سیدصادق حسینی، خبرآنلاین | واکسن شما در سامانه وزارت بهداشت ثبت نشده و امکان ادامه وجود ندارد! این پیامی بود که برای من و بسیاری دیگر در سامانه سماح نمایش داده شد و خیلی ها امکان حضورشان در زیارت اربعین را از دست دادند و امسال هم جز آسیب دیدگان کرونا شدند.
اربعین امسال در عراق هم مانند دوران قبل از کرونا نبود، خبری از زائران سعودی، کویتی، بحرینی، آذربایجانی، ترکیه ای، افغانستانی و اروپایی و آمریکایی نبود: چند ده هزار ایرانی بودیم و چند هزار زائر پاکستانی و چندصد نفری هم از شیعیان بحیرایی هند و نیجریه ای.
اما اربعین ۱۴۰۰، زائران دیگری داشت که تا کنون پایشان به عتبات و زیارت اربعین باز نشده بود: علمای فلسطین؛ شیوخ و روحانیون بلندمرتبه ای از قدس، غزه، کرانه باختری و اراضی اشغالی ۱۹۴۸ برای نخستین بار با برپایی موکب «نداء الأقصی» در زیارت عظیم اربعین شرکت کردند.
بسیاری از زائرین که در مسیر اصلی نجف-کربلا طی طریق می کردند وقتی به دانشگاه اهل بیت در عمود ۸۳۳ رسیدند، بنرهایی از شهید فتحی شقاقی رهبر جهاد اسلامی، محمد شحاده از رهبران گردانهای عزالدین القسام شاخه نظامی جنبش حماس و شهدای فلسطینی و جمعی از روحانیون شافعی را می دیدند که مشغول پذیرایی بودند. فلسطینی ها در موکب شان، روبروی مسجد دانشگاه اهل بیت که دقیقا شبیه مسجد الاقصی ساخته شده بود کلیدهای نمادین منازل، شیرینی های سنتی کوفته و کیک العباس و سایر هدایا را میان زائران ابی عبدالله (ع) توزیع می کردند.
شیخ شریف الشوانی نماینده ی مجلس علمای فلسطین در این باره گفت: ما اینجا آمدیم و موکب ندا الاقصی را برپا کردیم که تاکید کنیم مساله فلسطین مساله اول جهان اسلام است و از کربلا، زمین عزت و آزادگی در کنار عتبه حسینی پیام کمک به مردم مقاوم فلسطین بر ضد اشغالگران صهیونیست را با صدای بلند اعلام می کنم.
فلسطینی ها در موکب شان، روبروی مسجد دانشگاه اهل بیت که دقیقا شبیه مسجد الاقصی ساخته شده بود کلیدهای نمادین منازل، شیرینی های سنتی کوفته و کیک العباس و سایر هدایا را میان زائران ابی عبدالله (ع) توزیع می کردند.
شیخ جهاد السعدی روحانی میان سال فلسطینی رییس جمعیت خیریه نور الیقین است. او می گوید: ما اینجاییم تا به زائران خدمت کنیم. ما اینجا آمدیم تا با امام حسین (ع) بیعت کنیم ما اینجاییم تا با مردانگی و عزت و کرامت بیعت کنیم. ما اینجا هستیم تا تاکید کنیم موضوع فلسطین، مساله ای انسانی و مظلومانه است که نباید اصل و اساس آن فراموش شود. ما اینجاییم که نگذاریم روابط اعراب با رژیم تروریستی اسراییل عادی شود.
در حالی که موکب « نداء الأقصی» در حال پذیرایی از زائرین زیارت اربعین حضرت سیدالشهدا (ع) بود در شمال عراق در شهر اربیل، مرکز اقلیم کردستان عراق نشست عادی سازی روابط اعراب با اسراییل برگزار شد که اعتراضات و مخالفت های گسترده ای را در عراق د پی داشت. بلافاصله بعد از این نشست پر حاشیه، سران عشایر و چهره های مذهبی سنی و شیعه عراق با حضور در موکب فلسطین و اعلام مخالفت با هرگونه عادی سازی و سازش با اسراییل، بر همبستگی با مردم فلسطین تاکید کردند.
یک روحانی فلسطینی از زائران اربعین با کعک العباس پذیرایی می کند.
جالب ترین بخش حضور علمای فلسطینی در زیارت شان از حرم حسینی اتفاق افتاد. هنگامی که هیات علمای فلسطینی وارد حرم حسینی شد، آیت الله سید مرتضی قزوینی امام جمعه حرم حسینی خطبه اش را زودتر از معمول خاتمه داد و پایین منبر نشست و از شیوخ فلسطینی خواست که به منبر بروند و سخنرانی کنند. یک روحانی فلسطینی در منبر حرم حسینی در سخنانی به انتقاد از عادی سازی روابط اعراب با اسراییل پرداخت و گفت: بنهج الحسین ننتصر! به راه حسین پیروزیم و سپس فریاد لبیک یا رسول الله! لبیک یا حسین! لبیک یا اقصی! هیهات من الذله! کلا کلا اسراییل! کلا کلا امریکا! سر داد که با همراهی مردم روبرو شد و بازتاب بسیار زیادی در رسانه ها و شبکه های اجتماعی داشت. برخی کارشناسان عراقی در گزارش هایشان شعار علیه اسراییل را یک لحظه ی تاریخی دانستند چرا که تا کنون صدای مرگ بر اسراییل در حرم شنیده نشده بود.
بر اساس گزارش رسانه های عراقی هیات علمای فلسطینی در خلال ایام زیارت اربعین با مراجع و آیات عظام آقایان شیخ بشیر نجفی، سید مجتبی حسینی، شیخ محمد یعقوبی، سیدمحمد تقی مدرسی، سیدمرتضی قزوینی و جواد خالصی و در بغداد با جمعی از علمای اهل سنت دیدار و گفت و گو کردند و در مجتمع فقه اسلامی ابو حنیفه و مسجد و مقام سیدعبدالقادر گیلانی حضور یافتند.
موکب نداء الأقصی در عمود ۸۳۳ مسیر نجف – کربلا و در فاصله ۸۳۱ کیلومتری قدس، ظهر سه شنبه ۶ مهر و بیستم صفر به وقت عراق بعد از ۱۰ روز پذیرایی از زائران حضرت سیدالشهداء (ع) تعطیل شد اما آرمان آزادی قدس و رهایی فلسطین تعطیل نمی شود.
بامداد سه شنبه حرم بودم، نماز صبح را که خواندم از باب الرجا زدم بیرون. به سمت شارع القبله که محل ورود مواکب است می رفتم، موکبی زیر تابلوی بزرگ زین اپراتور عراقی موبایل، قهوه و چای می داد و بلندگویش قطعه ای از باسم کربلایی را پخش می کرد؛ تقریبا حفظ بودمش و زمزمه می کردم، در خلوت خودم در آن سیل جمعیت می گفتم: این آخرین زیارتم نباشد. باسم می خواند: تِزورونی اَعاهِـدکُم تِـعِـرفـونی شَفیـعْ اِلکُم، أسامیـکُم اَسَـجِّـلْـهِه أسامیکُم، هَلِه بیکُم یا زِوّاری هَلِه بیکُم!
به زیارت من میآیید، با شما عهد میبندم، میدانید که من شفیع شمایم، اسامیتان را ثبت میکنم، خوش آمدید ای زائران من خوش آمدید!
سیدصادق حسینی، روزنامه نگار| انتشار: خبرآنلاین| کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (آنکتاد) در گزارش مشترک خود با سازمان جهانی گردشگری(UNWTO) نوشت: بسیاری از مقاصد گردشگری در جهان این روزها با رکودهایی تاریخی روبرو هستند. همه گیری کووید-۱۹ بر صنعت گردشگری می تواند بیش از ۴ تریلیون دلار بر اقتصاد جهان زیان وارد کند.
در ایران نیز صنعت مردمی گردشگری و صنایع دستی بیشترین آسیب را متحمل شده، اما سوال اصلی این است روند خسارت بار فعلی کی متوقف و فرایند جبران خسارت و رونق چگونه آغاز می شود. آیا آمدن دولت سیدابراهیم رئیسی و مستقر شدن وزیر جدید می تواند به رونق این صنعت می انجامد؟
تا امروز در رسانه ها از روح الله احمدزاده کرمانی، محسن منصوری، حرمت الله رفیعی و مجید شایسته به عنوان نامزدهای تصدی وزارت گردشگری نام برده شده است، هرچند هنوز مشخص نیست در نهایت آقای رئیسی به چه کسی اعتماد می کند و سکان اداره وزارت خانه را به دستش می دهد.
