در قانون دوشغله‌ها: آیا سازمان بازرسی دوگانه عمل می‌کند؟

صادق حسینیصادق حسینی، روزنامه اعتماد ۳۰ فروردین ۱۳۹۲  / جام جم  آنلاین ورزشی / عصر خبر: زارع، نماینده سازمان بازرسی کل کشور در گفت‌وگو با «نسیم» گفت: «قبلا هم اعلام کردیم که فعالیت همزمان شجاعی در فدراسیون تیراندازی با کمان و خزانه‌داری کمیته ملی المپیک مشکل دارد.»

از برگزاری انتخاب پرماجرا کمیته ملی المپیک در ۳۰ دی ماه ۱۳۹۲ بیش از دو ماه می‌گذرد و در این مدت هنوز محمدعلی شجاعی که در پی حاشیه‌های ایجاد شده از سوی محمدعباسی، وزیر ورزش و جوانان دولت محمود احمدی‌نژاد از ۲ مهر ۱۳۹۱ بر کرسی ریاست این فدراسیون تکیه زده، استعفایش را به مجمع عمومی فدراسیون نداده است.

این در حالی است که بر اساس همین قانون منع حضور دوشغله‌ها، احمد دنیامالی عضو فعلی شورای شهر و رییس هیات‌مدیره چندین شرکت خصوصی که او نیز توسط محمد عباسی از فدراسیون قایقرانی برکنار شده بود در انتخابات ۲۳ بهمن ۱۳۹۲ از مجمع رای اعتماد گرفت اما بعد از یک هفته در ۳۰ بهمن ماه ۱۳۹۲ استعفا داد و در شورای شهر ماند.

البته در اینجا به اقدام احمد دنیامالی در خصوص حضور در انتخابات فدراسیون و استعفا، نمی‌خواهم بپردازم اما نکته قابل توجه ماجرا این است که چرا سازمان بازرسی کل کشور و وزارت ورزش در برخورد با فدراسیون‌های ورزشی به صورت دوگانه برخورد می‌کنند. اگر حضور دوشغله‌ها منع قانونی دارد قایقرانی و تیروکمان و تیراندازی و وزنه‌برداری چه تفاوتی با هم دارند، چرا در قایقرانی مرّ قانون انجام شد و در تیروکمان هنوز قانون اجرا نشده است. البته زارع در گفت‌وگویش با نسیم مسوولیت این کار را متوجه نصرالله سجادی معاون ورزش قهرمانی وزارت ورزش می‌داند: «برگزاری مجامع فدراسیون‌ها با سجادی است و زمان برگزاری مجمع تیراندازی را باید از وی پرسید. » اما با این حال از آنجایی که وظیفه نظارت بر حسن اجرای قانون با سازمان بازرسی است، همان طور که در انتخابات فدراسیون تکواندو و کمیته ملی المپیک در نهایت این نظر سازمان بازرسی بود که سرنوشت انتخابات را رقم زد، در مورد رییس فدراسیون‌های دوشغله از جمله تیر و کمان و وزنه‌برداری نیز آنها باید ورود کنند. همان طور که زارع پیش‌تر گفته: «اگر مجمع به دلایل غیرمنطقی به تعویق بیفتد، ورود می‌کنیم». انتظار از سازمان بازرسی کل کشور این است که شایبه نگاه و عمل دوگانه در اجرای قانون را ایجاد نکند.

محسن فیضی: مداحی که مجوز حمل سلاح نداشت

تشییع پیکر حاج محسن فیضیباز نشر: عصر خبر، انصاف، مناظره،   اعتدال، خرداد، آخرین، بهار نیوز: خیابان سعدی از روبروی بیمارستان امیرعلم تا حوالی مخبرالدوله بسته شده بود، صدای لااله الا الله و یا حسین یا حسین بلند بود، مداحان یکی یکی میکرفون را می گرفتند ذکری می گفتند و یا علی، یا زهرا یا حسینی از خیل جمعیت می گرفتند و با صلواتی به میکرفون را به مداح دیگر می دادند. عابران برخی با تعجب برخی با همدردی و برخی با ناراحتی ترافیک ایجاد شده، نظاره گر بودند.

صدای یا اله الا الله بلند تر شده بود که موبایلم زنگ خورد: «چه خبره این همه از خبر و عکس می زاری ازش، مگه کی بوده، یه مداح بوده دیگه.» یخ زده از پشت خط پرسیدم چه کاری داری و خداحافظی کردیم.

