دل های خون و دیده های داغ دیده

دوست عزیز و گران قدری  برایم نقدی نوشت در باب پاسخی که به نامه احمد توکلی داده بودم. من هم به رسم ادب نکاتی را قلمی کردم و برایشان فرستادم. بد ندیدم هر دو نامه را اینجا بگذارم.

سلام برادر صادق

من نوشته های شما وسایر مطالب ارسالی را خواندم من بنا به دلایلی به فرد دیگری رای دادم لذا از موضع طرفداری ازاین انتخاب نمی نویسم وبه خیلی چیزها انتقاد دارم اما میبینم که شما  بر خلاف ظاهر نوشته ها به همان راهی میروید که علیه ان می نویسید. شما چرا تصور می کنید ارزش اراء  باهم متفاوت است ورای یک دانشجو یا حتی یک استاد یا یک شهروند پایتخت نشین از رای یک روستایی یا یک کاسب یا یک فرد شهرستانی برتر وداری ارزش بیشتری است یا اینکه پایتخت نشین ها و بالا نشین ها بیشتر میفهمند. ایا تصور میکنید در روستاها یا شهرستانها و پایین شهرها که اعتراضی نمی کنند چیزی نمی فهمند یا اینکه همه انها تطمیع شده اند. اینکه هرکس انچه راکه خود می پسندد حق بداند عین دیکتاتوری وظلم است. کسی منکر تخلف انتخاباتی نیست ولی واقعیت این است که ۳۹میلیون نفر در انتخابات شرکت کردند واکثریت انها بنا به دلایلی که برای هرفرد محترم است به رییس فعلی رای دادند و دیدید که به دعوت خلاف قاعده اقای موسوی  تنها طرفداران تهرانی و تعداد بسیار اندکی در برخی شهرستانها پاسخ مثبت دادند. ایا منطقی بود که نظام به در خواست بدعت ابطال انتخابات  یک بیستم  از شرکت کنندگان در انتخابات تن میداد. چه کسی تضمین می کرد که با فرض برگزاری انتخابات مجدد کسان دیگری خواستار ابطال مجدد ان نشوند. بیشتر از ۷۰در صد رای دهندگان به اقای موسوی که خیل عظیمی از انها از معتقدان به انقلاب و امام و  رهبری بودند به این درخواست غیر منطقی پاسخ ندادند انها اقای موسوی را در چارچوب انقلاب ونظام می پسندیدند وبسیاری از دوستان من از این قبیلند و در مقابل جریانی می خواست اورا در تقابل با انقلاب قرار دهد کما اینکه هم اکنون به وضوح قابل مشاهده است در خارج از کشور دستبندهای سبز بر دست کسانی است که یک روز انقلاب اسلامی و میرحسین موسوی را تحمل نمی کنند من قبلا میر حسین را به لحاظ سوابق انقلابی و هم نفس بودن با امام دوست داشتم ولی فکر نمیکردم با بی بصیرتی و بی صبری در دام جنگ روانی رقیب انتخاباتی واز سوی دیگر دشمنان دوست نما بیافتد
با عرض پوزش از اطاله کلاما

سلام حاجی
مخلصم

نمی دانم چه طور احساس کردید که من بین آرا تفاوتی قایل هستم و خدای ناکرده آرای شهرنشینان مرفه را بر سایرین ترجیح می دهم به واقع آن چیز که به نظر جوان کم تجربه ای چون من می رسد این است که جریانی در حال قدرت گرفتن است که نمی خواهد عقلای جمهوری اسلامی و بزرگان انقلاب میانه کار را بگیرند. این جریان همانی است که با زیر پا گذاشتن اخلاق اسلامی روزی به سایرین تهمت و افترا می زند و روز دیگر در صدد است هاشمی را به سرنوشت منتظری دچار کند (هم شما و هم می دانیم چه فشار به رهبری آوردند تا هاشمی را منزوی کند) و از سوی دیگربا تحریک مردم و برخی افراد نظیر شیخ کروبی، هر روز بر کوس هیجان ملت بکوبند. این جریان آن قدر تند می شوند که صدای رهبری را هم در چندین مورد به صورت بلند در می آورند: فاجعه کهریزک، بحث هتک حرمت اشخاص در دادگاه ها.
این همان جریانی است که به رییس قوه قضاییه ای ایران اجازه دخالت در امور را نداد. این همان جریانی است که مافوق همه ی قانون ها عمل کرد. این همان جریانی است که با پیش فرض به همه اتهام می زند، به همه افترا زد بی آن که نگران بازخواستی باشد از حسن خمینی تا پسر شهید مظلوم دکتر بهشتی که مثل اینان فکر نمی کردند.
برادر من می گویم به برکت خون شهدا و مجاهدت چون شمایانی، این جریان که به قول قالیباف اصلا در جنگ نبود و امروز مدعی بهترین روایت از جنگ است و به قول شاگردان امام، جریانی که در انقلاب همواره برای امام سنگ اندازی کرد و امروز می بینیم به راحتی از امام و اندیشه هایش و خانواده مکرمش با نام امام! می گذرد برای مردم رسوا می شود.
این جریان به دنبال محدود کردن حلقه یاران انقلاب است. این جریان مدعی است تنها و تنها راه و حقیقت انقلاب اسلامی این است که ما تبیین می کنیم. این جریان به دنبال محدود کردن یاران رهبری است. این خطر است برای جمهوری اسلامی. این خطر است برای امنیت ملی. این خطر است برای خون شهدایی چون اعضای خانواده ی من و شما و میلیون ها نفر از این ملت.

