گپی با دکتر تکمیل همایون

در جایی به سخنان دکتر ناصر تکمیل همایون (۱۳۱۵متولد ه.ش) گوش می دادم؛ جالب بود که دوشنبه گذشته ۱۰ دیماه روزنامه اعتماد ملی در صفحات داخلی اش مطلبی از وی زده بود عکس دیگری را. قبل از سخنرانی یادی از این نکته کردم و خندیدم با هم.

دکتر که از مخالفین کتاب سوزی های گسترده توسط اعراب است می گفت: هرگاه نهاد حکومت گفتمان لات مآبی در پیش بگیرد، نهادهای اجتماعی نیز لات منشی در پیش می گیرند و جامعه از لوطی گری دور می شود و ازهم می پاشد. وی در خاطراتش از مرحوم دکتر مصدق، می گفت: آن دولت اخلاقی ترین دولت بود …… اولین زندانم یکسال قبل از کودتای ۲۸مرداد بود…. آخرین زندانم هم بعد در سال های اوایل انقلاب… تنها اتهامی هم بر من ثابت شد، مخفی کردن بختیار بود که به آقای محمدی گیلانی گفتم من با ایشان دوستی دیرینه داشته ام و ۱۵-۲۰ سال در فرانسه با هم دوست بودیم. اگر شما هم جای من بودید همین کار را می کردید… حال اگر من را اعدام کنید، نخواهند گفت تکمیل همایون اعدام شد می گویند اخلاق و دوستی و رفاقت اعدام شد…

دکتر تکمیل همایون گفت: متولد قزوینی هستم؛ که همانا باب الجنه است …  ایشان با حرارتی خواست گفت: من درباره مرگ سه نفر نمی توانم قسم یاد کنم. اول دکتر شریعتی دوم جلال آل احمد و سوم غلامرضا تختی.  … اطلاح طلبان اگر دور آقای خاتمی جمع شوند پیروز می شوند… به دکتر گفتم: باید خاطرات شفاهی بنویسی (مکتوب کنی) خندید و گفت: هنوز که جوانم هروقت پیر شدم از این کارها می کنم.
پیوندهای مرتبط: دکتر ناصر تکمیل همایون ؛ اقوام و پاره فرهنگ‌ها در چالش‌با فرهنگ رسمی ‌- جواد ماهزاده (اعتماد ملی) احساس ناسیونالیسم ایرانی (اعتماد ملی)

:: با تاکسی می آمدم که زیر داشبورد همشهری مسافر را دیدم. با هیجان از راننده پرسیدم: شما همشهری مسافر می خوانید؟ داشتم خودم را برای سئوال های بعدی آماده می کردم که گفت: نه آقا جون، هوا برفی برای پاک کردن شیشه استفاده می کنم. کاغذش خوبه… آن قدر خندم گرفته بود که راننده چپ چپ نگاه می کرد. این همه دوستان زحمت می کشند مطلب تهیه می کنند اونوقت مهمان شیشه های تاکسی می شود.

غدیر؛ روز تکامل اسلام

… نبوّت تو به پایان رسیده و روزگارت کامل شده است؛ آثار علم و میراث انبیا را به علی بن ابی طالب بسپار که او اولین مؤمن است. من زمین را  بدون عالِمی که اطاعت من و ولایتم با او شناخته شود و حجّت بعد از پیامبرم باشد رهانخواهم کرد…
باده بده ساقیا،ولى ز خم غدیر
چنگ بزن مطربا،ولى به یاد امیر
ویژه نامه عید غدیر  ویژه نامه عدیر غدیر، سایت تبیان

اتوبوس شبِ کارگردان جنگ نرفته

شب گذشته فیلم اتوبوس شب را دیدیم. فیلمی که داستان و سوژه خوبی داشت اما در پرداخت ضعیف بود. بی تجربگی های احمقانه رزمندگان و دیالوگ های شعارزده، لهجه های بی ربط، عربی کلاس سومی و زن چشم انتظار تازه حامله (کلیشه همیشگی)؛ جز نقاط ضعف عمده کار است به نظرم.

نکته دیگری که خیلی جلب توجه می کرد، تفاوت مشهود محصول نهایی کارگردانان جنگ دیده و جنگ ندیده بود که نشان داد ساختن فیلم جنگی علاوه بر داستان خوب، تجربه حضور هم می خواهد.

در اواسط فیلم گفتم: ما با بی بی و مجید بیشتر نزدیکی احساس کردیم تا با عیسی و سیروان و عماد و فاروق. پوراحمد جان قصه مجیدی دیگر درانداز.
گزارش تصویری: اتوبوس شب

:: مصاحبه با بی خانمان ایرانی در آمریکا: به لحاظ منتالی (روانی) نمی توانم کار کنم! 