راست می گفت، محسن فیضی تنها چیزی که بود ذاکر و محب و خادم اهل بیت بود. او زندگی اش را برای چیزی داد که به آن عشق می ورزید. او وارد هیچ کدام از حلقه های مداحان معروف تهرانی نشد که بارها مورد اهانت آن ها قرار می گرفت، همان هایی که او رو ربودند و بعد از کمی آزار و اذیت آزادش کردند. همان حلقه هایی که به دنبال حاشیه سازی برایش بودند و همان هایی که به او طعنه می زدند.

صدای پشت تلفن راست می گفت محسن فیضی فقط «یک مداح» بود، ذاکری که مردم و جوانان با صدایش اشک می ریختند و با سوز او به اهل بیت (ع) زلف گره زدند و با مداحی و مولودی خوانش شادمان بودند که امیر المومنین فرمود: «وَ اخْتارَ لَنا شیعَهً یَنْصُرونَنا وَ یَفْرَحونَ لِفَرَحِنا وَ یَحْزَنونَ لِحُزْنِنا. (خداوند) براى ما پیروانى برگزید که ما را یارى مى‏کنند و با شادى ما شادند و با اندوه ما اندوهگین.»

محسن فیضی نه با مداحی اش کاسبی و تجارت راه انداخت، نه مجوز حمل سلاح گرفت و نه کار کسی را چاق کرد و نه خیلی کارهای دیگر، او فقط یک ذاکر اهل بیت بود، یک مداح. فکر می کنم اگر مداحان با مداحی شان کاسبی و تجارت نکنند و کار کسی را چاق نکنند و دستگیر بی منت مردم باشند این «فقط یک مداح دیگه» می شود «خدا بیامرزی» و «عاقبت به خیری» و سر سلامتی.

خیابان سعدی از روبروی بیمارستان امیرعلم تا حوالی مخبرالدوله بسته شده بود، صدای لااله الا الله و یا حسین یا حسین بلند بود، مداحان یکی یکی میکرفون را می گرفتند ذکری می گفتند و یا علی، یا زهرا یا حسینی از خیل جمعیت می گرفتند و با صلواتی به میکرفون را به مداح دیگر می دادند. کنار دستی ام که هق هق گریه اش بلند شده بود یاد محسن فیضی افتادم که می خوند: من عاشق و بی قرار حسینم، با یاد زینب به صد شور و شینم. روحش شاد

نظر احمد توکلی درباره حصر میرحسین موسوی، کاندیداتوری سعید جلیلی و جبهه پایداری

احمدی توکلی سیاست مدار کهنه کار جناح راست قدیم و اصولگرای فعلی در مصاحبه خود با ویژه نامه نوروزی مثلث نکات قابل توجهی را در خصوص انتخابات ۹۲ و شکست اصولگرایان، ائتلاف ۲+۱، سعید جلیلی، جبهه پایداری، حصر و آزادی میرحسین موسوی مطرح کرده است.

توکلی با انتقاد از کاندیداتوری سعید جلیلی در انتخابات ۱۳۹۲ گفته است: «(ایشان) اشتباه سیاسی بزرگی مرتکب شدند… این کار ایشان را اشتباه تاریخی می دانم. فکر می کنم مشاوران آقای جلیلی را قانع کردند که وارد صحنه شوند. … آقای جلیلی نه تنها از تجربه کافی برخوردار نبود بلکه تجربه لازم را هم نداشت؛ چرا که سوابق ایشان در مسئولیت های اجرایی نبود و بالاترین مسئولیت اجرایی ایشان در واقع یک کار ستادی بود. آقای جلیلی معاون وزیر خارجه بود اما اصلا کل وزارت خارجه کار اجرایی انجام نمی دهد.»
سیاست مدار کهنه کار اصول گرا در این مصاحبه با تشبیه تلویحی جبهه پایداری به رفتار وهابیت در تحلیل رفتار سیاسی آن ها گفت: «رفتار جبهه پایداری به گونه ای است که نفی در آن از اثبات بیشتر است. یعنی روحیه «نحن ابناء الله» در رفتارشان دیده می شود. این رفتار غیر از این که اسلامی نیست، باعث رماندن شدید می شود. چون نفی در آن شدید است و می گوید ما نورچشمی های خدا هستیم. البته هیچ کدام از این آقایان تفوه به این کلام نمی کنند اما این که بر تخطئه دیگران و اثبات خود اصرار دارند و گویی اسلام در شکل ناب نزد آن هاست و نزد دیگران وجود ندارد، این صفت رماننده است. ممکن است برخی از آن ها در دل خود چنین احساسی نداشته باشند اما خودشان را بسیار مسلمان تر از دیگران می دانند. این مساله باعث می شود که دیگران از این که مسلمان شناخته نشوند، رنج ببرند.
احمد توکلی که وزیر کار در کابینه میرحسین موسوی بود نظرش را درباره حصر میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی چنین بیان کرده است: این پدیده، پدیده حقوقی نیست؛ بلکه سیاسی-امنیتی است. پدیده سیاسی-امنیتی راه حل حقوقی ندارد. محاکمه برای این افراد مقرون به صرفه نیست و برای کشور هم مفید نیست. نباید آرامش و امید ایجاد شده برهم بخورد و بهتر است برای معیشت مردم کار شود. اگر این دو نفر محاکمه شوند، مجازات های سنگینی برای شان در نظر گرفته می شود که برای آن ها مقرون به صرفه نیست و من از اتفاق خوشحال نمی شوم. اما اگر همان طور که سیاسی – امنیتی تصمیم گرفته شده، حوصله به خرج داده شود، ممکن است شرایط کشور اقتضائاتی داشته باشد که وضعیت تغییر کند. من چنین اتفاقی را دور نمی بینم.