این ها حقیقت است . آن چه این روزها در ایران گذشت و به واقع تلخ بود نتیجه اشتباهاتی بود که این دوستان انجام دادند که متاسفانه نتیجه اش کم رمق شدن اعتبار نظام ما، میان مردم است و  اگر بحران ناکارامدی دولت خدای ناکرده افزایش یابد و تورم کمرشکن تر شود و طبقه مستضعف  بر نارضایتی اش افزوده، آن موقع شما بگو چه می شود.

برادرم ما هم مثل شما در این روزها، خون دل ها خورده ایم و داغ دل ها دیده ای .

یاد فیلم تاریخی آژانش شیشه ای به خیر، آنجایی که حاج کاظم رو به آدم امنیتی می کند و فریاد بر می آورد:  ضامن امنیت ملی برای من، امثال عباسه. اگر امنیت ملی اونها رو سی ان ان و  بی بی سن تعیین می کنه، پس هرکی قبله خودش رو بچسبه!
برای من و خیلی های دیگر ضامن امنیت ملی اسلام رحمانی، سیره و سلوک امام و راه شهدا است نه فیگورهای تبلیغاتی آقای رییس دولت

یاد می کنم از سخنان حضرت امام که زنگار زداید از دل های زنگ زده ی مان، باشد که پند گیریم: آنهایى که به اسم اسلام مشغول شده اند به تبلیغات، و به اسم اسلام مشغول شده اند به اعمال سرخودى، اینها کرمهایى هستند که باطن این نهضت را به فساد خواهند کشید.

و من نمى دانم باید چه بکنیم.این یک قدرت مرکزى مى خواهد.یک قدرت اجرایى مى خواهد که این اشخاص هر جا یک شلوغى کردند، اینها را بگیرند و محاکمه شان کنند، و جزایى اگر دارند به آنها بدهند.

سر خود همین طورى یک دسته اى، هر کس در هر جا، یک تفنگى داشته دست خودش گرفته ، و به اسم کمیته و به اسم پاسدار و به اسم بسیج، هر که هر چه دلش مى خواهد، هر کارى دلش مى خواهد مى کند. با هر که بد است مى ریزند منزلش بازرسى مى کنند.با هر که یک غرضى دارند مى ریزند منزلش.خانه اش را غارت مى کنند.

و این یک خطر بزرگى است که براى اسلام در زمان ما پیش آمده ، و شاید خطرش بیشتر از خطرى باشد که اسلام از رژیم سابق داشت.

تمام ضوابط را به هم ریخته اند.هر چه ضابطه اسلامى باشد عمل به آن نمى شود. به اسم اسلام، اسلام را دارند از بین مى برند.اشخاصى نفوذ کرده اند در همه جا.به اسم اسلام، اسلام را مى پوسانند.اسلام را مى کوبند.
جاهل متنسک از آنهایى است که پیغمبر فرموده است که : دو طایفه هستند که کمر مرا مى شکنند: یکیشان عالم متهتک است، یکیشان جاهل متنسک است.جاهل مقدس ماب کمر پیغمبر را مى شکند.جاهلى که نداند قانون اسلام چیست و پیش خود به اسم اسلام برود به خیال خودش خدمت مى کند.این از آنهایى است که پیغمبر فرموده است که کمر مرا مى شکند: قصم ظهرى الرجلان، عالم متهتک و جاهل متنسک

