سیدصادق حسینی، روزنامه خبر ورزشی یکشنبه ۹ آبان ۱۴۰۰: در مقدمه فتوت نامه سلطانی اثر حسین واعظ کاشفی سبزواری از شیخ ابن معمار بغدادی در باب فتوت و جوانمردی و پهلوانی چنین نقل شده:… رسول خدا(ص) گفت جوانمردان امت مرا ده علامت است. گفتند ای رسول خدا آن علامت ها کدامند؟ فرمود: راستگویی و وفای به عهد و ادای امانت و ترک دروغگویی و بخشودن بر یتیم و دستگیری سائل و بخشیدن آنچه رسیده است و بسیاری احسان و خواندن مهمان و سر همه آنها حیا است.
آقای سیدابراهیم رییسی رئیس جمهور بعد از یک سخنرانی کلیشه ای و تکراری در یک مراسم نمادین و تکراری، آن هم در عصر روز ولادت حضرت محمد مصطفی رسول مکرم اسلام (ص) و حضرت امام صادق(ع)، «پنجاه و ششمین بازوبند پهلوانی ایران و سی و ششمین بازوبند پهلوانی پس از انقلاب اسلامی» را بر بازوی چپ جابر صادقزاده بست تا او برای هفتمین بار پهلوان کشور اعلام کند!
درست شنیدید پهلوان ایران! اما این پهلوان با آنچه ما از پهلوانی و عیاری در ذهن داریم کاملا متفاوت است. اگر تصور ما از پهلوان، خاطرات حضور غلامرضا تختی در زلزله بویین زهرا و فعالیت های اوست و انتظار داریم کسی که لااقل این عنوان را یدک می کشد همراه مردم باشد، نتایج جستجو در رسانه ها و اینترنت نشان می دهد، در طول هفت سالی که صادق زاده این عنوان را دارد، خبر چندانی از حضور و فعالیت او در سیل ها و زلزله ها و همراهی با مردم در روزهای سخت وجود ندارد. یعنی به فرض همراهی او با مردم در روزهای سخت، خبری از او منتشر نشده که لابد اگر چیزی بود منتشر می شد!
در عوض عکس ها و فیلم های موبایلی و اخبار متعددی از حضور چهره هایی وجود دارد که اتفاقا عنوان و بازوبند پهلوانی را بر دست ندارند، مانند حضور رسول خادم، کمیل قاسمی، احسان لشگری، حسن رحیمی، علی اصغر بذری و عباس طحان قهرمانان کشتی در زلزله سیستان و علی دایی و سایرین در زلزله کرمانشاه و سیل خوزستان.
صادق زاده کشتی گیر سنگین وزن مازندرانی است که در زندگی حرفه ایش مدال مسابقات جهانی، آسیایی، بین المللی و ساحلی فراوانی دارد، او ۷ بار در یک مسابقه نهایی کشتی پهلوانی پیروز شده و بازوبند را از آن خود کرده است ولی نه خودش نه متولیان فدراسیون زورخانه و مسئولان فرهنگی وزارت ورزش ظاهرا درکی از الزامات این عنوان ندارند و تنها به برگزاری مسابقه سالانه و مراسم آن در حضور رئیس جمهور اهتمام دارند و روشن است که به دنبال فرع هستند تا اصل.
اگر مسئولین فدراسیون زورخانه و معاونت فرهنگی وزارت ورزش بخش کوچکی از تلاش شان برای برگزاری پر رنگ و لعاب و زرق و برق مسابقات کشتی پهلوانی را، برای فعالیت های عام المنفعه پهلوان ایران هزینه می کردند و او را در این مسیر هدایت می کردند، حتما به گسترش آیین فتوت و پهلوانی نزدیک تر بود و پهلوان و پهلوانی پایتخت را از یک عنوان تشریفاتی خارج می کردند. حضور به موقع در رویدادهایی که نیاز به کمک جمعی وجود دارد، تلاش مداوم برای پیگیری مسایل زندانیان مالی با رقم های ناچیز، هم افزایی برای جمع آوری کمک برای نیازمندان و یتیمان کرونایی و کمک های همدلانه به ویژه در دوره ی سخت کرونا از جمله نمونه های کارهای خیری است که می تواند چراغ آیین پهلوانی و جوانمردی را روشن نگه دارد.
نخستین انتخابات عراق در عصر بدون حاج قاسم
سیدصادق حسینی، خبرآنلاین | انتخابات ۲۰۲۱ عراق یک سال زودتر از موعد مقرر یک شنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ { ۱۰ اکتبر ۲۰۲۱} برگزار شد. در ششمین دور انتخابات ۱۴.۳ میلیون عراقی از میان ۲۵ میلیون واجد شرایط عراق ۴۰ میلیون نفری، که کارت الکترونیکی شرکت در انتخابات را دریافت کردهاند قرار است ۳۲۹ عضو پارلمان از ۲۱ ائتلاف و ۱۰۹ حزب، به همراه برخی نامزدهای مستقل را با قانون جدید انتخابات، انتخاب کنند.
یکی از تحلیلگران سیاسی در بغداد به نویسنده گفت: در انتخابات پیش رو، آرایش سیاسی تغییر چندانی نمی کند و بعید به نظر می رسد که یک ائتلاف بتواند مانند انتخابات ۲۰۱۰ و دولت دوم نوری مالکی دست بالا را در تشکیل دولت داشته باشد. به نظرم رقابت مهم بعد از تشکیل پارلمان است که چگونه ائتلاف اکثریت شکل می گیرد.
دکتر صالح محمدی تحلیلگر ارشد عراق هم به نویسنده تاکید کرد: با تغییر قانون انتخابات، امکان شفافیت و صحت انتخابات بیشتر شده، هرچند به دلیل ساختار فاسد امکان تقلب کماکان وجود دارد. از سوی دیگر به نظر می رسد در مناطقی که اعتراضات ۲۰۱۸ به صورت گسترده وجود داشت مانند ناصریه، شانس نامزدهای مستقل بیشتر است و این می تواند نقطه عطف انتخابات ۲۰۲۱ باشد.
همچنین در خلال زیارت اربعین با تحلیلگر دیگری صحبت می کردم، معتقد بود: شانس صدری ها بیشتر است به دلیل آنکه در شهرهایی که مشارکت پایین باشد، نیروهای مقتدی صدر پای کار هستند بر این اساس نامزدهایشان شانس بیشتری دارند.