استخاره انتخاباتی هاشمی چه بود

آیت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی در ویژه نامه نوروز ۱۳۹۳ مثلث روایتی از استخاره انتخاباتی اشت بیان کرده است: عصر جمعه ای که فردا آخرین مهلت نام نویسی بود در حیاط قدم می زدم و منتظر اذان مغرب برای ادای نماز بودم. برقی به خاطرم زد که چقدر مستبد شدم! این همه انسان از هر جناح سیاسی و فکری به من می گویند «تو می توانی مملکت را از وضع فعلی نجات بدهی» ولی من می گویم «چنین نیست». به وجدانم مراجعه کردم و با خودم گفتم «تو که همیشه از این حالت دیگران انتقاد می کردی، چرا خودت این گونه شدی؟» وضو گرفتم که نماز بخوانم، ولی دیدم این روحیه افکارم را برای نماز مهیا نمی کند. سه بار صبر کردم که بتوانم نمازم را با حضور قلب بخوانم، چون روحیه ام از این تفکر متزلزل شده بود بالاخره نماز را خواندم و استخاره کردم.

خوب آمد، ولی در عین حال آیه قرآن می گفت «به نتیجه ای که فکر می کنی، نمی رسی» بعد از استخاره سه احتمال دادم: یکی این قبلا با آقا صحبت کرده بودم، گفته بودم که قطعا نمی آیم. می بایست به ایشان می گفتم که می خواهم بیایم. چون حرف قبلی من عوض شده بود برای من درست نبود که ایشان آمدنم را از رسانه ها بشنوند، احتمال می دادم اگر به رهبری بگویم، ایشان بر اساس تصمیم و قرار دو نفری ما بگویند مصلحت نیست که بیایی. احتمال دوم این بود که شورای نگهبان مانع شود. سومین احتمال این بود که انتخابات برگزار شود و اتفاقاتی بیفتد و مسائلی  پیش بیاید. برای احتمال اول همان شب با دفتر رهبری تماس گرفتم تا اطلاع دهم و نظر ایشان را بدانم. دفترشان گفتند که آقا به اندرون رفتند و من هم گفتم که صبح فردا می گویم. صبح که به دفتر آمدم گفتم دفتر رهبری را بگیرند که هر بار به دلایلی موفق نشدیم، یا درس داشتند یا دیدار و مراسم داشتند. بعد از ظهر خودم تماس گرفتم و گفتند که ما به ایشان دسترسی نداریم و استراحت هستند. ساعت ۵ تماس گرفتم و به دفترشان گفتم که حتما به ایشان بگویید که من می خواهم ثبت نام کنم. گفتند پس بگذارید به ایشان اطلاع بدهیم. ساعت پنج و ربع بعد از ظهر بود که گفتند آقا می گویند برای این مساله که نمی توانیم تلفنی صحبت کنیم. با همین جمله متوجه شدم که ایشان مخالفتی ندارند، چون اگر مصلحت نمی دانستند می گفتند و من هم برای ثبت نام نمی رفتم.