والسلام علی من اتبع الهدی
برادر کوچکتر شما
صادق

نگاهی به اعلام خطر مشترک شاگردان امام و فرماندهان جنگ: دفاع همچنان باقی است

در رسانه ها رسم است که در هر مناسبتی ویژه نامه ای منتشر و بعد آن موضوع به فراموشی سپرده می شود، جنگ و دفاع مقدس هم از همین مناسبت هاست که اکثر رسانه ها در سوم خرداد و آخر شهریور به یاد آن می افتند و بعد به فراموشی سپرده می شود تا نوبتی دیگر.
هفته نامه مثلث که به تازگی توسط سردار مصطفی آجرلو و روزنامه نگارانی جوان منشر می شود  و بعد از ۶-۵ شماره توانسته است جایگاهی میان مخاطبان پیدا کند اما شماره هشتم مثلت ویژه نامه ای دارد در باب جنگ تحمیلی که بر خلاف چنین ویژه نامه هایی، پیامی خاص و ویژه دارد: عده ای که در جنگ نبودند حال راوی جنگ شده اند؛ صادقانه بگویند در جنگ نبودیم.
دردناک  است که پیش از این،  دوست داران انقلاب اسلامی و امام راحل همواره اعلام می کردند: جریانی که در دوران مبارزات انقلاب، مقابل امام و حرکت عظیم مردم بود امروز مدعی انقلابی گری و خط امام است.
چه شده است که به فاصله ۲۰ سال پس از دوران پر افتخار امام خمینی که اخلاق و راستی از ویژگی های آن بود،  در این دو حوزه حساس و تاثیر گذار، عملیات پاک سازی و مصادره با شدتی شگفت آور آغاز شده است؟

این چه جریانی است که برای اهداف خود نه تنها از جنگ و دفاع مقدس که از اندیشه های امام و به تازگی هم بیت امام چنین بی مهابا می گذرد و هیچ ابایی ندارد؟ چرا شاگردان و نزدیکان امام و فرماندهان دفاع مقدس، برای این این جریان هر یک از موضع خود اعلام خطر می کنند.

عده ای که در جنگ نبودند حال راوی جنگ شده اند؛ صادقانه بگویند در جنگ نبودیم

هفته نامه مثلت البته این پیام را از زبان محمدباقر قالیباف فرمانده پیشین، شهردار فعلی و منتقد اصولگرایی به سبک احمدی نژاد به مخاطبان می رساند. قالیباف می گوید: وقتی ما به گذشته اینها نگاه می کنیم، می بینیم هیچ انسی با فرهنگ جهادی و دوران دفاع مقدس نداشتند و در آن دوران نبودند. ولی امروز در شرایطی قرار گرفتند که می خواهند یک کاریکاتور از فرهنگ دفاع مقدس نشان دهند و روایت دیگری با واقعیتی که در آن دوران بوده ارایه دهند. این آدم می گوید که من در جنگ بوده ام و من همان هستم که از جنگ روایت درست دارد. این تقلبی است، این جنس واقعی نیست. این گروه بیشترین ضربه را به این فرهنگ می زنند.
محسن رضایی فرمانده سابق سپاه نیز در این هفته نامه، چنین پیامی را به زبانی دیگربیان می کند: نفرات اصلی جنگ امروز در حاشیه هستند و نفرات رده های چندم از آنها استفاده می کنند برای کار درجه چندم سیاسی. آن هایی که جنگ را مدیریت می کردند و صاحب فکر و برنامه بودند هیچ گاه در این ۳۰ سال یک میدان واقعی به آنها داده نشد.

کسانی که اصلا در انقلاب نبودند، اندیشه ها، فرزندان امام و انقلاب را کنار می زنند

حضرت آیت الله شیخ یوسف صانعی شاگرد حضرت امام و از نزدیکان بیت ایشان در این خصوص تاکید دارند: نشود کار به جایی برسد عده ای که اصلادر انقلاب نبوده اند، آن هایی که با امام مخالف بوده اند، آن هایی که می گفتند گلوله با استخوان سینه چه ارتباطی دارد؟ روی کار بیایند و فرزندان امام و انقلاب کنار زده شوند. نشود کار به جایی برسد که افرادی که امام(ره) کوچک ترین پستی به آن ها نداد و کوچک ترین اشاره ای در نظام و انقلاب به آن ها نشده، خدای ناخواسته، مسئولیت ها را در اختیار بگیرند.
سیدعلی اکبر موسوی محتشمی پور نیز در سخنرانی که به مناسبت قیام ۱۵ خرداد در حسینیه اعظم اصفهان در سال ۱۳۸۷ انجام داد در بیان شرایط امروز گفت:   آیا این مظلومیت انقلاب و امام نیست که تمام کسانی که همراه امام بودند کنار روند و مجموعه ای که یک روز هم با انقلاب و امام نبودند بیایند و داعیه دار و مفسر انقلاب اسلامی شوند و افکار خود را به نام افکار امام به جوانان القا کنند درحالی که یک ذره به تفکر امام ایمان نداشته و ندارند و نخواهند داشت.

