کتاب «چهره هایی در یک آینه: خاطرات اشرف پهلوی» ترجمه کتاب Faces in a Mirror: Memoirs from Exile است که در سال ۱۹۸۰/۱۳۵۸ تدوین شده بخش هایی از زندگی اشرف پهلوی خواهر دوقلوی محمدرضا شاه را روایت می کند. اشرف در این کتاب بخش های مختلف زندگی اش را در ۹ بخش و یک پیوست و چندعکس روایت می کند: رضاخان/ چهره هایی در یک آینه/ عروسی ها/ سال های جنگ/ پلنگ سیاه/ محمد مصدق/ سفیر سیار/ آغاز یک پایان/ تبعید.
اشرف در کتاب خاطراتش بدون اشاره به جزییات رویدادهای مهم زندگی اش از جمله کودتای ۲۸ مرداد و دوران انقلاب و دوران پس از انقلاب، به ذکر کلیاتی از زندگی اش بسنده کرده. او سعی کرده علاوه بر انتقاد از نگاه آمریکا و غرب به مسایل ایران، با اشاره به وضعیت اقتصادی مردم ایران در دهه ۲۰ و ۳۰، دستاوردهای پهلوی دوم در توسعه زیرساخت های انسانی و اقتصادی و اجتماعی را بیان کند.
اشرف پهلوی محمدمصدق را چنین توصیف می کند: در این ایام حساس و سرنوشت ساز در تاریخ نفت ایران بود که یک نابغه ی ماکیاولی مشرب پا به میدان گذاشت: روشنفکر، متعصب، عوامفریب، سخنرانی دارای جاذبه ی جادویی و بالاتر از همه هنرپیشه ای کامل عیار و زبردست.
نگاه اشرف پهلوی به دموکراسی نیز جالب است: از آنجا که دستگاه دموکراسی در سرزمین ما وارداتی بود، ما با نوعی نیروهای پذیرنده-پس زننده روبرو شدیم که هر بوته نشاء شده ای با آن مواجه می شود. می توانستیم مثل آمریکایی ها انتخابات به راه اندازیم و بدون توجه و علاقه صرفا برای خالی نبودن عریضه روش پارلمانی انگلیسی ها را در پیش بگیریم، اما در کنه ذهن مردم و بسیاری از سیاست مداران ما این روش پارلمانی بیشتر ظاهری و برای خالی نبودن عریضه بود تا ناشی از حس عمیق اعتقاد و ایمان به قصد استفاده ی سازنده و راهگشا از حکومت. رشد و تکامل روانشناسی دموکراسی به سبک شرقی نیاز به زمان داشت و همیشه این امکان وجود داشتکه این روند را مداخله ی خارجی یا بحران های داخلی قطع کند یا از هم بپاشد.
خواهر محمدرضا شاه درباره نحوه زمام داری برادرش چنین می نویسد: او تشخیص داده بود که منافع ایران در بلند مدت در صورتی به بهترین وجه حفظ می شود که خود او زمان حکومت را به قوت در دست بگیرد و سپس و به تدریج که نظام سیاسی ما پختگی، توانایی و انعطاف لازم را به دست می آورد که بتواند اصول دموکراتیک را با خصلت ملی ایرانی سازگاری دهد، قدرت را واگذار کند.
اشرف با انتقاد از نگاه دیپلمات های غربی از این که فقط سنت های خودشان را می شناسند درباره آمریکایی ها می گوید: بسیاری از سیاست مداران آمریکایی، هنگام داوری درباره مسایل داخلی ایران مرتکب اشتباه های فاحشی شده اند، زیرا اصرار داشته اند که تصورات آمریکایی از «شیوه ی درست جریان امور» و روش های آمریکایی برای تحقق این تصورات آرمانی خود را بر آن ها نیز اطلاق کنند.
اشرف پهلوی که در دوران پهلوی دوم سفیر ایران در سازمان ملل متحد بود با انتقاد از ساختاز این سازمان در کتاب اش نوشته: سخت اعتقاد دارم که سازمان ملل متحد از نظر سیاسی نباید بازتابی از صحنه ی سیاسی جهان باشد، با آن ابرقدرت هایی که هرگونه وسیله در اختیار دارند که به میل و اراده ی خودساخته ای ملت های کوچکتر را نادیده بگیرند. بر این باورکه حق وتو نادرست است زیرا یک کشور می تواند اراده ی خود را بر رای و نظر ۱۴۰ کشور کوچکتر تحمیل کند.
عضو موثر خاندان پهلوی درباره درآمد چندبرابری نفت می گوید: این پول نو یافته ی نفت یک حس امنیت کاذب به وجود آورد. این حس که تمام مشکلات به آسانی قابل حل است و می توانیم هر چیزی که دلمان خواست بخریم.
اشرف بیان این که آمریکایی(جنرال هایزر) که آمدند تا ارتش را به نقع انقلابیون آرام کنند با بدبینی نسبت به مسولین ارتش و ساواک می نویسد: اعتقاد دارم که فردوست حتما اطلاعات حیاتی را از شاه قایم می کرده و در واقع در طی آخرین سال های حکومت شاه با خمینی مذاکرات فعالانه داشته است.
چهره هایی در یک آینه: خاطرات اشرف پهلوی
ترجمه: هرمز عبدالهی
ناشر: فرزان
چاپ اول: ۱۳۷۷/ چاپ چهارم: ۱۳۹۱
Faces in a Mirror: Memoirs from Exile Hardcover – May, 1980