از انتخابات ۲۰۱۸ تا انتخابات زودهنگام ۲۰۲۱
انتخابات ۲۰۱۸ مجلس عراق که در دوران خروج آمریکا از برجام برگزار شد، برای ایران و آمریکا بسیار حائز اهمیت بود. تهران تلاش داشت با آمدن دولتی همراه در بغداد پنجره ی عراق برای فعالیت های اقتصادی به عنوان اولین مقصد صادراتی و دور زدن تحریم ها باز بماند و واشنگتن بر آن بود تا با تشکیل دولت جدید، هم جلوی فعالیت های رو به رشد ایران را بگیرد هم حلقه ی تحریم را به شدت تنگ تر کند. نتیجه ی انتخابات البته موجب شگفتی شد چرا که هم مشارکت ۴۴.۵ درصدی پایین بود و هم هیچ ائتلاف و حزبی نتوانسته بود اکثریت فراگیر و دست بالا را برای تشکیل دولت داشته باشد. در نهایت ۳ آبان ۱۳۹۷ درپی توافق درون پارلمانی و تشکیل ائتلاف اکثریت، برهم صالح از اعضای اتحادیه میهنی کردستان عراق به عنوان رییس جمهور انتخاب شد و او عادل عبدالمهدی از اعضای با سابقه مجلس اعلی انقلاب اسلامی را به عنوان پنجمین نخست وزیر دوره ی جدید مامور تشکیل کابینه کرد.
عادل عبدالمهدی ۳۰ آبان ۱۳۹۷ در نخستین نشست مطبوعاتیاش با خبرنگاران عراقی درباره تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه ایران گفته بود: «بخشی از نظام تحریمها نیستیم، آمریکا میخواهد تحریمهایی را علیه کشور و اشخاصی تحمیل کند، این به خودش مربوط است و سیاست خود آمریکاست این {تحریمهای آمریکا علیه ایران} تصمیم عراق نیست حتی این تصمیم {آمریکا} از تصمیمات بینالمللی و تحریمها مبتنی بر منشور و قطعنامههای سازمان ملل نیست که عراق بخواهد به آن پایبند باشد. عراق بخشی از نظام تحریمهای آمریکا نیست.»
نخستوزیری عبدالمهدی و مواضعش خشم آمریکاییها را در پی داشت و باعث شد آنها در دیدارها به صورت شفاهی و کتبی مکررا نسبت به آن واکنش نشان دهند. کارگزاران آمریکا تهدید کردند، عبدالمهدی هزینه سختی بابت مواضعش خواهد پرداخت.
۹ مهر ۱۳۹۸ یک سال بعد از روی کار آمدن عبدالمهدی، اعتراضات گسترده ای به فساد و تبعیض در عراق آغاز شد، مطالبه حقی که همه بر آن تاکید کردند؛ این بار اما شرایط به گونه دیگری رقم خورد و کشته ها و مجروحین و تخریب های فراوانی به جا گذاشت. نه حرف آیتاللهالعظمی سیستانی و نه هیچ شخصیت دیگری، فضای عراق را آرام نکرد و همسایه غربی را در یک نا آرامی و بیثباتی و بیدولتی فرود برد و هستههای داعش را در استان دیاله فعال کرد.
پاییز ۱۳۹۷ چند ماه بعد از انتخابات اردیبهشت، آمریکاییهایی ها خوشحال بودند، هم عراق را بیثبات شد، هم نخستوزیری که آشکارا مخالفشان بود حذف شد، هم فرماندهان بزرگ نیروهای حشدالشعبی ترور شدند، هم تهدید فعال شدن داعش عملیاتی شده و هم در یک حرکت نمادین آن هم در سالروز تسخیر سفارت آمریکا در تهران به کنسولگریهای ایران در عراق حمله شد!
تغییر رویکرد آیت الله سیستانی در انتخابات ۲۰۲۱
۸ آذر ۱۳۹۸ عادل عبدالمهدی بلافاصله بعد از خطبه نماینده مرجعیت در بیانیه ای از استعفایش خبر داد و نوشت: با دقت به خطبه مرجعیت عالی دینی گوش دادم که در آن آمده است:«با توجه به ناتوانی دستگاه های مختلف در تعامل با شرایط دو ماه گذشته و جهت جلوگیری از ریخته شدن خون [مردم] پارلمان باید در گزینههای خود تجدید نظر و با توجه به منافع عراق و مراقبت از خون فرزندان عراق و جلوگیری از ناآرامی و تخریب بیشتر اقدام کند»؛ با توجه به این خواسته و تعجیل در عملی شدن آن، به زودی در یک نامه رسمی استعفای خود را از ریاست دولت فعلی به پارلمان ارائه خواهم داد.
۵ ماه بعد از استعفای عبدالمهدی ۲۱ فروردین ۱۳۹۹ مصطفی کاظمی مامور تشکیل کابینه ای شد که وظیفه اش برگزاری انتخاباتی بود که آیت الله سیستانی آن را برای برون رفت از فساد و ناکارآمدی مطالبه کرده بود.
در انتخابات ۲۰۲۱ عراق آیت الله سیستانی با رویکرد « المشارکه الواعیه؛ مشارکت آگاهانه » مردم را به حضور در انتخابات دعوت کرد در حالی که در انتخابات ۲۰۱۸ تنها چارچوب های کلی را بیان و دعوت صریح و روشنی به حضور در انتخابات نکردند.
در بیانیه ۷ مهر ۱۴۰۰ آیت الله سیستانی آمده است: « مرجعیت عالی دینی به مشارکت آگاهانه و مسئولانه در انتخابات آینده دعوت می کند…رای دهندگان گرامی باید از تجارب گذشته درس و عبرت بگیرند و این فرصت مهم را برای ایجاد تغییر واقعی در مدیریت کشور و دور کردن دست های فاسد و نالایق از مفاصل اصلی، غنیمت بدانند. این امر زمانی ممکن است که رای دهندگان دوش به دوش هم، آگاهانه و فعال در انتخابات شرکت و بهترین انتخاب را انجام دهند. خلاف چنین وضعیتی باعث تکرار ناکامی های پارلمان های پیشین و دولت های برآمده از آن خواهد شد.»
