سال ۱۳۸۸ در این ایام ایران عزیز ما چه شوق و شور و نشاطی داشت و امروز چه تاسف انگیز است که جامعه را به خم نفرت و خشم و خشونت هدایت می کنند. امید آن که حق ملاک عمل باشد نه این و آن.
یادش به خیر
سیدصادق حسینی|روزنامه نگار|مشاور رسانه و ارتباطات|
سال ۱۳۸۸ در این ایام ایران عزیز ما چه شوق و شور و نشاطی داشت و امروز چه تاسف انگیز است که جامعه را به خم نفرت و خشم و خشونت هدایت می کنند. امید آن که حق ملاک عمل باشد نه این و آن.
یادش به خیر
بالاخره این قطعنامه که دور چهارم تحریم ها علیه ایران است با ۱۲ رأی تصویب شد. ترکیه و برزیل، اعضای غیر دائم شورای امنیت علیه این قطعنامه رأی دادند و لبنان رأی ممتنع داد. قطعنامه ای که نکته قابل توجهی در آن نیست و صدای دهلش بیش از واقعیات های آن است. به عبارت دیگر ایران از زمان جنگ تحریم تسلیحاتی بوده است، از زمان دولت کلینتون تحریم مالی بوده است، از زمان بوش دیوانه تحریم بانکی و کشتیرانی بوده است. با نگاهی دقیق تر به بخش های تحریم در می یابیم اتفاق جدیدی در این خصوص نیفتاده است.
تصوب قطعنامه و چند نکته
صفر. همه ۵ تحریم شورای امنیت در خصوص برنامه هسته ای در دوران زمام داری آقای رییس جمهور جهان اتفاق افتاده است. ۲ تحریم در زمان مسئولیت علی لاریجانی (کاشف رابطه آب نبات و مروارید غلتان با انرژی هسته ای) و ۳ دیگر در زمان مدیریت سعید جلیلی در مقام مذاکره کننده ارشد هسته ای و دبیر شورای عالی امنیت ملی
اول. در حالی که کمتر از یک ماه پیش، آمریکا و اباما شخصا با رئسای جمهور برزیل و ترکیه درباره موافقت نامه تهران و حتی موارد آن گفت و گو کرده بود و این کشورها با گنجاندن نظرات صریح آمریکا به تهران آمدند، تصویب این قطعنامه نشان داد که همچنان که در ایران احمدی نژاد حرف ها، راهبردها و سیاست های خود را فراموش می کند، اباما هم حرف های و سیاست های خود را فراموش می کند. یعنی هر دو رییس جمهور در عیان چیزی می گویند و در خفا کار دیگری می کنند.
دوم. تصویب ثطعنامه نشان داد که اباما توانسته است برای اولین بار تمام قدرت های برتر(چین و روسیه) را حول موضوع ایران متحد و هم نظر کند که در بلند مدت این خطری بسیار جدی برای ایران است.
سوم. تصویب قطعنامه در شرایطی که کشورهای درحال توسعه مهمی همچون برزیل و ترکیه با چراغ سبز آمریکا توافق نامه در ایران امضا کردند، باعث از دست رفتن بیشتر مشروعیت سیاسی آمریکا در جهان خواهد شد. به عبارت دیگر آمریکا تبدیل به نماد و پایه گذار و مروج بی اخلاقی سیاسی شده است و این اشتباهی است راهبردی .
چهارم. این قطعنامه نشان داد که اباما به شدت تحت تاثیر گروه های قدرتمند سیاسی داخلی است والا چه دلیلی داشت که برای تصویب توافق نامه تهران، چندین بار شخصا با رجب طیب اردوغان و داسیلوا مذاکره تلفنی کند. این رفتار نشان داد که ظاهرا اباما از بزرگترها اجازه نگرفته و رخصت نطلبیده اقدام به رایزنی با مقامات برزیل و ترکیه کرده است. شاید در خصوص تصمیم گیری و تصمیم سازی بوش بهتر از اوباما عمل می کرد، هرچند تمامی تصمیماتش در خصوص ایران، عراق و لبنان اشتباه محض بود اما حداقل ادعای تغییر و رویکرد جدید نداشت و همان راه قدیم را با شدت و هیجان و مشروعیت ناشی از حادثه ۱۱ سپتامبر و تبلیغات دنبال می کرد. اما اوباما که با داعیه تغییر و رویکرد تازه وارد بازی قدرت در آمریکا شده است، به نظر می رسد که تحت فشارهای داخلی تاثیرات زیادی می پذیرد.
