رقابت پیچیده؛ ستاد مهندس خود را برای انتخابات سال ۱۳۸۹ آماده می کند نه خردادماه

اول. خیلی دور نبود، همین ۴ سال پیش بود که به اتفاق برخی از دوستان از زمستان ۱۳۸۳ وارد فعالیت های انتخاباتی شدیم. برادر میثم دوستان نه چندان هم فکر اما عملگرا را در کافی نت حاج احمد یوسفی جمع کرد و گفت: سردار معظم خواست تا رسانه ای انتخاباتی داشته باشد و تیم ما را انتخاب کرده است.

از آن جمع که هر کدام از بچه ها گرایش خاصی داشتتد قرار شد سایتی در بیاید نامش: انتخاب ۹ .

محمدزمردیان، مرد سازمان ده و تشکیلاتی تیم، ابتدا سازمان اداری سایت را اجرا کرد و بعد سردبیر سیاسی شد، من سرویس عکس و بین الملل، محمد گلزاری گروه های اطلاح طلب، محمود عبداللهی ورزشی، سعید آجرلو گروه های اصولگرا را جلو می بردیم و میثم هم که اباشهرت و مدیر سایت، فنی هم با حاج احمد یوسفی و نیما افشار نادری بود.

هرچند که فعالیت جمعی ما در آن سایت به جهت اعتقاد به گزینه دیگری، ادامه نیافت  و رقابت بسیار جدی برای برخی از ما در سایت هاتف (طیف اصلاح طلب و هاشمی چی!) و برخی دیگر در انتخاب ۹ (اصولگرا و قالیباف چی!) شکل گرفت اما در نهایت هر دوی ما بازنده انتخابات بودیم. هرچند که وضع قالیبافیون با اندکی صبر بهتر شد و توانستند حمایت های بیشتری کسب کنند.

اما غرض از نوشتن این مطالب این بود که هرچند فعالیت ستادهای انتخاباتی به تمام معنی هرج و مرج گرایانه است اما شور و انگیزش می طلبد که هم فعالین و هم عامه مردم را جذب کند.

اتفاقات بعد از اعلام کاندیداتوری میر حسین موسوی، نشان داد که ستاد ایشان پویایی و شتاب لازم برای برنده شدن در انتخابات را ندارد. سکوت خبری طولانی مدت بین اعلام کاندیداتوری تا نخستین مصاحبه رسانه ای، اتخاذ سیاست سکوت از ترس تخریب، برنیانگیختن حس هیجان و شور انتخابات در میان توده های تاثیر گذار مردم از جمله جوانان، تهدیدهایی جدی است برای پیروزی. حتی ستاد راهبردی را هم برای جذب جوانان حامی خاتمی در پیش نگرفته است، ظاهراً ستاد دامنه رای خود را در میان بالای ۴۰ سال جستجو می کند و انبوده جوانان ۱۸ تا ۳۰ سال را نادیده گرفته است. میثم هم می گفت: ابولفضل گفته است، پدران میرحسین را می شناسند و به فرزندان هم می گویند که به او رای بدهند!

باید در جامعه موج جدیدی ایجاد کرد و گفتمان انتقادی تر و جدی تر نسبت به مدیریت حال کشور داشت. باید اشکالات را صریح تر از پیش اعلام کرد تا مردم از خطرات آگاه شوند.

حاج محمد زمردیان حرف خوبی می زد که در انتخابات ایران نه احزاب خیلی تعیین کننده آرا هستند و نه ستادها، خود شخصیت ها هستند که رای می سازند.

به هر حال همه شواهد نشان می دهد ستاد مهندس خود را برای انتخابات سال ۱۳۸۹ آماده می کند نه خردادماه.

پیوند مرتبط: صفحه اول های سایت هاتف عکس خبرنگاران سایت هاتف فردای ۳ تیر حاشیه های کنفرانس مطبوعاتی میر حسین

دوم. متاسفانه دور تازه بدسلیقگی های حامیان شروع شده است. همان بدسلیقگی هایی که رابطه کروبی و خاتمی را مه آلود کرد، این بار نیز در جریان است و احتمال می رود که رابطه مثبت خاتمی – میرحسین را نیز صرف پاسخگویی به ابهامات اطرافیان کند که چیزی نیست جر خوراک خبری ۲۰:۳۰ و کیهان و فارس. در این میان باید هر ۲ طرف با سعه صدر بیشتر با هم تعامل کنند.

