نگاهی به سخنرانی رئیس جمهور در سازمان ملل: محورهای زیاد و کلی گویی زیادتر و گم شدن پیام اصلی

سیدصادق حسینی، خبرآنلاین| سخنرانی سران کشورها در مجمع عمومی سازمان ملل متحد فرصتی است که آن ها چالش ها و راه حل های پیشروی منافع ملی کشورشان و دیدگاه هایشان درباره موضوعات منطقه ای و بین المللی را بیان می کنند.

برای ایران که با چالش های بین المللی و منطقه ای متعددی ازجمله تحریم های ناجوانمردانه آمریکا و احیای برجام، تهدیدات نظامی اسراییل، پرونده قفقاز و زنگزو و چالش عدم تامین حقابه از سوی افغانستان روبرو است، فرصت سخنرانی سیدابراهیم رئیسی در سازمان ملل می توانست در جهت ارایه دیدگاه ها و راه کارهای عملیاتی استفاده شود که به نظر چندان از آن استفاده نشده.

در متن سخنرانی ۳۰۷۷ کلمه ای رئیس، ۱۳ محور گنجانده شده و برای هر محور نیز پاراگرافی اختصاص یافته بود. محور های سخنرانی آقای رئیسی در هفتاد و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد چنین بود: توهین به قرآن کریم، خانواده، نقد آمریکا و قطبی گرایی ، تغییر در چارچوب سیاسی جهان، تقویت روابط با همسایگان، سیاست مقاومت، اعتراضات بعد از مرگ دلخراش مهسا امینی، ترور شهید حاج قاسم سلیمانی، موضوع فلسطین و اسراییل، تبعیض در مبارزه با تروریسم، جنگ اکراین، و برجام.

بر اساس متن کامل منتشر شده آقای رئیسی ۲۴۸ کلمه درباره برجام، کلیاتی را بیان و بدون ارایه راه کاری صرفا آمریکا را به درستی به عنوان مقصر خروج از برجام معرفی کرده است.

آقای رئیسی در مورد بحران کریدور زنگزو و جنگ آذربایجان و ارمنستان نیز سخنی بیان نکرد.

رئیس جمهور همچنین به تهدیدات نظامی و جنگ طلبی رژیم اسراییل علیه کشورمان واکنشی نشان نداد و ترجیح‌اش این بود درباره موضوع فلسطین و عادی سازی روابط با رژیم اسراییل اشارات و کلیاتی بیان کند.

به نظر می رسد طراحان سخنرانی آقای رئیسی در مجمع عمومی سازمان ملل، ترجیح دادند به جای تکیه بر یک موضوع و دیدگاه ها و راه حل های آن، صرفا به بیان چارچوب های خیلی کلی و بعضا کلیشه ای موضوعات متعدد اکتفا کنند.

شاید اگر طراحان سخنرانی آقای رئیس جمهور نمی خواستند ایشان درباره موضوع هسته ای و رفع تحریم ها و احیای برجام راهکاری ارایه کند، صرفا به موضوع توهین به قرآن کریم یا خانواده می پرداختند و ابتکار عملی خاص در این باره بیان می شد، سخنان آقای رئیسی اقبال بیشتری می یافت.

محورهای سخنرانی رئیس جمهور در سازمان مللتعداد کلمه
۱توهین به قرآن کریم۴۲۳
۲خانواده۲۲۰
۳نقد آمریکا و قطبی گرایی۶۹
۴تغییر در چارچوب سیاسی جهان۳۴۶
۵تقویت روابط با همسایگان۳۴۵
۶سیاست مقاومت۱۷۶
۷اعتراضات بعد از مرگ دلخراش مهسا امینی۳۵۵
۸ترور شهید حاج قاسم سلیمانی۱۱۶
۹تبعیض در مبارزه با تروریسم۱۶۵
۱۰موضوع فلسطین و اسراییل۲۵۸
۱۱افغانستان و بحران پناهجویان۶۸
۱۲جنگ اکراین۹۶
۱۳برجام۲۵۰

متن کامل سخنرانی رئیس جمهور در در هفتاد و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد | گزارش تصویری | ویدیوی سخنرانی |

ادامه خواندن “نگاهی به سخنرانی رئیس جمهور در سازمان ملل: محورهای زیاد و کلی گویی زیادتر و گم شدن پیام اصلی”

بلایی که تحریم بر سر صنعت ایران آورده

سیدصادق حسینی: روزنامه عصراقتصاد | بازنشر: اقتصاد۲۴ | امیر ناظمی رییس سازمان فناوری اطلاعات ایران می‌گوید: به تصمیم سازان و سیاست گذران کلان می‌گویم توسعه ۳ فاکتور اساسی نیاز دارد، که ممکن است برخی از آن‌ها را کم داشته باشیم، اما می‌توان از دیگر فاکتور‌ها برای جبرانش استفاده کرد: سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی، ارتباطات جهانی (سرمایه‌ی شبکه ای). امروز ما در هر ۳ ضعف داریم. امروز ما در جامعه نه سرمایه اجتماعی قوی‌ای داریم، نه خزانه پول داری داریم و نه ارتباطات جهانی خوبی! امروز سرمایه اجتماعی ما پایین است، اگر سرمایه اجتماعی داشته باشیم می‌توانیم کمبود ۲ عامل دیگر را جبران کنیم.

سعید نمکی وزیر بهداشت که دوران وزارت کوتاهش با کرونا همراه شد، در نشست اضطراری ستاد مبارزه با کرونا کلانشهر تهران لب به شکایت گشود و گفت: اینکه ما در بحران کرونا دچار خسران شدیم، جهل ما نبود بلکه ضعف ما و زانو زدن ما در مقابل اقتصادی بود که بیش از این پتانسیل و کشش نداشت. در تحریم هستیم و مردمی داریم که امورات آنها با یک زیرپله می‌گذرد. خزانه ما از فشارهای تحریم‌های ظالمانه آمریکا خالی و تهی شده است.


تحریم و بدهی بانکی صنعتگران
از مرداد ۱۳۸۵ تا خرداد ۱۳۹۴ بعداز ۷ دور تحریم همه جانبه سازمان ملل علاوه بر تحریم های آمریکا و البته سخت ترین آنها که با قطعنامه ۱۹۲۹ خرداد ۱۳۸۹ سازمان ملل آغاز شد، عملا فرایند جذب سرمایه گذاری خارجی به محاق رفت و صنعت گران مجبور شدند برای برنامه های جاری و توسعه ای به سمت بانک های ایرانی و استفاده از تسهیلات ارزی بروند که با رشد نرخ ارز با مخاطرات فراوانی روبرو و بدهکارتر از همیشه شدند.
برای نمونه اگر تولیدکننده ای در سال ۹۰ از شبکه بانکی کشور ۱۰۰ میلیون دلار معادل ۱۱۰ میلیارد تومان با دلار ۱۱۰۰ تومان آن روز تسهیلات گرفته باشد که با بعداز فرصت تنفس ۵ ساله بازپرداخت کند، درحالی که به دلیل تحریم امکان تسویه ارزی از بین رفته و می بایست با نرخ ریالی تسویه کند، اصل مبلغ وام اش ۳ برابر شده است و می بایست ۳۳۰ میلیارد تومان بپردازد و اگر امروز بخواهد تسویه کند مجبور است با دلار ۲۰ هزار تومانی، ۲هزار میلیارد تومان به بانک بپردازد: ۲۰ برابر تسهیلات دریافتی! یعنی تحریم و بی ثباتی اقتصادی به راحتی یک صنعت گر بدهکار را به بدهکار کلان بانکی تبدیل می کند.

شاهد مثال این موضوع را می توان در دادگاه اخیر عباس ایروانی رییس گروه عظام دید که بر اساس کیفرخواست بدهی بانکی اش ۳ برابر اصل تسهیلات شده. نماینده دادستان با انتساب اتهام « اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور از طریق اخلال در نظام پولی و بانکی» گفت: آقای ایروانی تحت عنوان گروه عظام، مبلغ ۵ هزارو ۹۶۷ میلیارد و ۲۵۷ میلیون و ۴۶۵ هزارو ۶۱۴ تومان تسهیلات دریافت نموده که با احتساب معوقات بانکی تا پایان آبان ماه سال ۹۸، به مبلغ ۱۵ هزار و ۷۵۳ میلیارد و ۲۶۶ میلیون و ۶۱۵ هزار و ۴۲۸ تومان رسیده است.
اتهامی که ایروانی آن را رد کرد و گفت: چرا جایی بیان نمی¬شود که وثائق بانکی گروه عظام به راحتی کلیه بدهی¬های این گروه را پوشش می دهد؟ کل بدهی عظام حدود ۳۰۰ میلیون دلار است که با رعایت تشریفات قانونی و ارائه وثائق لازمه سالها پیش جهت انتقال تکنولوژی و ساخت داخل به خطوط تولید کشور تزریق شده و درحال بازپرداخت و آماده تسویه با نرخ های قانونی و مصوب هستیم. متأسفانه تابحال ابلاغیه های رییس جمهور، دادستان کل کشور و مصوبات هیئت وزیران و بخشنامه های دولت در ستاد تسهیل و رفع موانع و تسهیل تولید و ستاد اقتصاد مقاومتی و همین طور کمیسیون اصل نود مجلس در این خصوص اجرائی نشده است. دولت قرار است نرخ ارز را در مصوبه‌ای اعلام کند هر وقت اعلام کند، بلافاصله بدهی ام را می‌پردازم، من به دنبال توافق هستم.