پنجم. یکی از بخش های کمدی این قطعنامه واکنش اباما است که گفته است، این واکنش ها به مردم آسیب نمی رساند و آنها را تحت فشار قرار نمی دهد. این حرف مانند سخنان احمدی نژاد است که می گفت: یک دختر ۱۳ ساله ارانیوم غنی می کند و دانشمند هسته ای است! این دیگر چه واکنشی است، در سایه تحریم های صنعت هواپیمایی سالانه چندصد نفر در ایران از بین می روند و در سایه تحریم های بانکی، هزینه ۲۰درصدی تحمیل شده است. آن وقت چه طور می شود با ژستی دلسوزانه گفت: اوه! مردم ایران! ما دوست دار شما هستیم! این تحریم ها به شما آسیب نمی رساند!
ششم. تحریم نشان داد که روس ها هم در همراهی و هم در ناهمراهی، همواره از ایران برای گرفتن امتیاز استفاده کرده اند. به رغم تهدیدهای و انتقادهای احمدی نژاد از مقامات کرملین، روسیه نشان داد که می تواند از هر دو وضعیت به نفع خود استفاده کند و این مقامات دولتی ایران هستند که نمی توانند از ظرفیت های ژئوپلوتیکی ایران به نفع مردم بهره برداری کنند. احمدی نژاد هم که سرمست از توافق نامه تهران و پیام های محرمانه از واشنگتن بود تصور می کرد می تواند به یک تیر، چندصد نشان بزند: هم رابطه با آمریکا را به نام خود ثبت کند و هم بریده شدن دست روسیه از دامان ملت را. که در هر دو مورد به زمین سرد خورد.
واکنش احمدی نژاد به قطعنامه جدید: باید به سطل زباله انداخته شود / ان عقوبات الامم المتحده الجدیده ضد ایران یجب ان ترمى فی سله المهملات
این قطعنامهها برای ملت ایران پشیزی نمیارزد، به یکی از آنها پیغام دادم که این قطعنامههایی که شما صادر میکنید مثل دستمال مصرف شدهای است که باید در زبالهدان انداخته شود.
قطعنامه جدید ایران را موظف می کند که ساخت تمام مراکز غنی سازی اورانیوم یا تاسیسات اتمی آب سنگین ( مراکز پلوتونیوم) را متوقف کند و از ساخت تاسیسات مشابه خودداری کند.
مجازات های مندرج در این سند عبارتند از:
این قطعنامه همچنین خطوط کشتیرانی ایران را هدف قرار می دهد:
قطعنامه شورای امنیت درباره پرونده اتمی ایران
اولین قطعنامه، ۱۶۹۶ در تاریخ ۳۱ جولاى ۲۰۰۶ ، ۹ مرداد ۱۳۸۵
دومین قطعنامه، ۱۷۳۷ در تاریخ ۲۳ دسامبر ۲۰۰۶، ۳ دی ۱۳۸۵
سومین قطعنامه، ۱۷۴۷ در تاریخ شنبه ۲۴ مارس ۲۰۰۷ – ۴ فروردین ۱۳۸۶
چهارمین قطعنامه، ۱۸۰۳ در تاریخ دوشنبه ۰۳ مارس ۲۰۰۸ – ۱۳ اسفند ۱۳۸۶
پنجمین قطعنامه ۱۸۳۵ در تاریخ شنبه ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۸ – ۶ مهر ۱۳۸۷
ششمین قطعنامه ۱۹۲۹ در تاریخ چهارشنبه ۹ ژوئن ۲۰۱۰ ۱۹ خرداد ۱۳۸۹
محمدعلی انصاری دبیر ستاد مرکزی برگزاری مراسم سالگرد امام در گزارش مفصلی بخش های پشت پرده بی حرمتی به بیت امام در روز ۱۴ خرداد را منتشر کرده که نظر علی مطهری در نقش اولی احمدی نژاد در طرح اخلال در سخنرانی سید حسن خمینی را نمایان تر می سازد.