سوم. سال گذشته به همت شارح صدر به نشست جوانان حامی امام موسی صدر دعوت شدیم. نشست خوب و جالبی بود. شاید مهمترین بخشش، پویایی پیام امام موسی صدر در میان نسل سوم انقلاب بود که این چنین پرشور و پیگر، خواهان روشن شدن وضعیت ایشان بودند. ان شاء الله که این نشست ها ادامه داشته باشد.

۱۳۸۸ مبارک

سال پیروزی عقل و تدبیر بر احساس و حماقت، سال پایداری ایمان در برابر جهل و ریا، سال ۱۳۸۸ مبارک

سال و فال وحال و مال و اصل ونسل وتخت و بخت
بادت  اندر  شهریاری  برقرار  و بردوام
سال خرم  فال نیکو  مال وافر  حال خوش
اصل ثابت  نسل باقی  تخت عالی  بخت رام

پویایی گفتمان خط امام// میرحسین با صدور بیانیه‌ای رسماً اعلام کاندیداتوری کرد

اینک نه از روی خودپسندی تا ارزش‌ها و ارجمندی‌های همگنان را نادیده بگیرم، و نه از سر تجاهل تا مشکلات پیش رو را ناچیز و بضاعت اندکم را کافی از توکل به خداوند بدانم، بلکه به امید ادای وظیفه قصد خویش را برای نامزد شدن در دوره دهم از انتخابات ریاست جمهوری اعلام می‌نمایم.

میرحسین موسوی با صدور بیانیه‌ای به صورت رسمی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری اعلام کاندیداتوری کرد.
متن کامل این بیانیه بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
انتخابات ریاست جمهوری که بزرگترین جشنواره جمهوریت در نظام ماست نزدیک می‌شود. در آستانه این رویداد سرنوشت‌ساز جای آن است که هر جان شیفته عدالت و آزادی و استقلال و توسعه که به تحقق این آرمان‌ها در چارچوب جمهوری اسلامی فکر می‌کند به وظائف و تعهدات خود از نو بیندیشد و با هدف استقرار یک جامعه ارزشی مبتنی بر آموزه‌های اسلام ناب محمدی (ص) و متکی بر اندیشه‌های حضرت امام خمینی مسئولیت خویش را بازشناسی کند.

وکیل الدوله یا وکیل المله

مجلس ایران
مجلس ایران

چند وقتی است که مجالس ایران به جای آن که وکیل ملت باشند وکیل دولتند و نمونه آن: تصویت بودجه طرح طرح تحول اقتصادی! در حالی که همه آنها می گفتند این طرح غیر کارشناسی و خطرناک است. بالاخره مشخص نشد که این طرح اگر خوب بود چرا آن همه انتقاد از آن می شود و اگر خوب است پس چرا بودجه آن را تصویب می کنید چند وقت پیش یکی از دوستان می گفت: در این مجلس ها، دولت داماد است و هرچه بخواهد جواب می شنود و جواب می گیرد. می بینید که راست می گفت.

افاضات این مشاوران احمدی نژاد کم کم وارد جاهای جالبی می شود. اخیر آقای آب آور (سقای بی ریا) گفت است: کم کم احمدی نژاد را می پرستند و این دولت هدیه رهبر انقلاب بود! اوایل دولت هم دکتر رحیمی از نوع  فارغ التحصیلان دانشگاه آکسفورد، گفته بود: در سوریه احمدی نژاد را پیامبر می دانند(«در سوریه، یکی از مسلمانان به من گفت: من معتقدم اگر بنا بود بعد از پیامبر، پیامبری بیاید، آن احمدی‌نژاد بود…»). هرگونه برداشت شخصی از این گفته ها ممنوع!

نامه اخیر اسحاق جهانگیری، وزیر کاری و موثر دولت خاتمی که انصافا در ایام وزارت وارد بازی های سیاسی نشد و کار خود را انجام می داد به احمدی نژاد هرچند حاوی نکات جدی بود، اما سئوال اساسی این است که آیا مخاطب نامه ریس جمهور است یا دیگران؟ اگر مخاطب احمدی نژاد باشد که تکلیف روشن است، وقعی به آن نمی گذارد و آن را سیاسی می خواند و اگر مخاطب دیگران است، پر واضح است که دیگران، امارهای دقیق تر و کامل تری از واقعیات دارند، اما یا نمی توانند یا نمی خواهند و یا نمی خواهند ببینند واقعیات را.