ایروانی در دادگاه حرفی را زده که مشکل بسیاری از فعالین اقتصادی است. بر اساس مصوبات ستاد تسهیل و رفع موانع تولید که نهادی است با مشارکت تمام قوا که دادستان کل کشور نیز در بخشنامه ۲۲ آبان ۱۳۹۷ خود، دادستان ها را به همکاری در اجرای مصوبات آن ملزم کرده، بانک ها موظف هستند بدهی ارزی تولیدکنندگان و صنعتگرانی که مصوبه ستاد را دارند با نرخ ارز روز دریافت وام تسویه کنند، اما بانک ها به راحتی از اجرای این مصوبه خود داری می کنند.

میثم زالی دبیر کارگروه تسهیل و رفع موانع تولید کشور در این باره به خبرگزاری تسنیم گفت: « ۵۸ درصد از مصوبه‌های ستاد مربوط به مشکلات بانکی تولیدکنندگان است. بعد از بدهی‌های بانکی، مشکلات مالیاتی و تعهدات به سازمان تامین اجتماعی عمده‌ترین مشکلات تولیدکننده‌ها هستند که در کارگروه‌های رفع موانع تولید مطرح می‌شوند. متاسفانه واحدهای تولیدی ما وقتی بدهکار می‌شوند، از سوی دستگاه‌ها و نهادهای مختلف تحت فشار قرار می‌گیرند. یعنی سازمان امور مالیاتی جلوی تولیدکننده را می‌گیرد، بانک او را از همه خدمات بانکی محروم می‌کند و سازمان تامین اجتماعی با انسداد دارایی‌ها، توقیف اموال و بازداشت تولیدکننده همه نوع آسیبی به تولیدکننده می‌زند.»

سیدعبوالوهاب سهل آباد رئیس خانه صنعت، معدن و تجارت ایران نیز ۱۱ آذر ۱۳۹۸ با ارسال نامه‌ای به اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور خواستار تعیین تکلیف بدهی معوق واحدهای تولیدی و اجرای مصوبات ستاد تسهیل رفع موانع تولید شده است.
یونس ژائله رئیس اتاق بازرگانی تبریز و مالک شیرین عسل در این باره به خبر آنلاین گفت: بانک سودی که تولیدکننده باید برگرداند را روی وام اصلی می کشد و در یک قرار داد جدید، دوباره یک بهره مرکب را از تولید کننده می گیرد.

در یک نگاه کلی با روند افزایشی نرخ ارز و تورم پرشتاب، صنعتگران ایرانی که با مشکلات متعددی روبرو هستند بدهکار تر می شوند و بانک ها نیز بر سود موهوم و سود مرکب خود می افزایند بدون این که این چرخه پایان یابد. در این چرخه تولید است که ضرر می کند و از بین می رود.


دردسرهای دور زدن تحریم
فراگیری تحریم ها، موجب شد فروشندگان کالا، مواد اولیه و ماشین آلات نتوانند به صورت مستقیم صورتحساب و بارنامه برای مشتری و بنادر ایرانی صادر کنند و خریداران ایرانی نیز نتوانند مستقیم و با استفاده از شبکه بانکی عملیات پرداخت را انجام دهند. از سوی دیگر هوشمندانه شدن نظام تحریم ۱۰ ساله علیه ایران، علاوه بر تحمیل هزینه های متعدد دور زدن تحریم، صنعتگران ایرانی را با مشکل تامین مدارک رسمی هم روبرو کرد. صنعتگر ایرانی برای تامین کالای A، باید صورتحساب، گواهی بازرسی کالا و گواهی مبدا را با نام کالای B بگیرد تا بتواند به بنادر ثالث و نهایتا ایران حمل کند، در حالی که از بانک برای تامین کالای A وام گرفته و این آغاز مشکل است، مشکلی که پای مسئولین و فعالین اقتصادی را به دادگاه ها می کشاند و با اتهامات متخلفی روبرو می کند و انگیزه ها را کاهش می دهد.

مهدی میراشرفی رییس کل گمرک با درک این شرایط و سختی ها است که تاکید کرده: تحریم زنجیره تجارت را با مشکل مواجه کرده است.

وضعیت بسیار روشن و تلخ است؛ وقتی تولیدکننده ی ایرانی با این حجم از دیوان سالاری و مشکلات روبرو است ترجیح می دهد تولید خود را کاهش دهد تا کمتر درگیر نهادهای رسمی شود و چالش هایش کمتر. رهبر انقلاب با درک واقع بینانه اثرات تحریم بر تولید و جامعه است که تولیدکننده و صنعتگران این زمان را جهادگر خوانده اند.

تحریم بیش و پیش از آن که به اقتصاد کشور ضربه بزند، به سرمایه اجتماعی و امید مردم حمله کرده است. عاملی که در دوران محدودیت درآمد و ارتباطات جهانی می تواند جامعه را به پیش ببرد، صنعتگر و تولیدکننده و کارآفرین ایرانی را برای رسیدن به جهش تولید هدایت کند، وجود تعهد اجتماعی و حرفه ای دوطرفه میان نظام حکمرانی و کارآفرینان است، تعهدی که این روزها زیر فشار ویروس تحریم و ویروس کرونا بیش از همیشه به آن نیاز داریم؛ تعهدی که پیشران تولید و توسعه است.

تهدیدهای آمریکا در عراق

سیدصادق حسینی، روزنامه نگار | روزنامه اعتماد، چهارشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۸ | بازنشر: خبرآنلاین، عصر ایران| ابوتکتک بازی را رها کرد، گاز اشک‌آور را برداشت و به طرف ماموران پرتاب کرد و دوباره به فوتبال بازی کردنش چسبید. این فیلم کوتاه از مرکز بغداد، یکی از فیلم‌های پربیننده توییتر و شبکه‌های اجتماعی از اعتراضات مردم عراق به فساد و ناکارآمدی حکومت عراق بود.

عراق ۴۰ میلیونی با تولید روزانه ۴.۵ میلیون بشکه نفت و صادرات ۳.۷ میلیون بشکه و بودجه ۱۲۲ میلیون دلاری در سال ۲۰۱۹ از ۹ مهر ۱۳۹۸ شاهد دور جدید اعتراض به فساد در حکومت، بیکاری و فقر و وضعیت سخت زندگی بود. اعتراضاتی که با فرا رسیدن ایام زیارت اربعین فروکش کرد سپس دوباره اوج گرفت. اعتراض به فساد و شرایط زندگی البته در سرتاسر عراق از بصره تا بغداد و اربیل و سلیمانیه همواره در طول سال‌های متمادی برقرار بوده است. معترضین گاه کار را به آنجا رساندند که اردیبهشت ۱۳۹۵ ساختمان مجلس عراق را برای ساعاتی اشغال کردند. هر چند که مشهور است، اشغال مجلس با چراغ سبز حیدرالعبادی، نخست‌وزیر وقت انجام شد.

اعتراضات ۲۰۱۹ عراق که از سوی آیت‌الله‌العظمی سیستانی مرجع عالی‌قدر شیعیان، برهم صالح رییس‌جمهور، عادل عبدالمهدی نخست‌وزیر که چند روزی است باید او را نخست‌وزیر سابق خواند و تمامی ائتلاف‌ها، احزاب و شخصیت‌های سیاسی در عراق محترم شمرده شد، همگی خواستار پایان خشونت‌ها و حاکم شدن آرامش و پیگیری و اجرایی شدن مطالبات مردم و اصلاحات شدند… اما اعتراض و خشونت‌ها تا امروز ادامه یافته است.

۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۷ عراق چهارمین دوره انتخابات بعد از سقوط صدام و دومین بعد از خروج آمریکا و نخستین انتخابات پساداعش را برگزار کرد؛ انتخاباتی که نتایجش آمریکایی‌ها را شوکه کرد. در این فهرست مقتدی صدر و هادی العامری، دو رهبر شیعه؛ در جایگاه‌های اول و دوم ایستادند و فهرستی که آمریکایی‌ها برایش تلاش کردند، نصر به رهبری نخست‌وزیر اسبق حیدرالعبادی با ۴۲ کرسی در جایگاه سوم ایستاد. انتخابات ۲۰۱۸ عراق که نخستین انتخابات دوره زمامداری ترامپ و به تعبیری جمهوری‌خواهان از سال ۲۰۰۹ بود مانند ۳ دوره قبل نتیجه‌اش چندان مورد پسند زمامداران آمریکا نشد.

