ماهِ خدا؛ ماهِ ما؛ ماهِ رمضان
سلسه درس گفتارهای اخلاقی استاد حاج شیخ محمود امجد
شب های ماه مبارک رمضان ا ز ساعت ۲۲تا ۲۳ حسینیه کوهسار: انتهای بزرگراه نیایش ، بعد از میدان اول شهران، بلوار کوهسار، بعد از مجتمع OPG باغ پردیس ، کوچه باغ میر، پلاک ۶
صادق مدیا | نوشتههای سیدصادق حسینی
سیدصادق حسینی|روزنامه نگار|مشاور رسانه و ارتباطات|
صادق حسینی: خانواده بزرگ ورزش، نامه، عصر خبر، روزنامه آرمان، روزنامه اعتماد : این جام جهانی برای فوتبال ایران شگفت انگیز و اعجاب آور بود. شگفت انگیز از آن جهت که مدعی قهرمانی جام جهانی، آرژانتین را به زانو در آوردیم و اعجاب آور از این که تیم ملی «حاشیه» نداشت و البته دغدغه داشت: دغدغه ماندن یا نماندن کی روش.
کی روش که از برد کره جنوبی و راهیابی ایران به جام جهانی منتظر تمدید قراردادش بود و جواب محکمی از فدراسیون نگرفت، در خلال جام جهانی بیشتر سوال ها درباره قراردادش را «مبهم» جواب داد.
وزیر ورزش نیز در واکنش به تمدید قرارداد کی روش که تبدیل به یک مطالبه عمومی شده گفت: «کی روش تخفیف دهد، تمدید می کنیم»!
اگر نگاه برخی از اهل فن از جمله محسن صفایی فراهانی را که مشکل عدم تمدید قرارداد کارلوس کی روش «مسایل مالی» نیست را کنار بگذاریم؛ نگاه خوش بینانه این است که مشکل تمدید نشدن قراردادش «مسایل مالی است». او برای خودش سالی ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار و یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلار برای دستیارانش درخواست کرده است. که با دلار ۳۲۰۰ تومانی می شود سالی ۱۲میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان و البته برای کشوری با بضاعت ایران هزینه ۴ میلیون دلاری در سال اصلا قابل اعتنا نیست.
از سوی دیگر چندی پیش فدراسیون فوتبال با اعلام نام ۲۲ شرکت که بعد تر به ۲۶ شرکت افزایش یافت و به صورت غیر مجاز خود را حامی تیم ملی اعلام کرده بودند در بیانیه ای تاکید کرد: «با سوء استفاده از احساسات بی شائبه مردم، خود و کالای موردنظر را بدون پرداخت حقوق حقه فوتبال ملی، با استفاده از جو فوتبال مطرح میکنند.»
روشن است اگر این ۲۶ بانک و شرکت صنعتی به جای این که میلیاردها تومان پول تبلیغات را صرفا در جیب تلویزیون بریزند حقوق فدراسیون فوتبال را پرداخت کنند، قطعا بهانه ی «پول» نداشتنی دیگر نخواهد ماند که فدراسیون با «مذاکره» پشت آن پناه ببرد.
اسامی ۲۶ شرکت سوء استفاده کننده از تیم ملی
فروشگاه اینترنتی ۵۰۴۰
اخوان
گلدیران
شرکت خدمات ارتباطی ایرانسل
مادیران
عطر آمور
بانک پارسیان
بانک سرمایه
بانک صادرات
بانک کشاورزی
پارک ارم
هنکل پاک وش
tcl تلویزیون
صنایع غذایی به ارا
دینا
ارتباطات تامین شمس نوین
سامسونگ
شهر فرش
شیرالات راسان
کانون فرهنگی اموزش –قلم چی
کاچیران
روغن موتور کاسپین (فومن شیمی)
گلستان
کیش چیپس
برنج میزبان
مجتمع فراورده های لبنی و بستنی میهن
دکتر ولایتی بازی سازی و بازی خراب کن انتخابات سال گذشته بود. همان انتخابی که با رد صلاحیت هاشمی و مشایی و ورود سعید جلیلی آرایش اش پیچیده تر شده بود. برخلاف ۸۴ که کار رسانه ای ستاد آقای هاشمی را با محمد گلزاری جلو بردیم و انتخابات ۸۸ که با دوستان برای مهندس موسوی کار کردیم. در این انتخابات برای عکاسی با دکتر ولایتی همراه بودم.