سلفی گری (وهابیت) و پاسخ به شبهات

ایام رحلت حضرت محمد مصطفی، رحمت عالمیان و عزت مومنین، شهادت حضرت امام حسن مجتبی و امام رضا تسلیت باد.
سخنرانی از امام موسی صدر: محمد؛ پیامبر بت شکن

۱. متاسفانه چه در زمان حضرت پیامبر و چه تا کنون همیشه در حق ایشان کم لطفی شده است. هنگامی عموم جامعه از فضایل اهل بیت مطلعند، اطلاع کمتری از خصوصیات حضرت ختمی مرتبت دارند و این یکی از دردناکترین موارد جامعه اسلامی و شیعی است. ان شاء الله که این نقیصه برطرف شود و از برنامه های نمایشی و سطحی مثل آن چه در سال گذشته به نام پیامبر اعظم روی داد، دیگر تکرار نشود. شاید از پیشگامان بر طرف کردن این کمبود در عصر حاضر، حضرت علامه طباطبایی بودند. خدایش بیامرزد.

در حالی که پیاده نظام وهابیت در حق شیعیان مظلوم عربستان، گستاخی را به حد اعلا  رسانده و از هیچ خشونتی فرو نمی گذارد، دیدم بهترین کار این است که  نظام فکری این جاهالان را معرفی کنم. تا شاید اگر نمی توان جهاد عملی در این راه داشت، جهاد نظری کرده باشیم.

سلفی گری (وهابیت) و پاسخ به شبهات
تعداد صفحه: ۶۷۲
نشر: مسجد مقدس جمکران (۲۳ اردیبهشت، ۱۳۸۷)
شابک: ۹۷۸-۹۶۴-۸۴۸۴-۴۹-۶
قطع کتاب: وزیری
فهرست اجمالی: تاریخ سلفی گری،  شرح حال ابن تیمیه، دشمنی ابن تیمیه با اهل بیت، دفاع ابن تیمیه از مخالفان اهل بیت، شناخت وهابیان/ صفات الهی از دیدگاه وهابیت، کیفیت صفات، روئیت، تجسیم/ مبانی اعتقادی وهابیت، حیات برزخی، سنت و بدعت، غلو/ فتاوی و آرای وهابیان
بخش هایی از کتاب

ابن فارس می گوید: سلف، س ل ف اصلی است  که دلالت بر تقدم و سبقت دارد، پس سلف کسانی هستند که گذشته اند…. سلفیون کسانی هستند که می گویند: ما ایمان داریم به آنچه که مسلمانان پیشین از صحابه رسول خدا و ائمه دین به آن ایمان آورده اند.

تکیه اساسی احمد بن حنبل به عنوان رئیس خط سلفی گری بر سماع و شنیدن است. یعنی توجه کردن به ظواهر آیات و احادیث نبودی در عقاید و عدم توجه به عقل…. ابن تیمیه که ادامه دهنده خط فکری احمد بن حنبل در سلفی گری، معتقد بود مه مذهب سلف اثبات هر معنا و صفتی است که در قرآن برای خدا ثابت شده است مانند فوقیت، تحتیت، استواری بر عرض، وجه (صورت)، دست، محبت بغض و نیز آن چه که در روایات به آن اشاره شده است بدون تاویل… از آنجا که معتزله صفات خبری را اخدا نفی و سلفیه آن را اثبات می کردند، سلفیه را صفاتیه و معتزله را معطله نامیدند…

وهابیان امروز همان عقاید و افکار سلفیه ای گذشته را دارند. اینان داخل جزیره العرب، وهابی حنبلی هستند و هنگامی که افکارشان را به خارج صادر می کنند به اسم سفلی خود را معرفی می کنند. اینان بر این گمانند که خداوند دارای صورتی است همانند انسان که دو چشم و پهلو و ذراع و دو دست و انگشتان و ساق و پا و دیگر اعضا را دارد.

برخی از افکار و اعتقادات سلفیان (سلفیون) وهابی (وهابیون): مخالفت با عقل و عقلانیت و گفت و گو، اعتقاد به جسمانیت خداوند و تشبیه او به خلق، بی احترامی و دشمنی نسبت به اهل بیت پیامبر، نسبت دادن شرک و کفر و بدعت گذاری به مخالفان خود، دشمنی با فرقه های دیگر اسلامی و تضعیف وحدت مسلمین، مخالفت با تصوف اسلامی و مظاهر آن مانند زیارت قبور، بی اعتنایی به مفسران و کتاب های تفسیری و مخالفت شدید با تاویل مجاز که از اصول فهم عربی و اسلوب آن به حساب می آید، استدلال به حدیث و دوری و تنفر از استدلال به قرآن.

احمد ابن عبدالحلیم بن عبدالسلام بن عبدلله بن خضر،‌تقی الدین، ابوالعباس این تیمیه الحرانی الحنبلی در شهر حرّان در سال ۶۶۱ هجری قمری متولد شد و در سال ۷۲۸ در دمشق وفات یافت. این تیمیه که به دلیل عقاید منحرف و نظرات فقهی که با عقاید سایر مسلمین سازگاری نداشت مانند گستاخی نسبت به ساحت نبوی، تجسیم و حرمت شفاعت، حرمت زیارت و … چندین بار تبعید شد و به زندان افتاد .