۱۰ مهر ۱۳۹۷ با وجود فشار بسیار بالای آمریکا و متحدانش، رییس‌جمهور برهم صالح، عادل عبدالمهدی نخست‌وزیر مورد حمایت ائتلاف‌های مختلف را مکلف به تشکیل دولت کرد؛ درست یک سال قبل از آغاز اعتراضات.

در دوران رایزنی برای انتخاب رییس‌جمهور و نخست‌وزیر، رابرت مک‌گورک فرستاده اوباما و ترامپ(که چندی پیش استعفاد داد) و سیلیمان سفیر آمریکا در بغداد در دیدارهای متعدد و فشرده‌شان با تمامی احزاب و گروه‌ها و ائتلاف‌های شیعه، سنی و کرد عراقی، آنها را به افشای فعالیت‌های فسادآمیز نزدیکان و بازگشت داعش تهدید کرده بودند. برای آمریکا، روی کار آمدن یک دولت همراه با سیاست‌های تحریمی واشنگتن علیه تهران یک الویت بود برای همین از تمام ابزارهای تطمیع و تهدیدش استفاده می‌کرد.

عادل عبدالمهدی، نخست‌وزیر سابق عراق ۳۰ آبان ۱۳۹۷ در نخستین نشست مطبوعاتی‌اش با خبرنگاران عراقی درباره تحریم‌های ظالمانه آمریکا علیه ایران گفته بود «بخشی از نظام تحریم‌ها نیستیم، آمریکا می‌خواهد تحریم‌هایی را علیه کشور و اشخاصی تحمیل کند، این به خودش مربوط است و سیاست خود آمریکاست این {تحریم‌های آمریکا علیه ایران} تصمیم عراق نیست حتی این تصمیم {آمریکا} از تصمیمات بین‌المللی و تحریم‌ها مبتنی بر منشور و قطعنامه‌های سازمان ملل نیست که عراق بخواهد به آن پایبند باشد. عراق بخشی از نظام تحریم‌های آمریکا نیست.»

نخست‌وزیری عبدالمهدی و مواضعش خشم آمریکایی‌ها را در پی داشت و باعث شد آنها در دیدارها به صورت شفاهی و کتبی مکررا نسبت به آن واکنش نشان دهند. کارگزاران آمریکا تهدید کردند، عبدالمهدی هزینه سختی بابت مواضعش خواهد پرداخت.

۹ مهر ۱۳۹۸ یک سال بعد از روی کار آمدن عبدالمهدی، اعتراض به فساد در عراق آغاز شد، مطالبه حقی که همه بر آن تاکید کردند؛ این ‌بار اما شرایط به گونه دیگری رقم خورد. نه حرف آیت‌الله‌العظمی سیستانی و نه هیچ شخصیت دیگری، فضای عراق را آرام نکرد و همسایه غربی را در یک نا آرامی و بی‌ثباتی و بی‌دولتی فرود برد و هسته‌های داعش را در استان دیاله عراق فعال کرد که نیروهای حشدالشعبی به مقابله با آنان برخاسته‌اند.

آمریکایی‌ها این روزها خوشحال هستند، هم عراق را بی‌ثبات کرده‌اند، هم نخست‌وزیری که آشکارا مخالفش بود را حذف کردند، هم فرماندهان بزرگ نیروهای حشدالشعبی ترور شده‌اند، هم تهدید فعال شدن داعش عملیاتی شده و هم در یک حرکت‌ نمادین آن هم در سالروز تسخیر سفارت آمریکا در تهران به کنسولگری‌های ایران در عراق حمله کردند. اگر آمریکا در بازی سیاسی تشکیل دولت شکست خورد، یک سال تلاش کرد تا در بازی ناامنی و بی‌ثباتی امتیازات مورد نظرش را بگیرد.

ابوتکتک بازی را رها کرد، گاز اشک‌آور را برداشت و به طرف ماموران پرتاب کرد و دوباره به فوتبال بازی کردنش چسبید. برای ابوتکتک‌ها و مردم عراق که مطالبه مبارزه با فساد و ناکارآمدی دارند اما وضعیت بدتر شده. حالا نه دولت دارند نه افقی برای تشکیل دولت و مبارزه با فساد و تبعیض و ناکارآمدی متصور است. حالا دیگر چای شیرین عراقی به تلخی می‌زند.

احمدی‌نژاد و رابطه با آمریکا: از هشدار به صالحی تا حمایت از مشایی

سیدصادق حسینی، روزنامه نگار | انتشار: عصرایران|  «این کار خطرناک است و شما ممکن است زمین بخورید» این توصیه محمود احمدی نژاد رییس جمهوری وقت به علی اکبر صالحی وزیر خارجه برای آغاز مذاکرات محرمانه سال ۱۳۹۰ با آمریکا در عمان است که در کتاب خاطرات صالحی با نام «گذری در تاریخ» فروردین ۹۷ منتشر شده؛ مذاکره ای که با سفر اسفند ۱۳۸۹ حسن قشقاوی معاون کنسولی وقت به عمان برای آزادی نصرت الله تاجیک دیپلمات ایران در لندن جرقه اش زده شد.

۳ سال قبل از انتشار کتاب، علی اکبر صالحی در گفت و گوی مفصلش با ماهنامه دیپلمات که آذر ۱۳۹۴ منتشر شد درباره مذاکره محرمانه با آمریکا گفت:« آقای دکتر احمدی‌نژاد هم خیلی راغب به مذاکره نبود؛ ولی مانع هم نبود؛ اما این‌که بگوییم مشوّق باشند، نبودند. می‌گفتند: آقای صالحی! حواست را جمع کن. موضوع پیچیده است و ممکن است صدمه ببینی. برادرانه نصیحت می‌کرد که امری پیچیده است و حواست باشد که راه خطرناکی است. به‌هرحال مشوّق نبودند؛ اما مانع هم نبودند.»

توصیه‌ی سلبی احمدی‌نژاد به صالحی درحالی بود که او پیشتر و از کانال های مختلف از جمله نوشتن نامه ۱۸ صفحه ای به جورج بوش(۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۵) به دنبال آغاز مذاکره مستقیم با آمریکا بود. آیت‌الله احمد جنتی در خطبه های نماز جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۵ تهران با بیان این که «دولت مردان آمریکایی قادر به پاسخگویی به نامه فوق‌العاده‌ رئیس جمهور نیستند»، نامه را چنین توصیف کرد:« این گونه حرف زدن ، الهام خداوند است و خدا لطف دارد. خدا الهام می کند و آنها را غافلگیر می کند. از این مرد مبتکر و شجاع و متدین باید تقدیر شود.» در سوی دیگر، جورج بوش به نامه چنین واکنش نشان داد:«رییس جمهور ایران آدم خیلی عجیبی است.»

تلاش های ناکام احمدی نژاد برای ارتباط گیری با آمریکا

محمدالبرادعی در کتاب خاطراتش که به فارسی با عنوان «عصر فریب: دیپلماسی اتمی در دوران خیانت» منتشر شده می نویسد:«احمدی نژاد در نامه ای در سال ۱۳۸۸ و از طریق او به اوباما آمادگی ایران را برای مذاکره دوجانبه بدون پیش شرط و بر مبنای احترام متقابل اعلام کرد.» از طرف آمریکایی اما! اوباما با نادیده گرفتن احمدی نژاد به رهبر انقلاب نامه نوشت و تلویحا به احمدی نژاد پیام داد که ساختار حکومتی ایران را به خوبی می شناسد و می داند چه کسی در چه جایگاهی قرار دارد. این نامه نوعی دهن کجی اوباما به احمدی نژاد تلقی می شد، دلخوری احمدی نژاد را در پی داشت.

سیدحسین موسویان دیپلمات پیشین ایرانی که این روزها در دانشگاه پرینستون تدریس می کند در کتابش با عنوان «ایران – آمریکا: گذشته شکست‌خورده و مسیر صلح» که خرداد ۱۳۹۴ در آمریکا و ایران منتشر شد به بازخوانی گوشه ای تلاش های محرمانه و مخفیانه ی احمدی‌نژاد رییس جمهور در سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ برای رابطه با آمریکا پرداخته و می نویسد: «در دی ۱۳۸۹ یک عضو گروه تماس سطح دو به من گفت:« ایران از طریق سفیر خود در سازمان ملل از وزارت امور خارجه آمریکا در خواست معرفی نماینده ای برای مذاکراتی جدید و جامع کرده است. گروهی از مقامات سابق آمریکا هستند که در تمامی سال های بعد از جنگ ایران و عراق در تماس با مقامات ایران بوده و برای بهبود روابط ایران و آمریکا تلاش کرده اند.»