اولین برنامه نامزدها معمولا حضور در گلزار شهدا و دیدار با امام جمعه بود. در ۱۴ استانی که رفتیم در بیشترشان همین امامان جمعه می گفتند: «بر ما حجت تمام شده و حتما و قطعا به شما(دکتر ولایتی) رای می دهیم.» . با یکی از اعضای اصلی ستاد قالیباف تماس گرفتم و گفتم: فلانی اینا این طوری می گنا. گفت: عجب! عین این صحبت ها را هم به ما زده اند. تیم جلیلی هم مدعی بود که امامان جمعه گفته اند: رای ما ۱۰۰ درصد جلیلی است. خلاصه معلوم شد بیشتر امامان جمعه به نحو شایسته ای در باد در می غلتیدند و به همه «بله» می گفتند.
حتما حسن آقای روحانی هم لباسان و هم صنفان خود را بهتر می شناسد و می داند چه گونه با آن ها تعامل کند. فکر می کنم مردم هم در این سی و چندسال توانسته اند تشخیص دهند: حرف راست را باید از چه کسی شنید. به قول استاد امجد: آقایون! من عمامه به سر نماد اسلام نیستم! اسلام ینی امام باقر و امام صادق. ما کجایمان شبیه امام باقر است.
صادق حسینی، روزنامه اعتماد ۳۰ فروردین ۱۳۹۲ / جام جم آنلاین ورزشی / عصر خبر: زارع، نماینده سازمان بازرسی کل کشور در گفتوگو با «نسیم» گفت: «قبلا هم اعلام کردیم که فعالیت همزمان شجاعی در فدراسیون تیراندازی با کمان و خزانهداری کمیته ملی المپیک مشکل دارد.»
از برگزاری انتخاب پرماجرا کمیته ملی المپیک در ۳۰ دی ماه ۱۳۹۲ بیش از دو ماه میگذرد و در این مدت هنوز محمدعلی شجاعی که در پی حاشیههای ایجاد شده از سوی محمدعباسی، وزیر ورزش و جوانان دولت محمود احمدینژاد از ۲ مهر ۱۳۹۱ بر کرسی ریاست این فدراسیون تکیه زده، استعفایش را به مجمع عمومی فدراسیون نداده است.
این در حالی است که بر اساس همین قانون منع حضور دوشغلهها، احمد دنیامالی عضو فعلی شورای شهر و رییس هیاتمدیره چندین شرکت خصوصی که او نیز توسط محمد عباسی از فدراسیون قایقرانی برکنار شده بود در انتخابات ۲۳ بهمن ۱۳۹۲ از مجمع رای اعتماد گرفت اما بعد از یک هفته در ۳۰ بهمن ماه ۱۳۹۲ استعفا داد و در شورای شهر ماند.
البته در اینجا به اقدام احمد دنیامالی در خصوص حضور در انتخابات فدراسیون و استعفا، نمیخواهم بپردازم اما نکته قابل توجه ماجرا این است که چرا سازمان بازرسی کل کشور و وزارت ورزش در برخورد با فدراسیونهای ورزشی به صورت دوگانه برخورد میکنند. اگر حضور دوشغلهها منع قانونی دارد قایقرانی و تیروکمان و تیراندازی و وزنهبرداری چه تفاوتی با هم دارند، چرا در قایقرانی مرّ قانون انجام شد و در تیروکمان هنوز قانون اجرا نشده است. البته زارع در گفتوگویش با نسیم مسوولیت این کار را متوجه نصرالله سجادی معاون ورزش قهرمانی وزارت ورزش میداند: «برگزاری مجامع فدراسیونها با سجادی است و زمان برگزاری مجمع تیراندازی را باید از وی پرسید. » اما با این حال از آنجایی که وظیفه نظارت بر حسن اجرای قانون با سازمان بازرسی است، همان طور که در انتخابات فدراسیون تکواندو و کمیته ملی المپیک در نهایت این نظر سازمان بازرسی بود که سرنوشت انتخابات را رقم زد، در مورد رییس فدراسیونهای دوشغله از جمله تیر و کمان و وزنهبرداری نیز آنها باید ورود کنند. همان طور که زارع پیشتر گفته: «اگر مجمع به دلایل غیرمنطقی به تعویق بیفتد، ورود میکنیم». انتظار از سازمان بازرسی کل کشور این است که شایبه نگاه و عمل دوگانه در اجرای قانون را ایجاد نکند.