این بیانیه تفاوت هایی اساسی با بیانیه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۷ معظم له داشت که توسط شیخ عبدالمهدی کربلایی امام جمعه کربلای معلا در نمازجمعه بیان شد. در این بیانه تاکید شده بود « انتخابات ها در طول دوره های گذشته، نتوانسته اند انتظارات مرجعیت و عموم مردم عراق را تحقق دهند…. مردم در این دوره از انتخابات باید برحذر باشند که در دوباره در دام تجربه شدگان و یا تجربه نشدگان فریبکار و فاسد نیفتند.» بیانیه ای که چارچوب ها را اعلام کرد اما توصیه ای صریح و دعوتی آشکار برای حضور در انتخابات نداشت و جنبه ی سلبی آن بر جنبه ایجابی غلبه داشت.
نخستین انتخابات در عصر بدون حاج قاسم
انتخابات ۱۴۰۰ عراق و دومین انتخابات بعد از پاکسازی عراق از داعش، نخستین انتخاباتی است که شهید حاج قاسم سلیمانی در آن نقشی ندارد؛ ایران کماکان درگیر تحریم و فشار فزاینده اقتصادی ناشی از آن است، دولت جدید ایران در حال استقرار و ارزیابی شرایط است، آمریکا با خروج ارتشش از افغانستان، طالبان را حاکم کرده و شرق ایران در بی ثباتی به سر می برد، سیاست خارجی واشنگتن بر مدار چین قرار گرفته و حداقل در گفتار از سیاست فشار حداکثری علیه ایران فاصله گرفته، اما کماکان سیاست مهار نفوذ ایران را دنبال می کند، بر این اساس انتخابات عراق محک جدی برای ۲ بازیگر اصلی در عراق است.
متن انتخابات ۲۰۲۱ عراق رقابت ائتلاف ها، احزاب و کُتله های سیاسی برای تصاحب سهم بیشتری از قدرت و وزارت خانه هاست، اما فرامتن آن، عرصه نقش آفرینی و رقابت قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای است: ایران، امارات متحده عربی، ترکیه و اندکی عربستان سعودی، انگلیس به صورت سنتی و البته آمریکا با رویکرد کنترل و مدیریت صحنه ی عراق؛ آن هم در عصر بدون حاج قاسم!
ندای آزادی قدس از کربلا شنیده شد
سیدصادق حسینی، خبرآنلاین | واکسن شما در سامانه وزارت بهداشت ثبت نشده و امکان ادامه وجود ندارد! این پیامی بود که برای من و بسیاری دیگر در سامانه سماح نمایش داده شد و خیلی ها امکان حضورشان در زیارت اربعین را از دست دادند و امسال هم جز آسیب دیدگان کرونا شدند.
اربعین امسال در عراق هم مانند دوران قبل از کرونا نبود، خبری از زائران سعودی، کویتی، بحرینی، آذربایجانی، ترکیه ای، افغانستانی و اروپایی و آمریکایی نبود: چند ده هزار ایرانی بودیم و چند هزار زائر پاکستانی و چندصد نفری هم از شیعیان بحیرایی هند و نیجریه ای.
اما اربعین ۱۴۰۰، زائران دیگری داشت که تا کنون پایشان به عتبات و زیارت اربعین باز نشده بود: علمای فلسطین؛ شیوخ و روحانیون بلندمرتبه ای از قدس، غزه، کرانه باختری و اراضی اشغالی ۱۹۴۸ برای نخستین بار با برپایی موکب «نداء الأقصی» در زیارت عظیم اربعین شرکت کردند.
بسیاری از زائرین که در مسیر اصلی نجف-کربلا طی طریق می کردند وقتی به دانشگاه اهل بیت در عمود ۸۳۳ رسیدند، بنرهایی از شهید فتحی شقاقی رهبر جهاد اسلامی، محمد شحاده از رهبران گردانهای عزالدین القسام شاخه نظامی جنبش حماس و شهدای فلسطینی و جمعی از روحانیون شافعی را می دیدند که مشغول پذیرایی بودند. فلسطینی ها در موکب شان، روبروی مسجد دانشگاه اهل بیت که دقیقا شبیه مسجد الاقصی ساخته شده بود کلیدهای نمادین منازل، شیرینی های سنتی کوفته و کیک العباس و سایر هدایا را میان زائران ابی عبدالله (ع) توزیع می کردند.
شیخ شریف الشوانی نماینده ی مجلس علمای فلسطین در این باره گفت: ما اینجا آمدیم و موکب ندا الاقصی را برپا کردیم که تاکید کنیم مساله فلسطین مساله اول جهان اسلام است و از کربلا، زمین عزت و آزادگی در کنار عتبه حسینی پیام کمک به مردم مقاوم فلسطین بر ضد اشغالگران صهیونیست را با صدای بلند اعلام می کنم.
شیخ جهاد السعدی روحانی میان سال فلسطینی رییس جمعیت خیریه نور الیقین است. او می گوید: ما اینجاییم تا به زائران خدمت کنیم. ما اینجا آمدیم تا با امام حسین (ع) بیعت کنیم ما اینجاییم تا با مردانگی و عزت و کرامت بیعت کنیم. ما اینجا هستیم تا تاکید کنیم موضوع فلسطین، مساله ای انسانی و مظلومانه است که نباید اصل و اساس آن فراموش شود. ما اینجاییم که نگذاریم روابط اعراب با رژیم تروریستی اسراییل عادی شود.
در حالی که موکب « نداء الأقصی» در حال پذیرایی از زائرین زیارت اربعین حضرت سیدالشهدا (ع) بود در شمال عراق در شهر اربیل، مرکز اقلیم کردستان عراق نشست عادی سازی روابط اعراب با اسراییل برگزار شد که اعتراضات و مخالفت های گسترده ای را در عراق د پی داشت. بلافاصله بعد از این نشست پر حاشیه، سران عشایر و چهره های مذهبی سنی و شیعه عراق با حضور در موکب فلسطین و اعلام مخالفت با هرگونه عادی سازی و سازش با اسراییل، بر همبستگی با مردم فلسطین تاکید کردند.
جالب ترین بخش حضور علمای فلسطینی در زیارت شان از حرم حسینی اتفاق افتاد. هنگامی که هیات علمای فلسطینی وارد حرم حسینی شد، آیت الله سید مرتضی قزوینی امام جمعه حرم حسینی خطبه اش را زودتر از معمول خاتمه داد و پایین منبر نشست و از شیوخ فلسطینی خواست که به منبر بروند و سخنرانی کنند. یک روحانی فلسطینی در منبر حرم حسینی در سخنانی به انتقاد از عادی سازی روابط اعراب با اسراییل پرداخت و گفت: بنهج الحسین ننتصر! به راه حسین پیروزیم و سپس فریاد لبیک یا رسول الله! لبیک یا حسین! لبیک یا اقصی! هیهات من الذله! کلا کلا اسراییل! کلا کلا امریکا! سر داد که با همراهی مردم روبرو شد و بازتاب بسیار زیادی در رسانه ها و شبکه های اجتماعی داشت. برخی کارشناسان عراقی در گزارش هایشان شعار علیه اسراییل را یک لحظه ی تاریخی دانستند چرا که تا کنون صدای مرگ بر اسراییل در حرم شنیده نشده بود.