:: با حضور خود در جلسه مداحی خانم … همراه با شو لباس که در… برگزار می شود ما را خشنود کنید… ادامه
:: گزارش تصویری شب چله با خاتمی:
فارس  مهر  ایسنا

:: گزارش های تصویری از جشنواره موسیقی فجر… چشم آقایان روشن، خواهر لیلی افشار اجرا هم داشته اند. ایسنا مهر فارس
:: عکس های زیبای طبیعت ایران، مهر

:: گزارش جالب از تناقض گویی و فرافکنی های اقتصادی احمدی نژاد: … در جلسه ۵۷ اقتصاددان منتقد با رئیس‌جمهور، دولت درآمد دو سال نخست خود را ۹۳ میلیارد دلار اعلام کرد و در گزارش اخیر اقتصادی رئیس‌جمهور به مردم، برداشت دولت در سه سال (۸۶ ـ ۸۵ ـ ۱۳۸۴) از درآمد نفتی تنها ۸۱ میلیارد دلار (۲۳ میلیارد دلار در سال ۱۳۸۴، ۳۱ میلیارد دلار در سال ۱۳۸۵ و ۲۷ میلیارد دلار در سال ۱۳۸۶) اعلام شد، در حالی که بنا بر اظهار رئیس بانک مرکزی، علاوه بر درآمد نفتی ۱۹۰ میلیارد دلاری این سه سال (۱۳۸۴، ۵۴ میلیارد دلار، ۱۳۸۵، ۶۲ میلیارد دلار و ۱۳۸۶، ۷۳ میلیارد دلار) مبلغ بیست میلیارد دلار درآمد فروش محصولات جانبی وزارت نفت در این سه سال بوده و موجودی حساب ذخیره ارزی نیز از هفده میلیارد دلار به هشت میلیارد دلار کاهش یافته که مجموع برداشت دولت در سه سال ۸۴، ۸۵، ۸۶ از درآمد وزارت نفت را به رقم ۲۲۰ میلیارد دلار می‌رساند.  متن کامل

شناختی؟ شناختم ترا ای مهربان ترین مهربانان

ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدائی
نروم جز به همان ره که توام راهنمائی
بری از رنج و گدازی ، بری از درد نیازی
بری از بیم و امیدی بری از چون و چرائی
همه درگاه تو جویم ، همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که بتوحید سزائی
تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی
تو نماینده ی فضلی تو سزاوار ثنائی
همه عزی و جلالی همه علمی و یقینی
همه نوری و سروری همه جودی و سخائی
لب و دندان سنائی همه توحید تو گوید
مگر از آتش دوزخ بودش روی رهائی … حکیم سنایی

دعای عرفه با سخنرانی دکتر ناصر مهدوی و همراهی حسام الدین سراج. پن شنبه ۲۹/۹/۸۶ ساعت ۱۴:۳۰ حسینیه ارشاد
متن کامل دعای عرفه همراه با ترجمه

پیشاپیش عیدقربان را تبریک می گویم. امیدوارم که به سلامتی و صحت شما رو ببینم.

مفسده ی سرسپردگی

عکس بی ربط است!مرحوم وحید بهبهانی فقیه بزرگ اول قاجار درباره طرز تفکر مکتب اخباری و جمود فکری آنان می گوید:
«جمود اخباری به این حد است که اگر فرضاً مریضی رفته باشد پیش یکی از ائمه و امامان به او فرموده باشند: آب سرد بخور، اخبارها به همه مریض های دنیا خواهند گفت: هروقت مریض شدید و هر مرضی پیدا کردید، علاجش آب سرد است. فکر نمی کنند که این دستور مخصوص آن مریض بوده و نه همه مریض ها.»
«… اما تقلید دو قسم است و مشروع. تقلید کورکورانه ممنوع است. اخیراً بعضی مردم که در جستجوی مرجع تقلید هستند، گاهی این کلمه را می شنوم که می گویند: می گردیم کسی را پیدا کنیم که آنجا سربسپاریم، می خواهم بگویم تقلیدی که در اسلام دستور رسیده، سرسپردن نیست،  چشم بازکردن و گوش بازداشتن است. تقلید اگر شکل سر سپردن پیدا کرد، هزارها مفسده پیدا می کند… اسلام برای احدی کریت و اعتصام قائل نیست، حتی برای شخص پیغمبر اکرم (ص)؛ چرا که می گوید: قُل انی اخاف اِن عصیت ربی عذاب یوم عظیم. بگو خود من نیز اگر معصیت کنم، از عذاب روز بزرگ بیمناکم…»