باز نشر: عصر خبر، انصاف، مناظره، اعتدال، خرداد، آخرین، بهار نیوز: خیابان سعدی از روبروی بیمارستان امیرعلم تا حوالی مخبرالدوله بسته شده بود، صدای لااله الا الله و یا حسین یا حسین بلند بود، مداحان یکی یکی میکرفون را می گرفتند ذکری می گفتند و یا علی، یا زهرا یا حسینی از خیل جمعیت می گرفتند و با صلواتی به میکرفون را به مداح دیگر می دادند. عابران برخی با تعجب برخی با همدردی و برخی با ناراحتی ترافیک ایجاد شده، نظاره گر بودند.
صدای یا اله الا الله بلند تر شده بود که موبایلم زنگ خورد: «چه خبره این همه از خبر و عکس می زاری ازش، مگه کی بوده، یه مداح بوده دیگه.» یخ زده از پشت خط پرسیدم چه کاری داری و خداحافظی کردیم.
راست می گفت، محسن فیضی تنها چیزی که بود ذاکر و محب و خادم اهل بیت بود. او زندگی اش را برای چیزی داد که به آن عشق می ورزید. او وارد هیچ کدام از حلقه های مداحان معروف تهرانی نشد که بارها مورد اهانت آن ها قرار می گرفت، همان هایی که او رو ربودند و بعد از کمی آزار و اذیت آزادش کردند. همان حلقه هایی که به دنبال حاشیه سازی برایش بودند و همان هایی که به او طعنه می زدند.
صدای پشت تلفن راست می گفت محسن فیضی فقط «یک مداح» بود، ذاکری که مردم و جوانان با صدایش اشک می ریختند و با سوز او به اهل بیت (ع) زلف گره زدند و با مداحی و مولودی خوانش شادمان بودند که امیر المومنین فرمود: «وَ اخْتارَ لَنا شیعَهً یَنْصُرونَنا وَ یَفْرَحونَ لِفَرَحِنا وَ یَحْزَنونَ لِحُزْنِنا. (خداوند) براى ما پیروانى برگزید که ما را یارى مىکنند و با شادى ما شادند و با اندوه ما اندوهگین.»
محسن فیضی نه با مداحی اش کاسبی و تجارت راه انداخت، نه مجوز حمل سلاح گرفت و نه کار کسی را چاق کرد و نه خیلی کارهای دیگر، او فقط یک ذاکر اهل بیت بود، یک مداح. فکر می کنم اگر مداحان با مداحی شان کاسبی و تجارت نکنند و کار کسی را چاق نکنند و دستگیر بی منت مردم باشند این «فقط یک مداح دیگه» می شود «خدا بیامرزی» و «عاقبت به خیری» و سر سلامتی.
خیابان سعدی از روبروی بیمارستان امیرعلم تا حوالی مخبرالدوله بسته شده بود، صدای لااله الا الله و یا حسین یا حسین بلند بود، مداحان یکی یکی میکرفون را می گرفتند ذکری می گفتند و یا علی، یا زهرا یا حسینی از خیل جمعیت می گرفتند و با صلواتی به میکرفون را به مداح دیگر می دادند. کنار دستی ام که هق هق گریه اش بلند شده بود یاد محسن فیضی افتادم که می خوند: من عاشق و بی قرار حسینم، با یاد زینب به صد شور و شینم. روحش شاد
احمدی توکلی سیاست مدار کهنه کار جناح راست قدیم و اصولگرای فعلی در مصاحبه خود با ویژه نامه نوروزی مثلث نکات قابل توجهی را در خصوص انتخابات ۹۲ و شکست اصولگرایان، ائتلاف ۲+۱، سعید جلیلی، جبهه پایداری، حصر و آزادی میرحسین موسوی مطرح کرده است.
توکلی با انتقاد از کاندیداتوری سعید جلیلی در انتخابات ۱۳۹۲ گفته است: «(ایشان) اشتباه سیاسی بزرگی مرتکب شدند… این کار ایشان را اشتباه تاریخی می دانم. فکر می کنم مشاوران آقای جلیلی را قانع کردند که وارد صحنه شوند. … آقای جلیلی نه تنها از تجربه کافی برخوردار نبود بلکه تجربه لازم را هم نداشت؛ چرا که سوابق ایشان در مسئولیت های اجرایی نبود و بالاترین مسئولیت اجرایی ایشان در واقع یک کار ستادی بود. آقای جلیلی معاون وزیر خارجه بود اما اصلا کل وزارت خارجه کار اجرایی انجام نمی دهد.»