بر اساس گزارش رسانه های عراقی هیات علمای فلسطینی در خلال ایام زیارت اربعین با مراجع و آیات عظام آقایان شیخ بشیر نجفی، سید مجتبی حسینی، شیخ محمد یعقوبی، سیدمحمد تقی مدرسی، سیدمرتضی قزوینی و جواد خالصی و در بغداد با جمعی از علمای اهل سنت دیدار و گفت و گو کردند و در مجتمع فقه اسلامی ابو حنیفه و مسجد و مقام سیدعبدالقادر گیلانی حضور یافتند.
موکب نداء الأقصی در عمود ۸۳۳ مسیر نجف – کربلا و در فاصله ۸۳۱ کیلومتری قدس، ظهر سه شنبه ۶ مهر و بیستم صفر به وقت عراق بعد از ۱۰ روز پذیرایی از زائران حضرت سیدالشهداء (ع) تعطیل شد اما آرمان آزادی قدس و رهایی فلسطین تعطیل نمی شود.
بامداد سه شنبه حرم بودم، نماز صبح را که خواندم از باب الرجا زدم بیرون. به سمت شارع القبله که محل ورود مواکب است می رفتم، موکبی زیر تابلوی بزرگ زین اپراتور عراقی موبایل، قهوه و چای می داد و بلندگویش قطعه ای از باسم کربلایی را پخش می کرد؛ تقریبا حفظ بودمش و زمزمه می کردم، در خلوت خودم در آن سیل جمعیت می گفتم: این آخرین زیارتم نباشد. باسم می خواند: تِزورونی اَعاهِـدکُم تِـعِـرفـونی شَفیـعْ اِلکُم، أسامیـکُم اَسَـجِّـلْـهِه أسامیکُم، هَلِه بیکُم یا زِوّاری هَلِه بیکُم!
به زیارت من میآیید، با شما عهد میبندم، میدانید که من شفیع شمایم، اسامیتان را ثبت میکنم، خوش آمدید ای زائران من خوش آمدید!
وزیر گردشگری آقای رئیسی با چه موضوعاتی روبرو است؟
سیدصادق حسینی، روزنامه نگار| انتشار: خبرآنلاین| کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (آنکتاد) در گزارش مشترک خود با سازمان جهانی گردشگری(UNWTO) نوشت: بسیاری از مقاصد گردشگری در جهان این روزها با رکودهایی تاریخی روبرو هستند. همه گیری کووید-۱۹ بر صنعت گردشگری می تواند بیش از ۴ تریلیون دلار بر اقتصاد جهان زیان وارد کند.
در ایران نیز صنعت مردمی گردشگری و صنایع دستی بیشترین آسیب را متحمل شده، اما سوال اصلی این است روند خسارت بار فعلی کی متوقف و فرایند جبران خسارت و رونق چگونه آغاز می شود. آیا آمدن دولت سیدابراهیم رئیسی و مستقر شدن وزیر جدید می تواند به رونق این صنعت می انجامد؟
تا امروز در رسانه ها از روح الله احمدزاده کرمانی، محسن منصوری، حرمت الله رفیعی و مجید شایسته به عنوان نامزدهای تصدی وزارت گردشگری نام برده شده است، هرچند هنوز مشخص نیست در نهایت آقای رئیسی به چه کسی اعتماد می کند و سکان اداره وزارت خانه را به دستش می دهد.
چالش اول وزیر گردشگری: خسارت ۱ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلاری گردشگری ایران از کرونا
در ایران نیز از ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ که نخستین ابتلا به کرونا به صورت رسمی اعلام شد، صنعت گردشگری و همه ی زنجیره ی آن (گردشگری، صنایع دستی و میراث فرهنگی) از جمله اولین گروه هایی بودند که با خسارت روبرو شدند.
وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با ارزیابی حداقلی خسارت کرونایی را «۳۲ هزار میلیارد تومان» اعلام کرده رکود به بیکاری۴۴ هزار نفر انجامیده است. براین اساس بیش از ۲۸ هزار میلیارد تومان زیان مالی فقط به مراکز اقامتی وارد شده و بیش از ۲۱ هزار نفر تنها در این بخش بیکار شدهاند. دفاتر خدمات مسافرتی نیز با بیش از هزار میلیارد تومان خسارت و بیش از ۶هزار نفر بیکار، دومین گروه زیاندیده در صنعت گردشگری ایران از کرونا هستند. به عبارت ساده تر با دلار ۲۳هزار تومان حداقل ۱ میلیارد و ۳۹۱ میلیون دلار خسارت.
همچنین به گفته مدیرکل دفتر حمایت از تولید صنایعدستی وزارت گردشگری با آغاز کرونا ۳ هزار میلیارد تومان به تولیدکنندگان صنایعدستی و ۳ هزار و ۱۲۷ میلیارد تومان به فروشندگان این صنعت، خسارت وارد شده است و از مجموع حدود ۴۶۰ میلیارد تومانی که صنعتگران در سامانه کارا درخواست وام کرونا کرده بودند تنها ۳۰ درصد موفق به دریافت وام شدند و ۷۰ درصد دیگر با همکاری نکردن بانکها مواجه شدند.
۱۸ ماه از کرونا گذشته، واکسیناسیون بسیار کند و با تاخیر در کشور شروع شده و همچنان محدودیت سفر اعمال و ورود گردشگر خارجی به ایران ممنوع است و این یعنی تداوم خسارت و رکود. به نظر می رسد جبران خسارت کرونا در کوتاه مدت و علاوه بر آن برنامه عملیاتی برای رونق مجدد صنعت گردشگری در دوره ی کرونا و پساکرونا ازجمله اهداف مهم پیش روی وزیر گردشگری کابینه سیدابراهیم رئیسی است.