احوالات خانه پدری

میلاد پناه مردم، حضرت امام رضا علیه السلام مبارک

۱. گرفتاری های کاری کمتر مجال نوشتن می دهد لیک این نکته چند وقتی است ذهن مرا مشغول کرده. هر چه مردم سیاست زده ترند از امنیت و رفاه کمتری برخورداند.  روش زندگی مردمان این جزایر کوچک پایین خلیج فارس را تامل کنید. در حالی که هِر را از بِر کمتر تشخیص می دهند سیاست را به حکام واگذار و انتظار امنیت و رفاه و آرامش را از آنان درخواست می کنند. برای یک شهروند قطری، بحرینی و یمینی و اماراتی اهمیت چندانی ندارد که حکومتش در مقابل حماس و فتح و سوریه و حزب الله و ایران چه موضعی اتخاذ می کند، مهم برایش این است که این حکومت حتما خودکامه، در درجه اول امنیت و سپس رفاه و توسعه برایش فراهم سازد. به عبارت دیگر اولین الویت مردمان خانه است و بعد خارج خانه.
اما در این سوی چگونه است: مردم خسته از سیاست بازی و سیاست سازی های ریاکارانه در حالی که آرزوی امنیت و رفاه دارند، لیک چراغشان همچنان بر خانه روا نیست. باید برای مردم ما مهم باشد که سرنوشت حماس و فتح  چه می شود. باید نگران عراق باشند. اولیت نه خانه و امنیت آن بل همسایه و همسایگان است.

۲. مستند تکان دهنده داوطلب مرگ شبکه دو که پخش شد، گفتم چگونه است حال مردمی که برایشان این همه دستگاه امنیتی، اطلاعاتی، بازرسی و نظامی فعال است و آن وقت در محلات پایتختش اشرار و اوباش چنین فعال در تمامی صحنه ها حضور دارند و آرامش نیم بند را می ربایند و تازه بعد از نود و بوقی نیروهای انتظامی پیدایشان می شود و مدتی آرامش باز می گردد و چندی بعد دوباره روز از نو روزی از نو: نوچه ها جای بزرگترها می نشینند. خیلی وحشتناک بود: اعترافات جوان ۲۲ ساله که چگونه قمه را وارد گردن و سینه دیگری کرده بود…

۳. اگر عدم استقبال مردم از دولت در دور تازه سفرهای استانی حتما بخشی از کابوس دولتیان را تشکیل می دهد  استقبال مردم مشهد از خاتمی هم بخش مهم دیگری از این کابوس است. دوستی می گفت شهرداری مشهد تمام پلاکاردهای خوش آمد گویی سید محمد خاتمی را جمع کرده است نهایت محدودیت را برای برنامه های ایشان اعمال کرده اند. گزارش تصویری خاتمی در مشهد بهترین گواه است.¼br> خاتمی: بدترین فساد دروغ گفتن به مردم است

۴. گزارش های تصویری:  عمامه گذاری اولین باران تهران 

بزغاله ها بزغاله ها کجایید

۱. بزغاله های عزیز! خوب به سلامتی و به فرموده مسئله هسته ای هم که حل شد. فقط من نمی دونم چرا حجم و نوع تهدیدها و تحدیدها رو به افزایش است. یا شاید هم این نوعی حل شدن است که ما درکش نمی کنیم و باید به آسمان وصل باشی. بعد از نتایج جالب گفتمان «ماکردیم و شد» رییس جمهور گفتمان جدیدی بر بکار بردند: گفتمان بزغاله ها!

۲. تابناک خاطره جالبی از امام نقل کرده است:…گویا در پاکت پولی که به آقای «….» بابت جلسات روضه دادید اشتباهی صورت گرفته و مبلغ آن بسیار ناچیز بود، شاید با پاکت دیگری اشتباه شده است. آقا فرمودند: «نه، اشتباهی در کار نبود. ما از ایشان دعوت کردیم تا در وصف ائمه و معصومین ـ علیهم السلام ـ سخن بگوید، نه این‌که از خمینی تعریف کند. منبری که در آن از خمینی تعریف شود، بیش از این نمی‌ارزد!».