یکی از روش های جالب ابن تیمیه در برخورد با مخالفان استفاده از احادیث بود به گونه ای که اگر طرف مقابل برای اثبات حرف خود حدیثی می آورد آن را ضعیف و غیر قابل اسناد می دانست! ولی خودش از همان مرجه حدیث، حدیث نقل می کرد.

به هر حال در سال های اخیر شیعیان همواره از سوی وهابیون و سلفیون مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند. جالب این که سلفیون در فلسطین یکی از فعالترین پایگاه ها را دارند و حتی برخی از رهبران گروه های مبارز فلسطینی از جمله حماس هم مبلغ افکار سلفیون – وهابیون هستند. چندی پیش نیز که سایت عراق نو، اخبار اتفاقات فلسطین و نقش وهابیون و سلفیون را در کشتار شیعیان و مردم عراق منتشر کرد مورد حمله قرار گرفت و به جهت افشای موضع برخی از رهبران حماس نسبت به شیعیان چندی است که فیلتر شده است، البته من اگر جای سردبیر سایت بودم در آن فضای ملتهب و احساسی چنین اسنادی را بعد تر منتشر می کردم. جالب است که بعد از آن همه حمایت عربستان از اسراییل در جنگ غزه، هنیه چه پیام تشکر آمیزی برای عبدالله پادشاه عربستان فرستاد تا دین خود را به رهبران وهابی ادا کرده باشد.
فلسطین نعم، حماس کلا  و پیام های خواندنی خوانندگان
فیلم اهانت در شبکه تلویزیونی حماس به شیعیان و حزب الله لبنان دانلود فیلم
دلایلی از ناصبی بودن برخی از رهبران گروه های فلسطینی

چگونه کتاب را پیدا کردم؟
چندی پیش در ایام عاشورا، شبی در منزل برادر حاج محمد زمردیان بودیم و درحالی که به شدت همدیگر را بغل کرده بودیم خوابیدیم تا کمبود، وسایل حرارتی را متوجه نشویم و چه سخت است در عدم امنیت خوابیدن! البته این بیتوته کردن برای مرتضی درخشان نفع دیگری داشت و آن این بود که بعد از چندسالی به حمام رفت. در این فاصله بود که این کتاب را دیدم و به عاریت گرفتم تا مطالعه کنم.

جنرال دیوانه به ایران می آید؟

نامه وارده:

اجلاس سران کشورهای آفریقایی سال آینده در تهران برگزار می شود و چندی قبل ، لیبی به ریاست یکساله این سازمان انتخاب شد .
کشور لیبی در شمال قاره آفریقا قرار دارد و سرهنگ معمر قذافی درکودتای اول سپتامبر ۱۹۶۹م افسران ، به عنوان رهبر این کشور انتخاب شد . این کودتا به نام انقلاب سفید مشهور است . انقلابی که کشتار و خونریزی در آن وجود نداشت . لیبی کشوری است متمایل به گرایشات سوسیالیستی ، این کشور خود را حامی نهضت های آزادی بخش جهانی می داند و قذافی ادعای رهبری بر قاره سبز آفریقا را دارد .