رسانه های اجتماعی خود را تحمیل می کنند

صادق حسینی{منتشر شده در سالنامه ی ۱۳۹۳ پنجره، پرونده ویژه: مرتضی درخشان پدیده انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲}: رسانه های اجتماعی در ایران همگام با تحولات اینترنت، با اورکات ۶۷ میلیونی شروع شد اما این فیس بوک بود که هم زمان با اوج گیری جهانی و شکست سایر رقبا و با هشت صد میلیون عضو، کاربران ایرانی رسانه های اجتماعی را به خود جذب کرد.
«کمپین دعوت از مرتضی درخشان برای انتخابات ریاست جمهوری» از جمله صفحات پر بیننده فارسی زبان فیس بوک در ایام انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲بود که بازتاب های انسانی، رسانه ای و مجازی فراوانی در پی داشته و دارد.
دیده شدن مطالب این کمپین با میانگین بازدید ۲۰۰۰۰ نشان می دهد با وجود فیلترینگ شدید، مردم همچنان با ضریب افزایشی قابل توجه فیلترینگ را دور می زنند و از شبکه های اجتماعی بهره مند می شوند.
همچنین میانگین دیده شدن ۲۰۰۰۰ بار یک مطلب در این کمپین طنز در مقایسه با تیراژ ۲۰ تا ۵۰ هزار تایی روزنامه های سیاسی و هفته نامه ها که میانگین خوانده شدن مطالب زیر۱۰۰۰ بار است نشان می دهد علاوه بر تغییر ذائقه، رسانه های سنتی جایگاه گذشته خود را در میان مردم و نسل جوان ندارند.

«کمپین کمک به مردم زلزله زده آذربایجان» یا «کمپین دعوت از مرتضی درخشان برای انتخابات ریاست جمهوری» در شبکه های اجتماعی و نمونه های دیگر مثال های قابل تاملی برای مطالعه اثربخشی سیاست های فیلترینگ در ایران هستند. این تجربیات مجازی نشان می دهد که رسانه های اجتماعی خود را به جامعه تحمیل و برای مخاطبان گسترده و متنوع خود محتوا تولید می کنند و در نهایت بر روی مخاطب اثر می گذارند.
عضویت ۴ میلیون ایرانی در فیس بوک به گفته علی جنتی وزیر ارشاد و تنوع کاربران شبکه های اجتماعی از دفتر مقام معظم رهبری و مراجع معظم تقلید تا نخبگان، دولتمردان و عموم مردم نشان می دهد علاوه بر از بین رفتن قبح، فیلترینگ اساساً کارایی خود را نیز از دست داده است.
البته برای جامعه جوان و هوشمند ایرانی به مصداق راه های رسیدن به خدا، روش های متعددی برای رسیدن به فیلتر شده ها وجود دارد اما مسئولان فیلترینگ به مصداق «العاقل یکفیه الاشاره» اگر در روش بیش از ده ساله شان تامل و تدبیر می کردند از رشد سریع کاربران شبکه های اجتماعی و سایت های فیلتر شده متوجه می شدند که چقدر در رسیدن به اهداف شان توفیق داشته اند.
شایسته است مسئولین فیلترینگ با مطالعه میزان اثر بخشی عملکرد خود، سیاست های ناکارآمد و سلیقه ای فیلترینگ را تغییر دهند و البته برای رسیدن به این هدف می توانند از مشاوره های دکتر، شاعر، خلبان، فوق تخصص قلب، مهندس مرتضی درخشان نیز استفاده کنند.

انقلاب اسلامی ارزش است

انقلاب اسلامی ارزش است
و اما انقلاب اسلامی؛ ارزش است؛
نه به خاطر این که فلان قدر دانشجو و دانشگاه دارد؛ یا موشک هوا می کند و سلول بنیادی و نانو فلان می سازد؛ راه می کشد و برق و آب می رساند؛
که پهلوی یا هر حاکمیت دیگری لاجرم همین مسیر را می رفت؛
انقلاب اسلامی ارزش است به خاطر این که در عصر قدرت های وابسته؛ به قدرت درونی خود؛ به قدرت ایرانی ساخته اش؛ متکی است؛
قدرتی که استقلال و ثبات و امنیت در عین کثرت و تنوع را برای ایران به ارمغان آورده است؛
دم پدرانمان گرم که جوانی و سلامتی و جان شان را برای این انقلاب دادند؛

احمدی نژاد در اولین سخنرانی ۲۲ بهمن اش چه گفت؟

سید صادق حسینی، منتشر شده در خبرآنلاین: / بازنشر: نامه، عصر خبر، جمهوریت:  محمود احمدی نژاد در نخستین سخنرانی اش در سالگرد پیروزی انقلاب در میدان آزادی درباره انقلاب اسلامی، توهین روزنامه های اروپایی به ساحت حضرت محمد(ص)، هلوکاست، مسئله فلسطین و انرژی هسته ای و انتقاد از منتقدان داخلی اش سخن گفت.