بخش های مهم آن در پی آمده است:… یرگشتم کنار تریبون به آقای رئیس جمهور دو سه نوبت عرض کردم وقت شما تمام است که ایشان با اخلاق خاص خود جلوی انظار عمومی و رسانه ها تندی نمودند. و اظهار داشتند برو شما چکاره اید و به سخنان خود ادامه دادند حجم یادداشت باقی مانده سخنرانی ایشان حاکی از آن بود که تا حدود ۳۰/۱۲ ادامه می دهند.
اینجانب از جهت اطلاع وضعیت پیش آمده به جنابعالی به اطاق مجاور آمدم دریافتم که مقام معظم رهبری و روسای قوا و چند تن از شخصیت های روحانی و سیاسی کشور حضور دارند پس از عرض ادب و ارادت خدمت مقام معظم رهبری، به آقای وحید عرض کردم برخلاف انتظار و برنامه های اعلام شده بناست که اقای رئیس جمهور تا زمان نماز به سخنان خود ادامه دهند، اظهار داشتند که با تذکر من قضیه حل نمی شود، به ناچار خدمت مقام معظم رهبری و در حضور میهمانان عرض کردم که ظاهرا بنابر اینست که نگذارند آقای حاج سید حسن آقا سخنرانی کنند که ایشان با قاطعیت فرمودند: “برای چه؟ ” حتما باید ایشان سخنرانی کنند”. تا آنجا که من می دانم پس از این مطلب نیز جنابعالی درخواست نمودید که با توجه به ضیق وقت سخنرانی نکنید که معظم له بر سخنرانی شما تاکید و به جناب آقای وحید نیز در این رابطه سفارشی داشته اند.
خلاصه بعد از این ماجراها جناب آقای رئیس جمهور تا حدود ساعت ۱۵/۱۲ به سخنرانی ادامه داده و با کمال تأسف در پایان سخنرانی خویش این مطلب را (که اعلان آن شأن و وظیفه مجری برنامه است ) اعلام می نمایند که: اینک توجه شما را به سخنان رهبری جلب می کنم! جای تعجب اینکه پس از سخنرانی نیز اینجانب را مورد خطاب و عتاب قرار داده که شما چکاره اید و به چه حقی به من یادداشت می دهید من رئیس جمهور این ملت هستم. جناب آقای نجار نیز با تکیه بر اینکه ایشان ۲۵ میلیون رای دارند کسی حق محدود کردن سخنرانی وی را ندارد مطالبی را بیان کردند.
غلامعلی رجایی: خرداد عجب ماه عجیبی است. به همه حوادث تلخ وشیرین آن شکسته شدن حرمت حرم امام خمینی هم اضافه شد .
هنوز خیلی از سکته منجر به ارتحال یار دیرین امام مرحوم آیت الله توسلی که با دور اندیشی خاصی در اعتراض به مهجور ماندن خط امام که گویی این روزها را می دید وخروش بر می آورد نگذشته است که حرمت امام باز شکسته شد.
کاش توسلی های دیگری هم پس از این رویداد تلخ سکته می کردند..تا شایدعاملان وآمران این حوادث تلخ بخود آیند.
دیروزدیدن آن همه جسارت سازماندهی شده لباس شخصیهای جوان به نوه امام که تجمع یکجا وشعارهای هماهنگشان در جلوی جایگاه آن هم در حضور رهبری بیانگر همه چیز بود دل همه را به درد آورد.
من اما، بر خلاف بعضی که با دیدن این واقعه یا گریستند و یا از شدت خجلت سر به زیر افکندند ازدیدن این حادثه بدون کمترین احساس تاثری با خود گفتم اگر چه این حریم نباید شکسته می شد اما آنچه در پرده بود از پرده برون افتاد .