سیاست مدار کهنه کار اصول گرا در این مصاحبه با تشبیه تلویحی جبهه پایداری به رفتار وهابیت در تحلیل رفتار سیاسی آن ها گفت: «رفتار جبهه پایداری به گونه ای است که نفی در آن از اثبات بیشتر است. یعنی روحیه «نحن ابناء الله» در رفتارشان دیده می شود. این رفتار غیر از این که اسلامی نیست، باعث رماندن شدید می شود. چون نفی در آن شدید است و می گوید ما نورچشمی های خدا هستیم. البته هیچ کدام از این آقایان تفوه به این کلام نمی کنند اما این که بر تخطئه دیگران و اثبات خود اصرار دارند و گویی اسلام در شکل ناب نزد آن هاست و نزد دیگران وجود ندارد، این صفت رماننده است. ممکن است برخی از آن ها در دل خود چنین احساسی نداشته باشند اما خودشان را بسیار مسلمان تر از دیگران می دانند. این مساله باعث می شود که دیگران از این که مسلمان شناخته نشوند، رنج ببرند.
احمد توکلی که وزیر کار در کابینه میرحسین موسوی بود نظرش را درباره حصر میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی چنین بیان کرده است: این پدیده، پدیده حقوقی نیست؛ بلکه سیاسی-امنیتی است. پدیده سیاسی-امنیتی راه حل حقوقی ندارد. محاکمه برای این افراد مقرون به صرفه نیست و برای کشور هم مفید نیست. نباید آرامش و امید ایجاد شده برهم بخورد و بهتر است برای معیشت مردم کار شود. اگر این دو نفر محاکمه شوند، مجازات های سنگینی برای شان در نظر گرفته می شود که برای آن ها مقرون به صرفه نیست و من از اتفاق خوشحال نمی شوم. اما اگر همان طور که سیاسی – امنیتی تصمیم گرفته شده، حوصله به خرج داده شود، ممکن است شرایط کشور اقتضائاتی داشته باشد که وضعیت تغییر کند. من چنین اتفاقی را دور نمی بینم.
آیت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی در ویژه نامه نوروز ۱۳۹۳ مثلث روایتی از استخاره انتخاباتی اشت بیان کرده است: عصر جمعه ای که فردا آخرین مهلت نام نویسی بود در حیاط قدم می زدم و منتظر اذان مغرب برای ادای نماز بودم. برقی به خاطرم زد که چقدر مستبد شدم! این همه انسان از هر جناح سیاسی و فکری به من می گویند «تو می توانی مملکت را از وضع فعلی نجات بدهی» ولی من می گویم «چنین نیست». به وجدانم مراجعه کردم و با خودم گفتم «تو که همیشه از این حالت دیگران انتقاد می کردی، چرا خودت این گونه شدی؟» وضو گرفتم که نماز بخوانم، ولی دیدم این روحیه افکارم را برای نماز مهیا نمی کند. سه بار صبر کردم که بتوانم نمازم را با حضور قلب بخوانم، چون روحیه ام از این تفکر متزلزل شده بود بالاخره نماز را خواندم و استخاره کردم.