رونق گردشگری خارجی با الویت همسایگان
بر اساس آمارهای رسمی منتشر شده در سالنامه آماری وزارت میراث فرهنگی، گرشگری و صنایع دستی، در سال ۱۳۹۷، ۲,۳۷۲,۴۲۷ نفر با ویزای زیارتی(۱,۶۸۵,۳۷۴نفر) و گردشگری(۶۸۷,۰۵۳نفر) وارد ایران شدند که این آمار با افت قابل توجه ۴۸ درصدی به ۱,۱۳۳,۹۶۲ گردشگر در سال ۱۳۹۸ رسید.
آمارها از میزان گردشگری خارجی در طول سال ۱۳۹۹ نیز آن قدر ناچیز بوده که در پرتال وزارت گردشگری اطلاعاتی از آن منتشر نشده است.
آمارها نشان می دهد بیشترین گردشگر خارجی، متعلق به گردشگران عراقی است که برای زیارت و درمان به ایران می آیند، بعد از عراق، آذربایجان بیشترین گردشگر را به ایران می فرستد و سپس سایر کشورهای همسایه. با به نتیجه رسیدن مذاکرات محرمانه ایران و سعودی و امیدها برای بازگشایی مجدد دفاتر سیاسی و کنسولی سعودی، به نظر می رسد فرصت بازگشت گردشگران عربستانی و همچنین بحرینی و کویتی به ایران فرا رسیده است.
وزیر گردشگری باید با تدوین برنامه جامعی که پرتکل های بهداشتی در آن لحاظ شده باشد، برای رونق مجدد گردشگری مذهبی و سلامت به ویژه در میان همسایگان اقدام کند.
چالش عدم ارتباط موثر وزارت گردشگری با ذینفعان
در بخشی از سند سیاست های کلی وزارت گردشگری آمده است: «بهرهمندی از گردشگری پر رونق با محصولات متنوع، بازارهای سامان یافته، خدمات استاندارد شده و دست یافتن به جایگاه برتر گردشگری منطقه و معرفی ایران بهعنوان یکی از قطبهای گردشگری جهان به ویژه جهان اسلام»
روشن است که این سیاست بدون تدوین برنامه های عملیاتی واقع بینانه، هیچ گاه محقق نمی شود. اما نکته ی مهم این است تدوین برنامه های عملیاتی بدون حضور و هم فکری تمام گروه های ذینفع، برنامه قابل اطمینان و موفق نخواهد بود.
ابراهیم پورفرج رییس هیات مدیره جامعه تورگردانان ایران با تاکید بر بی توجهی به تشکل های صنفی و تخصصی معتقد است: بخش خصوصی را معمولا تحویل نمیگیرند. وقتی هم که میپرسیم چرا پیشنهادات ما لحاظ نشده است، میگویند قبول نکردند. برنامه هفتم الان درحال تدوین است، ولی ما حضور داریم!؟ اصلا از خواسته و مطالبات ما خبر ندارند. بارها در شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری تقاضا دادیم یک جلسه با ستاد کرونا بگذارند تا ما با اعضای آن حرف بزنیم.(ایسنا)
نوروز رجبی از جامعه باستانشناسی نیز بی توجهی مقامات دولتی را تایید می کند و می گوید: در ارتباط با انتقال معاونت میراث فرهنگی به شیراز (در دولت احمدینژاد) چقدر ضجه زدیم و تلاش کردیم و تحت فشار بودیم، ولی باز آنها کار خود را کردند. (ایسنا)
حرمتالله رفیعی رییس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت جهانگردی و هوایی ایران نیز با اشاره به ناموفق بودن وزارت گردشگری می گوید: علت موفق نبودن گردشگری هم همکاری نکردن وزیر و رییس سازمان سابق با بخش خصوصی بوده است. هر وزیری که انتخاب شود اگر با بخش خصوصی در تعامل نباشد، نمیتواند موفق باشد.
رفیعی اشاره به فهم متفاوت مقامات دولتی از موضوع گردشگری می گوید: دولت بستری را فراهم کند که به بخش خصوصی آزار نرساند، بخش خصوصی کارش را انجام میدهد، چون دولت نمیتواند گردشگر وارد یا خارج کند. دولت فقط نباید چالش ایجاد کند. در دو سال گذشته، بخش خصوصی در گردشگری با چالشهای جدی مواجه بود، متولی ما نه تنها کمکحال ما نبود و هیچوقت نتوانست از ما دفاع کند، بلکه پای ما را گرفت و زمین زد.
رفیعی توان هماهنگی و مدیریتی وزیر گردشگری را بسیار با اهمیت می داند و مثال می زند: روزی با وزیر کار جلسهای داشتم و همزمان پیامی {از مسئولان وزارت گردشگری} آمد که ما خودمان بهتر پیگیری میکردیم. درست میگفتند خودشان آنقدر خوب پیگیری میکردند که دیگر اجازه ورود به ستاد ملی کرونا را به آنها ندادند. در این یک و نیم سال، وزارت بهداشت، وزارت خارجه، وزارت کار و وزارت اقتصاد هر کاری خواستند انجام دادند، هیچکدام منافع گردشگری را تأمین نکردند. تا الان نشان دادهاند متولی صنعت گردشگری در جایگاه خودش نبوده است.(ایسنا)
صنعت گردشگری ایران مانند بسیاری از کشورهای جهان، صنعتی مردمی است و کارشناسان معتقدند بیش از ۸۰ درصد آن مستقیما برای مردم و بخش خصوصی حقیقی است. به نظر می رسد وزیر گردشگری دولت سیزدهم جمهوری اسلامی، می بایست تجربه بی توجهی به فعالان این صنعت را مطالعه کند و تعامل و ارتباط کارآمد و اثرگذار با تمامی ذینفعان گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع دستی تعریف کند.
جالی خالی ایران در تبلیغات جهانی گردشگری
کشورهای مختلف با هدف معرفی جذابیت ها و زیبایی های سرزمینی و در نهایت جذب گردشگر از تبلیغات در گسترده جهانی استفاده می کنند. ترکیه نمونه ی موفقی از حضور در بازار جهانی تبلیغات گردشگری است. یکی از مقامات وزارت گردشگری ترکیه درباره تجربه موفق شان از تبلیغات جهانی گفت: ما با نمایش جاذبههای گردشگری ترکیه در شبکههای رسانهای و تلویزیونی بزرگ جهان، تاثیر زیادی در شناساندن کشور خود به عنوان یک مقصد گردشگری در جهان را داشتهایم. همین اقدامات موجب شدهاست که درسال ۲۰۱۳ بیش از۳۰ میلیون گردشگر به ترکیه سفرکنند. باید توجه داشت که در شکوفایی گردشگری، برنامهریزی خوب و تبلیغات بینالمللی بسیار حائز اهمیت است. ترکیه با جذب بیش از ۳۰ میلیون گردشگر به کشورش، نشان دادهاست که، از این دو موضوع ذکرشده به خوبی استفاده کرده است.