امروز یکشنبه است و دو روز از این حادثه تلخ گذشته است. آقای احمدی نژاد بعنوان کسی که سوگند خورده از حریم شهروندان پاسداری کند وخود شاهد این حرمت شکنی بوده است اگر از این پیش آمد تلخ رنجیده است چرا دستور برخورد با آشوبگران وغوغاسالاران وکشف دستهای پنهان طراحان این حادثه را نمی دهد؟
اگر اراده ای مبنی بر برخورد با حریم شکنان باشد رسیدگی به این امر برای وزارت اطلاعاتی که ریگی شرور را از آسمان غیر ایران به ایران می آورد وبر دستانش که بخون آلوده است دستبند می زند کار چندان مشکلی نیست. چرا وزیر محترم اطلاعات در این زمینه ساکت مانده است واز خود عکس العملی نشان نمی دهد؟
خوشبختانه به دلیل حضور دوربینهای صدا وسیما در ضبط مراسم سالگرد ارتحال امام فیلم تصویر آشوبگران کاملا موجود است. آیا فرمانده ناجا در این رابطه برای شناسایی آشوبگران وظیفه ای احساس نمی کند که تا کنون در برابر این حرمت شکنی سکوت اختیار کرده است ؟
شب حادثه در مسجدامام خمینی در شهرک شهیدمحلاتی تهران پس از نماز مغرب وعشا نشریه ای بین نماز گزاران توزیع شد که در آن از خوانندگان خواسته شده بود با حضور در مراسم نماز جمعه در حرم امام به هنگام حضور سید حسن خمینی بطور هماهنگ شعاری را سر دهند واز اوبخواهند به خط امام بر گردد!
ومن از ته دل دعا می کنم کسانی که در روزهای متمادی با آنها کار سازماندهی شده ای شد تا با حضور در این صحنه فضاحت بار به خیال خام طراحان حادثه درس عبرتی به نوه امام بدهند تا این همه از تحریف خط امام سخن نگوید اندکی مانند حضرت حر با خویشتن خلوت کنند ودیده ها وشنیده های خود را از محافل گردانندگان وکارگردانان این آشوبها بیان نمایند وبا معرفی افراد کلیدی وطراحان اصلی این ماجرا وبیان آنچه را که شاهد آن بوده اند دل امام را شاد سازند..
آیا در میان این جوانان حتی یک آزاده نیست؟
من تردیدی ندارم این اتفاق خواهد افتاد و به زودی به عنایت ودعای امام خمینی،دستهای پنهان دراین حادثه آشکار خواهند شد.
علی مطهری یادداشتی در تابناک نوشته است که تبعات زیادی برایش دارد. عین یادداشت در پی می آید: حادثه ممانعت از سخنرانی حجت الاسلام سید حسن خمینی در مجلس سالگرد رحلت امام خمینی (ره) یک حادثه تلخ و مخالف آرمانهای انقلاب اسلامی از جمله آزادی بیان بود و البته یک حادثه از پیش طراحی شده بود که شخص رئیس جمهور در آن نقش اساسی داشت و می توان گفت از سنخ مناظره انتخاباتی ایشان بود که زمینه فتنه را فراهم کرد. نوع سخنان رئیس جمهور محترم که به جای وحدت، تفرقه انگیز بود، اصرار بر طولانی کردن سخنان خود تا وقتی برای سیدحسن باقی نماند و نیز جمله آخر ایشان که “اکنون به سخنان رهبر انقلاب گوش فرا میدهیم” دلیل بر این مدعا است.
اگر قوه قضاییه عوامل فتنه انتخاباتی ۸۸ یعنی آقایان موسوی، کروبی و احمدی نژاد را به طور همزمان محاکمه می کرد و مجازات هریک را به نسبت جرم آنها اعلام می نمود در ۱۴ خرداد ۸۹ این اتفاق نمی افتاد .احمدی نژاد مانند کودک عزیزکرده یک خانواده شده است که هرچه دیگران را اذیت می کند مورد تشویق قرار می گیرد.