در زمان رژیم پهلوی و از دهه ۵۰شمسی اختلافات ایران و لیبی با شکایت لیبی ، الجزایر ، یمن جنوبی و عراق در اعتراض به حق حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه و حمایت این کشور از گروه های تجزیه طلب در جنوب ایران به اوج خود رسید و روابط دیپلماتیک بین دو کشور پایان یافت . (۱)
در زمان مبارزات ملت ایران بر علیه رژیم پهلوی عده ای خاص از مبارزان خارج از ایران به این کشور رفت و آمد داشتند تا جایی که خبر پیروزی انقلاب اسلامی را در زمان حضورشان در این کشور و توسط قذافی شنیدند که از آن جمله می توان به جلال الدین فارسی اشاره کرد . البته سرهنگ قذافی بر خلاف آنچه ادعا می شود نگاه مثبتی به انقلاب ملت ایران نداشت و معتقد بود که انقلاب ایران به زودی به زباله دان تاریخ خواهد رفت . (۲)
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران افراد مختلفی برای عرض تبریک خدمت امام خمینی می رسیدند . در این میان سرهنگ قذافی تلاش بسیاری کرد تا به خدمت ایشان برسد و اتحاد انقلاب لیبی و انقلاب ایران را به وجودبیاورد و به نوعی دو رهبر انقلابی با هم دیدار داشته باشند تا از این رهگذر هم جبهه واحد در مقابل امپریالیسم غرب تشکیل شود و هم روابط دیپلماتیک بین دو کشور برقرار گردد . شاید ضد غربی بودن را بتوان از وجوه مشترک انقلاب در هر دو کشور به حساب آورد . اما از نگاه ایدئولوژیکی تفاوتهای فاحشی وجود داشت . اینکه انقلاب ایران ، اسلامی است و رهبر آن یک عالم شیعی و تمسک به دو حبل متین قرآن و عترت از این انقلاب جدا ناشدنی است . در صورتی که در به اصطلاح انقلاب لیبی (کودتای نظامی) یک سرهنگ تحصیل کرده در انگلیس بر سر کار می آید که گرایشات سوسیالیستی دارد و همچنین ضدیت این فرد با اهل بیت (ع) و ادعای پیامبری او و جایگزین کردن «کتاب سبز» به جای قرآن از موارد اختلافی این دو انقلاب است .
به هر حال میل قذافی به دیدار با امام خمینی ، دوستان ایرانی او را به تکاپو واداشت تا امام را راضی کنند  رهبر لیبی را به حضور بپذیرد . اما دوراندیشی و احساس مسئولیت ایشان باعث شد که این اتفاق هرگز نیفتد . کسی که سالها بیتش محل تجمع منافقین و جاسوسان بر علیه ملت ایران بود بسیار تلاش کرد تا این ملاقات صورت گیرد ، اما امام خمینی در مقابل اصرار او فرمودند : «من نمی گویم قذافی بیاید یا نیاید ! این را خودتان می دانید ! اما اینجا نیاید!» و زمانی که دیگران علت را جویا شدند گفتند :«هنوز مساله آقا موسی حل نشده است و من قذافی را نمی پذیرم » (۳)
هر چند قذافی نتوانست به ایران بیاید اما عبدالسلام جلود نخست وزیر لیبی با ترفندهای بسیار دوبار خدمت امام خمینی رسید در اسفند ۵۷ و در اردیبهشت ۵۸ . بنیانگذار جمهوری اسلامی در این دیدار ها خطاب به هیات لیبیایی فرمودند :«ما نگران سرنوشت امام موسی صدر هستیم و می خواهیم به محض بازگشت به لیبی ، به سرهنگ قذافی بگویید هر چه زودتر در مورد سرنوشت امام موسی صدر رسیدگی کند.» رهبر انقلاب در مقابل خواسته هیات لیبیایی مبنی بر اینکه اجازه دهند سرهنگ قذافی برای عرض تبریک به ایران بیاید پاسخ دادند :«من فعلاً به قم می روم و این دیدار را به زمان دیگری موکول کنید .» (۴)

منابع موجود است.

دین باقی نمی ماند،‌ مگر به خون حسین


متن کامل زیارت ناحیه مقدسه و ترجمه
أَلسَّلامُ عَلى مَنْ اُریقَ بِالظُّـلْمِ دَمُهُ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَـرَّعِ بِکَأْساتِ الرِّماحِ أَلسَّلامُ عَلَى الْمُضامِ الْمُسْتَباحِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَنْحُورِ فِى الْوَرى، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى،  أَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحامی بِلا مُعین، أَلسَّلامُ  عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْجْسامِ الْعارِیَهِ فِى الْفَلَواتِ، تَنْـهَِشُهَا الذِّئابُ الْعادِیاتُ، وَ تَخْتَلِفُ إِلَیْهَا السِّباعُ الضّـارِیاتُ، أَلسَّلامُ عَلَیْک َ یا مَوْلاىَ  وَ  عَلَى  الْمَلآ ئِکَهِ  الْمُرَفْرِفینَ  حَوْلَ  قُبَّتِک َ ، الْحافّینَ  بِتُرْبَتِک َ.

حسین معتقد است که انسان در برابر ظلم نمی‌تواند صبر پیشه کند. حسین می‌فرماید: «فوالله لا اری الموت الا سعاده و الحیاه مع الظالمین الا برماً» … عدالت و کرامت سهم همگان است، و شیعه از جمله آن‌ها است … ا انقلابی همراه حسین هستیم. ما تاریخ را آن گونه که حسین می‌خواهد بنا می‌کنیم و آرزومندیم حرف ما فهمیده و هدف ما شناخته شود و چه مکانی بهتر است از مدرسه عاملیه؟ آیا شعار تو بر سر در ورودی، «ذوالفقار» و «لافتی الا علی و لا سیف الا ذوالفقار» نیست… سخنرانی امام موسی صدر در کلاس اعضای ارشد جنبش امل به مناسبت عاشورا