احمدی‌نژاد و رابطه با آمریکا: از هشدار به صالحی تا حمایت از مشایی
در اسفند ۱۳۸۹ یک مقام آمریکایی به موسویان گفته بود:«ایالات متحده مکرراً پیام هایی از رحیم مشایی دریافت می کند که تهران برای مذاکره و برقراری رابطه با آمریکا مشتاق است. او گفت که دولت احمدی نژاد پی در پی به ایالات متحده پیام می دهد و کانال هایی که این پیام ها را می فرستند آن چنان متعدد هستند که ما نمی دانیم کدام یک را انتخاب کنیم. ما واقعا گیج شده ایم و به دلیل این که نمی دانیم آیا این پیام ها حمایت و پشتیبانی آیت الله خامنه ای را با خود دارد یا خیر، نمی توانیم به آن ها پاسخ دهیم.»

یکی دیگر از اعضای گروه تماس سطح دو نیز به موسویان گفته بود:« من هشت بار با مشایی دیدار کردم و او در همه ملاقات ها به من گفت که ایران در جستجوی گشودن باب گفت و گو و برقراری رابطه با ایالات متحده است.»

بر اساس گزارش موسویان، پاییز ۱۳۹۰ یعنی زمانی که مسیر مذاکره ایران و آمریکا از طریق عمان و با مدیریت علی اکبر صالحی وزیر وقت امور خارجه در حال آماده شدن بود، یک مقام آلمانی به او گفته بود:« مشایی ملاقاتی مخفیانه با کریستوفر هویسگن مشاور ملی در سیاست امنیتی و خارجی خانم آنگلا مرکل داشته است. در این ملاقات که در اقامتگاه معاون سابق وزیر خارجه آلمان برگزار شده است، مشایی از آلمانی ها خواسته بود که به واشنگتن اطلاع دهند تهران برای تجدید رابطه با آمریکا آمادگی دارد. مشایی گفته بود که ایران حتی آمادگی دارد در انتخابات دور بعد به اوباما کمک کند. البته آمریکایی ها به آلمانی ها پاسخ داده بودند که در گیر این موضوع نشوند.»

احمدی‌نژاد و رابطه با آمریکا: از هشدار به صالحی تا حمایت از مشایی

شکل گیری مذاکرات محرمانه عمان میان ایران و آمریکا

تریتا پارسی در کتابش «از دست دادن یک دشمن: اوباما، ایران، و پیروزی دیپلماسی» که بخش هایی از آن در وب سایت مشرق منتشر شده جزییات مذاکرات محرمانه عمان را روایت کرده است:« … وزیر خارجه ایران درخواست دیگری هم داشت. برای این‌که تهران متقاعد شود آمریکا جدی است، واشینگتن باید رسماً آمادگی خود را اعلام می‌کرد. آمریکا نمی‌توانست چنین کاری بکند، اما عمان می‌توانست. بنابراین به جای دولت اوباما، سلطان قابوس نامه‌ای به آیت‌الله خامنه‌ای نوشت و به رهبر ایران اطمینان داد که آمریکایی‌ها در مورد ورود به مذاکرات دوجانبه با ایران جدی هستند. این نامه به صالحی تحویل داده شد و سپس صالحی توسط «علی‌اکبر ولایتی» مشاور نزدیک آیت‌الله خامنه‌ای، نامه را به دست رهبر ایران رساند، بدون آن‌که به «محمود احمدی‌نژاد» رئیس‌جمهور ایران اطلاعی بدهد… باوجود مقاومت شدید شورای عالی امنیت ملی ایران و سعید جلیلی دبیر وقت این شورا آیت‌الله خامنه‌ای نهایتاً موافقت کرد. صالحی به من توضیح داد: «رهبر ایران گفت: باشد، اما باید خیلی مراقب باشید، چون ما به آمریکایی‌ها اعتماد نداریم.»

نشست اول مذاکره محرمانه میان ایران و آمریکا، شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۱ در مسقط برگزار شد؛ از ایران علی‌اصغر خاجی معاون وزیر خارجه به همراه «رضا زبیب» رئیس دفتر آمریکای شمالی، «رضا نجفی» و «محسن بهاروند» مسئول آمریکای لاتین به عمان رفتند و از آمریکا «پونیت تالوار» کارشناس ارشد شورای امنیت ملی و «جک سالیوان» معاون ستاد کارکنان وزیرخارجه، به همراه «اِمِت بلیوو» و یک مترجم در مذاکرات شرکت کردند. مذاکراتی که به دلیل افرایش تنش ها در خلیج فارس، بعد از ماه ها آماده سازی به نتیجه ی مطلوب نرسید.

علی اصغر خاجی سفیر ایران در چین، ۲۸ مهر ۱۳۹۷ در معدود گفت و گوهایش با رسانه ها در روزنامه همشهری، مذاکرات محرمانه عمان را چنین توصیف می کند:«فضا خیلی شکننده بود، هیچ تضمینی به پیشرفت کار نبود… اولین چیزی که ما با هیأت آمریکایی مطرح کردیم این بود که دیوار بی‌اعتمادی بین ما و شما دیوار بسیار بلندی است.»

با وجود به شکست انجامیدن نشست اول، دور دوم مذاکرات با وقفه ای حدودا ۹ ماهه با تغییراتی در نحوه برگزاری، جسله دوم در ویلایی ساحلی، نیمه اسفند ۱۳۹۱ در مسقط برگزار شد.

احمدی‌نژاد و رابطه با آمریکا: از هشدار به صالحی تا حمایت از مشایی

علی اکبر صالحی نشست دوم را که با حضور خاجی معاون وزیر خارجه ایران و ویلیام بیل بِرنز دیپلمات کهنه کار و معاون وزیر خارجه آمریکا برگزار شد، چنین گزارش می کند:« آقای خاجی را برای برگزاری جلسه دوم (۱۴ اسفند ۱۳۹۱) به عمان فرستادیم که نشست خیلی خوبی شد. طرفین دو سه روز در عمان ماندند و نتیجه آن شد که پادشاه عمان نامه‌ای برای آقای دکتر احمدی‌نژاد نوشت مبنی بر این که نماینده آمریکا اعلام کرده حق غنی‌سازی ایران را به رسمیت می‌شناسند.»

آینهورن عضو هیات آمریکایی و دستیار وزیر خارجه وقت آمریکا نیز نشست دوم در مسقط را چنین ارزیابی کرد:«ایرانی‌ها داشتند همان کاری را می‌کردند که دیپلمات‌های حرفه‌ای انجام می‌دهند. داشتند ما را وارسی می‌کردند، سؤال‌های هوشمندانه می‌پرسیدند.»

نشست دوم محرمانه میان ایران و آمریکا با تدبیر سلطان قابوس پایان یافت و در حالی که صالحی برای برگزاری نشست سوم در اردیبهشت ۱۳۹۲ آماده می شد، با نظر رهبری مذاکرات متوقف شد. صالحی در این باره می گوید:« ما خود را آماده می‌کردیم تا برای اجرای نقشه راه و تعیین جزئیات تعهدات متقابل وارد جلسه سوم با امریکایی‌ها شویم. این فعل و انفعالات، مربوط به زمانی بود که کشورمان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار گرفته بود. در همین هنگام، از دفتر رهبر معظم انقلاب به ما اطلاع دادند که حسب صلاحدید معظم له، دیگر مذاکره را متوقف کنید؛ بگذارید بعد از تعیین تکلیف انتخابات، دولت بعدی مذاکرات را پیگیری کند.»

 

 از ایران علی‌اصغر خاجی معاون وزیر خارجه به همراه «رضا زبیب» در مذاکرات مسقط حضور داشتند.
از ایران علی‌اصغر خاجی معاون وزیر خارجه به همراه «رضا زبیب» در مذاکرات مسقط حضور داشتند.

دور زدن مذاکرات مسقط توسط احمدی‌نژاد

سیدحسین موسویان دبیر کمیته سیاست خارجی شورای عالی امنیت ملی در دولت سید محمد خاتمی در کتابش می نویسد:« در سال ۱۳۹۱ یک آمریکایی عضو گروه تماس سطح دو درباره مذاکرات هسته ای به من گفت:« اسفندیار رحیم مشایی دستیار ارشد و دوست نزدیک احمدی نژاد با مقامات عالی رتبه سابق ایالات متحده درباره ی احتمال گشودن باب مذاکرات مستقیم صحبت کرده است.»

همچنین یکی از سفرای ایران در اروپا به یک عضو گروه تماس سطح دو که عضو دولت ایالات متحده بوده گفته است: «همه چیز از سوی ایران آماده است و مشایی و ثمره هاشمی برای شرکت در این ملاقات که در برلین برگزار خواهد شد، می آیند. این عضو سابق دولت آمریکا به سفیر ایران چنین پاسخ داده:«کاخ سفید گفت نه. آن ها گفته اند نمی خواهند در روابطی خارج از چهارچوب ۱+۵ با ایرانی ها وارد بحث شود.»