دومین وزیر گردشگری ایران که بر صندلی کابینه سیدابراهیم رئیسی می نشیند، علاوه بر تلاش برای بازگرداندن سهم ۳درصدی گردشگری از سرانه تولید ناخالص داخلی که از کرونا آسیب دیده، کارها و چالش های مهم دیگری دارد که باید همزمان دنبال کند. وزیر گردشگری کار سختی دارد اگر بخواهد با نگاه تمرکزگرا و سیاسی وزارت خانه را دنبال کند و کار راحت تری دارد اگر بخواهد با نگاه مشارکتی وزارت خانه را هدایت کند.
چالش اول وزیر گردشگری: خسارت ۱ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلاری گردشگری ایران از کرونا
در ایران نیز از ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ که نخستین ابتلا به کرونا به صورت رسمی اعلام شد، صنعت گردشگری و همه ی زنجیره ی آن (گردشگری، صنایع دستی و میراث فرهنگی) از جمله اولین گروه هایی بودند که با خسارت روبرو شدند.
وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با ارزیابی حداقلی خسارت کرونایی را «۳۲ هزار میلیارد تومان» اعلام کرده رکود به بیکاری۴۴ هزار نفر انجامیده است. براین اساس بیش از ۲۸ هزار میلیارد تومان زیان مالی فقط به مراکز اقامتی وارد شده و بیش از ۲۱ هزار نفر تنها در این بخش بیکار شدهاند. دفاتر خدمات مسافرتی نیز با بیش از هزار میلیارد تومان خسارت و بیش از ۶هزار نفر بیکار، دومین گروه زیاندیده در صنعت گردشگری ایران از کرونا هستند. به عبارت ساده تر با دلار ۲۳هزار تومان حداقل ۱ میلیارد و ۳۹۱ میلیون دلار خسارت.
همچنین به گفته مدیرکل دفتر حمایت از تولید صنایعدستی وزارت گردشگری با آغاز کرونا ۳ هزار میلیارد تومان به تولیدکنندگان صنایعدستی و ۳ هزار و ۱۲۷ میلیارد تومان به فروشندگان این صنعت، خسارت وارد شده است و از مجموع حدود ۴۶۰ میلیارد تومانی که صنعتگران در سامانه کارا درخواست وام کرونا کرده بودند تنها ۳۰ درصد موفق به دریافت وام شدند و ۷۰ درصد دیگر با همکاری نکردن بانکها مواجه شدند.
۱۸ ماه از کرونا گذشته، واکسیناسیون بسیار کند و با تاخیر در کشور شروع شده و همچنان محدودیت سفر اعمال و ورود گردشگر خارجی به ایران ممنوع است و این یعنی تداوم خسارت و رکود. به نظر می رسد جبران خسارت کرونا در کوتاه مدت و علاوه بر آن برنامه عملیاتی برای رونق مجدد صنعت گردشگری در دوره ی کرونا و پساکرونا ازجمله اهداف مهم پیش روی وزیر گردشگری کابینه سیدابراهیم رئیسی است.
آمارها از میزان گردشگری خارجی در طول سال ۱۳۹۹ نیز آن قدر ناچیز بوده که در پرتال وزارت گردشگری اطلاعاتی از آن منتشر نشده است.
آمارها نشان می دهد بیشترین گردشگر خارجی، متعلق به گردشگران عراقی است که برای زیارت و درمان به ایران می آیند، بعد از عراق، آذربایجان بیشترین گردشگر را به ایران می فرستد و سپس سایر کشورهای همسایه. با به نتیجه رسیدن مذاکرات محرمانه ایران و سعودی و امیدها برای بازگشایی مجدد دفاتر سیاسی و کنسولی سعودی، به نظر می رسد فرصت بازگشت گردشگران عربستانی و همچنین بحرینی و کویتی به ایران فرا رسیده است.
وزیر گردشگری باید با تدوین برنامه جامعی که پرتکل های بهداشتی در آن لحاظ شده باشد، برای رونق مجدد گردشگری مذهبی و سلامت به ویژه در میان همسایگان اقدام کند.
چالش عدم ارتباط موثر وزارت گردشگری با ذینفعان
در بخشی از سند سیاست های کلی وزارت گردشگری آمده است: «بهرهمندی از گردشگری پر رونق با محصولات متنوع، بازارهای سامان یافته، خدمات استاندارد شده و دست یافتن به جایگاه برتر گردشگری منطقه و معرفی ایران بهعنوان یکی از قطبهای گردشگری جهان به ویژه جهان اسلام»
روشن است که این سیاست بدون تدوین برنامه های عملیاتی واقع بینانه، هیچ گاه محقق نمی شود. اما نکته ی مهم این است تدوین برنامه های عملیاتی بدون حضور و هم فکری تمام گروه های ذینفع، برنامه قابل اطمینان و موفق نخواهد بود.
ابراهیم پورفرج رییس هیات مدیره جامعه تورگردانان ایران با تاکید بر بی توجهی به تشکل های صنفی و تخصصی معتقد است: بخش خصوصی را معمولا تحویل نمیگیرند. وقتی هم که میپرسیم چرا پیشنهادات ما لحاظ نشده است، میگویند قبول نکردند. برنامه هفتم الان درحال تدوین است، ولی ما حضور داریم!؟ اصلا از خواسته و مطالبات ما خبر ندارند. بارها در شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری تقاضا دادیم یک جلسه با ستاد کرونا بگذارند تا ما با اعضای آن حرف بزنیم.(ایسنا)
نوروز رجبی از جامعه باستانشناسی نیز بی توجهی مقامات دولتی را تایید می کند و می گوید: در ارتباط با انتقال معاونت میراث فرهنگی به شیراز (در دولت احمدینژاد) چقدر ضجه زدیم و تلاش کردیم و تحت فشار بودیم، ولی باز آنها کار خود را کردند. (ایسنا)
حرمتالله رفیعی رییس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت جهانگردی و هوایی ایران نیز با اشاره به ناموفق بودن وزارت گردشگری می گوید: علت موفق نبودن گردشگری هم همکاری نکردن وزیر و رییس سازمان سابق با بخش خصوصی بوده است. هر وزیری که انتخاب شود اگر با بخش خصوصی در تعامل نباشد، نمیتواند موفق باشد.
رفیعی اشاره به فهم متفاوت مقامات دولتی از موضوع گردشگری می گوید: دولت بستری را فراهم کند که به بخش خصوصی آزار نرساند، بخش خصوصی کارش را انجام میدهد، چون دولت نمیتواند گردشگر وارد یا خارج کند. دولت فقط نباید چالش ایجاد کند. در دو سال گذشته، بخش خصوصی در گردشگری با چالشهای جدی مواجه بود، متولی ما نه تنها کمکحال ما نبود و هیچوقت نتوانست از ما دفاع کند، بلکه پای ما را گرفت و زمین زد.
رفیعی توان هماهنگی و مدیریتی وزیر گردشگری را بسیار با اهمیت می داند و مثال می زند: روزی با وزیر کار جلسهای داشتم و همزمان پیامی {از مسئولان وزارت گردشگری} آمد که ما خودمان بهتر پیگیری میکردیم. درست میگفتند خودشان آنقدر خوب پیگیری میکردند که دیگر اجازه ورود به ستاد ملی کرونا را به آنها ندادند. در این یک و نیم سال، وزارت بهداشت، وزارت خارجه، وزارت کار و وزارت اقتصاد هر کاری خواستند انجام دادند، هیچکدام منافع گردشگری را تأمین نکردند. تا الان نشان دادهاند متولی صنعت گردشگری در جایگاه خودش نبوده است.(ایسنا)
صنعت گردشگری ایران مانند بسیاری از کشورهای جهان، صنعتی مردمی است و کارشناسان معتقدند بیش از ۸۰ درصد آن مستقیما برای مردم و بخش خصوصی حقیقی است. به نظر می رسد وزیر گردشگری دولت سیزدهم جمهوری اسلامی، می بایست تجربه بی توجهی به فعالان این صنعت را مطالعه کند و تعامل و ارتباط کارآمد و اثرگذار با تمامی ذینفعان گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع دستی تعریف کند.