من درصدد دفاع از مواضع آقای سید حسن خمینی نیستم و شاید ایشان میبایست انتقاداتی را به رهبران معترض وارد میکرد اما آیا اگر کسی به نحوه مدیریت بحران اخیر انتقاد داشت باید از صحنه انقلاب حذف شود و نباید حق اظهار نظر داشته باشد؟ شاید سید حسن دیروز می خواست انتقاداتی به موسوی و کروبی وارد کند. پس ابتدا حرف او را گوش کنیم، اگر قبول نداشتیم اعتراض کنیم و شعار بدهیم، نه اینکه از چند روز قبل تصمیم بر این باشد که به او اجازه سخن گفتن ندهیم.
آقایانی که اصرار بر شبیه سازی حوادث امروز با حوادث صدر اسلام دارند آیا صحیح می دانند که آنها و دار و دسته شان را به سپاه عمر سعد و ابن زیاد تشبیه کنیم که در روز عاشورا با ایجاد سر و صدا اجازه نمی دادند نوه پیغمبر سخن بگوید؟ در روزی که باید از وحدت سخن رانده می شد، پروژه تفرقه اجرا شد و این به صلاح کشور نبود.
اخلال در سخنرانی سید حسن خمینی و پخش تلویزیون آن، نشان می دهد که ستاد بحران اقتدارگرایان به دنبال آن است در آستانه ۲۲ خرداد و سالگرد انتخابات عظیم سال گذشته، موجی از درگیری و خشونت خیابانی را به راه بیندازد. اقتدارگرایان می دانستند که احتیاج به یک کاتالیزور برای شعله ور کردن احساسات مردم دارند و اخلال در مراسم و حواشی آن بهترین محرک است. آنها آرزوی خردادی خونبار دارند.
پیش بینی امام در مورد اهل بیتش، صحیفه امام، ج۱۷، ص ۹۰: احتمال قوی می دهم که پس از من برای انتقامجویی از من به بعض نزدیکان و دوستانم تهمتها که من آنها را ناروا می دانم بزنند و به آتشی که باید مرا بسوزانند آنان را بسوزانند و احیانا به صورت دفاع از من انتقام مرا از آنها بگیرند.
و اکنون در حیات من گفتگوها و زمزمه هایی به گوش می خورد که احتمال فوق را قوی تر می کند. لهذا من احساس وظیفه شرعیه نمودم برای رفع ظلم و تهمت نظر خود را نزد ملت عزیز اظهار کنم که از قبل من در این خصوص تقصیری نباشد. یکی از آنان که بیش از همه احتمال انتقامجویی از من درباره او می رود احمد خمینی فرزند اینجانب است .
اینجانب در پیشگاه مقدس حق شهادت می دهم که از اول انقلاب تا کنون و از پیش از انقلاب در زمانی که وارد این نحو مسائل سیاسی شده است از او رفتار یا گفتاری که برخلاف مسیر انقلاب اسلامی ایران باشد ندیده ام و در تمام مراحل از انقلاب پشتیبانی نموده و در مرحله پیروزی شکوهمند انقلاب معین و کمک کار من بوده و است و کاری که بر خلاف نظر من است انجام نمی دهد و در امور مربوطه چه در اعلامیه ها یا ارشادها بدون مراجعه به من تصرف و دخالتی نمی کند حتی در الفاظ اعلامیه ها بدون مراجعه دخالت نمی کند. و اگر در امری نظری دارد تذکر می دهد که تذکراتش نیز صادقانه و برخلاف مسیر انقلاب و مصلحت نیست و من اگر تذکراتش را نپذیرفتم تخلف از قول من نمی کند و من نیز اگر حرفش را صحیح دیدم قبول می کنم و امیدوارم حرف صحیح را از همه کس قبول کنم.»
حسن خمینی: قطعاً مردمی که اینجا هستند از عده ای اندک که اینگونه مزاحمت ایجاد می کنند بیزارند. شان مراسم امام این نیست که اینگونه مانع شوند. هنوز ۲۰ سال از رحلت امام نگذشته است که این اتفاقات می افتد.// سید حسن سخنرانی خود را نیمه کاره رها کرد در حالی که در جایگاه همه سرشان را پایین انداخته بودند.
