۱. بالاخره آقای مشکینی بعد از مدتها بیمارستان خوابی، رحمت رفت که خدایش بیامرزد. یکی از دوستان می گفت: ظاهراَ تلاش های پشت پرده بر سر مجلس خبرگان به نتیجه رسید که معظم له فوت کردند. نسل ما چهره های شاخص انقلاب را به چیزی می شناسد: مثلا حضرت امام را به اقتدار و مشروعیت مردمی و سیرسلوک و حسن خلقش، آقای منتظری را به جانشینی رهبر و انقلاب و داستان های بعدش، حضرت علامه طباطبایی را به فلسفه و عرفان، آقای هاشمی را به سیاست مداری، شهید مطهری و شهید بهشتی، موسوی اردبیلی و خاتمی و ناطق نوری و خلاصه هرکسی را به صفتی در ذهن داریم. اما این چند روزه هرچه گشتم که من آقای مشکینی را به چه صفتی در خاطر می آورم تنها «تایید فهرست نمایندگان مجلس هفتم توسط امام زمان» در ذهنم نقش می بندد.
۲.
نامه قدیمی برادر اولترا رادیکال سابق محسن مخملباف را در شرق می خواندم: … حاجی واشنگتن را که گردن نگرفتید، اجاره نشین ها به گردن چه کسی است؟ اگر فیلم را ندیده اید، ببینید. اگر دیده اید یک بار دیگر ببینید. شما را به همان حضرت اباالفضل (ع) تکلیف کسی چون من با شما چیست؟ ارج گذاریتان به جنگ را باور کنم یا اغماضتان را در مورد امثال اجاره نشین ها، امیدوارم که همچنان ما را متحجر ندانید که مثلاً به هنر تبلیغاتی و سفارشی معتقدیم یا با انتقاد مخالفیم. اما انتقاد در چارچوب انقلاب و اسلام یا هجو اصل اسلام و انقلاب؟ توهین می شود اگر بگویم فیلم دیدن بلد نیستید…. واقع قضیه این است که دو ساعت پیش که فیلم را دیدم حاضر بودم به خودم نارنجک ببندم و مهرجویی را بغل کنم و با هم به آن دنیا برویم.
۳. داستان پیروزی اسلام گرایان ترکیه چند وقتی است موجی از شادی میان ارکان سیاسی ایران را برانگیخته است بگونه ای که برخی این پیروزی را نصر خودشان و همسو با خود دانسته اند. اما آنچه که لازم به بیان است این که نگاه، عملکرد و راهبرد و در یک کلام سیاست به معنی جامع حزب عدالت و توسعه با آنچه در ایران امروز جاری است کاملا متفاوت است. چه آنجا که خواستگاه این پیروزی فشار نیروهای لائیک باشد یا هر چیز دیگری. ممکن است در برخی جهات دیپلماتیک ترکیه و ایران هم نظر باشند اما در سیاست داخلی قوه مجریه و مقننه همه چیز متفاوت است. در همین دولت و نظام ترک به فرض این که ارتش هم اسلامی شود! باز برخوردهای قهری و تند به نام امنیت اجتماعی صورت نمی گیرد و نظارت های آن چنانی ملحوظ نمی شود. اما چیزی که واضح است ترکان عثمانی تسامح و تساهل بیشتر را تدبیر آینده خود قرار داده اند. توصیه می کنم شما و نه خودم را که یادداشت « از سرزمین عثمان تا کشور ترکان » که پیشتر نوشتم بخوانید.
۴.داستان این طرح ارتقا امنیت اجتماعی حالا حالا ها ادامه دارد و
کم کم به تمامی حوزه های سرک می کشد.
این بار این طرح برای بیمارستان ها اجرا می شود. تصور بکنید یکی از برادران کم و بیش هیکلمند ناجا وارد بیمارستان شود و به پرستاران و ملت غالبا متالم تذکر دهد.
با این اوصاف و سرعت چندی دیگر ناجا آگهی می دهد که طرح ارتقا امنیت اجتماعی ویژه خانه های مردم هم اجرا می شود و ….


در دوشب گذشته مصاحبه فرزاد حسنی با سردار رادان در نوع خود کم نظیر بود بیشتر به این دلیل که شاید رادان احساس نمی کرد که در سیمای جمهوری اسلامی ایران روزی نقد شود. هرچند که بیان و توجیح رادان چیزی در مایه های استبداد نهادینه شده در نظامیان بود. حتی در توجیه برخورد قاطع با اشرار بیشتر بیشتر سعی در شخصی کردن قانون داشت. آنجا که می گفت: شما خودتان را جای خانواده قربانی بگذارید چگونه با این مجرمین برخورد می کردید؟! این یعنی شخصی کردن قانون که نهایتا به قتل های محفلی کرمان می انجامد. اسف بار تر این که با این همه دستگاه امنیتی موازی بعد از چندبار تجاوز به عنف تازه پلیس وارد داستان می شود و با اقتدار برخورد می کند. اگر قرار باشد هرجا پلیس حضور دارد امن باشد و هرجا نباشد نا امنی! به وضوح نشان می دهد که شاخص های امنیت اجتماعی چقدر پایین است.
امروز وقتی دست داد و سری زدم بعد از هرازگاهی به سایت
اما در مورد رامین جهان بگلو و اتهام بررسی براندازی نرم. وقتی وی گفت که مطالعات تطبیقی در مورد انقلاب های رنگی در بلوک شرق و جامعه ایران داشته است، بیایید فرض کنیم که مثلا همین برادران گمنام این پروژه مطالعاتی را حداقل مطالعه می کردند، آن وقت حداقل در می یافتند که از دید یک روشنفکر وضعیت جامعه ایرانی چگونه است و چگونه می توان جامعه و براندازی! را تدبیر کرد.

۲. به همان سرعت که همه چیز در حال نابودی است و دیوار تهدیدها و تحدیدها و تحریم ها بلند می شود، رییس جمهور برخواسته از 
کاربردی آن نیز اهتمام ورزید.
سرانجام پس از کش و قوس فراوان نسیم مهروزی مهرورزان عدالت پیشه دامان 
شبه گذشته بخش دوم مناظره تلویزیونی دکتر ستاری فر و دکتر رهبر پیرامون نامه اقتصاددانان پخش شد و همان طور که پیش بینی می شد، نشان داد که عمق و سطح برنامه ریزی دولت نهم چقدر است. در حالی که ستاری فر با ذکر آمار و ارقام رسمی از رهبر خواستار اعلام موارد هزینه ۱۲۰ میلیارد دلار درآمد کشور در ۲ سال شد، وقتی در مورد افزایش بی رویه فروش نفت و هزینه جاری دولت سوال کرد و وقتی از دست اندازی به صندوق ذخیره ارزی سئوال کرد، رهبر تنها با مغلطه، کلی گویی و مبهم حرف زدن نشان داد که سطح فکر و اعتقاد به برنامه چقدر است. در این ۲برنامه تلویزیونی که می شه گفت بی سابقه بود، مردان دولت نهم خیلی خوب توان فکری و اجرایی خود را نشان دادند. البته به قول دکترعلوی تبار منظور از دولت نهم، علاوه بر کابینه ۶۰ تا ۷۰ درصد مجلس هم شامل می شود تک مضراب آخرش هم جالب بود، رهبر به ستاری فر گفت: آقای دکتر شما پول داشتید و خرج نکردید!!!!! این یعنی ما پول داستیم خرج کردیم!! به نظر شما رییس سابق سازمان برنامه دولت نهم می دونست چقدر پول تو صندوق ذخیره بوده؟