دیشب ناگهان بنزین سهمیه بندی شد و مردم به خیابان ریختند و واکنشی تند به این کار نشان دادند و پمپ بنزین آتش زدند و کردند آنچه شنیدید و خواندید. صرف نظر این که مسخره است برای کشوری که تولید کننده نفت است، هم بنزین وارد کند و هم در نهایت آن را با قیمت بالا در اختیار مردم قرار دهد به این موارد هم توجه کنید:
۱. شاید آن روزی که مجلس اصولگرای هفتم با طرح تثبیت قیمت ها، جلوی افزایش منطقی قیمت سوخت و سایر خدمات عمومی را گرفت، به اینجا فکر نمی کرد که روزی شخصی از خودشان بر صندلی دولت می نشیدند و در سیاه چال قیمیت ها فرو می افتد. شاید اگر آن روز قیمت ها با تورم پیش می رفت در این زمان کمتر به مردم فشار می آند. هر چند که دولت چنان تورم را چاق کرد که هیچ کس تا کنون نکرده بود. ۲. با دوستان اهل ترکیه بحث بود و می گفتند شما در اینجا بنزین مفت دارید از آب ارزانتر است و چنین و چنان و باید سوبسیدش را دولت وردارد. گفتم : آری بنزین در ایران چنین است و من هم چنین نظری دارم که با کم شدن سوبسید بنزین این هزینه در جای دیگری هزینه می شود. اما اگر دقیق تر به این وضع نگاه کنید به نظر شما از محل صرفه جویی خرید بنزین چه اتفاقی در ایران می افتد؟ همه آن ۸-۹ میلیارد دلار پول بنزین خرج مسایل جاری دولت و گنده تر شدن آن می شود. خرج سفر های استانی و وام های ناچیز بعیدالوصول. خرج کمک به گروه های احمق فلسطینی حماس و جهاد و فتح! خرج توجیه داستان هولوکاست! خرج هزار کار بیهوده دیگر! و شاید یک دهم آن هم خرج طرح های سرمایه ای نشود. پس همان بهتر که این سوبسید اینگونه به مردم برسد. ۳. با فرض این که بنزین آزاد فروخته شود. باز هم فشار بر طبقه مستضعف و پایین دست جامعه می آید. این طبقه است که دستش از امکانات جز ماهی ۱۰۰ لیتر نمی رسد. این طبقه است که باید قیمت کالاها را گرانتر بپردازد چون هزینه حمل افزایش می باید. ۴. در تراژدی بنزین: صحبت های احمقانه وزیری هامانه وزیر نفت بسیار خنده دار بود: آنجا که گفت این پروژه بزرگترین پروژه IT در جهان است.. آنجا که گفت: ما برای فلان قیمت بنزین آزاد برنامه ریزی خواهیم کرد! آنجا که گفت: برای فلان مورد برنامه ریزی خواهیم کرد! راستی نوشدارو بعد از مرگ سهراب فایده داشت؟! حداقل انجام یک طرح ملی این است که تمامی جوانب آن سنجیده و برای آن برنامه ریزی شود، نه اینکه حالا ببینیم چه می شود! و دیدم چند پمپ بنزین سوخت! ۵. اصولا مردم باید به انتخاب خود احترام بگذارند. یعنی وقتی احمدی نژاد را انتخاب کردند باید بهای این انتخاب را هم بپردازند دیگر! شاید هم توقع داشتند در دوران احمدی نژاد کارت ازدواج موقت داده شود! که حالا این گونه تندی می کنند و فحش و ناسزا به مملکت و دولت می دهند. قدما گفته اند: هرکی خربزه می خوره پای لرزش هم می نشینه!
:: SMS بنزینی: برترین های جشنواره فیلم های بنزینی اعلام شد: ۱- من ترانه ۱۰۰ لیتر بنزین دارم! ۲- بنزین بازی ۳- دور دنیا با ۱۰۰ لیتر! ۴- ب مثل بنزین ۵- دخترک بنزین فروش ۶- سال های سهمیه بندی!! …. آخرین نرخ مهریه اعلام شد: ۱۳۸۶ لیتر بنزین سوپر
:: IM های بنزینی: فیلمهای در حال اکران : به خاطر ۱ لیتر بنزین – من ترانه ۱۰۰۰ لیتر بنزین دارم – رستگاری قبل از ساعت ۱۲ امشب – رایحه خوش بنزین – ب مثل بنزین -علی بنزینی – بنزینی ها – بازی بنزین – مرد بنزینی – پسر بنزین فروش – دو کارت با یک بنزین- بنزین فصل- می خواهم بنزین بزنم! – دیشب بنزین زدم آیدا- سفر به پمپ بنزین- بازگشت بنزین- از میدون تا پمپ بنزین- دزدان بنزین- سالهای سهمیه بندی
:: SMS سیاسی: گویند کورش کبیر از فرط پلشتی فیلم ۳۰۰، داریوش را فرمان داد تا زنده شود و با لشگری به هالیود بتازد. در میان راه داریوش … فردی دید زشت روی، درشت گوی و سبک مغز! بپرسید این کیست؟ شنید: حاکم امروز پارس. صیحه ای زد و بیهوش برافتاد. چون همی برخاست همی نیک به فرمود: ایرانیان! ای پارسیان! آبروی گذشته پیش کش! آبروی امروزتان را نجات دهید!
شهید مظلوم
:: شهید دکتر بهشتی از چهره های ویژه ای بود که از سیاحت در دنیا، در سطح نمانده بود و با درک دنیای غرب توانسته بود مبانی اندیشه ای و فعالیت های خود را پرکاربردتر از قبل سازد. بر خلاف روحانیونی که به غرب سفر می کنند و آنجا در مدح و این جا در مذمت سخن می گویند، بهشتی، روحانی آزاده ای بود که نه در دام جمود و تحجر افتاد و نه در دام غرب زدگی و روشنفکری مفرط فرنگی. شاید به همین دلیل باشد که نسل اول سیاست مداران انقلاب او را تنها فردی می دانند که مدیری انقلابی بود. دوستی از دیداری با ناطق نوری می گفت که وی چقدر با احترام و اعتقاد در مورد ایشان صحبت می کرد. بهشتی با این که اندیشه حزبی داشت اما برای مسئولیت ها منافع ایران را حتما بر منافع حزبی ترجیح می داد. حتماً اگر ایشان زنده بودند، امروز ایران چیزی غیر از این بود.
یادمان شهید بهشتی در هم میهن
ویژه نامه تبیان راجع به شهید بهشتی
:: راستی کله کچل امیر عبدلله را دیده بودید! تازه اون هم در کت و شلوار!


