تسلیت جمعی از فعالان رسانه ای: سید عزیز ما پاداش سال‌ها مجاهدت را با شهادت گرفت

بسم الله الرحمن الرحیم
مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا
از مؤمنان، بزرگ مردانی هستند که به پیمانی که با پروردگار بستند وفا کردند، پس برخی عهد خویش واگذاشتند و برخی منتظر مانند و پیمان خود رها نکردند.

همان طور که انتظار بود، سید عزیز ما سیدحسن نصرالله رهبر غیور، مجاهد و بی‌مانند حزب‌الله لبنان و فخر جهان تشیع در هنگامه دفاع از لبنان و فلسطین شهادت را در آغوش گرفت و به آرزوی دیرین خود رسید.

این ترور ناجوانمردانه، در آستانه‌ی یک سالگی فجایع غزه در حالی صورت گرفت که هیچ خط قرمزی برای این رژیم جنایتکار و نامشروع وجود ندارد و قتل عام و نسل کشی در فلسطین و لبنان با سکوت جهان و حمایت غرب به ویژه آمریکا همچنان ادامه دارد.

سید شجاع و سعادتمند مقاومت، پاداش سال‌ها مجاهدت را با شهادت گرفت اما این ترور وحشیانه، فقدانی بزرگ برای جهان اسلام و آزادی خواهان و ظلم ستیزان جهان است؛ ایمان داریم با الطاف الهی انتقام این خون پاک و هزاران شهید آرمان آزادی قدس عزیز گرفته می‌شود و رژیم صهیونیستی تاوانش را خواهد دید چه آن‌که:
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللّهِ حَقّ، وعده پروردگار متعال است.

ما جمعی از روزنامه‌نگاران و فعالان رسانه‌ای و فرهنگی؛
شهادت حضرت حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان را به محضر حضرت مهدی (عج)، مردم مقاوم و صبور لبنان، ایران، فلسطین، عراق، سوریه، یمن و همه مسلمانان جهان و رهبر معظم انقلاب اسلامی آیت الله خامنه‌ای تسلیت می‌گوییم.

سیدعلی موسوی خلخالی، سید محسن فرجادی، سید محمدرضا اصنافی، علیرضا وهاب‌زاده، محسن حدادی، محمد گلزاری، مصطفی شوقی، حسین جعفری، محمدرضا نوروزپور، سارا افتخاری، رضا خانکی، سجاد برنجی، مجید رفیعی، امید محدث، بهروز شجاعی، محمدعلی کریمی، سید سراج میردامادی، محمد بلاغی مبین، پونه نوازنی، بهروز عزیزی، سیدهادی موسوی، محمدرضا مهاجری، دارا نثاری، سجاد ستایشی، محمدرضا جمالی، عباس محمدی کلهر، ملیحه‌سادات حسینی، احسان مازندرانی، میررحیم حسینی، مهدی احمدی اصل، ساسان والیزاده، مسیح عقیلی، اسماعیل سلطنت‌پور، سارا هوشمندی، محمدرضا نورمحمدیان، مصطفی بهمن آبادی، مجتبی افرند، میثم زین‌الدین، ابوالفضل باباخانی، پویا میرزایی، امیر تنها، مجتبی دانشور، مصطفی نجفی، محمد سمیع پور، ‏احسان کاظمی، وحید خاتمی، بهنام توفیقی، محمدرضا دانایی، احسان پرنیان، سیدعلی تراب جهرمی، مختار حداد، محمدجواد پاینده، عباس حسین نژاد، ابراهیم بهشتی، صادق صدقگو، علی قلهکی، محمدهادی محمدی، داود حشمتی، سیامک شادکام، محسن خانعلی، پوریا آسترکی، روزبه علمداری، روح‌الله جمعه‌ای، نوید صالحی، احمد جانجان، حامد عاقل، سجاد عابدی، ابراهیم داروغه‌زاده، محمدرضا زمردیان، مصطفی آجورلو، سعید آجورلو، محمد علی آجورلو، سیدصادق حسینی.