عضو مجمع روحانیون مبارز ادامه داد: امروز افرادی مطرح می کنند که باید دیگر بساط جماران برچیده شود، وقتی از آن ها می پرسیم منظور برچیدن خانه امام است یا حسینیه جماران می گویند خیر! منظور این است که بساط افرادی که از یاران امام بودند و هر وقت اشکالی می بینند، اشکال تراشی می کنند و فضای جامعه رابه زمان امام می برند باید برچیده شود. می گویند کسانی که امام را درک کرده اند و اندیشه امام را می دانند باید بساطشان جمع شود. ولی بدانید ای مقدس نماها و ای متحجرین که اگر امروز پایگاه و شخصیت و کرامت ظاهری دارید همه از پر قبای آن پیر عارف است وگرنه در زمان شاه که بودید؟ و چگونه با شما صحبت می شد؟ و امروز اینگونه عزت پیدا کرده اید و عزت امروز شما به خاطر امام، انقلاب و این مردم است.
علی اکبر محتشمی پور تاکید دارد:این توهین های زیادی که بر علیه نوه حضرت امام در روزنامه ها، نشریات و سایت ها مطرح کردند به خاطر همین اعتقاد است که باید بساط جماران برچیده شود و امروز من، شما و همه آحاد مردم مسئولیم .
سئوال این است این جریان خطرناک که تاکنون ۲ پایه اصلی جمهوری اسلامی یعنی اندیشه های امام و ارزش های دوران دفاع مقدس را هدف گرفته، تا کجا امکان پیش روی خواهد داشت؟

بازخوردها: روزنامه حیات نو PDF روزنامه سایت بنیان

فتح الفتوح صندلی خالی

محمود احمدی نژاد در حال سخنرانی در سازمان ملل متحد

پنجمین سفر محمود احمدی نژاد به نیویورک و تلخترین سفر خارجی وی، نشان داد که چالش مشروعیت داخلی بسیار عمیق تر و جدی تر از آن است که با مزاح ها و مصاحبه های همیشگی به توان از آن گذشت.  در حالی که سخنرانی محمود احمدی نژاد مانند ۴ خطابه ی پیشینش در سازمان ملل جز کلیات همیشگی و انتقاد از رژیم غاصب اسراییل نکته ای نداشت اما با واکنشی تند، اندک اعضای حاضر هم جلسه را ترک کردند تا این سخنرانی هم به عنوان نصاب جدیدی برای جمهوری اسلامی ثبت شود. از سوی دیگر واکنش گسترده  و اعتراض آمیز ایرانیان خارج از کشور نشان داد که بعد از سال ها، انگیزه ای جدی برای ساخت هویت ایرانیان مهاجر به وجود آمده که در امتداد اعتراضات مدنی داخلی است.

فتح الفتوح صندلی خالی ۲۰۰۹ اگر تنها دستاوردش برای احمدی نژاد این باشد که بفهمد افکار عمومی چیزی نیست که صداوسیمای ایران و معدود کانال ها ارتباطی اش می سازد و چالش مشروعیت اش چقدر جدی است، باید صدقه ای کلان بدهد.

راستی دوباره احمدی نژاد می تواند ادعا کند که با سایر روسای جمهور جهان در خیابان راه برود و تا محبوبیت شان عیان شود؟

پی ام: هی نگویید موقع سخنرانی محمود همه رفتن بیرون.مقامات ذیل حضور داشتند: جیمزصندل از انگلیس، نیکولای صندلوزی از فرانسه،جاسم صندال از لبنان،آنتونیو صندلینو از ایتالیا، و هزاران صندلی دیگر.