او در بیست و هفتمین سالگرد انقلاب بخش قابل توجهی از صحبت هایش را به مسئله هولوکاستی اختصاص داد که در سال های بعدش پایه سیاست تبلیغاتی و دیپلماسی اش را بر آن گذاشت. سیاستی که در عمل چیزی جز هزینه برای کشور و چهره شدن برای او دستاوردی در پی نداشت، احمدی نژاد گفته بود: «می‌گویند در کشور ما(اروپایی ها) آزادی است این دروغ است آنها گروگان اسرائیل هستند. شما یک مشت مستبد وابسته و گروهبان صهیونیست‌ها هستید و ما پیشنهاد کردیم که اگر دروغ نمی‌گویید یک عده محقق در کشور شما حضور یابند و در خصوص وضعیت هولوکاست تحقیق کنند!»

رییس جمهور پیشین که مذاکرات هسته ای اش با غرب بی سرانجام و بدفرجام بود و قطع نامه ها را کاغذ پاره می خواند و در حالی که شعارهای تندی در این باره می داد دبیرشورای عالی امنیت ملی اش نیز به قول دکتر ولایتی مشاور رهبر انقلاب «بیانیه می خواند و مذاکره نمی کرد» با تاکید مجدد بر حق ایران در استفاده از انرژی هسته‌یی صلح‌آمیز خطاب به مردم گفته بود: از ملت عزیز ایران می‌خواهم که خود را برای یک مجاهدت بزرگ و تلاش گسترده آماده کنند، کمربندها را ببندند و آستین‌ها را بالا بزنند.»

او در سخنرانی سالگرد انقلاب  در اولین سال حضورش به عنوان رییس جمهور در ۲۲ بهمن ۱۳۸۴ با اشاره به پیشنهاد تهیه سوخت برای ایران در خارج از مرزهای کشور گفت:‌ «ما به این مساله اعتماد نداریم». او که در سال ۱۳۸۴ به این پیشنهاد اعتماد نداشت ۵ سال بعدتر به پیشنهادی خطرناک تری تن داد: « در راستای تسهیل همکاری هسته‌ای ذکر شده در بالا، جمهوری اسلامی ایران بر امانت‌گذاری ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم کم غنی شده (LEU) در ترکیه موافقت می‌کند. این مواردLEU در مالکیت ایران در ترکیه قرار خواهد داشت. ایران و آژانس امکان نظاره‌گیری بر نگهداری ایمن از این مواد LEU را در ترکیه دارند.»  (دقیق بیانیه مشترک ایران، ترکیه و برزیل، ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۹)

محمود احمدی نژاد که «کراهت چهره پلید استکبار در پشت مجامع حقوقی چون آژانس» می دید در این بخش از سخنرانی اش دست بر نکته ی خوبی گذاشت و غرب را به دلیل سیاست دوگانه اش در برخورد با کشورها مورد انتقاد قرار داد، او گفت:جای تعجب است که برای کشورهای برخودار از سلاح هسته‌ای که عضو کنوانسیون جلوگیری از گسترش سلاح های هسته‌ای نیستند، محدودیتی ایجاد نمی‌کنند و گویی کشورهایی که عضو ان .پی .تی نیستند، از حقوق بیشتری برخوردارند.

او همچنین در جملات پایانی سخنرانی اش منتقدان داخلی اش را نیز بی نصیب نگذاشت: «‌امیدوارم کاخ نشینان مدعی، به توصیه‌های رهبری نظام گوش فراداده و با مشاهده اراده ملت، دست از لجاجت بردارند».

بخش های مهم صحبت محمود احمدی نژاد در ۲۲ بهمن ۱۳۸۴

انقلاب اسلامی

  • انقلاب اسلامی تداوم عاشورا و دنباله‌ی نهضت انبیا است. جنس انقلاب اسلامی ایران از جنس نهضت انبیا و حرکت عاشوراست و رمز ماندگاری و شکست‌ناپذیری انقلاب نیز در ادامه‌ی این راه است.
  • انقلاب، ما را از ذلت حکومت طاغوت به عزت حکومت انسان کامل وارد کرد.
  • ای دنیا ببینید که امروز نسل سوم انقلاب، مومن‌تر، توانمندتر، مقاوم‌تر و منسجم‌تر در وسط میدان ایستاده و آرمان‌های بلند انقلاب اسلامی را فریاد می‌زند.

توهین کنندگان به پیامبر اسلام

  • واضح است که توهین کنندگان به پیامبر اسلام نه مسیحی هستند و نه یهودی، بلکه کسانی هستند که ندای لا اله الا الله را که ندای همه پیامبران بوده بر نمی‌تابند آنها می‌خواهند بشریت را از رحمت پیامبر محروم کنند،نور انبیاء خاموش شدنی نیست چرا که نور انبیاء نور خدا است.
  •  کسانی که می‌خواهند چهره‌ی پیامبر اسلام را مخدوش کنند اشتباه می‌کنند؛ مثل آنها مثل کسانی است که یک مشت خاک برداشته‌اند و بر چهره‌ی خورشید می‌پاشند و می‌خواهد خورشید را پنهان کنند. من به آنها می‌گویم به خود زحمت ندهید، شما اشتباه می‌کنید. به چهره‌ی آفتاب خاک نپاشید، چون این خاک به خود شما برمی‌گردد و چشمان خودتان را آزار می‌دهد.