پیام آمریکایی ها به نمایندگان احمدی نژاد البته روشن بود؛ همان طور که اوباما برای آیت الله خامنه ای رهبر ایران نامه نوشت که دلخوری احمدی نژاد را در پی داشت، کاخ سفید نمی خواست مذاکره اش با کانال مطمئن و معتمد رهبر ایران را از بین ببرد.

تداوم دولت احمدی نژاد در پی حل رابطه آمریکا

این روایت ها نشان می دهد، محمود احمدی‌نژاد که روزی قبله ی آمال اصولگرایان بود، از روز نخست، در پس شعارها و تبلیغات ضد غربی و با وجودی که سیاست رهبری در این خصوص را می دانست به دنبال رابطه با آمریکا بود. او کلید تداوم دولت احمدی‌نژاد-مشایی با مدل پوتین – مدودف را حل مشکل رابطه آمریکا می دانست، برای همین راضی نبود هیچ گروه دیگری در این زمینه موفق شود؛ حتی وزیرخارجه اش علی اکبر صالحی با تایید رهبر انقلاب.

برای محمود احمدی نژاد که نارضایتی اش از مذاکرات مسقط را با تعبیر «این کار خطرناک است» بیان کرده و تلاش تقریبا ۸ ساله آشکار و محرمانه اش برای ارتباط مستقیم با آمریکا ناکام مانده بود، در آخرین سفرش به نیویورک، حدود ۶۰ روز بعد از برگزاری دور اول مذاکرات در مسقط ، برخلاف سخنرانی هایی که در آن به ایالات متحده حمله می کرد، در موضعی عجیب آخرین تیرش را رها کرد:«ایران جایگاه ایالات متحده آمریکا را می داند و بر این باور است که ما می توانیم با همدیگر رابطه داشته باشیم.»

اعتیاد آمریکایی

{انتشار: خبرآنلاین} از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که به سرنگونی دولت ملی محمد مصدق انجامید و مزه ی کودتا زیر زبان حکم‌رانان کاخ سفید قرار گرفت، سیاست «براندازی از طریق کودتا» و البته ترور رهبران مخالف تا امروز ادامه یافته است.

گواتمالا، شیلی، آرژانتین، اروگوئه از جمله نمونه های موفق کودتا با هدف براندازی و حاکم کردن دولت دست نشانده توسط آمریکا در قرن گذشته هستند.
چهارشنبه ۲۳ ژانویه ۲۰۱۹ (۳بهمن۱۳۹۷)، «خوان خراردو گوایدو مارکز» عضو حزب اراده ی عمومی ونزوئلا خود را رییس جمهور موقت خواند، بلافاصله آمریکا حمایت خود را از او اعلام کرد و تا امروز تمام قد از این چهره سیاسی حمایت کرده است.

۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۸، فیلمی از گوایدو منتشر شد که از ارتش می خواهد از او حمایت کند و طرفدارانش را به خیابان فرا می خواند. درخواستی که از سوی ارتش چندان به آن توجه نمی شود و کشورها در میابند که کودتای آمریکایی در ونزوئلا شکست خورده است. ترامپ نیز با قبول شکست به دنبال مقصر می گردد و انگشت خود را به سوی نیروهای نظامی کوبایی نشانه می رود؛ که ادعایش بلافاصله توسط ریس جمهور کوبا رد می شود.

کودتای شکست خورده اردیبهشت ۱۳۹۸ ونزوئلا، جنگ عراق و تحریم های ظالمانه ی آمریکا علیه ایران، جدیدترین نمونه هایی است که نشان می دهد، ابزارهای سیاست خارجی آمریکا در ۷۰ سال اخیر همچنان ثابت و بی تغییر مانده اند: «کودتا، حمله ی نظامی و تحریم!» این مثال ها که پیش روی همه ی جهان قراردارد، نشان می دهد ایالات متحده از «پیرسالاری در نظام تصمیم گیری» و «مقاومت در برابر تغییر» در نظام حکمرانیش رنج می برد.

تجربه های تاریخی دخالت آمریکا نشان می دهد، ایالات متحده به ارزیابی میزان اثربخشی سیاست هایش و همچنین تبعات اجرای آن ها در جهان، همچنان بی توجه است. کوبا، ونزوئلا، کره شمالی، سوریه، لیبی، افغانستان و عراق نمونه هایی متنوع از سیاست های تحریم، جنگ و کودتا هستند که آمریکا نتوانسته است به سیاست های اعلامیش برسد؛ اما با استفاده از ویژگی ابرقدرتی اش و البته ظرفیت رسانه های آمریکایی، موضوع را از دید افکار عمومی دور کرده است.

محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه تعبیر جالبی از این روحیه آمریکایی ها دارد: «اعتیاد!»

العبادی؛ قربانی تحریم‌های ایران

سیدصادق حسینی|روزنامه شرق|بازنشر: خبرآنلاین|عصر ایران|رویداد۲۴|  دوشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۷| ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ دونالد ترامپ رییس جمهور ایالات متحده بعد از مدت ها حمله مداوم به برجام، رسما از آن خارج شد و با استفاده از تجربه ی نظام سنگین تحریم های باراک اوباما، ستاد تحریم ایران را با محوریت وزارت خارجه دوباره فعال کرد. برایان هوک که از دوره ریاست جمهوری جورج بوش پسر به عنوان دستیار وزیر امور خارجه آمریکا شناخته می شود، نقش هماهنگی تحریم ها را میان وزارت خزانه داری، وزارت خارجه و کاخ سفید بر عهده گرفت.

کاخ سفید که می دانست برخلاف دوره قبلی تحریم ها، با وجود برجام که از حمایت روسیه و چین و اتحادیه اروپا برخوردار است نمی تواند علیه ایران اجماع ایجاد کند، نگاهی به همسایگان ایران داشت، تا با افزایش فشار بر آن ها، مانع همکاری شان با ایران شود. با چنین سیاستی، کارگزاران منطقه ای کاخ سفید تلاش کردند تا حیدرالعبادی نخست وزیر پیشین را که برای پیروزی فهرستش در انتخابات ۲۰۱۸ پارلمان عراق کار می‌کرد، در سمتش ابقا کنند. حیدرالعبادی نیز برای اعلام همراهی‌اش، ۱۶ مرداد ۱۳۹۷ در جریان یک نشست خبری گفت: «عراق ناگزیر از رعایت و اعمال تصمیمات واشنگتن است و دولت عراق در حال حاضر تصمیم گرفته تا برای حفظ منافع خود از تحریم های آمریکا تبعیت کند.» این اظهارات البته با واکنش های زیادی در عراق و ایران روبه‌رو شد. اظهاراتی که عبادی هزینه اش را با از دست دادن کرسی نخست وزیری پرداخت کرد.

اهمیت عراق برای آمریکا در دوره تحریم

از میان همسایگان، به دلایل تاریخی و فرهنگی، ایران گسترده ترین رابطه را با عراق دارد و با سرنگونی رژیم صدام در سال ۱۳۸۲ دولت های عراق رابطه ی نزدیکی با ایران داشتند. ایران علاوه بر این که نخستین کشوری بود که خطر ظهور داعش در عراق را به مقامات بغداد هشدار داد، پیش از سایرین نیز در دفاع از عراقی‌ها (کرد و عرب) پیشگام بود. از سوی دیگر نیروهای مردمی عراق همراه با رزمندگان افغانستانی و پاکستانی در کنار نیروهای حزب الله و بسیج مردمی سوریه با هماهنگی فرماندهان ایرانی در سوریه علیه داعش و گروه های تکفیری مبارزه می کنند.

علاوه بر روابط سیاسی نزدیک ایران، عراق پس از چین دومین مقصد صادراتی ایران است. بر اساس آمار گمرک در نیمه نخست ۱۳۹۷، ایرانیان از لحاظ وزنی ۴۵.۳۲ درصد و از لحاظ ارزشی ۴۴.۵۸ درصد بیش از سال ۹۶ به عراق کالا صادر کردند که ارزش آن به ۴.۵ میلیارد دلار رسیده است. همچنین ایران برای عراقی‌ها، نخستین مقصد سفر است و در ۷ ماهه امسال حدود ۲میلیون عراقی برای زیارت، گردشگری و درمان به ایران آمده‌اند که از این جهت هم درآمد قابل توجهی نصیب ما می شود. این دلایل برای آمریکا کافی بود تا در آستانه دور جدید تحریم ها، تلاش کند دولتی را در عراق روی کار بیاورد که آشکارا از ایران دور باشد؛ هم در بعد سیاسی و امنیتی و هم در بعد اقتصادی.