ترکیه از ۱۰ سال پیش برنامه جامعی برای جذب گردشگری با تبلیغات غیر مستقیم با استفاده از فیلم های و سریال های ترکی و تبلیغات مستقیم جهانی و در کشورهای هدف اجرا کرده است. ترکیه در اواخر سال ۲۰۱۱، در ایتالیا مناقصه ای بین شرکت های بین المللی برگزار و مسوولیت تبلیغ گردشگری این کشور در مناطق مختلف جهان را به بهترین شرکت های تبلیغی دنیا واگذار کرد. به عنوان مثال شرکت DDF مسؤول معرفی ترکیه در اروپا، آفریقا، ژاپن و هند، شرکت Iconisus متولی تبلیغ توریسم ترکیه در آمریکا و شرکت Global مسوول تبلیغات در نرورژ و سوئد شد. (شارا)
نمونه ی موفق ترکیه به خوبی نشان می دهد با یک برنامه ریزی هدفمند و واقع بینانه و استفاده از ظرفیت های تبلیغات تلویزیون های جهانی و اینترنتی می توان ایران را به عنوان یکی از مقاصد جذاب گردشگری فرهنگی و هیجان انگیز در جهان معرفی کرد.
وزیر گردشگری دولت آیت الله رئیسی باید بتواند در راستای اجرای وظایف حاکمیتی اش و رسیدن به اهداف و چشم اندازهای ترسیم شده، سنگ بنای حضور موثر در رسانه های جهانی و منطقه ای را بگذارد.
کار سخت وزیر گردشگری حجت الاسلام رئیسی
علی اصغر مونسان نخستین وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ۲۴ تیر ۱۳۹۸ در حالی که هنوز رئیس سازمان بود و ۶ماه پیش از همه گیری کرونا گفته بود: «امروز صنعت گردشگری جایگاه خوبی در اقتصاد کشور پیدا کرده و سال گذشته (۱۳۹۷) به گواه آمار بانک مرکزی ۱۱.۸ میلیارد دلار سهم گردشگری از GDP کشور بوده و این یعنی ٣درصد از کل GDP کشور که هدف گذاری ما رساندن این رقم به ۶ درصد است. برای رسیدن به این هدف نیازمند ٣٠ میلیارد دلار سرمایه گذاری در این حوزه هستیم.»
حالا دومین وزیر گردشگری ایران که بر صندلی کابینه سیدابراهیم رئیسی می نشیند، علاوه بر تلاش برای بازگرداندن سهم ۳درصدی گردشگری از سرانه تولید ناخالص داخلی که از کرونا آسیب دیده، کارها و چالش های مهم دیگری دارد که باید همزمان دنبال کند. وزیر گردشگری کار سختی دارد اگر بخواهد با نگاه تمرکزگرا و سیاسی وزارت خانه را دنبال کند و کار راحت تری دارد اگر بخواهد با نگاه مشارکتی وزارت خانه را هدایت کند.
درآمد یک و نیم برابری ایرلاین ها در دروه ی کرونا و افول گردشگری
سیدصادق حسینی، روزنامه سازندگی دوشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۰|بازنشر: عصرایران| از ژانویه ۲۰۲۰(دی ۱۳۹۸) شیوع کرونا تاثیر اقتصادی منفی شدیدی بر بسیاری از کسب و کارها داشته است و در این میان زنجیره صنعت گردشگری بیشترین زیان را متحمل شده اند، اما این موضوع یک استثنای بزرگ دارد و آن شرکتهای هوایی ایرانی هستند. در حالی که قیمت بلیط هواپیما با آغاز همه گیری کرونا در ابتدای سال ۲۰۲۰ در تمام دنیا کاهش یافت، شرکت های هواپیمایی ایرانی قیمت بلیت های خود را حدود ۳۰۰ درصد افزایش دادند و به نظر می رسد با نبود فرایندهای شفاف قیمت گذاری، روند افزایش قیمت ادامه دارد و ایرلاین ها باز هم در صدد تحمیل خواست خود هستند.
گران فروشی بلیت هواپیما در دروه کرونا چگونه آغاز شد؟
زمزمه های افزایش قیمت بلیط هواپیما از اردیبهشت ۱۳۹۹ توسط شرکت های هوایی کلید خورد اما تیم پیشین مدیریتی سازمان هواپیمایی با دلایل و توجیهان خود در مقابل این درخواست مقاومت و آن را رد کردند، تا این که در تابستان ۱۳۹۹ و با انتصاب رییس هیات مدیره انجمن شرکت های هوایی به سمت رییس سازمان هواپیمایی کشوری، روند زیاده خواهی های ایرلاین ها اوج گرفت و سازمان هواپیمایی کشوری در موارد زیادی با چشم پوشی و اغماض نقش نظارتی خود را در برابر آن ها به فراموشی سپرد و به گفته برخی از کارشناسان، «کاپیتان زنگنه، سازمان هواپیمایی را به مجری درخواست های شرکت های هواپیمایی تبدیل کرد.»
دخل و خرج شرکت هواپیمایی در دوره ی کرونا چقدر است؟
بر اساس مقالات و گزارش های منتشر شده، ۲۰ تا ۲۵% از هزینه های شرکت های هواپیمایی را هزینه های ارزی تشکیل می دهد و ۷۵ درصد مابقی را هزینه های ریالی تشکیل می دهد که طبیعتا مبنای آن نرخ تورم است نه نرخ ارز!
در بخش هزینه ای با احتساب افزایش ۱۰۰درصدی قیمت ارز(قیمت ارز در سال ۹۸ به صورت میانگین ۱۲۵۰۰ تومان و در سال ۹۹ حدود ۲۵ هزار تومان) و تورم ۴۰درصدی در هزینه های ریالی هر ۱۰۰ میلیون تومان هزینه شرکت های هوایی در سال ۹۸ تبدیل ۱۵۲ میلیون تومان در سال ۱۳۹۹ شده است: یعنی ۵۲% افزایش هزینه های ارزی – ریالی بصورت متوسط.