جالی خالی ایران در تبلیغات جهانی گردشگری
کشورهای مختلف با هدف معرفی جذابیت ها و زیبایی های سرزمینی و در نهایت جذب گردشگر از تبلیغات در گسترده جهانی استفاده می کنند. ترکیه نمونه ی موفقی از حضور در بازار جهانی تبلیغات گردشگری است. یکی از مقامات وزارت گردشگری ترکیه درباره تجربه موفق شان از تبلیغات جهانی گفت: ما با نمایش جاذبههای گردشگری ترکیه در شبکههای رسانهای و تلویزیونی بزرگ جهان، تاثیر زیادی در شناساندن کشور خود به عنوان یک مقصد گردشگری در جهان را داشتهایم. همین اقدامات موجب شدهاست که درسال ۲۰۱۳ بیش از۳۰ میلیون گردشگر به ترکیه سفرکنند. باید توجه داشت که در شکوفایی گردشگری، برنامهریزی خوب و تبلیغات بینالمللی بسیار حائز اهمیت است. ترکیه با جذب بیش از ۳۰ میلیون گردشگر به کشورش، نشان دادهاست که، از این دو موضوع ذکرشده به خوبی استفاده کرده است.
ترکیه از ۱۰ سال پیش برنامه جامعی برای جذب گردشگری با تبلیغات غیر مستقیم با استفاده از فیلم های و سریال های ترکی و تبلیغات مستقیم جهانی و در کشورهای هدف اجرا کرده است. ترکیه در اواخر سال ۲۰۱۱، در ایتالیا مناقصه ای بین شرکت های بین المللی برگزار و مسوولیت تبلیغ گردشگری این کشور در مناطق مختلف جهان را به بهترین شرکت های تبلیغی دنیا واگذار کرد. به عنوان مثال شرکت DDF مسؤول معرفی ترکیه در اروپا، آفریقا، ژاپن و هند، شرکت Iconisus متولی تبلیغ توریسم ترکیه در آمریکا و شرکت Global مسوول تبلیغات در نرورژ و سوئد شد. (شارا)
نمونه ی موفق ترکیه به خوبی نشان می دهد با یک برنامه ریزی هدفمند و واقع بینانه و استفاده از ظرفیت های تبلیغات تلویزیون های جهانی و اینترنتی می توان ایران را به عنوان یکی از مقاصد جذاب گردشگری فرهنگی و هیجان انگیز در جهان معرفی کرد.
وزیر گردشگری دولت آیت الله رئیسی باید بتواند در راستای اجرای وظایف حاکمیتی اش و رسیدن به اهداف و چشم اندازهای ترسیم شده، سنگ بنای حضور موثر در رسانه های جهانی و منطقه ای را بگذارد.
کار سخت وزیر گردشگری حجت الاسلام رئیسی
علی اصغر مونسان نخستین وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ۲۴ تیر ۱۳۹۸ در حالی که هنوز رئیس سازمان بود و ۶ماه پیش از همه گیری کرونا گفته بود: «امروز صنعت گردشگری جایگاه خوبی در اقتصاد کشور پیدا کرده و سال گذشته (۱۳۹۷) به گواه آمار بانک مرکزی ۱۱.۸ میلیارد دلار سهم گردشگری از GDP کشور بوده و این یعنی ۳درصد از کل GDP کشور که هدف گذاری ما رساندن این رقم به ۶ درصد است. برای رسیدن به این هدف نیازمند ۳۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری در این حوزه هستیم.»
حالا دومین وزیر گردشگری ایران که بر صندلی کابینه سیدابراهیم رئیسی می نشیند، علاوه بر تلاش برای بازگرداندن سهم ۳درصدی گردشگری از سرانه تولید ناخالص داخلی که از کرونا آسیب دیده، کارها و چالش های مهم دیگری دارد که باید همزمان دنبال کند. وزیر گردشگری کار سختی دارد اگر بخواهد با نگاه تمرکزگرا و سیاسی وزارت خانه را دنبال کند و کار راحت تری دارد اگر بخواهد با نگاه مشارکتی وزارت خانه را هدایت کند.
سیدصادق حسینی، روزنامه سازندگی دوشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۰|بازنشر: عصرایران| از ژانویه ۲۰۲۰(دی ۱۳۹۸) شیوع کرونا تاثیر اقتصادی منفی شدیدی بر بسیاری از کسب و کارها داشته است و در این میان زنجیره صنعت گردشگری بیشترین زیان را متحمل شده اند، اما این موضوع یک استثنای بزرگ دارد و آن شرکتهای هوایی ایرانی هستند. در حالی که قیمت بلیط هواپیما با آغاز همه گیری کرونا در ابتدای سال ۲۰۲۰ در تمام دنیا کاهش یافت، شرکت های هواپیمایی ایرانی قیمت بلیت های خود را حدود ۳۰۰ درصد افزایش دادند و به نظر می رسد با نبود فرایندهای شفاف قیمت گذاری، روند افزایش قیمت ادامه دارد و ایرلاین ها باز هم در صدد تحمیل خواست خود هستند.
گران فروشی بلیت هواپیما در دروه کرونا چگونه آغاز شد؟ زمزمه های افزایش قیمت بلیط هواپیما از اردیبهشت ۱۳۹۹ توسط شرکت های هوایی کلید خورد اما تیم پیشین مدیریتی سازمان هواپیمایی با دلایل و توجیهان خود در مقابل این درخواست مقاومت و آن را رد کردند، تا این که در تابستان ۱۳۹۹ و با انتصاب رییس هیات مدیره انجمن شرکت های هوایی به سمت رییس سازمان هواپیمایی کشوری، روند زیاده خواهی های ایرلاین ها اوج گرفت و سازمان هواپیمایی کشوری در موارد زیادی با چشم پوشی و اغماض نقش نظارتی خود را در برابر آن ها به فراموشی سپرد و به گفته برخی از کارشناسان، «کاپیتان زنگنه، سازمان هواپیمایی را به مجری درخواست های شرکت های هواپیمایی تبدیل کرد.»
اگر درآمد دی ماه ۱۳۹۸ را به صورت کامل هزینه درنظر بگیریم و افزایش هزینه ریالی ارزی ۵۲درصدی را اعمال کنیم، شرکت های هواپیمایی می بایست ۱۳۸۰ میلیارد تومان درآمد کسب می کردند درحالی که محاسبات نشان می دهد این رقم به ۱۵۲۵ میلیارد تومان رسیده است. یعنی تنها در یک ماه بیش از ۱۴۵ میلیارد تومان نسبت به سال ۱۳۹۸ سود بیشتر کرده اند.
دخل و خرج شرکت هواپیمایی در دوره ی کرونا چقدر است؟
بر اساس مقالات و گزارش های منتشر شده، ۲۰ تا ۲۵% از هزینه های شرکت های هواپیمایی را هزینه های ارزی تشکیل می دهد و ۷۵ درصد مابقی را هزینه های ریالی تشکیل می دهد که طبیعتا مبنای آن نرخ تورم است نه نرخ ارز! در بخش هزینه ای با احتساب افزایش ۱۰۰درصدی قیمت ارز(قیمت ارز در سال ۹۸ به صورت میانگین ۱۲۵۰۰ تومان و در سال ۹۹ حدود ۲۵ هزار تومان) و تورم ۴۰درصدی در هزینه های ریالی هر ۱۰۰ میلیون تومان هزینه شرکت های هوایی در سال ۹۸ تبدیل ۱۵۲ میلیون تومان در سال ۱۳۹۹ شده است: یعنی ۵۲% افزایش هزینه های ارزی – ریالی بصورت متوسط. در بخش درآمدی، مطابق آمار شرکت فرودگاه ها در دیماه ۱۳۹۸، یک ماه پیش از اعلام رسمی نخستین ابتلا به کرونا در ایران، تعداد مسافر جابجا شده در پروازهای داخلی ۳،۳۸۹،۷۴۴ نفر بوده است در حالی که در دوره مشابه یعنی دیماه سال ۱۳۹۹ و پیک سوم کرونا، با کاهش ۳۸ درصدی این رقم به ۲،۱۰۴،۲۸۸ مسافر رسیده است. نکته جالب این که قیمت فروش هر صندلی پروازهای داخلی از حدود ۲۶۸ هزار تومان در سال ۱۳۹۸ به ۷۲۵ هزار تومان در دی ماه سال ۱۳۹۹ رسیده: یعنی ۷/۲ برابر افزایش قیمت. به بیانی دیگر با وجود کاهش تعداد مسافر، درآمد شرکت های هوایی افزایش قابل ملاحظه ای یافته است.