هلوکاست

  • سؤال این است که چگونگی شکل‌گیری رژیم جعلی اسرائیل و قضیه هولوکاست جرم محسوب می‌شود.
  • دانشمندان شما حق دارند در مورد کوچک‌ترین مسائل تحقیق و سوال کنند اما در مورد افسانه‌ی هولوکاست نمی‌توانند این کار را بکنند. روش شما روش قرون وسطایی است. آن زمان عده‌ای دور هم جمع می‌شدند و تصویب می‌کردند که مردم این چنین بیندیشند. امروز نیز عده‌ای نشسته‌اند و تصویب کرده‌اند که همه در مورد هولوکاست این چنین تصور کنند؛ این تحمیل و همان روش قرون وسطایی است. شما تنها از لحاظ فناوری عوض شده‌اید، اما تفکر و فرهنگ‌تان همان تصور قرون وسطایی است.
  • وقتی به آنها اعتراض می‌کنیم می‌گویند در کشور ما آزادی است این دروغ است آنها گروگان اسرائیل هستند.شما یک مشت مستبد وابسته و گروهبان صهیونیست‌ها هستید و ما پیشنهاد کردیم که اگر دروغ نمی‌گویید یک عده محقق در کشور شما حضور یابند و در خصوص وضعیت هولوکاست تحقیق کنند. اگر دنبال هولوکاست واقعی هستید،باید به فلسطین بروید و جنایت‌های اسرائیل را در آنجا مشاهده کنید و یا هولوکاست واقعی را در عراق پیدا کنید.

مسئله فلسطین

  • شما انتخابات اخیر فلسطین را دیدید. اگر به دنبال حل مسئله‌ی فلسطین هستید چرا راه را دور می‌کنید و از مسیر انحرافی می‌روید. این مسئله از راه جنگ حل نمی‌شود، بلکه راه‌حل آن یک همه‌پرسی از مردم فلسطین است.
  • این گوشه از خاک دنیا متعلق به ملت‌ فلسطین است و شما نباید برای حل مسئله فلسین دنبال جنگ و آدم‌کشی باشید،بلکه یک همه پرسی به شما می‌گوید که راه از کجاست.
  • از این که ملت‌ها اظهار نظر کنند شما در واهمه هستید،شما دموکراسی‌ای می‌خواهید که تامین کننده منافع شما باشد،به جای لجبازی با ملت فلسطین به حق ملت‌ها احترام بگذارید و بساطی که ۶۰ سال پیش برپا کرده‌اید جمع کنید و خودتان را از خشم ملت‌ها نجات دهید.
  •  شما باید به حق مردم فلسطین احترام بگذارید و در این ارتباط لج‌بازی نکنید.

انرژی هسته ای

  • پیشرفت همه جانبه کشورها در تمامی عرصه‌های علمی و فناوری به انرژی هسته‌ای وابسته است.
  •  ایران در چارچوب مقرارات آژانس و فراتر از آن فعالیت‌‌های خود را تعلیق کرد و اجازه بازدید از تمامی اسناد و مراکز هسته‌ای خود را به بازرسان آژانس داد ولی پس از سه سال حالا می‌گویند نمی خواهیم ملت ایران از فناوری صلح آمیز هسته‌ای برخوردار باشد.
  •  پس از ۵/۳ سال مذاکره مطمئن شدیم که غرب با پیشرفت و رشد علمی ملت ایران مخالف است و صراحتاً به ما می‌گویند نیاز به انرژی هسته‌ای ندارید.
  •  ما به انرژی هسته‌ای در تمامی عرصه‌های فناوری نیاز داریم ؛چرا که دوران انرژی فسیلی ‌رو به پایان است.
  •  بازرسی ها هم نمی‌تواند ایران را از حق مسلم دسترسی به فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای محروم کند.
  •  جای تعجب است که برای کشورهای برخودار از سلاح هسته‌ای که عضو کنوانسیون جلوگیری از گسترش سلاح های هسته‌ای نیستند، محدودیتی ایجاد نمی‌کنند و گویی کشورهایی که عضو ان .پی .تی نیستند، از حقوق بیشتری برخوردارند.