وا عباساه؛

جنگ بود؛ روزهای اولش؛ به زحمت خودمان را از دمشق و از راهی که امروز دست داعش است به بیروت و ضاحیه رساندیم؛ فردا صبحش رفتیم یک مدرسه؛ در حیات جلویی پسرها فوتبال بازی می کردند و در حیات پشتی دخترها لی لی؛ وارد طبقات مدرسه شدم؛ عکاسی می کردم؛ وسط جمع بچه ها؛ دخترک ٧ ٨ ساله شیطان و سرزنده که یک هفته ای بود آن کلاس خانه اش شده بود؛ توگردنی انداخته بود که میخ کوبم کرد: عباساه. امشب که شب تاسوعای حضرت عباس ابن علی ابن ابی طالب است؛ یاد آن جنگ و آن مدرسه و آن دختر؛ افتادم.
السلام علیک علی القمر العشیره؛ السلام علی ساقی العطاشی؛ وا عباساه؛

نامه ی روزنامه نگاران ایرانی به همکاران ترک خود درباره کوبانی

بیش از ۱۴۰ روزنامه نگار و خبرنگار ایرانی در نامه به روزنامه نگاران ترکیه آنان را به حمایت از “کوبانی” فراخواندند.

در متن این نامه که به زبان های کردی،فارسی و ترکی منتشر شده از روزنامه نگاران ترکیه خواسته شده برابر بی “عدالتی تاریخی” علیه مردم بی گناه کوبانی بایستند.

متن کامل نامه روزنامه نگاران ایرانی به همکارانشان دررسانه های ترکیه را ادامه می خوانید.

همکاران گرامی حاضر دررسانه های ترکیه
همکاران ایرانی شما این روزها د‌ل‌نگران و بهت‌زده، ستمی را به نظاره نشسته‌اند که به نام ایدئولوژی و دین، در همسایگی ما و شما بر انسان می‌رود.
ستمی که سیاهی آن، وجدان بشری و اخلاق حرفه‌ای روزنامه‌نگاری را یک‌جا نشانه‌ رفته‌ است.
ما، شما و همه بشریت اکنون بر لبه تاریکی ایستاده‌ایم.
«کوبانی» از نگاه وجدان‌های بیدار، تنها یک شهر نیست. ما بر این باوریم مردمانی را که اکنون در معرض یکی از ناعادلانه‌ترین بی‌عدالتی‌های تاریخ قرار دارند، هرگز نمی‌توان و نباید در مرزهای تنگ قومی و نژادی محصور کرد.
در آن سو، آنان که به کشتن چراغ آمده‌اند از قبیله‌ای هستند که تیغ بیداد امروزشان بی‌تردید فردا برگلوی ما و شما و دیگران نیز خواهد نشست.
دیروز «شنگال» به خون نشست و امروز کوبانی. فردا …
همکاران گرامی ؛ در میان شما پرشمارند انسان‌های آزاده‌ای که خروش باشکوهشان علیه بی عدالتی مرز وقومیت و ملیت و نژاد و دین نمی‌شناسد و قلم شریفشان در محکومیت ستم، در حصارهای تنگ نژادی محصور نمی‌ماند.
اکنون همکاران ایرانی‌تان، به نام انسان و عدالت و آزادی، شما و قلم تان را چون دیگر کوشندگان راه حقیقت در جهان به حمایت از مردم بی‌گناه «کوبانی» فرا می خوانند.
باشد که این ندا در سراسر گیتی فراگیر شود و به گوش ناشنوای دولت‌ها نیز برسد.

ادامه خواندن “نامه ی روزنامه نگاران ایرانی به همکاران ترک خود درباره کوبانی”

مصباح یزدی محور افتراق اصول‌گرایان است تا محور وحدت

مصباح یزدی؛ محور وحدت یا افتراق

به نظرم اصول‌گرایان باید خیلی ناچار شده باشند که بخواهند حول شخصیتی مثل آقای مصباح یزدی به «وحدت» برسند. البته نمی خواهم به سوابق معظم له در انقلاب و دفاع مقدس و زاویه فکری ایشان نسبت به امام و نیروهای انقلاب اشاره کنم و یا به شان علمی ایشان توجه بدم؛ 
اما معظم له در سیاست وقتی در میان این همه نیروی اصولگرا؛ در روی زمین و زیر زمین به «کامران لنکرانی» می رسند؛ نشان می دهد بیش از آن که به وحدت و آرمان اصول‌گرایی پایبند باشند؛ به گروهک و هم فکران‌شان توجه دارند.

مشکل از صندلی است آقای روحانی!