خوب آمد، ولی در عین حال آیه قرآن می گفت «به نتیجه ای که فکر می کنی، نمی رسی» بعد از استخاره سه احتمال دادم: یکی این قبلا با آقا صحبت کرده بودم، گفته بودم که قطعا نمی آیم. می بایست به ایشان می گفتم که می خواهم بیایم. چون حرف قبلی من عوض شده بود برای من درست نبود که ایشان آمدنم را از رسانه ها بشنوند، احتمال می دادم اگر به رهبری بگویم، ایشان بر اساس تصمیم و قرار دو نفری ما بگویند مصلحت نیست که بیایی. احتمال دوم این بود که شورای نگهبان مانع شود. سومین احتمال این بود که انتخابات برگزار شود و اتفاقاتی بیفتد و مسائلی پیش بیاید. برای احتمال اول همان شب با دفتر رهبری تماس گرفتم تا اطلاع دهم و نظر ایشان را بدانم. دفترشان گفتند که آقا به اندرون رفتند و من هم گفتم که صبح فردا می گویم. صبح که به دفتر آمدم گفتم دفتر رهبری را بگیرند که هر بار به دلایلی موفق نشدیم، یا درس داشتند یا دیدار و مراسم داشتند. بعد از ظهر خودم تماس گرفتم و گفتند که ما به ایشان دسترسی نداریم و استراحت هستند. ساعت ۵ تماس گرفتم و به دفترشان گفتم که حتما به ایشان بگویید که من می خواهم ثبت نام کنم. گفتند پس بگذارید به ایشان اطلاع بدهیم. ساعت پنج و ربع بعد از ظهر بود که گفتند آقا می گویند برای این مساله که نمی توانیم تلفنی صحبت کنیم. با همین جمله متوجه شدم که ایشان مخالفتی ندارند، چون اگر مصلحت نمی دانستند می گفتند و من هم برای ثبت نام نمی رفتم.
صادق حسینی{منتشر شده در سالنامه ی ۱۳۹۳ پنجره، پرونده ویژه: مرتضی درخشان پدیده انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲}: رسانه های اجتماعی در ایران همگام با تحولات اینترنت، با اورکات ۶۷ میلیونی شروع شد اما این فیس بوک بود که هم زمان با اوج گیری جهانی و شکست سایر رقبا و با هشت صد میلیون عضو، کاربران ایرانی رسانه های اجتماعی را به خود جذب کرد.
«کمپین دعوت از مرتضی درخشان برای انتخابات ریاست جمهوری» از جمله صفحات پر بیننده فارسی زبان فیس بوک در ایام انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲بود که بازتاب های انسانی، رسانه ای و مجازی فراوانی در پی داشته و دارد.
دیده شدن مطالب این کمپین با میانگین بازدید ۲۰۰۰۰ نشان می دهد با وجود فیلترینگ شدید، مردم همچنان با ضریب افزایشی قابل توجه فیلترینگ را دور می زنند و از شبکه های اجتماعی بهره مند می شوند.
همچنین میانگین دیده شدن ۲۰۰۰۰ بار یک مطلب در این کمپین طنز در مقایسه با تیراژ ۲۰ تا ۵۰ هزار تایی روزنامه های سیاسی و هفته نامه ها که میانگین خوانده شدن مطالب زیر۱۰۰۰ بار است نشان می دهد علاوه بر تغییر ذائقه، رسانه های سنتی جایگاه گذشته خود را در میان مردم و نسل جوان ندارند.
«کمپین کمک به مردم زلزله زده آذربایجان» یا «کمپین دعوت از مرتضی درخشان برای انتخابات ریاست جمهوری» در شبکه های اجتماعی و نمونه های دیگر مثال های قابل تاملی برای مطالعه اثربخشی سیاست های فیلترینگ در ایران هستند. این تجربیات مجازی نشان می دهد که رسانه های اجتماعی خود را به جامعه تحمیل و برای مخاطبان گسترده و متنوع خود محتوا تولید می کنند و در نهایت بر روی مخاطب اثر می گذارند.
عضویت ۴ میلیون ایرانی در فیس بوک به گفته علی جنتی وزیر ارشاد و تنوع کاربران شبکه های اجتماعی از دفتر مقام معظم رهبری و مراجع معظم تقلید تا نخبگان، دولتمردان و عموم مردم نشان می دهد علاوه بر از بین رفتن قبح، فیلترینگ اساساً کارایی خود را نیز از دست داده است.
البته برای جامعه جوان و هوشمند ایرانی به مصداق راه های رسیدن به خدا، روش های متعددی برای رسیدن به فیلتر شده ها وجود دارد اما مسئولان فیلترینگ به مصداق «العاقل یکفیه الاشاره» اگر در روش بیش از ده ساله شان تامل و تدبیر می کردند از رشد سریع کاربران شبکه های اجتماعی و سایت های فیلتر شده متوجه می شدند که چقدر در رسیدن به اهداف شان توفیق داشته اند.
شایسته است مسئولین فیلترینگ با مطالعه میزان اثر بخشی عملکرد خود، سیاست های ناکارآمد و سلیقه ای فیلترینگ را تغییر دهند و البته برای رسیدن به این هدف می توانند از مشاوره های دکتر، شاعر، خلبان، فوق تخصص قلب، مهندس مرتضی درخشان نیز استفاده کنند.