از نکات تامل برانگیر مراسم امسال، حضور پرتعداد مداحان در جایگاه ویژه بود، مداحانی که مدت هاست به فحاشی علیه مخالفان احمدی نژاد می پردازند، چهره هایی مانند سعید حدادیان و محمدرضا طاهری. از سوی دیگر بسیاری دیگر از چهره های اجرایی نیز در مراسم حضور نداشتند.
دانلود فیلم سخنان ناتمام سید حسن خمینی در مراسم سالگرد
قطع سخنان سیدحسن خمینی نشانه چیست؟ شعارهای خاص عده ای نشان می دهد آنچه رخ داد ، نه واکنشی فی البداهه نسبت به سخنان وی ، که برنامه ای از پیش تعیین شده بود که با شعار گویی عده ای و تهییج عده ای دیگر شکل گرفت.البته بدیهی است که مواضع سیدحسن خمینی ، منطبق با خواسته های برخی اشخاص و جریان های سیاسی نیست واین ، امری طبیعی و بی اشکال است ؛ اما این اختلاف دیدگاه های سیاسی ، نمی تواند دلیل موجهی باشد برای اهانت به متولی حرم امام ، در حرم امام و در سالروز ارتحال امام. این ماجرا نشان می دهد برخی افراد ، برای نیل به منویات جناحی خود ، حتی حاضرند حرمت حرم را نیز بشکنند. اگر این رؤسای این افراد با سید حسن خمینی مشکل دارند ، آنقدر امکانات رسانه ای و سیاسی دارند که بتوانند در خارج از حرم امام با وی تسویه حساب کنند. اگر آنها واقعاً دوستدار امام بودند ، حتماً این یک روز را به احترام امام ، وزانت و وقار به خرج می دادند تا آیین این روز ، بدون حاشیه و هیاهو به انجام برسد ،اما به نظر می رسد ، فعلاً سیاست بازی بر همه چیز مقدم است.
ذوق مرگ شدن فارس از بی احترامی عده ای در مراسم سالگرد ارتحال امام: جری برنامه پس از پایان یافتن سخنان سید حسن خمینی، خطاب به حاضرین در مراسم گفت با یک صلوات سکوت کنید، چرا که رهبر معظم انقلاب برای سخنرانی تا لحظاتی دیگر وارد جایگاه خواهند شد که این سخن مجری موجب شد مردم با ذکر یک صلوات، به طور کامل سکوت کرده و آماده ورود رهبر انقلاب شوند. مردم با ورود رهبر انقلاب، پس از دقایقی سر دادن شعار در حمایت از ایشان، به طور کامل سکوت کردند و مشغول گوش فرادادن به خطبههای مقام معظم رهبری در این مراسم کمنظیر شدند.
جنایت و شرارت تازه اسراییل بار دیگر نشان داد که قدرت های جهانی تا چه اندازه به شعارهای خود پایبند هستند. از سوی دیگر ما باید خدا را شکر کنیم که اسراییل چنان حماقت هایی می کنند که تمام مظلوم نمایی های اخیرش را که به واسطه سیاست های غلط تبلیغی دولت احمدی نژاد به دست آورده بود، بعد از جنایت جنگی در غزه، اینک با خشونت برهنه اش در برابر کاروان کشتی های صلح به باد داد.
با این جنایت، ترکیه با ایران در صف اول مبارزه با اسراییل قرار می گیرد و موضع اش را تحکیم می بخشد. از سوی دیگر برخورد کشورهای جهان با این جنایت و هم دردی آنها با ترکیه نشان داد که تا چد حد ترکیه در جهان بر مشروعیت و محبوبیت اش افزوده شده و آن چه نصیب اعراب مرتجع شده است، همانا روسیاهی و بی آبرویی بیشتر
امام خمینی در پیام اش به مناسبت پذیرش قطع نامه ۵۹۸ می فرمایند: ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگى به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم. و این را باید از اصول سیاست خارجى خود بدانیم. ما اعلام مى کنیم که جمهورى اسلامى ایران براى همیشه حامى و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است. و کشور ایران به عنوان یک دژ نظامى و آسیبناپذیر نیاز سربازان اسلام را تامین و آنان را به مبانى عقیدتى و تربیتى اسلام و همچنین به اصول و روشهاى مبارزه علیه نظامهاى کفر و شرک آشنا مى سازد.