۳. دیپلمات قهرمان خوش آمدی به ایران! بعد از ۲۷۲ روز اسارت در بند آمریکایی ها ۲ تن از ۵ دیپلمات به گروگان گرفته شده در اربیل آزاد شدند. هرچند که ایران نشان داده برای احقاق حقوق ایرانیان خارج از کشور خیلی تلاش می کند مثل تلاش های طاقت فرسای آزادسازی امام موسی صدر که ۳۰ سال است در حال به نتیجه رسیدن است.
گزارش تصویری فارس از بازگشت دیپلمات ها

۴. چهاردهمین نمایشگاه مطبوعات امسال از این جهت  قابل توجه است که جدا از نمایشگاه کتاب برگزار می شود و هم بین المللی. پوستر این دوره که یکی از ضعیف ترن پوسترهای سال های اخیر است ترکیبی است چند آنتن رادیو وایرلس ! که کمترین ربطی به مطبوعات و رسانه چه از نوع الکترونیکی و چاپی ندارد. داستان رسانه حرفه ای در ایران به جهت محدودیت های قانونی (رادیو-تلویزیون) و اعمال سلیقه های فراوان و مشکلات مالی تا رسیدن به فضای حرفه ای و نیمچه آرمانی فاصله زیادی دارد. روزنامه ای که به شماره ۳۰-۴۰ نرسیده تعطیل می شود و روزنامه نگارانی که هر روز بیکار می شوند، فضایی برای رشد و آزاد اندیشی مصرح در قانون اساسی نمی دهد. جایی که روزنامه نگاران سپربلای سیاسیون می شوند و پیاده نظام آنها، مجالی برای رشد حرفه ای ندارد.

سخت ترین امتحان خدا؛ صبر

  شهادت حضرت امام صادق (ع)، زداینده بدعت ها و متحجران تسلیت باد. … ویژه نامه

علی ربیعیخبر کوتاه و تلخ تصادف محمدجواد ربیعی حسابی چنان شوکی داشت که باورش برای ما که با صالح و حسن بیشتر رفاقت داشتیم، سخت بود چه رسد به پدر بزرگوارش. چند سالی است حضرت عزاییل که سلام ما بر او  با این خانواده قرارداد دارد و هرسال عزیزی را ازشان می گیرد: مادربزرگ، مادر و حالا محمد جواد معصوم. محمد جواد که از فوت مادر یگانه همدم علی ربیعی شده بود،بعد از سه هفته کما، رفتنش داغ بدون جبرانی بر دل و روح عباد گذاشت و به قولی کمرش را شکست.�
می گویند وقتی به پیامبری گفتند همسرت مرد، گفت صبر می کنم. وقتی گفتند: بیماری ات آزارمان می دهد، شهر را ترک کن، گفت صبر می کنم. وقتی گفتند: پسرت فوت کرد، گفت صبر می کنم. اینجا بود که امین وحی فرمود خدا ترا به مقام صبر رسانده است. این داغی است که کمر مرد را می شکند و تحملش چنان گران… و چه کشید اباعبدالله وقتی علی اکبر را به میدان فرستاد: اولادنا اکبادنا….
صبح جمعه که برای تشییع پیکر رفتم، من مردی دیدم که  هرگز کسی را چنین ندیده بودم و تصور نمی کردم. مردی که تهی شده بود از امید. مردی که دیدنش سخت بود.
حالا فهمیدم که چرا ۳ هفته بعد از مرگ مغزی محمدجواد اجازه نمی داد از دستگاه جدایش کنند. خدایش صبر دهد….
:: تکمله: گزارش تصویری ایسنا

اگر خون دل بود، ما خورده ایم

۱. گعده ای کرده بودیم با دوستان چندی پیش. گفتم:پایان نامه جلیلی سیاست خارجی حکومت اسلامی است. گفتند: حتماً صفحه اول تاریخ اسلام را باز کرده به پاراگراف ارسال نامه پیامبر اکرم (ص) به حکام تمدن ها رسیده است. فی الحال ایده تراوش کرده که حبیبنا احمدی نژاد ترا باید نامه ای نبشتن به مستطابان بوش و مرکل، انذارشان ده و دعوتشان نما به مهرورزی و عدالت پیشگی.
همان دوستان گفتند: که احتمالان به پارگراف و صفحه بعد نرسیده، پایان نامه خاتم یافته و بدین سبب وضع سیاست خارجی ایران چنین است که می بینید. عزیز دیگری تحلیل دیگری داشت و معتقد بر این که: احمدی نژاد خواسته سطح مذاکرات را پایین بیاورد و پازل را بهم بریزد. جالب این که امروز هم مقامات سویسی با لاریجانی در خصوص آزادی ۵ گروگان در بند آمریکایی ها مذاکره کرده و خبر از آزادی داده اند.
از سوی دیگر صبح روزی که لاریجانی برکنار و جلیلی دبیر شد اولین خبری که منتشر شد این بود که ساده زیستی جلیلی مهمترین ویژگی اوست. همانجا کامنت کردم: که خب سادگی خوب است اما برای این کار نه شرط لازم است و نه کافی… مگر می خواهند برای مسجد امام جماعت انتخاب کنند.
۲. با این که قیصر امین پور را یکی دو بار دیده بودمی، اما از آشنایی با وی احساس قرابت کردمی و صبح که خبر شنیدمی، محزون گردیدمی. خدایش بیامرزد.
جالب بود که فهمیدم از دانشجویان پیرو خط امام بود و بعد از آن دیگر به دور سیاست نچرخید و کنج ادب گرفت. آخرین بار هم شب نیمه شعبان امسال دیدمش. خدایش بیامرزد.
اگر داغ دل بود، ما دیده ایم              اگر خون دل بود، ما خورده ایم
اگر دل دلیل است، آورده ایم            اگر داغ شرط است، ما برده ایم