درآمد شرکت های هواپیمایی از محل فروش بلیت، دی ۱۳۹۸
درآمد شرکت های هواپیمایی از محل فروش بلیت، دی ۱۳۹۹
مسافر ۳،۳۸۹،۷۴۴ هزینه هر صندلی هواپیما ۲۶۸،۰۰۰ X ۹۰۸ میلیارد تومان درآمد =
مسافر ۲،۱۰۴،۲۸۸ هزینه هر صندلی هواپیما ۷۲۵،۰۰۰ X ۱۵۲۵ میلیارد تومان درآمد =
مقایسه درآمد شرکت های هواپیمایی از محل فروش بلیت در دی ۱۳۹۸ و دی ۱۳۹۹
اگر درآمد دی ماه ۱۳۹۸ را به صورت کامل هزینه درنظر بگیریم و افزایش هزینه ریالی ارزی ۵۲درصدی را اعمال کنیم، شرکت های هواپیمایی می بایست ۱۳۸۰ میلیارد تومان درآمد کسب می کردند درحالی که محاسبات نشان می دهد این رقم به ۱۵۲۵ میلیارد تومان رسیده است. یعنی تنها در یک ماه بیش از ۱۴۵ میلیارد تومان نسبت به سال ۱۳۹۸ سود بیشتر کرده اند. از یاد نبریم با وجود درخواست نمایندگان مجلس، هیچ گزارش عملکرد مشخصی در خصوص تسهیلات ارزی که به قیمت نیمایی در اختیار شرکت های هواپیمایی قرار گرفت منتشر نشده و از سوی دیگر در سال ۱۳۹۹ تسهیلات کم بهره متنابهی به دلیل آسیب های ناشی از کرونا با زمان بازپرداخت طولانی در اختیار شرکت های هوایی قرار گرفته است، هرچند که با وجود تسهیلات و حمایت های مالی گسترده، صنعت هوایی ایران شاهد اخراج نیروی انسانی توسط شرکت های هواپیمایی بود.
چشم روشنی ایرلاین ها به دولت آقای رئیسی: گرانی دوباره قیمت بلیت هواپیما! در آستانه تشکیل دولت جدید به ریاست حجت الاسلام سیدابراهیم رئیسی و بدلیل نگرانی از عدم موافقت با زیاده خواهی در دولت آینده، ایرلاین ها مجددا بر تبل افزایش قیمت بلیط هواپیما می کوبند و تلاش دارند مجداا افزایش قیمت صورت بگیرد، تا دولت بعدی با تصمیم انجام شده روبرو شود. جا دارد مدیران جدید سازمان هواپیمایی کشوری و سازمان های متولی از جمله سازمان حمایت از مصرف کننده و شورای رقابت، یک بار برای همیشه تکلیف خود را با موضوع افزایش قیمت بلیط و زیاده خواهی شرکت های هواپیمایی روشن کنند. سوال آخر این که اگر صنعت هوایی کشور به گفته مسئولان و مدیرانش، زیانده است و به صورت مداوم از ورشکستگی و عدم کسب درآمد سخن می گویند، چرا این قدر تب تاسیس شرکت هواپیمایی بالا است؟
سیدصادق حسینی: انتشار در خبرآنلاین، بازنشر: اقتصادنیوز | «بعد از انقلاب، استقبال فوق العاده مردمی را از نامزدی آیتالله رئیسی در موارد دیگری سراغ ندارم. البته ریاست جمهوری مقام معظم رهبری حساب جدایی دارد بعد از دوره ایشان، این همه استقبال از یک نامزد ریاست جمهوری پدیده کمنظیر در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بود»
به گزارش خبرآنلاین، این ها را آقای احمد خاتمی عضو شورای نگهبان و امام جمعه موقت تهران گفته طبیعتا با یک جستجوی ساده می توان فهمید که آقای احمد خاتمی حرف دقیق و درستی بیان نکرده و همواره در انتخابات ها ۶۸، ۷۶، ۸۴ و ۹۲ مردم با رای بالایی رییس جمهور را انتخاب کرده اند و اتفاقا در این دوره به دلایل مختلف که هم از آن مطلعند و آقای احمد خاتمی بیش از سایرین از دلایل آن آگاه هستند، مشارکت با ۴۸.۸ درصد پایین ترین میزان در انتخابات ها بوده است.
غرض این که اصولگرایان از این حرف ها در زمان انتخابات ۸۴ و در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد که این روزها از آوردن اسمش هم اکراه دارند زیاد بیان کردند، شایدهم همین حرف ها و خواب ها بود که آقای احمدی نژاد را وارد فضای «حلقه نور» کرد.
به نظرم هم آقای رییسی رییس جمهور محجوب منتخب و هم بزرگان اصولگرا باید به اصحاب منابر تذکر دهند تا از بیان اظهارات تملق آمیز و تعاریف نجومی مثل همین «پدیده کم نظیر» خواندن انتخاب آقای رییسی در تاریخ جمهوری اسلامی، جلوگیری شود.
آقای رییسی طبیعتا نیاز به این پشت گرمی ها ندارد، او منتخب مردم است.
سیدصادق حسینی{انتشار روزنامه سازندگی/ بازنشر: عصرایران}: بعدازظهر، در غسالخانه ی سردتر از همیشه ی نیمه ی اسفند سال سیاه ۱۳۹۹، مسئول شناسایی کاور را باز کرد و پرسید: علی اکرمی؟ با همه ی بهت و شوک و بغض، سری تکان دادم و گفتم: بله! علی با همان ریش و لبخند همیشگی آرام خوابیده بود، علی دیگر نبود. ۲-۳ نفری علی را از کاور درآوردند و روی سنگ گذاشتند و بعد از چندبار شستشو، غسل دادند و کفن پوشاندنش و من و محمد نسیمی که حالا عکاس کرونا شده، زیارت عاشورا خواندیم، تربت دادیم که بگذارند روی چشمانش و باقی ماجرا تا ریختن خاک روی مزارش همه به سرعت انجام شد. صبح یک شنبه سنگین بود از آن ها که وقتی از خواب بلند می شوی با گنگی همراه است. خیال می کنی یک تخت سنگ روی سینه ات بوده و حالا برداشته اند و نمی دانی که چطور باید نفس بکشی. صبح یک شنبه، همسر علی داشت آماده می شد که سوپ برایش ببرد بیمارستان که مجبور شدم خبر را بدهم، جیغی کشید که صدایش هنوز در گوشم است. مرگ علی اکرمی روزنامه نگار و تحلیل گر سیاسی تفاوت داشت با مرگ آن برادر دیگرمان، روح الله رجایی سردبیر فقید روزنامه جام جم در ۳۰ تیر ماه داغ تابستان سال سیاه. روح الله چند روزی بود کم و بیش عوارض داشت و روزی که جوابش مثبت شد و به بیمارستان رفت بلافاصله با سکته روبرو شد، ما انتظار معجزه داشتیم اما مرگ نصیبمان شد. روح الله ۳۸ ساله عصری که تستش مثبت شد نوشت: «خب، آسیاب به نوبت است و شتر کرونا دیروز در خانه ما نشست و تست من مثبت شد تا ببینم دو هفته دیگر جمع می کند برود یا چی. به دعاهای شما محتاجم.خیلی» علی بلافاصله با اولین عوارض، تست داد و زیر نظر پزشک قرار گرفت و روند درمان را شروع کرد، اما در روزهایی که روند عوارض بیماری افزایشی بود، دکتر توجه لازم را نداشت و حتی اسکن ریه را نیز به دلیل داشتن عوارض! لازم ندانسته بود و در نهایت یک هفته از مثبت شدن تست، بامداد جمعه در بیمارستان بستری شد و بامداد یک شنبه ۱۰ اسفند درگذشت. وقتی عکس ریه ی علی را دیدم، اندازه ۲ سکه ۵۰ تومانی قدیم، جا داشت که سفید شود. پزشکان ICU گفتند: چشم گاوی ریه درآمده بود و کرونا انگلیسی است. این روایت چند خطی مواجهه با مرگ کرونایی در ۲ فاصله ۶ماه و یک سال بعد از شیوع کرونا و ۲ ماه بعد از تزریق واکسن در جهان بود. حالا علاوه بر همسران و خانواده علی و روحالله و ۵ دختر و پسر قد و نیم قدِ پدر از دست داده، که نوشتنش هم راحت نیست، حداقل ۶۸هزار خانواده، عزیزانشان را از دست داده اند و سیاهی غم بر آن ها حاکم شده، ۶۸هزار خانواده که بیشترشان برای ادامه زندگی و درآمد پایدار با چالش روبرو هستند. خانواده هایی که برای تربیت، تحصیل و آموزش کودکان و نوجوانان شان با چالش جدی روبرو هستند و خانواده های بیشتری قرار است، پدر و مادر و جوان و عزیزی را از دست بدهند، اگر این روند ادامه داشته باشد.