 

از بیت المال سوئدی تا بیت المال ایرانی

 عصر ایران ؛ صادق حسینی / بازنشرها: ایسنا، آفتاب، نامه،   سلام نو، گفتار، تدبیر، دریک نیوز، مناظره، گفت و گو – «در فرودگاه زوریخ در صف تحویل چمدان ایستاده بودم که ناگهان، کسی مرا صدا کرد. هنگامی که برگشتم؛ پشت سر خود، وزیر خارجه سوئد * را دیدم. این بار سوم بود که او را طی یک هفته می دیدم. ضمن اینکه با هم صحبت می کردیم ۱۰ درصد از توجه من به این مسأله بود که ببینم کسی او را همراهی می کند یا خیر. او هم مانند دیگران در صف ایستاده بود تا چمدان خود را تحویل داده و کارت سوار شدن به هواپیما را بگیرد. … من و او، چمدان خود را تحویل دادیم و مانند افراد عادی، کارت پرواز گرفتیم و چون به مقصدهای مختلفی می رفتیم از هم خداحافظی کردیم.»

این خاطره دکتر سریع القلم استاد دانشگاه و مشاور رییس جمهور از مواجهه اش با یک مقام عالی رتبه حاضر سوئد بود، اما من میل دارم تجربه شخصی ام از مواجهه یک معاون رییس جمهور اسبق را با شما مرور کنم.

این معاون رییس جمهور اسبق که از پایان مسئولیتش ۸ سال می گذرد  و نامش را برای تمام پست های این دولت مطرح می کرد! و اینک رییس یک فدراسیون ورزشی است، هر بار که برای ماموریت های  کاری! عازم خارج از کشور می شود حتماً می بایست از صندلی های فرست کلاس و یا در صورت نبود از بیزنس کلاس استفاده کند. خوب به خاطر دارم که زمانی که این فدراسیون ورزشی توانایی پرداخت هزینه های جاری خود را نداشت، این مقام مسئول سابق نه تنها از صندلی فرست کلاس صرف نظر نکرد، بلکه حق ماموریت دلاری خود را نیز بلافاصله دریافت می کرد.

در یک برآورد خوش بینانه این معاون رییس جمهور اسبق در طول ۸ سال گذشته چیزی در حدود بیش از ۳ برابر پول اضافه تر بابت راحتی خودش به بیت المال مسلمین تحمیل کرده است و البته هیچ نهادی هم از او سئوال نمی کند که آیا به این میزان به مردم ایران خدمت کرده است؟  با چنین امکاناتی که مردم در اختیارش گذاشته اند توانسته است چندین برابرش کار کند؟ چه اتفاقی می افتاد اگر این مقام مسئول سابق یا سایر مقامات مسئول با پرواز های اقتصادی به ماموریت های خود می رفتند؟ و اصولا چرا خون مدیران ایرانی از وزیران سوئدی رنگین تر است؟

پر واضح است چنین روش هایی مختص به این فرد نیست و البته بخشی زیادی از افراد سیاسی و دولتی ایران که از بیت المال بهره مند هستند نگاهی این چنین دارند. آن ها منت بر ما مردم می گذرند و حقوق های ناچیز، حق الجلسات اندک و پاداش های ناقابل هیات مدیره ها را به سختی قبول می کنند تا روزگار ما بهتر از قبل شود و صد البته این تقصیر ما است که وضعیت بدتر از قبل می شود!

دکتر سریع القلم  می گفت: مقامات کشورهای اسکاندیناوی فقط باید سوار بخش Economy پرواز شوند و اگر می خواهند سوار بخش Business بشوند باید مابه التفاوت اش را خودشان پرداخت کنند .

و  سئوال ساده ای که خواننده این خاطره در ذهنش می ماند این است  که سوئد بیت المالش بیت المال تر است؛ یا ایران ما ؟

* سوئد با  نه و نیم میلیون جمعیت، ۵۵۰ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی و حدود ۴۴۰۰۰ دلار درآمد سرانه، از منظر شاخص های توسعه یافتگی، جزو پیشرفته ترین کشورهای جهان است. این کشور، میزبان حدود ۱۳۰ هزار نفر مهاجر ایرانی نیز می باشد.

نبض «پارلمان ورزش» برای انتخابات کمیته تند می‌زند

صادق حسینیسیدصادق حسینی، روزنامه نگار، منتشرشده در روزنامه اعتماد دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۲ : تا ساعاتی دیگر طولانی‌ترین، پرحاشیه‌ترین و البته پرافتخارترین دوره کمیته ملی المپیک کشورمان پایان می‌یابد و «پارلمان ورزش» هیات رییسه و هیات اجرایی جدید این کمیته را انتخاب می‌کند. اما انتخابات این دوره علاوه بر حاشیه‌هایی که همه می‌دانند چند تامل دیگر هم دارد که به آن اشاره می‌شود.