در بخش درآمدی، مطابق آمار شرکت فرودگاه ها در دیماه ۱۳۹۸، یک ماه پیش از اعلام رسمی نخستین ابتلا به کرونا در ایران، تعداد مسافر جابجا شده در پروازهای داخلی ۳،۳۸۹،۷۴۴ نفر بوده است در حالی که در دوره مشابه یعنی دیماه سال ۱۳۹۹ و پیک سوم کرونا، با کاهش ۳۸ درصدی این رقم به ۲،۱۰۴،۲۸۸ مسافر رسیده است.
نکته جالب این که قیمت فروش هر صندلی پروازهای داخلی از حدود ۲۶۸ هزار تومان در سال ۱۳۹۸ به ۷۲۵ هزار تومان در دی ماه سال ۱۳۹۹ رسیده: یعنی ۷/۲ برابر افزایش قیمت. به بیانی دیگر با وجود کاهش تعداد مسافر، درآمد شرکت های هوایی افزایش قابل ملاحظه ای یافته است.
درآمد شرکت های هواپیمایی از محل فروش بلیت، دی ۱۳۹۸ | درآمد شرکت های هواپیمایی از محل فروش بلیت، دی ۱۳۹۹ |
مسافر ۳،۳۸۹،۷۴۴ هزینه هر صندلی هواپیما ۲۶۸،۰۰۰ X ۹۰۸ میلیارد تومان درآمد = | مسافر ۲،۱۰۴،۲۸۸ هزینه هر صندلی هواپیما ۷۲۵،۰۰۰ X ۱۵۲۵ میلیارد تومان درآمد = |
اگر درآمد دی ماه ۱۳۹۸ را به صورت کامل هزینه درنظر بگیریم و افزایش هزینه ریالی ارزی ۵۲درصدی را اعمال کنیم، شرکت های هواپیمایی می بایست ۱۳۸۰ میلیارد تومان درآمد کسب می کردند درحالی که محاسبات نشان می دهد این رقم به ۱۵۲۵ میلیارد تومان رسیده است. یعنی تنها در یک ماه بیش از ۱۴۵ میلیارد تومان نسبت به سال ۱۳۹۸ سود بیشتر کرده اند.
از یاد نبریم با وجود درخواست نمایندگان مجلس، هیچ گزارش عملکرد مشخصی در خصوص تسهیلات ارزی که به قیمت نیمایی در اختیار شرکت های هواپیمایی قرار گرفت منتشر نشده و از سوی دیگر در سال ۱۳۹۹ تسهیلات کم بهره متنابهی به دلیل آسیب های ناشی از کرونا با زمان بازپرداخت طولانی در اختیار شرکت های هوایی قرار گرفته است، هرچند که با وجود تسهیلات و حمایت های مالی گسترده، صنعت هوایی ایران شاهد اخراج نیروی انسانی توسط شرکت های هواپیمایی بود.
چشم روشنی ایرلاین ها به دولت آقای رئیسی: گرانی دوباره قیمت بلیت هواپیما!
در آستانه تشکیل دولت جدید به ریاست حجت الاسلام سیدابراهیم رئیسی و بدلیل نگرانی از عدم موافقت با زیاده خواهی در دولت آینده، ایرلاین ها مجددا بر تبل افزایش قیمت بلیط هواپیما می کوبند و تلاش دارند مجداا افزایش قیمت صورت بگیرد، تا دولت بعدی با تصمیم انجام شده روبرو شود.
جا دارد مدیران جدید سازمان هواپیمایی کشوری و سازمان های متولی از جمله سازمان حمایت از مصرف کننده و شورای رقابت، یک بار برای همیشه تکلیف خود را با موضوع افزایش قیمت بلیط و زیاده خواهی شرکت های هواپیمایی روشن کنند.
سوال آخر این که اگر صنعت هوایی کشور به گفته مسئولان و مدیرانش، زیانده است و به صورت مداوم از ورشکستگی و عدم کسب درآمد سخن می گویند، چرا این قدر تب تاسیس شرکت هواپیمایی بالا است؟
جناب آقای خاتمی! آقای رییسی نیاز به این حرف ها ندارد
سیدصادق حسینی: انتشار در خبرآنلاین، بازنشر: اقتصادنیوز | «بعد از انقلاب، استقبال فوق العاده مردمی را از نامزدی آیتالله رئیسی در موارد دیگری سراغ ندارم. البته ریاست جمهوری مقام معظم رهبری حساب جدایی دارد بعد از دوره ایشان، این همه استقبال از یک نامزد ریاست جمهوری پدیده کمنظیر در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بود»
به گزارش خبرآنلاین، این ها را آقای احمد خاتمی عضو شورای نگهبان و امام جمعه موقت تهران گفته
طبیعتا با یک جستجوی ساده می توان فهمید که آقای احمد خاتمی حرف دقیق و درستی بیان نکرده و همواره در انتخابات ها ۶۸، ۷۶، ۸۴ و ۹۲ مردم با رای بالایی رییس جمهور را انتخاب کرده اند و اتفاقا در این دوره به دلایل مختلف که هم از آن مطلعند و آقای احمد خاتمی بیش از سایرین از دلایل آن آگاه هستند، مشارکت با ۴۸.۸ درصد پایین ترین میزان در انتخابات ها بوده است.
غرض این که اصولگرایان از این حرف ها در زمان انتخابات ۸۴ و در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد که این روزها از آوردن اسمش هم اکراه دارند زیاد بیان کردند، شایدهم همین حرف ها و خواب ها بود که آقای احمدی نژاد را وارد فضای «حلقه نور» کرد.
به نظرم هم آقای رییسی رییس جمهور محجوب منتخب و هم بزرگان اصولگرا باید به اصحاب منابر تذکر دهند تا از بیان اظهارات تملق آمیز و تعاریف نجومی مثل همین «پدیده کم نظیر» خواندن انتخاب آقای رییسی در تاریخ جمهوری اسلامی، جلوگیری شود.
آقای رییسی طبیعتا نیاز به این پشت گرمی ها ندارد، او منتخب مردم است.
واکسن ایرانی: هزار وعده ی خوبان
سیدصادق حسینی{انتشار روزنامه سازندگی/ بازنشر: عصرایران}: بعدازظهر، در غسالخانه ی سردتر از همیشه ی نیمه ی اسفند سال سیاه ۱۳۹۹، مسئول شناسایی کاور را باز کرد و پرسید: علی اکرمی؟ با همه ی بهت و شوک و بغض، سری تکان دادم و گفتم: بله! علی با همان ریش و لبخند همیشگی آرام خوابیده بود، علی دیگر نبود. ۲-۳ نفری علی را از کاور درآوردند و روی سنگ گذاشتند و بعد از چندبار شستشو، غسل دادند و کفن پوشاندنش و من و محمد نسیمی که حالا عکاس کرونا شده، زیارت عاشورا خواندیم، تربت دادیم که بگذارند روی چشمانش و باقی ماجرا تا ریختن خاک روی مزارش همه به سرعت انجام شد.