شعر جدید علیرضا قزوه: حرامیان همه دولت شدند و دولتمند

رفیق جان منا” * دوره ی رفاقت نیست
سر گلایه ندارم که جای صحبت نیست

یکی به مفتی شهر از زبان ما گوید
اطاعتی که تو را می کنند طاعت نیست

چگونه نقشه ی آسایش جهان بکشیم
به خانه ای که در آن جای استراحت نیست

همه به سایه ی هم تیر می زنند اینجا
میان سایه و دیوار هیچ الفت نیست

چقدر بی تو در این شام ها دلم خون شد
چقدر بی تو در این روزها صداقت نیست

مجو عدالت از این تاجران بازاری
که در ترازویشان نیم جو مروّت نیست

حرامیان همه دولت شدند و دولتمند
گناه دولتیان و گناه دولت نیست

دل شهید به ابریشم هوس دادید
به چشم مخمل تان هیچ خواب راحت نیست

به دام زلزله افتاده اید در شب مرگ
نماز خواندن تان جز نماز وحشت نیست

میان این همه  شب تاب واین همه بی تاب
یکی ز جمع کریمان با کرامت نیست

به جز سکوت و تبسم چه می توانم گفت
به واعظی  که گمان می کند قیامت نیست

هوای کعبه به سر دارد و دلش گرم است
که در طریق هوی سختی و جراحت نیست

“کجا روم چه کنم چاره از کجا یابم”*
هزار سینه سخن مانده است و رخصت نیست

طریقت تو همین شاعری ست شعر بگو
که شرع بی غزل و شعر بی شریعت نیست

به قدر خنده و اشکی غزل بخوان با من
به قدر خواندن شعری همیشه فرصت نیست


* بهار جان منا…از ابوعبدالله محمد ابن عبدالله جنیدی شاعر قرن چهارم
** کجا روم چه کنم…. از حافظ است.

علیرضا قزوه

اظهارنامه تلویزیونی؛ سعید حجاریان از پخش تلویزیونی برنامه برای مطرح کردن نظریه سلطانیسم اش بهره برد

سعید حجاریان از پخش تلویزیونی برنامه برای مطرح کردن نظریه سلطانیسم اش بهره برد

سعید حجاریان از پخش تلویزیونی برنامه برای مطرح کردن نظریه سلطانیسم اش بهره برد

سیاست ما عین دیانت ماست، این جمله تاریخی شهید مدرس بار دیگر در اظهارنامه تلویزونی فعالان سیاسی اصلاح طلب نقل شد. چند سال قبل در محفلی خدمت حضرت استاد امجد نظر ایشان را درباره این جمله پرسیدم. مانند همیشه لبخندی زدند و فرمودند: این! یعنی هرچقدر دین داریم سیاست مدار هم هستیم و هرچقدر سیاست مدار، دیندار

ما هم چون سیاست مداریم ابتدا در دادگاه تمام فعالین سیاسی بازداشتی مطرح را نشان می دهیم و بعد آن ها به هاشمی و خاتمی و میرحسین موسوی و کروبی و هرکسی که گفته بودند حمله می کنند و وقتی چهره های مهمی باقی نماندند یادمان میاید که نباید اسامی غیر در دادگاه و رسانه ی ها دولتی این چنین پخش شود.

پس چنین می شود متهم ع.م که در ستاد م.م فعال بود

در این اظهار نامه تلویزیونی که به واقع با نشان دادن وضعیت سعید حجاریان به همه ی مردم ایران کمک فراوانی در شناخت ایشان کرد شاید مهمترین نکته اش مطرح شدن تئوری های سعید حجاریان به ویژه نظریه سلطانیسم بود.

وقتی مردم وضعیت صحبت کردن حجاریان و تشبیهات عطریان فر از زندان و لحظه احتضار را شنیدند بیش از گذشته به نظریه سلطانیسم توجه می کنند که اصل این نظریه چیست؟ سایر مطالب هم که نه تنها چیز جدیدی نبود طبق معمول نتیجه عکس می دهد.

برادر توکلی! هنوز مردم را پیاده نظام می دانید؟

احمد توکلی نماینده اصولگرای مجلس هشتم در نامه ای خطاب به سید محمد خاتمی و میرحسین موسوی، مردم را به بی قیدی به شعایر دینی و این دو را به قدرت طلبی و پایمال کردن ارزش های امام متهم کرد.

یادداشت زیر خطاب به احمد توکلی است.

برادر توکلی! هنوز مردم را پیاده نظام می دانید؟

برادر احمد توکلی ما هم مانند خیل عظیمی از مردم، معترض به نتایج انتخابات و اتفاقات و فجایع تلخ بعد از آن هستیم. امیدمان این بود که شاید در جریان اصولگرا باشند عقلایی که ظلم را ببینند و سکوت نکنند. باشند عقلایی که اخبارشان را از بولتن ها بدست نیاورند. باشند دردمندانی که هنوز ارزش های دوران مبارزات ستم شاهی و را از یاد نبرده باشند.