خاتمی آمد

اخبار بیشتر در یاری:    http://www.yaarinews.com    متن کامل صحبت های خاتمی   گزارش تصویری    فایل صوتی اعلام حضور     بازتاب خبر   پیام های خواندنی مردم در واکنش به نامزدی خاتمی

حضور خاتمی مغتنم است و مبارک . امیدوارم که اشتباهات و خطاهای دوره ی اول را مرتکب نشود و با  تجریه گرانسنگ دوره دوم و افتخار آمیز خود بتواند با جدیت و قاطعیت مملکت را از این چالش ها برهاند. حضور خاتمی در این دوره از رقابت ها، بدون شک جذاب ترین و تاریخی ترین رقابت سیاسی و مردم سالاری را در تاریخ معاصر پدید خواهد آورد.  صمیمانه آرزو می کنیم که در این دوره، اطراف ایشان از نیروهای بی فایده و انحصارطلب مشارکت خالی باشد.

ایران بین دو انقلاب

 

ایران بین دو انقلاب
یرواند آبراهامیان
ترجمه: احمد گل محمدی، محمد ابراهیم فتاحی ولیلایی / چاپ اول: ۱۳۷۷ چاپ چهاردهم: ۱۳۸۶/نشر نی

ایران بین ۲ انقلاب یکی از مستند ترین و جامع ترین کتاب هایی است که به بررسی اوضاع اجتماعی، قومی و سیاسی ایران در قرن معاصر می پردازد و از آن جهت بیشترین اقبال را داشته است که بخش بخش آن مستند به سندی تاریخی است و مولف نظرات شخصی خود را در این اثر دخالت نداده است.

با مطالعه این کتاب جذاب، علاوه بر این که از اوضاع و احوال اجتماعی-قومی و سیاسی ایران قرن گذشته (۱۲۰۰ هجری خورشیدی) و قرن حال مطلع می شوید، می توانید به اشتباهات فاحش محمدرضا پهلوی، آخرین شاه ایران پی ببرید.

در این کتاب به خوبی، نقش احزاب سیاسی ایران و وزن آن ها در معادلات قدرت تشریح شده است و فصل ویژه ای هم به فراز و فرود حزب توده اختصاص دارد.

در یکی از فصول پایانی، آبراهامیان مخالفان رژیم را چنین بیان می کند: احزاب سیاسی (۱۳۳۲-۱۳۵۶)، مخافان روحانی (۱۳۴۲-۱۳۵۶)، سازمان های چریکی (۱۳۵۰-۱۳۵۶) و معتقد است آن چیزی که اعتراضات را به سمت نابودی رژیم سوق داد: اعتراض طبقه متوسط (اردیبهشت ۱۳۵۶ تا خرداد ۱۳۵۹) بود.

در بخشی از کتاب درباره دلایل توفیق امام بین طبقات و توده های اجتماعی ایرانیان چنین می نویسد: آیت الله خمینی با دفاع قدرت مندانه از انبوه نارضایتی های عمومی، گروه های گوناگون اجتماعی را با خود همراه کرد… از دیدگاه خرده بورژوازی، وی نه تنها دشمن قسم خورده ی دیکتاتوری بلکه حافظ مالکیت خصوصی، ارزش های سنتی و بازاریان تحت فشار بود. طبقه روشنفکر نیز تصور می کرد که وی با وجود روحانی بودنش، ناسیونالیست مبارز و سرسختی است که با رها کردن کشور از شر امپریالیسم خارجی، فاشیسم داخلی، رسالت مصدق را کامل خواهد کرد. به دیده کارگران شهری او یک رهبر مردمی علاقمند با برقراری عدالت اجتماعی، توزیع مجدد ثروت و انتقال قدرت از ثروت مندان به فقرا بود. به نظر توده های روستایی، او مردی بود که می خواست آنان را از نعمت زمین، آب، برق، راه، مدرسه و درمانگاه –همان چیزهایی که انقلاب سفید نتوانسته بود تامین کند-

ایران بین دو انقلاب

برخوردار نماید. از دیدگاه همه مردم نیز به نظر می رسید که او می خواهد به روح انقلاب مشروطه عینیت ببخشد و امید و آرزوهایی را که انقلاب پیش به وجود آورده بود اما برآورده نکرده بو، دوباره زده سازد.

