از ابتدای قرن بیستم، نفت اصلی ترین بازیگر قدرت بوده است چه در دست قدرت استعمارگر آن روز، انگلیس و چه سلف تازه اش: آمریکا. همین نفت است که باعث سرنگونی دولت ها و حکومت ها و ذبح دموکراسی و حقوق بشر در طول قرن گذشته و کنونی میلادی بوده.
داستان کودتای ۲۸ مرداد تنها یکی از ذبح ها ست. و باز همین قیمت نفت و انرژی بود که باعث تشدید اختلافات محمد رضا پهلوی با آمریکا شد . تاکید و فشار شاه بر افزایش قیمت نفت بعد از دو رقمی شدن بهای آن (در دهه ۱۹۷۰) که رکورد کشورهای صنعتی به ویژه آمریکا را در پی داشت آغازگر اختلافات شاه و حامی اش، آمریکا شد.
در این بازی البته، رقیب سنتی ایران، عربستان سعودی که نقش بیشتری از ایالات متحده می خواست، آرام آرام و در طول یک برنامه ۵ ساله توانست، اعتماد رهبران سیاسی واشنگتن را به خود جلب کند و در نهایت، چنان شوکی به بازار نفت وارد کرد که سقوط آزاد اقتصاد ایران و تعطیلی برنامه های تسلیحاتی محمدرضا و به دنبال آن رکورد و افزایش نارضایتی مردم، انقلاب اسلامی را به پیروزی نزدیک تر کرد.
به عبارت دیگر در کنار اشتباهات فاحش محمدرضا پهلوی در حوزه سیاست داخلی (سیاست تک حزبی و تک صدایی) ، عدم توجه وی به فساد رو به فزونی خاندان حاکم و دستگاه دیوانی و فرآیند مدرنیزاسیون غربی بدون در نظر گرفتن واقعیات جامعه و فرهنگ ایرانی، برنامه ریزی وی برای افزایش بهای نفت باعث شد قدرت هایی که روزی حامی وی بودند، این بار نظر اگر نه مثبت ولی به طرفی به رویدادهای ایران داشته باشند.
هنری کسینجر استراتژیست سیاست خارجی آمریکا در دهه ۱۹۷۰ و ۸۰ به رییس جمهور فورد گفته بود: هرگونه فشار برای کنترل قیمت نفت به بهای سرنگونی متحد ما، محمدرضا شاه، خواهد بود. این گفته نشان می دهد که اولا چقدر امنیت ملی ایران وابسته به نفت بوده است و از آن مهمتر این که آمریکایی ها از اوایل دهه هفتاد میلادی در ورای تبلیغات رسانه ای که شاه را ژاندارم منطقه و جزیره ثبات می خواندند، به شکننده بودن اقتدار شاه و نارضایتی های عمومی مردم و نخبگان سیاسی آگاه بودند.
با گذشت سی سال از سرنگونی رژیم شاه و حاکمیت انقلاب اسلامی و ظهور قطب های جدید به نظر می رسد از وزن چانه زنی نفت در ساخت قدرت کاسته شده است هر چند که هنوز انگیزه بالایی برای قدرت ها دارد اما دیگر به مانند دهه ۱۹۷۰ میلادی نیست که با افزایش یا کاهش آن قدرت های صنعتی دچار رکود شدید و جدی شوند.
از سوی دیگر در حالی که فشار افت قیمت نفت در پی معامله عربستان سعودی و ایالات متحده (۱۹۷۷) بر رژیم پهلوی، بسیار سهمگینی بود، جمهوری اسلامی ایران توانسته است از دام جنگ هشت ساله و تحریم های نفتی ۲۰ ساله آمریکا به سلامت بگذرد و افتخار ملی دیگر را برای خود ثبت کند.
پیشنهاد می کنم مقاله راند آخر در دوحه که تحقیقی است از معامله نفتی آمریکا و عربستان سعودی که بر اساس اسناد تازه از طبقه بندی خارج شده ایالات متحده توسط یک اندرو اسکات کوپر نوشته شده است و در شماره پاییز نشریه مدیل ایست ژورنال منتشر شده است مطالعه کنید. این مقاله برای اولین بار توسط احسان نوروزی در هفته نامه اینترنتی ایران در جهان آذر ۱۳۸۷ ترجمه شده است.
پیوند مرتبط: نفت در ویکی پدیا صنعت نفت ایران در ویکی پدیا
پس نوشت: چندی است شبکه چهارم سیما که مجموعه مناظره هایی را با موضوع داستان نفت به صورت زنده پخش می کند که اطلاعات خوب و جالبی را درباره نهضت ملی شدن صنعت نفت، کودتای ۲۸ مرداد و موضوع مهم نفت و توسعه طرح کرده است. البته یکی از نقاط ضعف برنامه مجری آن است، مجری با اطلاعات و آگاه آن متاسفانه نمی تواند برنامه را به خوبی مدیریت کند.
یکی از نکات جالب برنامه سیاست ایرانی این است که بعد از سی سال از پیروزی انقلاب اسلامی، انقلابیون دیروز و مدیران در حال بازنشستگی انقلاب، نگاه سیاسی خود را کنار گذاشته اند و به واقعیت نگری رسیده اند. در این برنامه یکی از مدیران ارشد جمهوری اسلامی گفت: قراردادهای نفتی دوران پهلوی دوم منصفانه بوده است.