سیدصادق حسینی، انتشار روزنامه اعتماد، سه شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۹ | نظام آموزشی ایران از مشکلات عدیدهای رنج میبرد: برنامه آموزشی غیرمفید، رویکردهای اشتباه آموزشی، نبود وزرای مقتدر و کارآمد، بروکراسی کشنده، نیروی انسانی مقاوم در برابر تغییر، نگاه هزینهای دولتها و محدودیتهای بودجهای از جمله این مشکلات است که پرداختن به آنها موضوع این یادداشت نیست. موضوع این یادداشت عدم درک نظام آموزشی از شرایط امروز کرونا است. وقتی که وزیر آموزش و پرورش میگوید: سال تحصیلی از ۱۵ شهریور آغاز میشود و باقری مدیرکل حوزه وزارتی میگوید: والدین شنبه صبح از مدارس فرزندانشان کسب اطلاع کنند!
برنامه آموزشی غیرمفید
رویکردهای آموزشی اشتباه که منجر به تربیت دانشآموزان فاقد مهارتهای اساسی زندگی و مهارتهای کاربردی هستند از جمله ایرادات اساسی نظام آموزشی ایران است؛ موضوعی که همواره مورد تاکید و مطالبه رییسجمهور نیز بوده است. رییسجمهور روحانی بر اصلاح رویکرد آموزشی مبتنی بر حفظیات تاکید کرد اما جز چند افتتاح نمایشی و مانور رسانهای هیچ اصلاحی در برنامه آموزشی روی نداد. کرونا این فرصت را به فرزندان ما و نظام آموزشی داد که برنامههای زاید، مضر و غیرمفید از برنامه آموزشی حذف و تنها درسهای ضروری آموزش داده شود. اما نگاهی به کتابها و برنامه درسی سال جدید نشان میدهد، در بر همان پاشنه میچرخد و اساسا مسوولان این وزارتخانه درکی از شرایط جدید زندگی کرونایی ندارند و دانشآموزان را با کولهباری از کتابها و حفظیات تنها گذاشتهاند. انتظار این بود که وزیر آموزش و پرورش لااقل شرایط جدید را درک میکرد و دستور میداد یک برنامه آموزشی فشرده، مفید و ضروری و مبتنی بر شرایط واقعبینانه آموزشی در دوره کرونا تدوین شود و اصلاح جامع برنامه آموزشی را آغاز کند نه آنکه همان برنامه و کتابهای سال قبل دوباره چاپ و اجرا شوند. انتظار این است به جای حفظیات رویکردهای مبتنی بر آموزش مهارتهای زندگی و فعالیت گروهی آنلاین بهویژه در دوره کرونا اجرا شود.
تعطیلی گسترده تابستانی
تعطیلی آموزشی تابستان از جمله ایرادات نظام آموزش و پرورش ایران بود، تمامی کارشناسان آموزشی و معاونان و وزرای آموزش و پرورش بر این موضوع تاکیدات فراوانی داشتهاند اما انفعال و روزمرّگی مانع اصلاح شده بود. همانطور که میدانیم در کشورهای پیشرو در آموزش، تعطیلات مدارس در تمام طول سال پخش است و نظام آموزشی تقریبا به صورت پیوسته در جریان است.
براساس اظهارنظر مسوولان وزارت بهداشت پاییز و زمستان شاهد اوج و پیک ویروس تنفسی کرونا هستیم، آموزش و پرورش میتوانست اصلاح تعطیلات آموزشی را آغاز و برنامه آموزشی را به ۳ یا ۴ بخش تقسیم و آموزش ترکیبی حضوری/مجازی را از تابستان آغاز کند. اتفاقی که با انفعال همیشگی آموزش و پرورش حتی پیشنهادش هم طرح نشد.
۲ روز از سال تحصیلی کرونا و آخرین سال تحصیلی قرن ۱۳۰۰ گذشته است، ۲ روزی که بیش از همیشه نشان داد خانوادهها برای نظام آموزشی اعتبار و اعتنایی قائل نیستند و حاضر نشدند سلامت کودکان و فرزندانشان را به مخاطره بیندازند. این پیام مدیر یکی از مدارس غرب تهران است: باتوجه به عدم حضور دانشآموزان در روز یکشنبه جز ٣ دانشآموز- شورای مدرسه تصمیم گرفته کلاسها را تا اطلاع ثانوی به صورت مجازی و غیرحضوری برگزار نماید، لذا برنامه روزانه مجازی اجرا خواهد شد. کلاسها در اسکای روم از فردا صبح برقرار خواهد بود. رفتار وزارت آموزش و پرورش نشان داد نه تنها درکی از شرایط کرونا ندارند بلکه منفعل و بیبرنامه به دوگانه سلامت و آموزش دامن زده است.
سلامت دانشآموزان و معلمان از انتگرال و شیمی و فیزیک و… برای خانوادهها مهمتر است، درک این موضوع بدیهی نیاز به حساسیت و هوش بالایی ندارد. وزارت معارفی که سال ۱۲۹۰ تاسیس شد و تقریبا با همان شالوده و ساختار البته بعضا با تغییرات شکلی به امروز رسیده و در برابر تغییر و فناوری مقاومت کرده، میتواند با اجبار کرونا بروز و اصلاح شود. هنوز هم دیر نشده! آقای حاجیمیرزایی، وزارت کنید نه مدیریت! و البته به مدیرکلتان تذکر دهید شنبه صبح برای فهمیدن اینکه کودکان به مدرسه بروند یا نروند زمان مناسبی نیست!