… چرا طبقه متوسط جدید که در گذشته نسبت به روحانیت بسیار بدگمان بود، حاضر شد از آیت الله خمینی پیروی کند؟ این کار سه دلیل داشت: یکم، شاه تا آذر ۱۳۵۷ با مخالفان غیر مذهبی از جمله جبهه ملی و نهضت آزادی گفت و گو نکرد… دوم، آیت الله خمینی با بیانات خود نظر مثبت مخالفان غیر مذهبی را جلب و آنان را مطمئن ساخته بود که دین سالاری هرگز جانشین خودکامگی و حکومت استبدادی نخواهد شد. دلیل سوم موفقیت آیت الله خمینی در بین طبقه متوسط جدید، محبوبیت شگفت انگیز شریعتی در بین روشنفکران جوان بود. آیت الله خمینی با تصدیق نظر منفی شریعتی نسبت به سلطنت، نپیوستن به همکاری روحانی خود در حسینیه ارشاد، انتقاد علنی از علمای غیر سیاسی و هوادار رژیم،  تاکید بر موضوعاتی مانند: انقلاب، ضدیت با امپریالیسم و پیام انقلابی محرم و بهره گیری از عبارات فانونیستی مانند مستضعفان وارثان زمین خواهند بود، کشور به یک انقلاب فرهنگی نیازمند است و مردم استثمارگران را به زباله دان تاریخ خواهند انداخت، طرفداران او را نیز جذب کرد. محبوبیت آیت الله خمینی در میان طرفداران شریعتی آن چنان بود که آنان ، نه روحانیون، لقب امام را رواج دادند.

آبراهامیان در ایران بین ۲ انقلاب، طبقه کارگر شهری  را خط شکن انقلاب می داند و می گوید: کامیانی امام خمینی در جذب طبقه کارگر شهری،‌چند دلیل داشت: یکم، وعده او مبنی بر ایجاد عدالت اجتماعی، دوم، بی تفاوتی رژیم نسبت به مراسمات مذهبی به ویژه محرم که باعث ایجاد شبکه پیوسته ای ارتباط روحانیون با این طبقه شده بود. یک نماینده رژیم در سال ۱۳۵۲ گفته بود: مراسم مذهبی از نظر سیاسی سودمند است، زیرا محرومان اجتماعی را از کومونیسم منحرف به مسیرهایی بی ضرر هدایت می کند! سوم، مذهب احساس همبستگی گروهی و اجتماعی مورد نیاز مناطق فقیر نشین و حلبی آبادها را فراهم کرد. چهارم، خلاء حاصل از سرکوب شدن همه احزاب مخالف سکولار.

وی عوامل موقتی و گذاری کامیابی روحانیون در قدرت را شخصیت کاریزمای آیت الله خمینی، نفرت شدید مردم از شاه و ناتوانی سازمانی احزاب غیر مذهبی که رژیم در طول حدود ۲۵ سال بر آنها تحمیل کرده بود می داند.

آبراهامیان در پاراگراف پایانی کتاب خود می نویسد: غیر محتمل و بعید است که روحانیت، آیت  الله خمینی دیگری عرضه کند. زیرا هرچند برخی از شاگردان او مانند خودش انقلابی هستند و برخی دیگر همانند وی هوشمندی سیاسی دارند، هیچکدامن از آنها هر دو توانایی را با هم ندارند تا چونان رهبر انقلابی، موفق وارد میدان شود. همچنین این احتمال وجود ندارد که روحانیت، دشمن عمومی دیگری به منفوری شاه پیدا کند تا بتواند کل جمعیت را متحد کند، مگر در صورت هجوم یک دشمن خارجی و تهدید کشور. دلیل آخر این که با جان گرفتن نیروهای غیر مذهبی و نفوذ آنها در بین طبقات ناراضی به ویژه طبقه روشنفکر، پرولتاریای شهری و طبقا پایین روستایی، روحانیون کم کم انحصار سازمانی خود را از دست خواهند داد.

یکی دیگر از مزایای این کتاب، بخش کتاب شناسی جامع آن است که مرجع خوبی برای مطالعه تاریخ ایران را فراهم کرده است.

ایران بین دو انقلاب در سه بخش، پیشنیه تاریخی، سیاست ستیز اجتماعی و ایران معاصر تشکیل شده است که هر بخش فصل های کاملی را در بر دارد.

بدون شک خواندن این کتاب برای شما، سرشار است از نکات و مواردی که نقاط تاریک تاریخ ایران را روشن می کند.