دیدیم در مقابل این حجم مظالم شما اصولگرایان غیر از سخنرانی و وکیل الدوله بودن در مقابل وکیل المله و وکیل الدیانه هیچ نکردید. آن روز که قوای امنیتی با یورش بی حد و حصر به مردم همه را تادیب کردند شما چه کار ویژه ای انجام دادید. این نامه و اتهام زنی به معترضان و این ۲ سید بزرگوار نشان داد که شما گوش و چشم در ساختمان بولتن سازان دارید و هنوز گمان دارید که جریان اعتراضی  حاضر توسط این ۲ نفر راهبری می شود و مردم پیاده نظامی بیش نیستند.

در حالی که چنین نیست و با کمی زندگی میان مردم متوجه می شوید به برکت خون شهدای انقلاب اسلامی از سویی و تزویرهای اقتدارگرایان از سوی دیگر، آگاهی و بینشی میان مردم ایجاد شده که با سخنرانی و خطابه نمی توان آنان را کم رنگ ساخت .

شاید روزی به مردم می گفتید کور باش و نبین و کر باش و نشو اما دیگر نمی توانید بگویید نفهم باشید و نفهمید، کور باشید و نبینید این همه ظلم را! که این رویایی کودکانه بیش نیست.

برادر توکلی! این پرده ای که دوستان اقتدارگرای شما ناغافل و ناخواسته درانداختند میوه اش بی اعتمادی مردم به حاکمیت سیاسی است. آن روز که سید محمد خاتمی، میرحسین موسوی و شیخ مهدی کروبی درخواست مجوز راهپیمایی و برگزاری مجلس ختم با مسئولیت حفظ امنیت داشتند و دوستان شما ندادند، بدون شک در اثر همین نگرانی بود که شاید بخشی از این اعتماد باز سازی شود تا امروز شاهد این شعارهای بعضا تلخ نباشیم تا فضای بی اعتمادی تشدید نشود.

oco01zwqk4mwe4s5syc.jpgبرادرم! چه خوب بود روزی که آن همه شکنجه در آن ابوغریب ایران اتفاق افتاد خون انقلابیتان به جوش می آمد و نامه ای چنین می نوشتید به آقایان مسئول. این چه رسم است که غیرت اسلامی حضرات موج سینوسی دارد و فقط گاه گاهی  به غلیان می افتد. آن روز که در مقابل چشمان میلیون ها ایرانی، بزرگترین تهمت های ناروا و دروغ های آشکار زده شد و حتی ایام رهبری حضرت امام زیر سئوال رفت، کجا بودید برادر احمد! آن گناه بزرگ تر است یا روزه خواری عده ای جوان!

برادرم اگر ظلم تلخ است، ظلم به هویت و مبنای جمهوری اسلامی و روح استبداد ستیزی تشیع و انقلاب اسلامیان تلخ تر از آن است که با چنین نامه هایی و بیدادگاه هایی پایمال شود.

برادر احمد! هنوز دیر نشده و می توانید بفهمید چرا مردم معترضند و چرا شعارها رنگ تند تری گرفته است. کلید حل این بحران و نه جمع آن شنیدن و فهمیدن است و نه بولتن خواندن و از دور دیدن.

بازخورد: لینک مطلب که به اندکی تعدیل در روزنامه حیات نو دوشنبه ۲۰ شهریورماه ۱۳۸۸ با عنوان نامه ای به یک اصولگرا منتشر شد

پاسخ سید علیرضا بهشتی شیرازی سردبیر روزنامه کلمه سبز به احمد توکلی: متولیان امور چه کسانی هستن/ انصافتان این است؟ ۱ مهر هشتاد و هشت

بسم الله الرحمن الرحیم

آقای دکتر احمد توکلی در نامه‌ای خطاب به مهندس موسوی و حجت الاسلام و المسلمین خاتمی آنان را به قدرت‌طلبی و تخطی از خط امام متهم کرده است. او در این نامه ادعا می کند امام در زمان جنگ با سیاست‌های دولت مخالف بودند و به خاطر وجود دشمن خارجی آن را تحمل می‌کردند. از دیگر سخنان قابل توجه در این نامه عبارتی است که پیش درآمد خبری سایت الف را شکل می‌دهد: « گویا می‌خواهید حاکمیت را به برخورد با خود بکشانید. تردیدی نیست که معارضه چیزی جز خیانت به امام، انقلاب، اسلام، مردم و ایران نیست. تصمیم به بازگشت بگیرید.» با این حال به عنوان کسی که دوبار این نامه را خواندم هیچ‌یک از عبارات فوق را جان کلام نیافتم. در نامه ایشان جان کلام این است که آقای موسوی و آقای خاتمی چرا جلوی شعارهای ساختارشکنانه طرفدارانشان را نمی‌گیرند .

