انتشار فیلم فحاشی یا به عبارت بهتر هتاکی فردی ارزشی به فائزه هاشمی رفسنجانی با دستاویز قراردادن دفاع از نظام، مدتی فضای سیاسی ایران را درگیر خود کرد. بلافاصله بعد از انتشار وسیع فیلم، اسم مهاجم و اطلاعاتی درباره اش منتشر شد: سعید تاجیک، عضو و از فرماندهان بسیج جنوب تهران و نویسنده کتاب جنگ دوست داشتنی!
مانند هر رویداد دیگری، بلافاصله فضای رسانه ای و البته مجازی پر شد از اظهارنظرهای افراطی در موافقت و مخالفت از این عمل و سعید تاجیک. مشهورترین حامی مهاجم فائزه هاشمی، حسین قدیانی است که ضمن معرفی سعید تاجیک می نویسد: در مرام حزب الله، عالم بی عمل یعنی همان که قرآن گفت، “خر” و در مرام حزب الله، آنکه علی، “زنازاده” اش خواند، قطعا زنازاده است. در مرام حزب الله، “ف. ه” فاحشه ای سیاسی-اجتماعی است که سزایش همان ناسزاهایی بود که سعید تاجیک از زبان ما بارش کرد. کسی در فاحشه بودن “ف. ه” شک دارد؟!
در این میان اما یکی از دوستان سعید تاجیک در وبلاگش اس به نام «خاطرات یک بسیجی زمان جنگ» در خاطره ای از وی در مرحله دوم عملیات کربلای ۵ در بهمن ۱۳۶۵ نوشت: (جوجه سپاهی -پیک گردان- که خیلی پرمدعا بود) تقریباً قدرت تصمیم گیری و کنترل خود را از دست داده بود و زیر لب به عراقیها فحش می داد. فحش های خیلی رکیک به مادر و خواهر و زن و دختر صدام نثار می کرد.
گنگ خواب دیده نویسنده ی این وبلاگ واکنش سعید تاجیک به فحاشی آن پاسدار به خانواده صدام را چنین تشریح می کند: سعید می گفت فحش نده دلیلی ندارد زبانت را به هتاکی باز کنی و اثری هم ندارد.
در فاصله بیست و چهار سالی که از کربلای ۵ می گذرد، آیا منطق منع فحاشی برای سعید تاجیک ها تغییر کرده است؟ آن روز فحاشی ضد ارزش بود و امروز ارزش؟ آن روز فحاشی اثر نداشت و امروز تاثیر پیدا کرده؟
چه می شود که تاجیک ها برای دنیای عده ای حاضر به فروش آخرت خود می شوند؟ سئوال دردناک این است که چگونه یک فرمانده گردان دفاع مقدس با سابقه مجاهدت، روزی در مقابل فحاشی به خانواده ی دشمن درجه یک ایران صدام، آن چنان بُراق می شود و روز دیگر که اتفاقا بیش از هر زمان دیگری جامعه نیازمند اخلاق است، اینچنین بی اخلاقی می کند؟
برادران مهاجم لباس شخصی و گروه فشارِ نام آشنا تصور نمی کنند جامعه هزینه ی کارهایشان را متوجه چه کسی می داند؟
دیدگاهها بسته شدهاند.