ترامپ با گماردن مجدد رابرت مک گور به عنوان فرستاده ویژه از مدت ها پیش از انتخابات اردیبهشت ۱۳۹۷ پارلمان عراق و در فرایند دولت سازی، تلاش کرد سیاست «دولت دور از ایران» را اجرایی کند. مک گورک به همراه داگلاس آلن سیلمان سفیر آمریکا در بغداد در این مدت با تمامی گروه های عراقی اعم از سنی، شیعه و کرد ملاقات کرد و آن ها را به حمایت از نخست وزیری مجدد حیدر العبادی فراخواندند و هر جا لازم بود از تماس های تلفنی و حمایت های پمپئو وزیر خارجه آمریکا استفاده کردند. آن‌ها با دنبال کردن دوگانه سازی کاذب «آن هایی که نزدیک جمهوری اسلامی ایران هستند و مستقلین» عراقی ها را تهدید به افشای پرونده هایشان کردند و سپس، تهدید داعش را پیش کشیدند.

«غالب الشابندر» سیاستمدار و تحلیلگر مشهور عراقی در این باره در گفت و گو با شبکه سعودی الحدث تاکید کرد: «مک گورک از طریق پیام های شفاهی و مکتوب به بسیاری از سیاستمداران و نمایندگان منتخب در پارلمان جدید، به آنها وعده داده یا آنها را تهدید کرده است که اگر از نخست وزیری دوباره العبادی حمایت نکنند، واشنگتن با آنها از جمله از طریق بازگرداندن داعش به‌شدت برخورد خواهد کرد.»

حازم الباوی تحلیلگر عراقی نیز تحرکات فرستاده ترامپ در تعیین نخست وزیر را «بی سابقه» خواند و «شیخ قیس الخزعلی» دبیرکل «عصائب اهل الحق» نیز گفت: «آمریکا به شکل علنی در تشکیل دولت در عراق مداخله می‌کند تا در برخی موارد شخصیت‌های مدنظر خود را تحمیل کند.»

ناکامان عراق

با وجود رایزنی ها، وعده ها و تهدیدهای چند ماهه فرستاده ویژه و سفیر ایالات متحده در بغداد، در نهایت اما دولت جدید عراق با ریاست جمهوری برهم صالح سیاست مدار نوگرای کرد و نخست وزیری عادل عبدالمهدی کهنه کار، شکل گرفت. آن ها برای تشکیل دولتی هماهنگ با کاخ سفید در بغداد حساب ویژه ای باز کرده بودند تا در پرتوی آن، فشار تحریم را بر ایران بیشتر کنند و مانع نزدیکی بغداد با تهران شوند.

برهم صالح که با غلبه بر چنین فشارها و مخالفت هایی بر کرسی ریاست جمهوری نشست در نخستین سفر رسمی اش به عنوان رییس جمهور عراق در نشست خبری مشترک با حسن روحانی رییس جمهور پیامی را به واشنگتن ارسال کرد که معنی اش همراهی بیشتر با ایران بود. او با چهره ای خندان به حسن روحانی نگاه کرد و گفت: «امروز پیامی روشن از بغداد آورده‌ام: در عراق اهمیت روابط با جمهوری اسلامی ایران را درک می‌کنیم.» او در دیدار با رهبر انقلاب نیز مجددا تاکید کرد: « من با یک پیام صریح و آشکار به تهران آمده‌ام، عوامل و عناصر پیونددهنده‌ی دو ملت ایران و عراق، ریشه در تاریخ دارد و غیر قابل تغییر است.»

عادل عبدالمهدی نخست وزیر عراق نیز ۲ هفته بعد از آغاز تحریم های آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۹۷ با تاکید بر این که «به طرف آمریکایی گفتیم به ما دستور ندهید»، موضع دولت جدید عراق را چنین توصیف کرد: «در برنامه و شیوه وزارتی تاکید کردیم بخشی از نظام تحریم‌ها نیستیم. این که آمریکا تحریم‌هایی را علیه کشور و اشخاصی تحمیل کرده، به خودش مربوط است و سیاست خود آمریکاست این، تصمیم عراق نیست، حتی این تصمیم(آمریکا)، تصمیم بین‌المللی هم نیست. تحریم‌ها مبتنی بر منشور و قطعنامه‌های سازمان ملل نیست که عراق بخواهد به آن پایبند باشد، ما بخشی از نظام تحریم‌ها نیستیم، ما همچنین بخشی از هیچ تجاوزی علیه هیچ کشوری نیستیم. ما توانستیم این مسئله را به طرف آمریکایی و تمام طرف‌ها تفهیم کنیم.»

عملگرایی ایرانی

نگاهی به رویدادهای چندماه اخیر روشن می سازد آمریکا که به دنبال روی کار آوردن یک دولت هماهنگ با واشنگتن و همراه با نظام تحریم ها در بغداد بود، نتوانست به هدفش برسد. حیدر العبادی نخست وزیر پیشین عراق در گفت و گوی جدیدش با تلویزیون الشرقیه گفته که ایران در نخست‌وزیر نشدن من در دور دوم نقش داشت. او بر اهمیت «دولت همراه در بغداد» برای واشنگتن تایید کرده و دلیل دوباره نخست وزیر نشدنش را «پایبندی اش به تحریم های آمریکا علیه ایران» می‌داند.
از ۱۸ اردیبهشت که ترامپ از برجام خارج شد ۶ ماه و از آغاز تحریم ها در ۱۳ آبان بیش از ۱ ماه می گذرد، ایران تاکنون توانسته اجماعی بین المللی علیه خروج آمریکا از برجام شکل دهد، نوسان نرخ دلار را مهار کند و شیب نزولی به آن دهد، با فشارهای دیپلماتیک و رایزنی های گسترده فروش نفت اش را فعلا حفظ و خریداران عمده نفت را از تحریم آمریکا معاف کند و اروپا را مجبور به ارایه مکانیسم جدید اقتصادی (SPV) کند و از سوی دیگر با تقویت مناسبات اقتصادی با همسایگان صادراتش را افزایش دهد.

واکنش جلیلی به قطعنامه‌های شورای امنیت چه بود؟ / پرونده+لینک

سیدصادق حسینی(خبرآنلاین): سعید جلیلی مسئول تیم سابق مذاکره کننده هسته ای کشورمان با تشکیل کمیسیون ویژه ۱۵ نفره بررسی برجام در مجلس شورای اسلامی که نیم بیشتر آنها از منتقدان و مخالفان برجام هستند، بار دیگر خبر ساز شده است. [چرا جلیلی شانتاژ می کند؟طرف اروپایی نامه جلیلی را برگرداند!]

سوای از حضور او در کمیسیون برجام که مخالفت برخی از منتقدان او و حامیان دولت را برانگیخت، [نظر مخاطبان خبرآنلاین در مخالفت یا موافقت با حضور جلیلی در کمیسیون برجام] آنچه سبب شد تا بار دیگر جلیل در معرض توجهات رسانه ای قرار گیرد، اظهارات او در خصوص لغو تحریم ها و امتیازاتی بود که به گفته جلیلی  طرف غربی حاضر به اعطای آن بوده اما او آنها را نپذیرفته است. [ناصری: دعوت مجلس از جلیلی جهت‌دار و یک طرفه است]

رئیس تیم سابق مذاکره کننده هسته ای با بیان این که «تحریم ها لغو نمی شود» مدعی شد در آلماتی «حق غنی سازی ایران» برسمیت شناخته شده بود.

طرح این موضوع سبب شد تا یکی از اعضای کمیسیون برجام صحت و سقم این ادعا را با محمدجواد ظریف در میان بگذارد که البته رئیس تیم مذاکره کننده کنونی کشورمان با بلند نظری پاسخی به این ادعا و نیز انتقادات پرشمار دیگر سعید جلیلی نداد.[کلیدی‌ترین صحبت‌های ظریف در کمیسیون برجام/ چرا پاسخ جلیلی داده نشد؟]

ظریف با گفتن این که «من قصد پاسخ به دکتر جلیلی را ندارم ادامه داد که من حتی زمانی که ایشان مسئولیت پرونده را داشتند هیچ حرفی نزدم در حالی که از منتقدین جدی بودم». او  تنها بر این تاکید کرد که « پیشنهاد غرب در آلماآتی دست ماست. اگر جایی گفته بودند که لغو می کنیم حق با شماست»
علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان نیز با بیان این که «حق غنی‌سازی در هیچ یک از مذاکرات ۱+۵ از سوی آمریکایی‌ها به رسمیت شناخته نشد» ادعاهای جلیلی را رد کرد.