نبود نامزد شاخص: در یازدهمین دوره انتخابات کمیته المپیک بعد از انقلاب شخصیت‌هایی نامزد دو پست اصلی ریاست و دبیرکلی هستند که چهره‌های شاخصی نیستند، البته نه به این معنی که حسن سابقه ورزشی و مدیریتی قابل توجهی ندارند، بلکه به این جهت که نامزدها تفاوت عمده‌یی با یکدیگر ندارند و تقریبا در یک سطح قرار دارند. به عبارت دیگر صرف نظر از محمد علی‌آبادی که هنوز تا پایان این دوره ریاست‌اش چند ساعتی مانده، کیومرث هاشمی، محمدرضا داورزنی و با کمی چشم‌پوشی سایر نامزدها تفاوت‌های چندانی با هم ندارند.

سیاست سکوت و انفعال وزارت ورزش: برخلاف دوره‌های پیشین که سازمان ورزش از مدت‌ها قبل برای انتخابات به جمع‌بندی می‌رسید و نتیجه دلخواه را از مجمع در می‌آورد؛ محمود گودرزی، وزیر ورزش و جوانان دولت تدبیر و امید با واهمه از اینکه نظر و حمایت‌اش «دخالت دولت در انتخابات» تلقی شود از هرگونه اظهارنظر و ورود پرهیز کرد. حتی در مقابل تخلف آشکاری که در تدوین آیین نامه انتخاباتی صورت گرفت نیز موضعی انفعالی داشت. با سکوت شخص وزیر و انفعال معاونان و مرتبطین با وزیر هرکدام تلاش داشتند شخص خود یا نامزد مورد نظر خود را گزینه وزارت ورزش معرفی کنند. محمود خسروی‌وفا که این روزها بزرگ‌ترین لابی ورزشی را اداره می‌کند از سویی و فضل‌الله باقرزاده، رییس فدراسیون شمشیربازی و همکار چندساله وزیر ورزش نیز از دیگر سو پیکان حمایت وزیر ورزش را به سمت خود می‌کشیدند. با نگاهی دیگر اما؛ برای وزیر ورزش چه فرقی می‌کند داورزنی رییس/دبیرکل کمیته ملی المپیک بشود یا کیومرث هاشمی؟ برای او مهم این است که رییس/دبیرکل آتی کمیته ملی المپیک روحیه تعاملی و هماهنگی داشته باشد که هردوی این گزینه‌ها چنین هستند.

رقابت شدید در نایب‌رییسی: با روشن‌تر شدن ترکیب نهایی ریاست و دبیرکلی، به نظر می‌رسد رقابت شدیدی در پست نایب‌رییسی شکل گرفته است. محمود خسروی وفا یکی از ابوالمشاغل‌های ورزش، نایب‌رییس چندین دوره کمیته ملی المپیک که در حملات او به محمدعلی آبادی حاشیه‌ساز بود و کسی که تلاش فراوانی کرد تا ترکیب پیروز انتخابات مشخص شود، علیرضا دبیر قهرمان المپیک ۲۰۰۰ سیدنی و نفر دوم انتخابات شورای شهر تهران که با تلاش حق خود را برای نامزدی در انتخابات گرفت، مهدی قدمی، نایب‌رییس فعلی که با مشورت مهرعلیزاده آیین‌نامه انتخاباتی کمیته را تدوین کرد، علی کفاشیان، رییس خندان فدراسیون فوتبال که لابی خوبی با روسای فدراسیون‌ها دارد و خانم شهریان، معاون وزارت ورزش که تنها نامزد جدی خانم در انتخابات است، در کنار ۱۲ نفر دیگر، برای ۲ پست نایب‌رییسی رقابت می‌کنند.

به هر روی، هرچند که ترکیب پیروز انتخابات تا حدود زیادی مشخص شده است اما فعالیت‌ها و رایزنی‌ها یک ماه اخیر نشان داد که «پارلمان ورزش ایران» در پیچیدگی و تنوع هیچ چیزی از پارلمان سیاست کم ندارد.

سیدهادی خامنه ای در گود زورخانه

بازنشر: پارسینه، ایسنا،  آینده، آفتاب، مناظره، نامه، سلام نو، جمهوریت، جنوب نیوز، شفاف، شبستان

سید هادی خامنه ای در زورخانه

آسد هادی خامنه ای؛ بیش از ۵۰ سال است که ورزش زورخانه ای می کند؛ او از جمله روحانیون بلندپایه ای است که از دوران نوجوانی برای ورزش اش هزینه می کرده است.