سید صادق حسینی، منتشر شده در خبرآنلاین: / بازنشر: نامه، عصر خبر، جمهوریت: محمود احمدی نژاد در نخستین سخنرانی اش در سالگرد پیروزی انقلاب در میدان آزادی درباره انقلاب اسلامی، توهین روزنامه های اروپایی به ساحت حضرت محمد(ص)، هلوکاست، مسئله فلسطین و انرژی هسته ای و انتقاد از منتقدان داخلی اش سخن گفت.
او در بیست و هفتمین سالگرد انقلاب بخش قابل توجهی از صحبت هایش را به مسئله هولوکاستی اختصاص داد که در سال های بعدش پایه سیاست تبلیغاتی و دیپلماسی اش را بر آن گذاشت. سیاستی که در عمل چیزی جز هزینه برای کشور و چهره شدن برای او دستاوردی در پی نداشت، احمدی نژاد گفته بود: «میگویند در کشور ما(اروپایی ها) آزادی است این دروغ است آنها گروگان اسرائیل هستند. شما یک مشت مستبد وابسته و گروهبان صهیونیستها هستید و ما پیشنهاد کردیم که اگر دروغ نمیگویید یک عده محقق در کشور شما حضور یابند و در خصوص وضعیت هولوکاست تحقیق کنند!»
رییس جمهور پیشین که مذاکرات هسته ای اش با غرب بی سرانجام و بدفرجام بود و قطع نامه ها را کاغذ پاره می خواند و در حالی که شعارهای تندی در این باره می داد دبیرشورای عالی امنیت ملی اش نیز به قول دکتر ولایتی مشاور رهبر انقلاب «بیانیه می خواند و مذاکره نمی کرد» با تاکید مجدد بر حق ایران در استفاده از انرژی هستهیی صلحآمیز خطاب به مردم گفته بود: از ملت عزیز ایران میخواهم که خود را برای یک مجاهدت بزرگ و تلاش گسترده آماده کنند، کمربندها را ببندند و آستینها را بالا بزنند.»
او در سخنرانی سالگرد انقلاب در اولین سال حضورش به عنوان رییس جمهور در ۲۲ بهمن ۱۳۸۴ با اشاره به پیشنهاد تهیه سوخت برای ایران در خارج از مرزهای کشور گفت: «ما به این مساله اعتماد نداریم». او که در سال ۱۳۸۴ به این پیشنهاد اعتماد نداشت ۵ سال بعدتر به پیشنهادی خطرناک تری تن داد: « در راستای تسهیل همکاری هستهای ذکر شده در بالا، جمهوری اسلامی ایران بر امانتگذاری ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم کم غنی شده (LEU) در ترکیه موافقت میکند. این مواردLEU در مالکیت ایران در ترکیه قرار خواهد داشت. ایران و آژانس امکان نظارهگیری بر نگهداری ایمن از این مواد LEU را در ترکیه دارند.» (دقیق بیانیه مشترک ایران، ترکیه و برزیل، ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۹)
محمود احمدی نژاد که «کراهت چهره پلید استکبار در پشت مجامع حقوقی چون آژانس» می دید در این بخش از سخنرانی اش دست بر نکته ی خوبی گذاشت و غرب را به دلیل سیاست دوگانه اش در برخورد با کشورها مورد انتقاد قرار داد، او گفت:جای تعجب است که برای کشورهای برخودار از سلاح هستهای که عضو کنوانسیون جلوگیری از گسترش سلاح های هستهای نیستند، محدودیتی ایجاد نمیکنند و گویی کشورهایی که عضو ان .پی .تی نیستند، از حقوق بیشتری برخوردارند.
او همچنین در جملات پایانی سخنرانی اش منتقدان داخلی اش را نیز بی نصیب نگذاشت: «امیدوارم کاخ نشینان مدعی، به توصیههای رهبری نظام گوش فراداده و با مشاهده اراده ملت، دست از لجاجت بردارند».
بخش های مهم صحبت محمود احمدی نژاد در ۲۲ بهمن ۱۳۸۴
انقلاب اسلامی
توهین کنندگان به پیامبر اسلام
هلوکاست
مسئله فلسطین
انرژی هسته ای