این چه دستی است که دو ساعت برنامه پربیننده سیما را در اختیار چنین تندروانی قرار می دهد؟اینها چه کسانی هستند و بدنبال چه هدفی این فرصتهای استثنایی را در اختیار چنین برنامه سازانی قرار داده و می دهند که پیروزی آنها در تخریب و تضعیف چهره مردان جنگ است؟اینان با نفی مردان دیروز وامروز! به دنبال ساختن چه فردایی هستند؟! …
غلامعلی رجایی: کار این روزها هنوز در اینجا و آنجا صحبت بر سرحضور مهندس علی شمخانی در برنامه کاملا یکطرفه دیروز، امروز ،فرداست و حرفهایی که به مجری جوان برنامه زد و ازگفتگویی که – خودش در جلسه ختم شهید علی هاشمی بمن می گفت قرار بوده فقط در باره فتح خرمشهر و…باشد ولی با هدایت دستهای آنطرف دوربین! به مسائل روز کشانده شد!- به شهادت همگان از آن پیروز بیرون آمد و بخشی از حرفهای متفاوت خودش را زد بدون آنکه به متولیان برنامه اجازه دهد به اهدافشان دست پیدا کنند ، همان که خودش با صراحت به مجری می گفت تو امشب می خواستی مرا شکست بدهی ولی شکست خوردی!
من در این نوشته کوتاه نمی خواهم از علی – و برادرانش حمید و محمد که اکنون زودتر از او به ملاقات خدایشان که بنام او و برای او و در راه او می جنگیدند شتافته اند همانها که مرگ ار آنها می گریخت – و حق بزرگی که در جنگ دارد و سینه دریاییش صندوق اسرار جنگ است و بقول خودش آدرس خیلی ها را که تا دیروز دستی از دور بر آتش جنگ داشتند و اکنون از مردان جنگ طلبکار شده اند !را دارد سخنی بگویم و یا ازصداقت و فروتنی و از استقلال رأیی که همواره داشته و دارد و انشاءالله خواهد داشت و از غربت او و امثال او در این روزگار قحطی و کمیابی انصاف ها حرفی زده باشم و یا ازصراحت لهجه و زیرکیهای او در مواجهه با دوربین ، در هر مصاحبه که هر بیننده را به سمت خود می کشاند سخنی بمیان بیاورم یا مانند بعضی از ضربه فنی شدن مجری و متولیان برنامه مورد نظر در این مصاحبه – که حتما درس عبرتی برایشان در دعوت امثال شمخانی – مانند برادرم دکتر حسین اعلایی که ابتدا برای حضور در این برنامه دعوت شد ولی بعد از حضور او عذر خواستند!- شده وخواهد شد !نظری داشته باشم بلکه آنچه مراد من در این مقال و مجال است گذر از مجری و سوالات او و جهتی است که سعی می کرد به مصاحبه خود بدهد تا از دریابان علی شمخانی در رد و تخطئه خاتمی و موسوی در سیاست حرف و سخنی مطابق میل خود بشنود یا ناشیانه از او بر دوگانگی سیاست هاشمی و محسن رضایی در باره نحوه ادامه و پایان جنگ اقراری بگیرد ! بلکه جان سخن من در این است که باید دانسته شود دست چه کسانی پشت این گونه برنامه ها در صدا وسیما ست و آنها از ساخت و پرداخت اینگونه برنامه ها با استفاده از فرصی طلایی که صدا وسیما در اختیارشان قرار داده و می دهد به دنبال رسیدن به چه هدف یا اهدافی هستند؟
همانها که یا برنامه شاخص می سازند و بیهوده و ناشیانه تلاش می کنند خط و سیره امام را به نفع امیال سطحی سیاسی خود تنزل دهند ،که هر چه متولی پاسداری از اندیشه امام یعنی آیت الله حاج سید حسن آقا خمینی و مؤسسه تنظیم و نشر و کارشناسان زبده سیره امام فریاد و خروش اعتراض در مغایرت محتوای این برنامه با سیره واقعی امام سر می دهند به جایی نمی رسد!
