منافع غیرفرهنگی که در ورای فعالیت برخی از سکو‌های تولید محتوای نمایش خانگی مطرح است، سعی می‌کند با فرافکنی، تهمت‌زدن یا طرح ادعای غلط جلوی این مسیر را بگیرد. ما در این دوراهی قرار داریم که اولویت تولیدات فرهنگی کدام است؟ سود سرشار مادی یا سلامت فرهنگی جامعه؟ طبیعتا مجموعه‌هایی که در اندیشه کسب سود‌های سرشار مادی و درآمد چرب و نرم در این حوزه هستند و با تنظیم‌گری بر‌اساس معیار‌های فرهنگی جامعه مخالفت می‌کنند. مطمئنا اگر تنظیم‌گری صحیح اتفاق بیفتد محتوای نابه‌هنجاری که به آن اشاره کردید اجازه انتشار نخواهد یافت.

مقایسه سریال‌های پرمخاطب شبکه نمایش خانگی و صداوسیما در دوره ریاست پیمان جبلی/ دانلود کنید

نکته: تشخیص پرمخاطب بودن شبکه ها و سریال های صداوسیما به دلیل عدم ارایه آمارهای فنی سیگنال های ارسالی قابل راستی آزمایی نیست.
صداوسیما بر اساس نظرسنجی، میزان استقبال مردم از سریال ها را به صورت عمومی منتشر می‌کند که دقیق نیست.
در حالی که در شبکه نمایش خانگی بلافاصله با پخش محتوا گزارش ها به صورت آنلاین قابل ارایه است و بعضا پلتفورم‌ها آن ها را منتشر می‌کنند.
به عنوان نمونه سریال زخم کاری در یک روز بیش از ۱۳ میلیون بازدید را ثبت کرد و به عدد ۱۳ میلیون و ۱۰۴ هزار و ۳۳۲ بازدید رسید؛ این رکورد پیش از این در اختیار سریال آقازاده بوده است.
طبق آمار منتشر شده از سوی فیلم نت، در روز اول عرضه قسمت دوم از فصل سوم سریال
«پوست شیر» بیش از دو میلیون بیننده این قسمت را تماشا کرده‌اند.

مروری بر راهکارهای صداوسیما برای بازگشت به دوران طلایی دهه ۷۰

پیمان جبلی رییس صداوسیما در گفتگوی نوروزی با خبرگزاری تسنیم گفت: دهه ۷۰ دوران طلایی صداوسیما بود، چون رقیب نداشت، آن موقع رقیبی در عرصه‌های بین‌المللی و عرصه‌های دیگر نبوده و شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی هم نبوده است. ما مدعی هستیم و در تلاشیم به آن نقطه طلایی دست یابیم.

مروری بر راهکارهای صداوسیما برای بازگشت به دوران طلایی دهه ۱۳۷۰/ دانلود با کیفیت