حسن روحانی

از سخنرانی تنفیذ و تحلیف آقای روحانی در سال ۹۲ تا سخنرانی امروزش یک سالی می گذرد؛ او که می گفت «بگذاریم سینه ها از کینه ها پاک شود» چندی است جا پای سلف قبلی اش، محمود احمدی نژاد، می گذارد. او امروز در جمع سفیران ایران گفته: «به جهنم بروید که نلرزید» و البته مشخص است روی سخن اش با کیست؛ همان طور که مشخص بود احمدی نژاد وقتی از «لیست در جیب» و «برخی ها» و «بزغاله ها» و «آقایان» سخن می گفت منظورش کدام افراد و گروه ها بودند.

نمی خواهم از وعده ی «رفع حصر میرحسین موسوی» و «بازشدن فضای امنیتی» که او وعده داده است چیزی بگویم؛ نمی خواهم بگویم که کابینه اش به این فکر می کنند که «رفع حصر میرحسین موسوی» اصلا الویت نیست، اما می خواهم بگویم مشکل اصلا از آقای روحانی نیست؛ مشکل از «صندلی» است. صندلی که برای حفظ آن حتما لازم است از «پوپولیسم سبدکالا» بهره برد و لازم می شود وعده و حُسن سخن فراموش شود و طبعا در سخن‌وری به رییس دولت اصول‌گرای مهرورز تنه بزند.

فیلم: سخنان حسن روحانی در جمع سفرا

نگاه حسام الدین آشنا به دولت حسن روحانی

مصاحبه آقای حسام الدین آشنا با نامه مصاحبه خوبی درنیامده. ایشان هم با مانند اسلاف پیشین خیلی آقای روحانی را ویژه تر دیده و گفته اند ایشان «بهاری» پشت «زمستان ۲۰ ساله اند»! در بخش دیگر مصاحب کمی باقر قالیباف را نواخته اند که حدش و وزنش خیلی پایین است: « اگر هرکسی در حد همان وزن خودش حرف میزد با هیچ ضدحمله ای مواجه نمی شد.»
اما شاید مهمترین فراز این مصاحبه تعریف ایشان از دولت تدبیر و امید است. تعریفی که نشان دهنده مسیر قابل قبولی است: « موضوع آقای روحانی دولت حرفه ای است. نه دولت حزبی، نه دولت کاریزماتیک بلکه دولت قانونی. به این معنا که دولت کار ویژه‌های حرفه ای دارد که باید آنها را انجام دهد چه محبوبیتش اضافه شود چه کم شود باید آنها را انجام دهد ولی باید به مردم راست بگوید. یک دولتی مورد نیاز است که سرش را پایین بیندازد و کار دولت کند. نه کار حزب، نه کار رسانه، نه کار مسجد، نه کار ارتش. دولت باید فقط کار دولت را بکند.»
آقای آشنا در مورد هواداران دولت هم تعبیر تامل برانگیزی دارد: « یک تحلیلی که وجود دارد این است آقای روحانی از آن هواداران سر سختی که فقط حسن روحانی را می خواهند، ندارد. خطرناک ترین چیز برای جمهوری اسلامی همین هوادارن سرسخت هستند.»

دولت میرحسین موسوی در جنگ شاهکار مدیریت اقتصادی بود

 برادر فرشاد مومنی در برنامه پایش شبکه ی اول سیما به مناسبت سالگرد درگذشت استاد عالی نسب بزرگ حضور داشت.

مومنی با تمجید از مدیریت اقتصادی دولت در زمان جنگ گفت: مدیریت اقتصاد ایران در مقابل عراق که پیش از آغاز جنگ ذخیره ارزشی اش ۷ برابر ایران بود حیرت جهان رو برانگیخت. رکوردهای اقتصادی آن دوران از جمله تورم یک رقمی هنوز شکسته نشده است. اقتصاد دوران جنگ راه را بر رانت، ربا و فساد بسته بود. TFP بهره وری تولید ۵ برابر بوده است… مومنی هشدار داد برخلاف شعارها، عمل دولت چندان با سیاست های رفع رکود تورمی هم خوانی  ندارد.

گزارش نامه از برنامه دیشب: http://www.ghatreh.com/news/nn20548121/ماجرای-افرادی-بعد-جنگ-عالی-نسب-دولت-کنار-گذاشتند-فرشاد