چرا فرایند تامین واکسن خارجی با تاخیر روبرو شد؟ حالا و در آستانه ۱۵ ماهگی شیوع کرونا در ایران و در فاصله ۵ماهگی تولید و تزریق واکسن در جهان، همه ی مردم سوال دارند، چرا فرایند تامین واکسن با تاخیر انجام شده! آیا ارتباطی میان تاخیر در خرید و طولانی شدن بروکراسی ارایه مجوز واردات و به نتیجه رسیدن واکسن کرونای ستاد اجرایی فرمان امام وجود دارد؟ این همه تاخیر برای چه بود و چه شد که به یک باره خبر از خرید ۶۰ میلیون دز واکسن روسی داده شد. این ابهام و تردید برای مردم وقتی بیشتر شد که رییس جمهور با انتقاد از فرایند مجوز واردات واکسن گفت: هر شرکتی که برای ورود واکسن کوچکترین مشکلی دارد، به دفتر رئیس جمهور نامه بنویسد. من مستقیم مسأله را دنبال می کنم، زیرا در هفته های آینده به راحتی می توانیم میلیون ها دوز واکسن کرونا وارد کنیم. واکسن می تواند مردم را از مرگ بخوبی مراقبت کند.
به این زودی ها خبری از واکسن ایرانی نیست یکشنبه، ۷ دی ۱۳۹۹ حجت نیکی ملکی مدیر روابط عمومی ستاد اجرایی توییت کرد: «به یاری خدا تا ۴۰ روز دیگر خط تولید واکسن کرونا توسط ستاد اجرایی فرمان امام با ظرفیت ۱/۵ میلیون دوز در ماه راه اندازی خواهد شد و تا ۶ ماه دیگر به ۱۲ میلیون دوز افزایش خواهد یافت ان شاالله تلاش دانشمندان جوان کشور بی ثمر نخواهد ماند و محصول آن به دست مردم خواهد رسید.» در این مدت ده ها مصاحبه و وعده از مسئولین ستاد اجرایی منتشر شده ، مخبر رئیس ستاد اجرایی فرمان امام ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ آن طور که خبرگزاری تسنیم تیتر زده گفته بود: «آغاز تزریق واکسن ایرانی کرونا از فروردین» و آن طور که خبرگزاری فارس ۱۷ فروردین ۱۴۰۰ تیتر زده: «خبر خوش ستاد اجرایی فرمان حضرت امام درباره واکسن کرونا/ احتمال تحویل واکسنها در اواخر خرداد».
با این حال دکتر علیرضا رییسی سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا ۲۸ فروردین از احتمال تولید انبوه ۲ واکسن ایرانی کرونا از تیرماه خبر داره، دقت کنید «احتمال». به عبارت ساده تر اگر میانگین فوت را ۳۰۰ نفر در روز محاسبه کنیم از ابتدای اردیبهشت تا ۱۵ تیر، زمان احتمالی آغاز واکسیناسیون ایرانی، ۲۳ هزار ایرانی در اثر کرونا جان خود را از دست می دهند و آمار جانباختگان کرونا حداقل به ۹۲ هزار نفر می رسد. از آن یک شنبه ۷ دی که قرار بود ۴۰ روز دیگر خط تولید راه اندازی شود، ۴ماه گذشته و تا امروز تنها کمتر از ۸۰۰هزار نفر دوز اول واکسن را دریافت کرده اند، علی اکرمی دوشنبه، ۲۷ بهمن ۱۳۹۹، در زمانی که هنوز به کرونا مبتلا نشده بود در واکنش به توییت نیکی ملکی مدیر روابط عمومی ستاد اجرایی نوشت: «سلام؛ آیا الان ده روز از راه اندازی خط تولید واکسن با ظرفیت ۱.۵ میلیون دوز در ماه می گذرد؟» علی اکرمی روزنامه نگار خوش فکر و ۴۳ ساله، بامداد ۱۰ اسفند سال سیاه، ۱۰ روز بعداز ابتلا به کرونا درگذشت؛او ۶ اسفند ، در شب ولادت حضرت علی توییت کرده بود: ما را شود به گوشه ایوان صدا کنی؟
علی اکرمی روزنامه نگار خوش فکر و ۴۳ ساله، بامداد ۱۰ اسفند سال سیاه، ۱۰ روز بعداز ابتلا به کرونا درگذشت؛او ۶ اسفند ، در شب ولادت حضرت علی توییت کرده بود: ما را شود به گوشه ایوان صدا کنی؟
سیدصادق حسینی، انتشار روزنامه اعتماد، سه شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۹ | نظام آموزشی ایران از مشکلات عدیدهای رنج میبرد: برنامه آموزشی غیرمفید، رویکردهای اشتباه آموزشی، نبود وزرای مقتدر و کارآمد، بروکراسی کشنده، نیروی انسانی مقاوم در برابر تغییر، نگاه هزینهای دولتها و محدودیتهای بودجهای از جمله این مشکلات است که پرداختن به آنها موضوع این یادداشت نیست. موضوع این یادداشت عدم درک نظام آموزشی از شرایط امروز کرونا است. وقتی که وزیر آموزش و پرورش میگوید: سال تحصیلی از ۱۵ شهریور آغاز میشود و باقری مدیرکل حوزه وزارتی میگوید: والدین شنبه صبح از مدارس فرزندانشان کسب اطلاع کنند!
برنامه آموزشی غیرمفید رویکردهای آموزشی اشتباه که منجر به تربیت دانشآموزان فاقد مهارتهای اساسی زندگی و مهارتهای کاربردی هستند از جمله ایرادات اساسی نظام آموزشی ایران است؛ موضوعی که همواره مورد تاکید و مطالبه رییسجمهور نیز بوده است. رییسجمهور روحانی بر اصلاح رویکرد آموزشی مبتنی بر حفظیات تاکید کرد اما جز چند افتتاح نمایشی و مانور رسانهای هیچ اصلاحی در برنامه آموزشی روی نداد. کرونا این فرصت را به فرزندان ما و نظام آموزشی داد که برنامههای زاید، مضر و غیرمفید از برنامه آموزشی حذف و تنها درسهای ضروری آموزش داده شود. اما نگاهی به کتابها و برنامه درسی سال جدید نشان میدهد، در بر همان پاشنه میچرخد و اساسا مسوولان این وزارتخانه درکی از شرایط جدید زندگی کرونایی ندارند و دانشآموزان را با کولهباری از کتابها و حفظیات تنها گذاشتهاند. انتظار این بود که وزیر آموزش و پرورش لااقل شرایط جدید را درک میکرد و دستور میداد یک برنامه آموزشی فشرده، مفید و ضروری و مبتنی بر شرایط واقعبینانه آموزشی در دوره کرونا تدوین شود و اصلاح جامع برنامه آموزشی را آغاز کند نه آنکه همان برنامه و کتابهای سال قبل دوباره چاپ و اجرا شوند. انتظار این است به جای حفظیات رویکردهای مبتنی بر آموزش مهارتهای زندگی و فعالیت گروهی آنلاین بهویژه در دوره کرونا اجرا شود.
تعطیلی گسترده تابستانی تعطیلی آموزشی تابستان از جمله ایرادات نظام آموزش و پرورش ایران بود، تمامی کارشناسان آموزشی و معاونان و وزرای آموزش و پرورش بر این موضوع تاکیدات فراوانی داشتهاند اما انفعال و روزمرّگی مانع اصلاح شده بود. همانطور که میدانیم در کشورهای پیشرو در آموزش، تعطیلات مدارس در تمام طول سال پخش است و نظام آموزشی تقریبا به صورت پیوسته در جریان است. براساس اظهارنظر مسوولان وزارت بهداشت پاییز و زمستان شاهد اوج و پیک ویروس تنفسی کرونا هستیم، آموزش و پرورش میتوانست اصلاح تعطیلات آموزشی را آغاز و برنامه آموزشی را به ۳ یا ۴ بخش تقسیم و آموزش ترکیبی حضوری/مجازی را از تابستان آغاز کند. اتفاقی که با انفعال همیشگی آموزش و پرورش حتی پیشنهادش هم طرح نشد.
۲ روز از سال تحصیلی کرونا و آخرین سال تحصیلی قرن ۱۳۰۰ گذشته است، ۲ روزی که بیش از همیشه نشان داد خانوادهها برای نظام آموزشی اعتبار و اعتنایی قائل نیستند و حاضر نشدند سلامت کودکان و فرزندانشان را به مخاطره بیندازند. این پیام مدیر یکی از مدارس غرب تهران است: باتوجه به عدم حضور دانشآموزان در روز یکشنبه جز ۳ دانشآموز- شورای مدرسه تصمیم گرفته کلاسها را تا اطلاع ثانوی به صورت مجازی و غیرحضوری برگزار نماید، لذا برنامه روزانه مجازی اجرا خواهد شد. کلاسها در اسکای روم از فردا صبح برقرار خواهد بود. رفتار وزارت آموزش و پرورش نشان داد نه تنها درکی از شرایط کرونا ندارند بلکه منفعل و بیبرنامه به دوگانه سلامت و آموزش دامن زده است.