ادامه خواندن “برادر توکلی! هنوز مردم را پیاده نظام می دانید؟”

عید فطر؛ عید پاکی فطرت های پاک

ماه رمضان زمان آماده سازی و روز عید آغاز عمل است: تلاش دائمی برای درمان مشکلات اجتماعی. امام موسی صدر

در این عید پاکی، از خداوند متعال می خواهیم تا تمامی دوستان و مجاهدان دلسوز ایران اسلامی را از بند ظلمت تمامیت خواهان برهاند.

متى أشوفک متى ألقاک یمر العید وانت بعید
وشوقی یزید وکل عام وانت سعید

از جمله مراجع تقلیدی که عید فطر بودن روز یکشنبه برایشان ثابت نشده است، می توان به حضرات آیات عظام شیخ لطف الله صافی گلپایگانی، شیخ ناصر مکارم شیرازی، موسوی اردبیلی، نوری همدانی، سید محمد تقی مدرسی، سید صادق شیرازی، شیخ علی صافی گلپایگانی(وارث فقهی آیت الله بهجت)، شیخ حسین وحید خراسانی، یوسف صانعی، شیخ اسحاق فیاض، سید محمدسعید حکیم، شیخ بشیر نجفی اشاره کرد.

گفتنی است آیت الله العظمی سید علی سیستانی نیز روز دوشنبه را عید سعید فطر اعلام کرده است.


رشد ۵۴٪ دسترسی به سایت حضرت آیت الله صانعی و ۱۶۰ درصدی سایت آیت الله منتظری

سایت حضرت آیت الله العظمی شیخ یوسف صانعی که بعد از حوادث و فجایع تلخ بعد از انتخابات به شجاعت و صراحت مشهور شده اند، با افزایش قابل توجه مخاطب در سه ماه گذشته روبرو شده است.

بر اساس آمار سایت Alexa، سایت آیت الله صانعی در جایگاه ۵۸۰ ایران و در Rank الکسا  ۴۴۹۷۷  قرار دارد و از نظر گستره جغرافیایی مخاطبان بعد از ایران، آمریکا؛ عربستان سعودی، آلمان و امارات متحده عربی بیشتر مراجعه به سایت را داشته اند. همچنین در بخش آمار  بازدید هرصفحه  سایت  در سه ماه گذشته ۱۲۵% رشد داشت.

سایت فقیه عالی قدر آیت الله منتظری نیز بر مبنای دسترسی ۱۶۰ درصد در سه ماه گذشته افزایش مخاطب داشته و به جایگاه ۱۱۹۷ سایت های ایرانی رسیده است.

عکس هایی از حمله گروه فشار جریان اقتدارگرا به سید محمد خاتمی و میرحسین موسوی و مهدی کروبی

عکس سید محمد خاتمی در حالی که عمامه اش به زمین افتاده است و جنبش سبز از او حفاظت می کند

تصویر هتک حرمت و ضرب و شتم سید محمد خاتمی، رییس جمهور محبوب ایران، امروز بر صفحه اول ۸ روزنامه مشهور دنیا در کشورهای مختلف نقش بسته بود.

guxpkbtbk5jmiv2bpq5.jpg fxk5ldzhi3tl8sgod8n.jpg uh2trncxfjkk6y25ukb.jpg wufzorfuh6bnqq3ddv63.jpg

در حالی‌که حضور سیدمحمد خاتمی با استقبال بسیار گسترده مردم روبرو شده بود «گروهک فشار» به رهبری ابوالفضل شریعتمداری، «آقازاده» حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه تندروی کیهان با اطلاع قبلی از مسیر عبور خاتمی ناگهان به او حمله کردند، در لحظات ابتدایی آنها عمامه فرزند فاضل و باتقوای امام راحل را بر زمین انداختند و قصد ضرب و شتم رئیس دولت اصلاحات را داشتند. با توجه به جمعیت انبوه مردم، بلافاصله مردم در برابر این گروهک تندرو ایستادند و جواب این  تعرض را به خوبی به آنها دادند.
هچنین پلیس ضدشورش با حضور به موقع مانع از ادامه تحرکات غیراخلاقی و ضد انسانی این گروهک شد. بعد از این حمله، خاتمی مجبور به ترک راهپمایی روز قدس شد.