قیصر امین پور
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی، لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود، ما دیده ایم
اگر خون دل بود، ما خورده ایم
اگر دل دلیل است، آورده ایم
اگر داغ شرط است، ما برده ایم
اگر دشنه دشمنان، گردنیم!
اگر خنجر دوستان، گرده ایم؟!
گواهی بخواهید، اینک گواه:
همین زخمهایی که نشمرده ایم!
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست، عمری به سر برده ایم

زندگی نامه قیصر امین پور گاه شمار زندگی کتاب: به قول پرستو

۳. تک عکس زیبا از خاتمی

عکس: اعتماد ملی

ظلالت نامه، دستور ملعون؛ شیخ گفت به قانون اساسی

شیخ فضل الله نوریاز محضر مقدس حضرت حجه السلام و المسلیمن الحاج شیخ فضل الله نوری  سئوال می شود که در این عصر ما عنوان کنستیتوسیون (Constitution) که از مخترعات ملل خارجه است به توسط جمعی که خود را سیاسی و سیویلیزه لقب می دادند در مملکت ایران ظهور یافته و اهالی ایران را به سه فرقه تقسیم کرده. یک فرقه فریفته و شیفته بیانات گویندگان و موسیسن این اساس شده ، استقبال کردند و پذیرفتند. فرقه دیگر «منکر محض» شدند و اظهار داشتند که این وضع از بدع ممالکی است که قانون مدون سماوی ندارند و به شرایع انبیا و رسل معنا معتقد نیستند … و فرقه ای هم به واسطه استماع کلمات متضاد از فرقتین مزبورتین متردد ماندند و متوقف شدند… محل سئوال از این فقرات معروضه این است که این مساعدات جدی به چه جهت به مخالفت و مهاجرت پیوست؟ آیا موجب شرعی مقتضی مذهبی داشت و مشروطه را با قوانین و موازین شریعت آسمانی مخالف یافتید که مخالفت فرمودید یا آنکه انفصال و مخالفت موجب دیگری از عوارض عادیه و دواعی اتفاقی داشت؟
شیخ که تاسیس مجلس را «فتنه بزرگ آخر الزمان و امتحان عظیم اهل اسلام و ایمان» می دانست گفت: « منشا این فتنه، فرق جدیده و طبیعی مشرب ها بودند که از همسایه ها اکتساب نمودند و به صورت بسیار خوشی اظهار داشتند.»
… یک مطلب عدالت نما در این اعصار متدوال شد به این ترتیب که جمعی از مردم طبیعی که منکر مبداء و معادند و منحصر می دانند زندگی را به همین دنیا، دیدند بدون ترتیب قانونی یا هرج و مرج به انتفاعات زندگی نایل نمی شوند. ازاین رو از شرایع مقدسه ی آسمانی و از عقول ناقصه ترتیبی دادند و نام قانون برآن گذاردند و رفتند زیر بار آن محض میل مشتبهات خود و از این ترتیب انتظاماتی دادند و فقط آمر و ناهی آن همان قانون و مجازات مترتبه بر آن است…»
رساله شیخ فضل الله در تحریم مشروطه و قانون اساسی
ــــــــــــ تکمله:  در جنبش مشروطه ۲ گروه از علما ۲ نقش داشتند، نقش ایجابی و نقش سلبی. نقش ایجابی در جنبش مشروطه بر عهده شاگرد برجسته آشیخ مرتضی انصاری، آسیدمحمد طباطبایی و آ شیخ  آ سید عبدالله بهبانی بود.
____ پیوند مرتبط: فرمان مشروطیت در ویکی پدیا