بی‌بی‌سی فارسی از خلاء بی اعتمادی استفاده می کند

بی بی سی فارسی
بی بی سی فارسی

بی بی سی فارسی هم بالاخره بعد از مدت ها وقفه، یک هفته ای است که آغاز به کار کرده و مخاطبان خود را جوانان قرار داده است.  هرچند که قضاوت نهایی درباره کیفیت و میزان نفوذ و اعتبارش در بین اذهان زود است اما توانسته با ارایه ظاهری خلاقانه و البته تحلیل های واقع بینانه بر خلاف سلف های رسمی اش چون صدا و سیمای ایران و صدای آمریکا که تحلیل های رسمی و عمدتا غیر واقع بینانه ارایه می دهند، مخاطبان زیادی جذب کند.

اما به نظر یکی از بهترین کارهایی که این رسانه می تواند انجام دهد، زودودن چهره خشنی است که هم تلویزیون ایران و هم صدای آمریکا از کشورمان ارایه می کنند. به عبارت بهتر در ایرانی که روزانه این همه اتفاق خوب فرهنگی و سیاسی می افتد، این ۲ رسانه حکومتی تصاویر تند و خشن را انتخاب می کنند، البته هر کدام به هدفی خاص، اما در نهایت با بازخوردی یکسان.

نکته دیگر این که، در حالی که صدا و سیمای ایران تنها یک سلیقه را پوشش می دهد و به نوعی بخشی وسیعی از جامعه را نادیده می گیرد، bbc فارسی توانسته است با بهره گیری و جذب  روزنامه نگاران جوان ایرانی که به مدد دادگاه انقلاب بی کار شدند، تحلیل هایی را ارایه، دهد که بیشتر به سلیقه آن بخش از جامعه نزدیک است و تاثیری اصلی خود را در طولانی مدت می گذارد.

همچنین در حالی که تا چندی پیش اکثر کارشناسان و تحلیلگران رسانه های غربی از کسانی تشکیل می شدند که در رژیم منحوس پهلوی صاحب مناصب و منافع بودند و با غضب به تمامی رویدادهای ایران نگاه می کنند، کارشناسان جدید به کار گرفته شده در بی بی سی فارسی، عمدتا از کسانی تشکیل شده است که در ایران بعد از انقلاب بزرگ شده اند و عمدتا خصومت و کینه ای نسبت به جمهوری اسلامی ندارند هر چند که انتقاداتی دارند.

در حالی که صدا و سیما و دستگاه های فرهنگی ما هیچ رسانه و فعالیت خاص و مشترکی در این حوزه ندارند، مجموعه ی فناوری های جدید و چهره های جوان در بی بی سی فارسی می تواند مخاطبان زیادی در کشورهای فارسی زبان جذب کند.

معتقدم بی بی سی فارسی عملا با بهره گیری از خلا بی اعتمادی مردم به رسانه های رسمی بهترین استفاده را می کند درست مانند زمان شاه. می گویند، اخبار آن ایام می گفت: اخبار خارجی به سمعتان رسید، حالا برای شنیدن اخبار ایران به رادیو bbc گوش فرا دهید.
جالب است که تنها اقدام ماندگار فرهنگی که پیشتر در زمان دولت خاتمی در این حوزه تمدنی مشترک انجام شده بود، ساخت زورخانه در کابل و دوشنبه تاجیکستان و تشکیل فدراسیون بین المللی ورزش های زورخانه ای (IZSF) است که داستان دست اندازی و تهدید های سازمان ورزش به آن را حتماً شنیده اید.

——–
جالب است که صدا و سیمای ایران برای این که بگوید، ما اصلا آمریکا و اباما را تحویل نمی گیریم، مراسم تحلیف وی را پخش نکرد تا مخاطبان داخل کشور  بیش از پیش به سمت رسانه های خارجی به ویژه صدای منحوس آمریکا و بی بی سی فارسی تمایل پیدا کنند و تحلیل های آنها را بشنوند. در حالی که می شد با پخش مستقیم این مراسم که از نظر پخش، مشکلاتی به مراتب کمتر از پخش افتتاحیه المپیک داشت، حداقل تحلیل های حکومتی را همزمان با رویداد ارایه کرد.

گزارش تصویری از آماده سازی مراسم تحلیف اباما

عکس هایی با کیفیت و در اندازه بزرگ از جنگ غزه  ۱ و ۲ گزارش تصویری از ترس اسراییل از موشک های حماس

یک بار دیگر، مدیر روابط عمومی جوان و ناپخته سازمان تربیت بدنی، برای سازمان درد سر ساز شد و چنان جریانی ساخت که کار به رسانه های خارجی هم رسید و مردم این ماجرا را انتفاضه کفش علیه علی آبادی خواندند و برخی آن را نمونه بارز دستکاری در آرای مردم! فوتبال و ورزش در اختیار علی آبادی ها محرمانه‌ترین برنامه ۹۰ وبلاگ حمایت  از نود و عادل فردوسی پور