از سوی دیگر علی اکبر ولایتی مشاور امور بین الملل رهبر معظم انقلاب نیز به حرف های جلیلی اینچنین واکنش نشان داد: «کاملا تکذیب می کنم این ادعا به هیچ وجه درست نیست. اگر مسایل حل شده بود نباید تا اینجا ادامه پیدا می کرد!» [واکنش ولایتی به اظهارات جلیلی]
سعید جلیلی همواره در نزد افکار عمومی چهره ای ارزشی بوده است که البته در خصوص مذاکره با پنج بعلاوه یک توفیقی نداشته اما حضور او در کمیسیون برجام و اظهاراتی اینچنین مبنی بر نادیده گرفتن هرگونه دستاوردی از سوی تیم مذاکره کننده کنونی و طرح ادعاهایی از این دست که هیچ پایه و اساسی ندارد می تواند مردم را وادار به قضاوت جدیدی نسبت به او کند. [جلیلی: غرب، لغو تحریم ها را در دوره مذاکرات ما پذیرفته بود که پرونده را به دولت یازدهم تحویل دادیم]

اکنون، شائبه حاکمیت نگاه سیاسی و جناحی و حتی مغرضانه بر نوع عملکرد او و تیمش و حامیان روش او در اذهان عمومی پدید آمده است و شاید همین دلیلی بود بر قطع ناگهانی پخش نشست های کمیسیون برجام. [صدا و سیما گزینشی عمل کرد] [توضیحات صدا و سیما درباره پخش نشدن ادامه جلسات برجام]

بدون تردید به وجود آمدن فضای باز گفت و گو و بررسی پیرامون عملکرد تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان غنیمت است و باید آن را به فال نیک گرفت، فرصتی که در سراسر دوران مذاکره تیم آقای جلیلی با پنج بعلاوه یک هرگز فراهم نشد و حتی کسی شاید جرئت طرح آن را نیز نداشت. [دلواپسان مذاکرات هسته ای سال های گذشته از جلیلی سوالی نداشتند؟] به نظر می رسد اکنون به واسطه پدید آمدن این فضای جدید که آن نیز از برکات دولت تدبیر و امید است و می توان دولت حاکم را اینگونه به نقد کشید،  فرصت انتقاد از تیم مذاکره کننده سعید جلیلی نیز به وجود آمده باشد [زیباکلام: جلیلی وقتی رئیس تیم مذاکره‌کننده بود، یکبار اجازه کوچکترین انتقاد به مذاکرات را نداد]، تیمی که دستاورد مذاکراتش برای کشور، تصویب ۴ قطعنامه شورای امنیت عله کشور و منافع ملی بود که تنها یکی از آنها یعنی قطعنامه ۱۹۲۹ است که از آن به عنوان بدترین، ظالمانه ترین و شدیدترین تحریم ها علیه یک کشور در طول تاریخ سازمان ملل یاد می شود و این در جای خود یک رکورد محسوب می شود. [جلیلی باید درباره علل صدور قطعنامه‌ها علیه ایران در کمیسیون برجام توضیح دهد]

در این بین بررسی واکنش های سعید جلیلی در دوران تصدی مسئولیتش در تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان و تصدی پست دبیری شورایعالی امنیت ملی نیز خالی از لطف نیست.  [از قطعنامه ۱۶۹۶ تا ۱۹۲۹؛ همه تحریم های شورای امنیت علیه ایران در دولت های نهم و دهم]

 

قطعنامه ۱۸۰۳

قطعنامه شماره ۱۸۰۳ شورای امنیت سازمان ملل متحد در روز ۳ مارس سال ۲۰۰۸ (دوشنبه، ۱۳ اسفند ۱۳۸۶) با ۱۴ رأی مثبت در برابر یک رأی ممتنع و بدون رأی مخالف به تصویب رسید. در این قطعنامه دو تحریم جدید به تحریم‌های قبلی اضافه شد: بازرسی محموله های هوایی و دریایی ایران و دقت عمل در اعتبارات و تسهیلات مالی.

دکتر جلیلی ۴ روز پس از تصویب نخستین قطعنامه علیه ایران در دوره تصدی مسئولیت دبیری شورایعالی امنیت ملی و مسئول پرونده هسته ای، ۱۷ اسفند ماه ۱۳۸۷ در دیدار میگوئل دسکوتو، رییس مجمع عمومی سازمان ملل متحد نظام حاکم بر شورای امنیت را مبتنی بر قدرت خواند که در آن نه دموکراسی بلکه قدرت بیشتر موجب داشتن سهم بیشتری برای تصمیم‌گیری درباره سرنوشت سایر کشورها می‌شود. او خواستار «بازتعریف ساختارها در عرصه اقتصاد و روابط اقتصادی» شد تا این روابط به ابزار سیاسی تحمیل سیاست‌های قدرت‌های بزرگ تبدیل نشود. [اگر در زمان جلیلی درست مذاکره می شد تحریم نمی شدیم/ دولت احمدی نژاد باید پاسخگو باشد]

قطعنامه ۱۸۳۵

قطعنامه۱۸۳۵ در تاریخ ۲۷ سپتامبر سال ۲۰۰۸(شنبه، ۶ مهر ۱۳۸۷) به تصویب رسید و ایران را به عدم تعلیق فعالیت‌های غنی‌سازی متهم کرده است.

علی لاریجانی فردای تصویب این قطعنامه در مجلس گفت «درباره ادامه تفنن سیاسی با ۱+۵ شاید تصمیم دیگری گرفته شود». سعید جلیلی دوشنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۷ در واکنش به قطعنامه ۱۸۳۵ سازمان ملل در نامه ای ۲ صفحه ای به خاویر سولانا نوشت: «فقدان تمدن گفتگو، برخی قدرت‌ها را به تکیه بر اهرم‌های فشار به جای استدلال و منطق کشانده است . برای جامعه جهانی جالب است که در روند گفتگو آنگاه که سوالی منطقی طرح می‌شود، طرف گفتگو به جای ارائه پاسخ از ابزار فشار استفاده می کند.»

جلیلی روز قبلش (یک شنبه ۱۴ مهر ۱۳۸۷) نیز در دیدار نیکلاس مادورو” وزیر خارجه ونزوئلا از موضع گیری درباره این قطعنامه امتناع کرده .بود.
قطعنامه ۱۹۲۹

[بدترین و ظالمانه‌ترین قطعنامه‌ای که علیه کشورمان تصویب شد، کدام بود؟] اواخر اردیبهشت ۱۳۸۹ ایران بعد از مدت ها مذاکره علنی و محرمانه توانست در حاشیه اجلاس گروه ۱۵ «توافق نامه مبادله سوخته هسته ای» را با ترکیه و برزیل در ۱۰ بند به امضا برساند که بر اساس آن تهران ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده خود را به دولت آنکارا می داد تا ترکیه و برزیل از تداوم گفت و گوهای ایران با ۱+۵ استقبال کنند بدون این که تعهد خاصی به ایران داشته باشند. تنها ترکیه بر اساس بند ۸ نیز قبول کرده بود در صورت عدم توافق ایران با غرب، مواد هسته ای مان را به خودمان باز گرداند. [ناصری: توافق با برزیل و ترکیه، تاریک‌ترین مقطع مذاکرات بود]

بلافاصله و در فردای امضای «بیانیه تهران»۲۳۴ نماینده مجلس با صدور بیانیه از آن حمایت قاطعانه کردند و تاکید کردند: «دولت همواره در این زمینه محکم و منطقی رفتار کرده». روزنامه کیهان در فردای امضا بیانیه هسته ای زیر عکس بزرگی که احمدی نژاد را در حال بالاگرفتن دست سایرین نشان می دهد، تیتر زد:« گامی دیگر در دیپلماسی هسته ای کشور: اقتدار و هوشمندی ایران در بیانیه ۳ جانبه تهران ».

۱۹۲۹ بدترین قطعنامه علیه ایران

شورای امنیت سازمان ملل متحد در ۹ ژوئن سال ۲۰۱۰ (چهارشنبه، ۱۹ خرداد ۱۳۸۹) کمتر از یک ماه از گذشت بیانیه تهران شدیدترین قطعنامه خود علیه ایران را تصویب کرد. قطعنامه ۱۹۲۹ که چهارمین دور تحریم‌ها علیه ایران به شمار می‌رفت با ۱۲ رأی مثبت، دو رأی مخالف و یک رأی ممتنع به تصویب رسید. این قطعنامه ایران را به عدم پایبندی به مفاد قطعنامه‌های پیشین سازمان ملل متحد و تعهدات آژانس متهم کرد.

ساعت ۲۲ چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۹ بیانیه ای از سوی دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی منتشر شد. سعید جلیلی در این بیانیه گفته بود:«بسته پیشنهادی جمهوری اسلامی ایران که بیش از دو سال پیش ارائه شد، بسترهای مناسبی را برای تلاش و همکاری جامعه جهانی حول نگرانی‌های مشترک ارائه کرد. این بسته فرصتی برای تعامل حول موضوعات اقتصادی، سیاسی و بین‌المللی بود که اگر طرف مقابل رویکرد منطقی به آن نشان می‌داد، فرصت‌های مناسبی برای همفکری و حل مشکلات جامعه جهانی فراهم می‌شد؛ چنان‌که جمهوری اسلامی ایران سعی کرد با ابتکار و تلاش مستمر برخی از این موضوعات را در همکاری با جامعه بین‌المللی دنبال کند.»

دوشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۸۹ کاترین اشتون به هنگام ورود به لوکزامبورگ جواب جلیلی را این گونه داد: «نامه‌ای به جلیلی برای دیدار و گفت‌وگو درباره‌ی مسائل هسته‌یی نوشته‌ام که در واقع در این مساله رویکرد هویج و چماق مدنظر است که هویج منظور گفت‌وگو و چماق منظور اعمال تحریم است.» [هر تیم مذاکره کننده چه دستاوردی داشت؟]

موضع کیهان درباره ۸ قطعنامه قبلی شورای امنیت چه بود+عکس

صادق حسینی در هفته نامه «طلوع صبح» نوشت{بازنشر در انتخاب/نامه}

با گذشت ۸ سال و ۱۱ ماه ۱۹ روز از نخستین قطعنامه و صدور در مجموع ۸ قطعنامه ضد ایرانی (۱۹۸۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳، ۱۸۳۵ ، ۱۹۲۹، ۱۹۸۴) سرانجام قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل ۲۹ تیرماه ۱۳۹۴ در سال روز اعلام رسمی قطعنامه معروف ۵۹۸ با اکثریت آرا اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد به تصویب رسید.

(فهرست قطعنامه ها: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940423000060)

از دوشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۵ که تحریم ۱۶۹۶ شورای امنیت علیه ایران تصویب شد تا امروز فضای سیاسی ایران دوران پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشت؛ روزهایی بود که اجازه کوچکترین انتقادی به روند مذاکرات و تیم مذاکره کننده هسته ای داده نمی شد و روزهایی که بر گزاری جلسات نقد و بررسی شق القمر بود.

با روی کارآمدن دولت روحانی و تغییر تیم هسته ای، حامیان قبلی به یک باره منتقد شدند و خود را «دلواپس» خواندند و جلسات پر زرق و برق و دامنه داری در نقد و بررسی روند مذاکرات و تیم مذاکره کننده برگزار کردند بدون این دولت مانع فعالیت شان شود.

این که چرا مردم به «دلواپسان» امروز و «حامیان دیروز» اعتماد ندارند و انقادهای کاسب کارانه و محلفی را از انتقادهای منصفانه و راهگشا تشخیص می دهند پاسخ ساده ای دارد. مردم انتظار دارند همین طور که فعالیت های تیم جدید هسته ای مورد مداقه و مداقه منتقدین قرار گرفته، همین دقت نیز در مورد تیم قبلی و نتایج تاریخی آن که برخی نخبگان آن را تعبیر به «بیانیه خواندن» کردند، وجود می داشت.

موضع کیهان دباره تحریم های قبلی چه بود؟

ادامه خواندن “موضع کیهان درباره ۸ قطعنامه قبلی شورای امنیت چه بود+عکس”

دلواپسانی که همراه دولت نیستند به رهبری اعتماد کنند

صادق حسینی{منتشر شده در خبرآنلاین/ بازنشر در عصر ایران، انتخاب} مذاکرات هسته ای و امضا توافق نامه «برجام» فرصت رسانه ای لازم را برای نواختن دولت حسن روحانی فراهم کرده است. فواد ایزدی نیز از جمله کسانی است از این فرصت بهره منده شده است. او از جمله نخبگان جریان اصول گرایی است که به یک باره در سپهر رسانه ای آن ها طلوع کرده. ایزدی که در دوران نوجوانی به آمریکا مهاجرت کرده پایان نامه دکتری ارتباطات سیاسی خود را از یک دانشگاه آمریکایی با عنوان «دیپلماسی عمومی آمریکا در ایران» نوشته است.
ایزدی که به شدت مورد علاقه صدا و سیما و رسانه های خاص است با ظهور اعتراضات مردمی در آمریکا که صداوسیما آن را «جنبش وال استریت» می خواند، رونمایی شد و این روزها به عنوان استاد دانشگاه و کارشناس هسته ای در انتقاد از دستاوردهای هیات مذاکره کننده ایران، به یک چهره منتقد تبدیل شده است.
مترجم کتاب «امپریالیسم بشردوستانه» که توسط انتشارات خبرگزاری فارس منتشر شده به تازگی در گفت و گو با یکی از خبرگزاری ها تاکید کرده« متن پیش‌نویس چند بخش مضر برای استقلال کشور دارد».
او در تمام مصاحبه اش به مخاطب اش چنین القا می کند که تیم مذاکره کننده هسته ای، ناپخته، شتاب زده و نفهمیده توافقی با ۱+۵ انجام داده که موجب «خدشه وارد شدن به استقلال کشور» شده است: «این قطعنامه یک گرز یا شمشیر خیلی بلندی بر روی سر ایران خواهد بود.»*
مهدی محمدی از یاران سعید جلیلی در مذاکرات نیز از دیگر افرادی است که به شدت تیم هسته ای را مورد انتقاد و اتهام قرار می دهد. او که با کنار رفتن تیم جلیلی به یک باره کت شوار منتقدین را تن کرده این روزها در رسانه های اصوال گرا به شدت خود را «دلواپس» نشان می دهد و بدون اشاره به «مسئولیت های تیم قبلی مذاکره کننده در تحمیل قطعنامه های سازمان ملل» علیه ملت و «خواندن بیانه های تاریخی و فلسفی» پیش بینی کرده «برجام عاقبت به خیر نخواهد شد» او با اتهام زنی های معمول روزنامه کیهان و وطن امروز گفته «شرکای آمریکا در داخل ایران، خیلی زود باید خلسه ناشی از توافق را کنار بگذارند.»
البته پاسخ به ادعاهای منتقدین کار چندان سخنی نیست. نقد اساسی آن ها که بعضا با اتهامات ناجوانمردانه و ادبیات سخیف نیز همراه است این است که آمریکا «دبه» می کند و زیر میز مذاکرات می زند و خلاف تعهداتش عمل می کند حال آن که محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه و رییس هیات مذاکره بارها بر این نکته پافشاری کرده که تعهدات «متناظر» و اقدامات «برگشت پذیر» است و این یعنی این که ایران به دلیل بی اعتمادی که به غرب دارد در «برجام» مکانیزمی طراحی کرده که هر گاه طرف مقابل تعهداتش را نقض کند، ایران گام متناظر با آن را بر خواهد داشت.
ظریف ۲۳ تیرماه ۱۳۹۴ در جمع خبرنگاران حاضر در وین تاکید کرد:«براساس توافقی که صورت گرفته سازوکاری در نظر گرفته شده اگر این کشورها نقض عهد کنند ایران می‌تواند به سرعت به برنامه خود بازگردد. سرعت بازگشت ایران به برنامه های قبلی خود و کنار گذاشتن تعهدات به هیچ وجه کمتر از سرعتی که طرف مقابل می توانند بازگردند نخواهد بود.»
وزیر امور خارجه با تاکید مجدد گفت:«مشخص است هر کس در هر زمانی چه کاری انجام دهد و اقدامات متوازن و متناظر است و همین بهترین تضمین است که ما اطمینان حاصل کنیم همه طرف‌ها به تعهداتشان پایبند هستند.»
حال که منتقدین مذاکرات نشان داده اند هیچ اعتمادی به تیم مذاکره کننده دولت حسن روحانی ندارند، حداقل ادعای ولایت مداری خود را ثابت کنند و به راهبری ها، نظارت ها و بیانات رهبر معظم انقلاب توجه کنند تا شاید با «بصیرت» شوند و حقایق را بهتر درک کرده و اندکی آرامش پیدا کنند.
همین شنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۴ رهبر معظم انقلاب در خطبه های نماز عید فطر تاکید کردند:« نکته‌ی اوّل تشکّر از دست‌اندرکاران این مذاکرات طولانی و نفس‌گیر است، رئیس جمهور محترم و بالخصوص هیئت مذاکره‌کننده که حقیقتاً زحمت کشیدند و تلاش کردند؛ چه این متنی که تهیّه شده است، در مجاری قانونی پیش‌بینی‌شده‌ی خود تصویب بشود و چه نشود، اجر آنها محفوظ است؛… چه این متن تصویب بشود و چه نشود، به حول و قوّه‌ی الهی، اجازه‌ی هیچ‌گونه سوءاستفاده‌ای از آن داده نخواهد شد؛ اجازه‌ی خدشه‌ی در اصول اساسی نظام اسلامی به کسی داده نخواهد شد؛ قابلیّتهای دفاعی و حریم امنیّت کشور، به فضل الهی حفظ خواهد شد، اگرچه میدانیم دشمنان بر روی این نقطه‌ی بخصوص، تکیه‌ی زیادی دارند. جمهوری اسلامی، در زمینه‌ی حفظ قابلیّتهای دفاعی و امنیّتی خود -آن‌هم در این فضای تهدیدی که دشمنان برایش به‌وجود می‌آورند- هرگز تسلیم زیاده‌خواهی دشمن نخواهد شد.»

پی نوشت:

به گواهی گوگل تا پیش از استقرار دولت حسن روحانی، هیچ انتقادی از فواد ایزدی درباره مذاکرات هسته ای با ۱+۵ یافت نشده است.