سلامت دانشآموزان و معلمان از انتگرال و شیمی و فیزیک و… برای خانوادهها مهمتر است، درک این موضوع بدیهی نیاز به حساسیت و هوش بالایی ندارد. وزارت معارفی که سال ۱۲۹۰ تاسیس شد و تقریبا با همان شالوده و ساختار البته بعضا با تغییرات شکلی به امروز رسیده و در برابر تغییر و فناوری مقاومت کرده، میتواند با اجبار کرونا بروز و اصلاح شود. هنوز هم دیر نشده! آقای حاجیمیرزایی، وزارت کنید نه مدیریت! و البته به مدیرکلتان تذکر دهید شنبه صبح برای فهمیدن اینکه کودکان به مدرسه بروند یا نروند زمان مناسبی نیست!
یادنامه ی چهلمین روز درگذشت دوست عزیزم روح الله رجایی با یادداشت هایی از رسول عاصمی، محمدمهدی همت، امید محدث، سید مرتضی فاطمی، محمد نسیمی، رضا صیادی، حامد عسگری، عباس حسین نژاد، فریبا پژوه و خودم سیدصادق حسینی، در روزنامه اعتماد پنج شنبه ۶ شهریور ۱۳۹۹ منتشر شد. بازنشر: خبرآنلاین
سیدصادق حسینی، انتشار: خبرآنلاین | بازنشر: عصرایران | در چهل سالگی انقلاب، مبارزه با فساد برجسته تر از قبل و با الویت بیشتری دنبال شد. رییس وقت قوه قضاییه از رهبری استجازه قضایی گرفت، دادگاه مبارزه با مفاسد اقتصادی به صورت ویژه تاسیس و دادگاه به صورت پیاپی برگزار شدند و سلاطین سکه و قیر اعدام شدند.
این که چرا سران قوا تصمیم گرفتند به موازات راه حل سریع قضایی، فرایند اصلاح و بهینه سازی فرایندها و حذف گلوگاه های فساد را اجرایی نکنند موضوع این یادداشت نیست، در اینجا به الزامات فعالیت رسانه های مبارزه با فساد اشاره می شود. چندی پیش دکتر علی صابری استادیار حقوق جزا و جرمشناسی دانشگاه امامصادق(ع) در برنامه تلویزیونی زاویه درباره مبازره با فساد گفته بود: «برنامه مبارزه با فساد، چهار ویژگی مهم را باید داشته باشد؛ اول اینکه باید از عزم سیاسی صادقانه شروع شود، چون فساد جرم قدرت است، قدرت باید عزم جدی برای مبارزه با آن داشته باشد. صادقانه بودن این عزم با بیطرفی روشن میشود. هیچ انتصابی به هیچ حزب سیاسی و هیچ دعوا و زد و خورد و مناقشه سیاسی نباید داشته باشد. مجری مبارزه با فساد لااقل در نظر مردم باید بیطرف باشد. هیچ انتصابی به هیچ حزب سیاسی نداشته باشد. من هیچ وقت نمیتوانم یک رقیب انتخاباتی را مجری مبارزه با فساد بدانم. دوم اینکه هر پروژه مبارزه با فساد باید نظریه داشته باشد و نیاز به دانش دارد. مهمتر از همه، نظریه حکمرانی داشته باشد. سوم اینکه پروژه مبارزه با فساد باید راهبرد داشته باشد. مهمترین راهبرد، راهبرد پیشگیرانه است. به نظر میرسد دو اهرم شفافیت و افشاگری (نظارت مدنی و اجتماعی) برای راهبرد پیشگیری لازم است. البته من معتقدم به شفافیت خیلی نمیشود امیدوار بود و باید به نظارت اجتماعی، ولو اینکه نام آن افشاگری گذاشته شود، امیدوار باشیم. همچنین راهبرد پسینی باید وجود داشته باشد؛ در مرحله محاکمه و دادرسی و مواجهه قانونی با فساد. باید یک برنامه جدی و دقیق وجود داشته باشد. برنامه دادرسی باید اعتمادساز باشد و تکلیف خود را با قانونی بودن فساد حل کند. دادرسی نیز باید عادلانه باشد؛ در غیر این صورت اعتمادساز نخواهد بود. چهارم اینکه نیروی انسانی مناسب برای مبارزه با فساد لازم است. اقلا در محاکم و در دادرسی نیروی انسانی مناسبی باید در خط مقدم مبارزه با فساد بایستد.» در حوزه رسانه نیز، به نظر می رسد این ۴ شرط یعنی عزم صادقانه، نظریه، راهبرد و برنامه و روزنامه نگار متخصص مبارزه با فساد باید وجود داشته باشد تا جریان رسانه ای صحیح عدالت خواه و فسادستیز به وجود آید. علاوه بر این ۴ شرط، فعالان رسانه ای و رسانه های مدعی مبارزه با فساد و عدالت خواهی، می بایست شرایطی را بیش از دیگران داشته باشند که از جمله مهمترین آن ها، پاک دستی، نداشتن نگاه سیاسی و جناحی و رعایت اخلاق و انصاف است. این که رسانه ها و فعالین رسانه ای به موضوع فساد یک مقام، آقازاده یا داماد با آب و تاب بپردازند البته اقدام خوبی است اما وقتی همین موضوع با نگاه سیاسی یا… پیوند می خورد، نه تنها هدف عدالتخواهی را محقق نمی کند بلکه اعتماد عمومی که مهمترین سرمایه نظام است را تخریب می کند.
یا وقتی یک رسانه و خبرنگار عدالتخواه، گزارشی از یک گروه تولیدی، صنعتی و تجاری پخش می کند و به حاشیه ها و فساد رقیبش نمی پردازد، تداعی کننده وجود ارتباطات ویژه میان رسانه و روزنامه نگار عدالتخواه با رقیب تجاری یا همان کمپین رسانه ای است که بی طرفی و عدالتخواهی را زیر سوال می برد. طبیعتا هر رسانه ای می تواند کمپین های رسانه ای و تبلیغاتی را له یا علیه دیگران و رقبای تجاری اجرا کند، اما رسانه و روزنامه نگار مدعی عدالت طلبی باید الزامات عدالت خواهی را رعایت کند و به خطوط قرمز بیش از سایرین توجه کند. رهبر معظم انقلاب نیز درباره الزامات مبارزه با فساد تاکید دارند: اگر به نام عدالتخواهی و به نام انقلابیگری، اخلاق را زیر پا بگذاریم، ضرر کردهایم؛ از خط امام منحرف شدهایم. کوتاه آن که عدالتخواهی رسانه ای نباید به سوداگری و بی اخلاقی آلوده شود.
سیدصادق حسینی: روزنامه عصراقتصاد | بازنشر: اقتصاد۲۴ | امیر ناظمی رییس سازمان فناوری اطلاعات ایران میگوید: به تصمیم سازان و سیاست گذران کلان میگویم توسعه ۳ فاکتور اساسی نیاز دارد، که ممکن است برخی از آنها را کم داشته باشیم، اما میتوان از دیگر فاکتورها برای جبرانش استفاده کرد: سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی، ارتباطات جهانی (سرمایهی شبکه ای). امروز ما در هر ۳ ضعف داریم. امروز ما در جامعه نه سرمایه اجتماعی قویای داریم، نه خزانه پول داری داریم و نه ارتباطات جهانی خوبی! امروز سرمایه اجتماعی ما پایین است، اگر سرمایه اجتماعی داشته باشیم میتوانیم کمبود ۲ عامل دیگر را جبران کنیم.
سعید نمکی وزیر بهداشت که دوران وزارت کوتاهش با کرونا همراه شد، در نشست اضطراری ستاد مبارزه با کرونا کلانشهر تهران لب به شکایت گشود و گفت: اینکه ما در بحران کرونا دچار خسران شدیم، جهل ما نبود بلکه ضعف ما و زانو زدن ما در مقابل اقتصادی بود که بیش از این پتانسیل و کشش نداشت. در تحریم هستیم و مردمی داریم که امورات آنها با یک زیرپله میگذرد. خزانه ما از فشارهای تحریمهای ظالمانه آمریکا خالی و تهی شده است.