گزارش تصویری از حضور فعال جنبش سبز در راه پیمایی روز قدس: ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ منبع موج آزادی گزارش تصویری از حضور سید محمد خاتمی در راه پیمایی روز قدس، منبع پالمان نیوز فیلتر شده

روز جهانی قدس و واهمه ی دو دولت

روز قدس در سال های پیش تنها موجبات ترس و وحشت دولت خون خوار و جنایت پیشه اسراییل را فراهم می کرد اما چنین شد چرخش روزگار که این بار، یوم القدس العالمی در خانه ی پدری، ایران هم موجبات ترس و وحشت را فراهم آورده است. البته زمانی که ارزش های انقلاب اسلامی عوض شده است و هر روز ارزش جدیدی را به نام انقلاب اسلامی به خوردمان می دهند، باید روز قدس را که روز «مبارزه و مقابله با مستکبران» است تنها به یاد ظلم های آن طرف تر در فلسطین احیا کنیم.

حضرت امام خمینی خوب فرموده اند: «روز قدس» یک روز جهانی است. روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابله‌ی مستضعفین با مستکبرین است. روز مقابله‌ی ملت هایی است که در زیر فشار ظلم امریکا و غیر‌امریکا بودند، در مقابل ابرقدرتهاست. روزی است که باید مستضعفین مجهز بشوند در مقابل مستکبرین، و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند. روزی است که بین منافقین و متعهدین امتیاز خواهد شد. متعهدین این روز را روز قدس می‌دانند، و عمل می‌کنند به آنچه باید بکنند. و منافقین ـ آنهایی که با ابرقدرتها در زیر پرده آشنایی دارند و با اسرائیل دوستی ـ در این روز بی‌تفاوت هستند،‌ یا ملتها را نمی‌‌گذارند که تظاهر کنند. روز قدس روزی است که باید سرنوشت ملتهای مستضعف معلوم شود،‌ باید ملتهای مستضعف اعلام وجود بکنند در مقابل مستکبرین.( صحیفه امام، ج۹، ص ۲۷۶)  شایان ذکر است هرگونه اسراییل دوستی از طرف اسفندیار رحیم مشایی هم تکذیب می شود.

نمی دانم چرا عده ای در تلاشند که روز قدس را تنها برای مسئله فلسطین بدانند و این همه بگیر و ببند هم راه انداخته اند. شاید هم پیام جمله تاریخی امام را آن جا که تاکید می کند: روز مقابله مستضعفین با مستکبرین را به خوبی درک کرده اند و بدین سان وحشت زده شده اند.

شکرانه: شکر خدا که بر برکت وجود حضرت امام و انقلاب اسلامی مردم ایران، دیگر آرمان آزادی فلسطین یک آرمان چپ گرایانه نیست و به هر حال هویت  غالب فلسطینی هویتی اسلامی است، هرچند سلفی و وهابی

چند توصیه بهداشتی در مورد راهپیمایی روز قدس– محمدعلی مومنی:  قبل از پیوستن به راهپیمایی یک چیزی بنویسید و به خانواده بسپارید و پیشاپیش هر گونه اظهار نظرها و افشاگری‌های بعدی شخصی به نام «مهدی کروبی» که سراسر کذب خواهد بود، تکذیب کنید// شعار «…آزاد باید گردد» در این راهپیمایی برای «مکان» کاربرد دارد.(البته نه هر مکانی!) و برای اشخاص استفاده نمی‌شود. قدس یک مکان است که آزاد باید گردد. «زندانی سیاسی» مکان حساب نمی‌شود!//مواظب مشت محکم‌تان باشید به جای بی‌ربطی اصابت نکند//گاز اشک‌آور از مبطلات روزه می‌باشد. انواع خوردنی‌ها نیز روزه را باطل می‌کند؛ به جز خوردن کتک و فحش که روزه‌ی طرف مقابل را باطل می‌کند//از سردادن شعار درباره اشخاص پرهیز کنید. اگر ازدستتان در رفت، با استناد به قانون، اسم افراد را بصورت اختصاری ذکر کنید//اگر عزیزانی برای حس‌آمیزی و همدردی با عزیزان فلسطینی، گاز اشک‌آور استفاده کردند، شما از پرتاب سنگ جلوگیری کنید. والله عزیزان فلسطینی هم راضی نیستند ما اینهمه رئال باشیم//بر اساس اسنادی که فعلا کشف شده، «روسیه» در اشغال فلسطین نقشی ندارد. این را برای شعارها در نظر داشته باشید