همانها که انگار پیروزی شان در چنگ زدن به چهره بزرگان این انقلاب نظیر آیت الله هاشمی و دکتر محسن رضایی و مهندس موسوی است. اما بیهوده سعی می کنند این موضع خود را در ورای ژستهای بیطرفانه و لبخندهای موذیانه پنهان کرده وبکنند.
برای اثبات این ادعا و اینکه دانسته شود در باطن این مجریان و متولیان چه می گذرد ناگزیر از ذکر مصداقی می شوم که سند آن نزد من است!
همین چند روزپیش دوستی روحانی و همشهری به من گفت یکی از دست اندر کاران اصلی این برنامه که دزفولی است در جمع چند نفر از طلبه های جوان شهر ضمن اهانت آشکار به محسن رضایی و تشبیه نامزدهای اخیر ریاست جمهوری به گوساله سامری که نیروهای انقلاب آن را ذبح کردند ! گفته است من وقتی در نماز جمعه شعار مرگ بر هاشمی را شنیدم جگرم خنک شد!
براستی اینان با این سن! و سابقه! به دنبال چیستند؟
این چه دستی است که دو ساعت برنامه پربیننده سیما را در اختیار چنین تندروانی قرار می دهد؟ کسانی که به صراحت در جلسات خصوصیشان که احتمال می دهند خبر آن به بیرون درز پیدا کند از مرگ هاشمی که دوست و دشمن می دانند از ارکان مهم نظام و انقلاب بوده وهست و اگر امام بود هرگز به اینان مجال اینگونه تاختن به ساحت او و امثال او را نمی داد، دم می زنند؟
هاشمی چرا باید بمیرد؟
مرگ هاشمی برای اینان و دیگران چه فایده و منفعتی در بر دارد؟
چه زود نوبت آسیاب تخریب به هاشمی رسید! – آنگونه که شهید بهشتی به هاشمی که وقتی از او پرسید که در برابر این همه تهمت ها ناراحت نمی شوی؟ گفت صبر کن آسیاب به نوبت! نوبت به تو هم می رسد!
اینها چه کسانی هستند و بدنبال چه هدفی این فرصتهای استثنایی را در اختیار چنین برنامه سازانی قرار داده و می دهند که پیروزی آنها در تخریب و تضعیف چهره مردان جنگ است؟
اینان با نفی مردان دیروز وامروز! به دنبال ساختن چه فردایی هستند؟!
اگر دیگران با اینان همدست و همداستان و هماهنگ نیستند و از این تاختن ها و غارت حیثیت بعضی افراد نصیبی نمی برند چرا بر سرشان نهیبی نمی زنند و آنها را از این فرصت ها و تاختن های ناجوانمردانه باز نمی دارند؟
این روزها بی آنکه بخواهم مانند بعضی ها در تحلیل حوادث چند سال اخیر به غلط یا تعمد !پای تاریخ صدر اسلام را به میان بکشم و به دنبال مشابهت سازی های غلط تر از آن ،این و آن را با پیغمبر و علی و طلحه و زبیر و ابن سعد! مقایسه کنم با مشاهده مواضع بعضی ها قویا به این احساس رسیده ام که انقلاب ما دراین دوران سخت پس از ارتحال معمار و بنیانگذار بی بدیل آن حضرت امام، با ظهور و خطر خوارج مواجه شده است .
مسخره آنکه در عصری که افتخار آفرینان و استوانه های انقلاب و یاران امام که ایران تا همیشه مدیون تلاش و مجاهدتهای آنهاست اینگونه مورد تهاجم این بی سابقه ها !واقع شده و می شوند این روزها در کشور بدنبال اثبات این مساله تاریخی هستند که آیا مرحوم ! کورش هخامنشی همان ذوالقرنین قرآن است یا نه!
سخت در شگفتم از مظلومیت این ملت و سرنوشت انقلاب و مردان انقلاب ساز آن و تندروانی که بی توجه به عاقبت و غایت خویش، هنوزاز تاریخ عبرت نمی گیرند!
چه خوش گفت آن که گفت که :”هرکه باد بکارد طوفان درو خواهد کرد!”