۱. دیروز خیلی بی حوصله و خسته بخش پایانی گفت و گوی شبانگاهی شبکه دو را دیدم: مناظره دکتر عبده تبریزی و الیاس نادران. مناظره ای پیرامون
۲.۵. 


فیلم نقاب را چون می دانستم که حتما از روی اکران برمی دارند رفتم و دیدم. در طول چند روز اخیر و با این شل کن سفت کن های ارشاد و بیانیه و عذرخواهی و غیره ذکر نکته ای را مفید فایده می دانم. در خود فیلم تصاویر زننده و غیر اسلامی غیر از ۲ پلان که هنرپیشه زن مثلا هنرپیشه مرد را لمس می کند، پلان خلاف عرفی ندیدیم. با این حال آقایان گفتند که اصل فیلم بر اساس فساد است. بر فرض این که چنین باشد، یعنی نمی شود برای گفتن این که فلان مطلب گناه است، اشاره ای به آن کرد. در حالی که مخاطب اصلا این احساس را درک نمی کند که باید برود این گناه را تقلید کند. کما این که در دیالوگی حیایی می گوید: دیگه بسه. می دونی چقدر آه و ناله و نفرین پشت سرمونه! نکته بعد این بر فرض این که داستان فیلم بر اساس یک گناه شکل گرفته است، با برداشتن آن از روی سینما، آن گناه در جامعه از بین می رود؟ یا این کار همان سرپوش گذاشتن همیشگی است. هنری که مدیران ایرانی خیلی خوب در آن واردند. یعنی واقعاً چنین گناهی در جامعه ما نیست؟! همین روزنامه دولت، ایران، صفحه حوادثش پر است از این دست ناملایمات. به نظر می رسدکماکان سرپوش و نقاب گذاشتن بر روی گناه، بهترین راه حل مدیران است.
این دهه فاطمیه هم سپری شد. شب شهادت همراه با بیت حاج عباس آقای دوماد رفتیم عشاق و البته با دست فرمان اولترا فضایی ایشان کلی چربی از دست دادیم. صبح با اینکه دوست داشتیم به
. 

وزیر احمق و پخمه کابینه مهرورزی در هفته جهاد از افتتاح کارخانه ای که یک پارچه ساده خیر مقدم برای مردک زده بودند، امتناع کرد. اگر من جای مدیر آن مجموعه بودم بی شک شلوار زیرین مردک معروف به خشتک را به نشانه پرچم بر ماشینش علم می کردم. کسی نیست بگوید: بی شعور این پارچه که از تصاویر ۲۰:۳۰ نشان می داد خیلی خیلی کمتر از بنرهای تبلیغاتی احمدی نژاد است، چه جای تملق است. اگر این پارچه تملق آمیز است پس آن بنرهای ۲۰-۳۰ متری که باید احمدی نژاد را بسوزاند و کباب کند؟ پس چرا احمدی نژاد این برنامه های را لغو نمی کند؟ مردک احمق این همه هزینه که تو بر سر بیت المال گذاشتی تا با محافظین و همراهان به آن کارخانه بروی کمتر از آن تکه پارچه بود؟ می مردی و می رفتی کارت را انجام می دادی بعد انتقاد می کردی و تذکر می دادی.

۱. به تازگی در میان روئسای جمهوری کشورها لمپنیزم و ژنده پوشی جای خود را به اخلاص و ساده پوشی داده است. 

۱- ایام نیمه خرداد و ارتحال امام امسال شاید کمی متفاوت تر بود از سال گذشته در سیما. هم به جهت مستندهایی که پخش شد و هم به جهت گفت و گوها که شاید نقطه اوج آن بخش اول گفت و گوی آسیدحسن خمینی حفظه الله باشد. در این گفت و گو آسد حسن آقا علاوه بر این که نشان داد از هوش بالایی برخوردار است، در فلسفه و عرفان هم پرمطالعه است. همچنین به شدت صریح و استوار سخن می گوید و انتقاد می کند و لزومی به مماشات در کلام انتقادی نمی بیند. کما اینکه به راحتی به تلویزیون که مدعی می شود آینه افکار عمومی است می گوید: نه لزوما این گونه نیست. تلویزیون هم استفاده ابزاری از امام می کند و هم همیشه به یک طرف می افتد. کلام زیبا و لحن شیوا هم از دیگری ویژگی های جالب ایشان است.