تحریم و بدهی بانکی صنعتگران از مرداد ۱۳۸۵ تا خرداد ۱۳۹۴ بعداز ۷ دور تحریم همه جانبه سازمان ملل علاوه بر تحریم های آمریکا و البته سخت ترین آنها که با قطعنامه ۱۹۲۹ خرداد ۱۳۸۹ سازمان ملل آغاز شد، عملا فرایند جذب سرمایه گذاری خارجی به محاق رفت و صنعت گران مجبور شدند برای برنامه های جاری و توسعه ای به سمت بانک های ایرانی و استفاده از تسهیلات ارزی بروند که با رشد نرخ ارز با مخاطرات فراوانی روبرو و بدهکارتر از همیشه شدند. برای نمونه اگر تولیدکننده ای در سال ۹۰ از شبکه بانکی کشور ۱۰۰ میلیون دلار معادل ۱۱۰ میلیارد تومان با دلار ۱۱۰۰ تومان آن روز تسهیلات گرفته باشد که با بعداز فرصت تنفس ۵ ساله بازپرداخت کند، درحالی که به دلیل تحریم امکان تسویه ارزی از بین رفته و می بایست با نرخ ریالی تسویه کند، اصل مبلغ وام اش ۳ برابر شده است و می بایست ۳۳۰ میلیارد تومان بپردازد و اگر امروز بخواهد تسویه کند مجبور است با دلار ۲۰ هزار تومانی، ۲هزار میلیارد تومان به بانک بپردازد: ۲۰ برابر تسهیلات دریافتی! یعنی تحریم و بی ثباتی اقتصادی به راحتی یک صنعت گر بدهکار را به بدهکار کلان بانکی تبدیل می کند.
شاهد مثال این موضوع را می توان در دادگاه اخیر عباس ایروانی رییس گروه عظام دید که بر اساس کیفرخواست بدهی بانکی اش ۳ برابر اصل تسهیلات شده. نماینده دادستان با انتساب اتهام « اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور از طریق اخلال در نظام پولی و بانکی» گفت: آقای ایروانی تحت عنوان گروه عظام، مبلغ ۵ هزارو ۹۶۷ میلیارد و ۲۵۷ میلیون و ۴۶۵ هزارو ۶۱۴ تومان تسهیلات دریافت نموده که با احتساب معوقات بانکی تا پایان آبان ماه سال ۹۸، به مبلغ ۱۵ هزار و ۷۵۳ میلیارد و ۲۶۶ میلیون و ۶۱۵ هزار و ۴۲۸ تومان رسیده است. اتهامی که ایروانی آن را رد کرد و گفت: چرا جایی بیان نمی¬شود که وثائق بانکی گروه عظام به راحتی کلیه بدهی¬های این گروه را پوشش می دهد؟ کل بدهی عظام حدود ۳۰۰ میلیون دلار است که با رعایت تشریفات قانونی و ارائه وثائق لازمه سالها پیش جهت انتقال تکنولوژی و ساخت داخل به خطوط تولید کشور تزریق شده و درحال بازپرداخت و آماده تسویه با نرخ های قانونی و مصوب هستیم. متأسفانه تابحال ابلاغیه های رییس جمهور، دادستان کل کشور و مصوبات هیئت وزیران و بخشنامه های دولت در ستاد تسهیل و رفع موانع و تسهیل تولید و ستاد اقتصاد مقاومتی و همین طور کمیسیون اصل نود مجلس در این خصوص اجرائی نشده است. دولت قرار است نرخ ارز را در مصوبهای اعلام کند هر وقت اعلام کند، بلافاصله بدهی ام را میپردازم، من به دنبال توافق هستم.
ایروانی در دادگاه حرفی را زده که مشکل بسیاری از فعالین اقتصادی است. بر اساس مصوبات ستاد تسهیل و رفع موانع تولید که نهادی است با مشارکت تمام قوا که دادستان کل کشور نیز در بخشنامه ۲۲ آبان ۱۳۹۷ خود، دادستان ها را به همکاری در اجرای مصوبات آن ملزم کرده، بانک ها موظف هستند بدهی ارزی تولیدکنندگان و صنعتگرانی که مصوبه ستاد را دارند با نرخ ارز روز دریافت وام تسویه کنند، اما بانک ها به راحتی از اجرای این مصوبه خود داری می کنند.
میثم زالی دبیر کارگروه تسهیل و رفع موانع تولید کشور در این باره به خبرگزاری تسنیم گفت: « ۵۸ درصد از مصوبههای ستاد مربوط به مشکلات بانکی تولیدکنندگان است. بعد از بدهیهای بانکی، مشکلات مالیاتی و تعهدات به سازمان تامین اجتماعی عمدهترین مشکلات تولیدکنندهها هستند که در کارگروههای رفع موانع تولید مطرح میشوند. متاسفانه واحدهای تولیدی ما وقتی بدهکار میشوند، از سوی دستگاهها و نهادهای مختلف تحت فشار قرار میگیرند. یعنی سازمان امور مالیاتی جلوی تولیدکننده را میگیرد، بانک او را از همه خدمات بانکی محروم میکند و سازمان تامین اجتماعی با انسداد داراییها، توقیف اموال و بازداشت تولیدکننده همه نوع آسیبی به تولیدکننده میزند.»
سیدعبوالوهاب سهل آباد رئیس خانه صنعت، معدن و تجارت ایران نیز ۱۱ آذر ۱۳۹۸ با ارسال نامهای به اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور خواستار تعیین تکلیف بدهی معوق واحدهای تولیدی و اجرای مصوبات ستاد تسهیل رفع موانع تولید شده است. یونس ژائله رئیس اتاق بازرگانی تبریز و مالک شیرین عسل در این باره به خبر آنلاین گفت: بانک سودی که تولیدکننده باید برگرداند را روی وام اصلی می کشد و در یک قرار داد جدید، دوباره یک بهره مرکب را از تولید کننده می گیرد.
در یک نگاه کلی با روند افزایشی نرخ ارز و تورم پرشتاب، صنعتگران ایرانی که با مشکلات متعددی روبرو هستند بدهکار تر می شوند و بانک ها نیز بر سود موهوم و سود مرکب خود می افزایند بدون این که این چرخه پایان یابد. در این چرخه تولید است که ضرر می کند و از بین می رود.
دردسرهای دور زدن تحریم فراگیری تحریم ها، موجب شد فروشندگان کالا، مواد اولیه و ماشین آلات نتوانند به صورت مستقیم صورتحساب و بارنامه برای مشتری و بنادر ایرانی صادر کنند و خریداران ایرانی نیز نتوانند مستقیم و با استفاده از شبکه بانکی عملیات پرداخت را انجام دهند. از سوی دیگر هوشمندانه شدن نظام تحریم ۱۰ ساله علیه ایران، علاوه بر تحمیل هزینه های متعدد دور زدن تحریم، صنعتگران ایرانی را با مشکل تامین مدارک رسمی هم روبرو کرد. صنعتگر ایرانی برای تامین کالای A، باید صورتحساب، گواهی بازرسی کالا و گواهی مبدا را با نام کالای B بگیرد تا بتواند به بنادر ثالث و نهایتا ایران حمل کند، در حالی که از بانک برای تامین کالای A وام گرفته و این آغاز مشکل است، مشکلی که پای مسئولین و فعالین اقتصادی را به دادگاه ها می کشاند و با اتهامات متخلفی روبرو می کند و انگیزه ها را کاهش می دهد.
مهدی میراشرفی رییس کل گمرک با درک این شرایط و سختی ها است که تاکید کرده: تحریم زنجیره تجارت را با مشکل مواجه کرده است.
وضعیت بسیار روشن و تلخ است؛ وقتی تولیدکننده ی ایرانی با این حجم از دیوان سالاری و مشکلات روبرو است ترجیح می دهد تولید خود را کاهش دهد تا کمتر درگیر نهادهای رسمی شود و چالش هایش کمتر. رهبر انقلاب با درک واقع بینانه اثرات تحریم بر تولید و جامعه است که تولیدکننده و صنعتگران این زمان را جهادگر خوانده اند.
تحریم بیش و پیش از آن که به اقتصاد کشور ضربه بزند، به سرمایه اجتماعی و امید مردم حمله کرده است. عاملی که در دوران محدودیت درآمد و ارتباطات جهانی می تواند جامعه را به پیش ببرد، صنعتگر و تولیدکننده و کارآفرین ایرانی را برای رسیدن به جهش تولید هدایت کند، وجود تعهد اجتماعی و حرفه ای دوطرفه میان نظام حکمرانی و کارآفرینان است، تعهدی که این روزها زیر فشار ویروس تحریم و ویروس کرونا بیش از همیشه به آن نیاز داریم؛ تعهدی که پیشران تولید و توسعه است.
سیدصادق حسینی| انتشار: خبرآنلاین | بازنشر: ایسنا، انصاف نیوز| نیمه تیر، مجلس جدید اصولگرا که یک ماه از آغاز به کار رسمی اش می گذرد در آستانه ی برجام که ۲۳ تیر ۵ سال از تولدش می گذرد، میزبان محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه بود تا گزارشی از فعالیت های این وزارخانه را بشنود. جلسه ای که با تنش و اعتراض نمایندگان به اظهارات ظریف و دعوت های مکرر محمدباقر قالیباف رییس مجلس به رعایت نظم و آیین نامه همراه بود و با لبخند ظریف پایان یافت.
در این جلسه مجتبی ذوالنوری نماینده ملایری الاصل قم و رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم در خطاب پایانی با انتقاد از عملکرد وزارت خارجه در اجرای برجام گفت: «یک جا هرچه بود در طبق اخلاص قراردادید و تحویل دادید بدون این که تضمین بگیرید.»
صرف نظر از این که برجام چه می توانست باشد، این توافق بین المللی مورد تایید ۵ قدرت برتر جهان یعنی چین، روسیه، آلمان، فرانسه، انگلیس و ایالات متحده و اتحادیه اروپا بود و توسط قطع نامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد بالاترین نهاد بین المللی به عنوان یک قانون بین المللی تایید، تضمین و اجرا شد. همچنین اتهام مغرضانه و سیاسی ابعاد نظامی برنامه هستهای ایران مشهور به PMD بعداز ۱۲ سال با اجماع آرای کشورهای عضو شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و قطعنامه کشورهای۱+۵ بسته شد که از جمله دستاوردهای مهم برجام بود.
براساس قطع نامه ۲۲۳۱ سازمان ملل که ۲۹ تیر ۱۳۹۴ در ۳۰ ماده و ۲ پیوست تنظیم و اجرایی شد، بعد از تایید اقدامات ایران توسط یوکیو آمانو دبیرکل سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی، سازمان ملل تمام قطعنامههای هستهای ایران شامل ۱۶۹۶ (۲۰۰۶/مرداد ۱۳۸۵)، ۱۷۳۷ (۲۰۰۶/دی ۱۳۸۵)، ۱۷۴۷ (۲۰۰۷/ فروردین ۱۳۸۶)، ۱۸۰۳ (۲۰۰۸/ اسفند ۱۳۸۶)، ۱۸۳۵ (۲۰۰۸/مهر ۱۳۸۷)، ۱۹۲۹ (۲۰۱۰/ خرداد ۱۳۸۹) و ۲۲۲۴ (۲۰۱۵/خرداد ۱۳۹۴) را همزمان لغو کرد که البته در میانشان قطع نامه ۱۹۲۹ سنگین ترین و گسترده ترین تحریم بود که اثرات زیانبار فراوانی بر دولت احمدی نژاد و مردم گذاشت.
بر اساس ماده ۱۹ و پیوست شماره ۵ برجام، «اتحادیه اروپایی و دولت های عضو اتحادیه اروپایی متعهد می شوند وفق پیوست شماره ۵ (برنامه اجرا)، کلیه مفاد آئین نامه اجرایی شماره ۲۶۷/۲۰۱۲ شورای اتحادیه اروپایی را، با اصلاحات بعدی، که کلیه تحریم ها یا اقدامات محدودکننده مذکور در بخش های ۱.۱ تا ۱.۱۰ زیر را اجرایی می کنند، و کلیه مفاد تصمیم ۲۰۱۰/۴۱۳/CFSP شورای اتحادیه اروپایی را، با اصلاحات بعدی لغو نمایند و قوانین اجرایی ملی را نیز لغو یا حسب نیاز اصلاح نمایند.» بر این اساس اتحادیه اروپا از ۹ مرداد ۱۳۹۴ اقداماتش را آغاز کرد. مجید تخت روانچی عضو ارشد هیات مذاکره کننده ایران و معاون وقت اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه آذر ۱۳۹۵ در شبکه العالم گفت: ضمانت اجرایی برجام، درحقیقت قطعنامه فصل هفتم شورای امنیت است که لازم الاجرا است.
به عبارت ساده تر، ایران بالاترین تضمین ممکن در حقوق بین الملل یعنی پشتیبانی شورای امنیت سازمان ملل متحد را در اجرای برجام گرفته بود. خوب است اصولگرایان منتقد بگویند ایران چه تضمینی از آمریکا، چین و روسیه و اتحادیه اروپا مبنی بر اجرای تعهدات برجامی شان می توانسته بگیرد که نگرفته است.
همچنین برخی می گویند ایران باید گام های متناظر در برابر آمریکاهایی در اجرای برجام بر می داشت، مهر ۱۳۹۸ در جلسه ای با حضور محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه و فعالان رسانه ای شرکت کردم. او درباره ی گام های متناظر گفت: « به من گفته شد اول باید آقای اوباما امضا کند که تحریم ها را برداشته تا شما اقدامات تان را انجام دهد. دستور من این بود که باید امضا بگیرید، که امضا {ی اوباما را} گرفتم. ما هیچ اقدامی نکردیم قبل از این که طرف مقابل گامش را برداشته و تعهدش را انجام داده باشد. »
ساعت ۵ عصر سه شنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴ رییس جمهور روحانی و باراک اوباما رییس جمهور آمریکا به صورت همزمان رسما آغاز برجام را اعلام کردند.
روحانی آن روز در حالی که ۲سال از ریاست جمهوری اش گذشته بود، شاداب و پر امید گفت: این توافق آغاز یک امتحان است و می تواند خشت های دیوار بی اعتمادی را بردارد. ایران پای این پیمان خواهد ایستاد به شرطی که طرف مقابل به آن پایبند باشد. روحانی در حالی معتقد بود « امروز روز آغاز است. آغازی برای حرکت نو، آغاز برای نشاطی نو،آغاز برای امیدی نو، آغاز برای آینده بهتر برای جوانانمان، برای حرکتی سریعتر برای رشد و توسعه کشور عزیزمان ایران» اما از بی اعتمادی به طرف های مقابل هم گفت: «ممکن است از ما بپرسند که آیا این توافق بر مبنای اعتماد به ۱+۵ بنا شده است که اگر این چنین بود که ۲۳ ماه مذاکره و این دور اخیر ۱۸ شبانهروز مذاکره لاینقطع نیاز نبود. برای ما در بحث اعتماد اجرای این توافق آغاز یک امتحان است،اگر این توافق به دقت و به خوبی اجرا شد، قدم به قدم اجرای این توافق میتواند، آرام، آرام خشتهای دیوار بیاعتمادی را بردارد. روشن است که ما امروز بر مبنای دقت کامل و نظارت بر توافق کارمان را پیش میبریم بدون اینکه از پیش بخواهیم نسبت به کشورهایی که سابقه بسیار بدی برخی از آنها نسبت به ایران داشتند و برخی هم سابقه خوبی نداشتند، اعتماد کنیم. امروز اجرای توافق دو طرفه است، اگر آنها به این توافق پایبند باشند، ما البته به توافق پایبندیم. ملت ایران همواره در تاریخ اگر عهد و پیمانی بسته پای پیمان خود ایستاده است. ما پای این پیمان خواهیم ایستاد به شرط آنکه طرف مقابل ما پای این پیمان ایستاده باشد.»
دونالد ترامپ اول بهمن ۱۳۹۵ به عنوان رییس جمهور آمریکا سوگند خورد، ۱۶ ماه بعد، همان طور که گفته بود از برجام خارج شد و تحریم های جدیدی را علیه ایران اعمال کرد. در این سو ایران با تامل یک سال بعدش ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، نخستین اقدام متقابل را انجام داد و در نهایت تا امروز به دستور رییس جمهور ۵ گام متقابل در کاهش تعهدات برجامی برداشته است. حالا در آستانه ۵ سالگی برجام، ایران ۳ماه و نیم تا ۲۷ مهر و رفع تحریم محدودیت های تسلیحاتی و ۳ سال تا رفع محدودیت های اشاعه ای فاصله دارد. ایران آن طور که می خواست نتوانست از منافع برجام بهره مند شود، حالا ۳ ماه و نیم سخت و پرفشار پیش رو دارد تا شاید بتواند از میوه ی برجام در زمینه رفع تحریم تسلیحاتی بهره مند شود.