صبح یک شنبه سنگین بود از آن ها که وقتی از خواب بلند می شوی با گنگی همراه است. خیال می کنی یک تخت سنگ روی سینه ات بوده و حالا برداشته اند و نمی دانی که چطور باید نفس بکشی. صبح یک شنبه، همسر علی داشت آماده می شد که سوپ برایش ببرد بیمارستان که مجبور شدم خبر را بدهم، جیغی کشید که صدایش هنوز در گوشم است.
مرگ علی اکرمی روزنامه نگار و تحلیل گر سیاسی تفاوت داشت با مرگ آن برادر دیگرمان، روح الله رجایی سردبیر فقید روزنامه جام جم در ۳۰ تیر ماه داغ تابستان سال سیاه. روح الله چند روزی بود کم و بیش عوارض داشت و روزی که جوابش مثبت شد و به بیمارستان رفت بلافاصله با سکته روبرو شد، ما انتظار معجزه داشتیم اما مرگ نصیبمان شد. روح الله ۳۸ ساله عصری که تستش مثبت شد نوشت: «خب، آسیاب به نوبت است و شتر کرونا دیروز در خانه ما نشست و تست من مثبت شد تا ببینم دو هفته دیگر جمع می کند برود یا چی. به دعاهای شما محتاجم.خیلی»
علی بلافاصله با اولین عوارض، تست داد و زیر نظر پزشک قرار گرفت و روند درمان را شروع کرد، اما در روزهایی که روند عوارض بیماری افزایشی بود، دکتر توجه لازم را نداشت و حتی اسکن ریه را نیز به دلیل داشتن عوارض! لازم ندانسته بود و در نهایت یک هفته از مثبت شدن تست، بامداد جمعه در بیمارستان بستری شد و بامداد یک شنبه ۱۰ اسفند درگذشت.
وقتی عکس ریه ی علی را دیدم، اندازه ۲ سکه ۵۰ تومانی قدیم، جا داشت که سفید شود. پزشکان ICU گفتند: چشم گاوی ریه درآمده بود و کرونا انگلیسی است.
این روایت چند خطی مواجهه با مرگ کرونایی در ۲ فاصله ۶ماه و یک سال بعد از شیوع کرونا و ۲ ماه بعد از تزریق واکسن در جهان بود. حالا علاوه بر همسران و خانواده علی و روحالله و ۵ دختر و پسر قد و نیم قدِ پدر از دست داده، که نوشتنش هم راحت نیست، حداقل ۶۸هزار خانواده، عزیزانشان را از دست داده اند و سیاهی غم بر آن ها حاکم شده، ۶۸هزار خانواده که بیشترشان برای ادامه زندگی و درآمد پایدار با چالش روبرو هستند. خانواده هایی که برای تربیت، تحصیل و آموزش کودکان و نوجوانان شان با چالش جدی روبرو هستند و خانواده های بیشتری قرار است، پدر و مادر و جوان و عزیزی را از دست بدهند، اگر این روند ادامه داشته باشد.
چرا فرایند تامین واکسن خارجی با تاخیر روبرو شد؟
حالا و در آستانه ۱۵ ماهگی شیوع کرونا در ایران و در فاصله ۵ماهگی تولید و تزریق واکسن در جهان، همه ی مردم سوال دارند، چرا فرایند تامین واکسن با تاخیر انجام شده! آیا ارتباطی میان تاخیر در خرید و طولانی شدن بروکراسی ارایه مجوز واردات و به نتیجه رسیدن واکسن کرونای ستاد اجرایی فرمان امام وجود دارد؟ این همه تاخیر برای چه بود و چه شد که به یک باره خبر از خرید ۶۰ میلیون دز واکسن روسی داده شد.
این ابهام و تردید برای مردم وقتی بیشتر شد که رییس جمهور با انتقاد از فرایند مجوز واردات واکسن گفت: هر شرکتی که برای ورود واکسن کوچکترین مشکلی دارد، به دفتر رئیس جمهور نامه بنویسد. من مستقیم مسأله را دنبال می کنم، زیرا در هفته های آینده به راحتی می توانیم میلیون ها دوز واکسن کرونا وارد کنیم. واکسن می تواند مردم را از مرگ بخوبی مراقبت کند.
به این زودی ها خبری از واکسن ایرانی نیست
یکشنبه، ۷ دی ۱۳۹۹ حجت نیکی ملکی مدیر روابط عمومی ستاد اجرایی توییت کرد: «به یاری خدا تا ۴۰ روز دیگر خط تولید واکسن کرونا توسط ستاد اجرایی فرمان امام با ظرفیت ۱/۵ میلیون دوز در ماه راه اندازی خواهد شد و تا ۶ ماه دیگر به ۱۲ میلیون دوز افزایش خواهد یافت ان شاالله تلاش دانشمندان جوان کشور بی ثمر نخواهد ماند و محصول آن به دست مردم خواهد رسید.»
در این مدت ده ها مصاحبه و وعده از مسئولین ستاد اجرایی منتشر شده ، مخبر رئیس ستاد اجرایی فرمان امام ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ آن طور که خبرگزاری تسنیم تیتر زده گفته بود: «آغاز تزریق واکسن ایرانی کرونا از فروردین» و آن طور که خبرگزاری فارس ۱۷ فروردین ۱۴۰۰ تیتر زده: «خبر خوش ستاد اجرایی فرمان حضرت امام درباره واکسن کرونا/ احتمال تحویل واکسنها در اواخر خرداد».
با این حال دکتر علیرضا رییسی سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا ۲۸ فروردین از احتمال تولید انبوه ۲ واکسن ایرانی کرونا از تیرماه خبر داره، دقت کنید «احتمال».
به عبارت ساده تر اگر میانگین فوت را ۳۰۰ نفر در روز محاسبه کنیم از ابتدای اردیبهشت تا ۱۵ تیر، زمان احتمالی آغاز واکسیناسیون ایرانی، ۲۳ هزار ایرانی در اثر کرونا جان خود را از دست می دهند و آمار جانباختگان کرونا حداقل به ۹۲ هزار نفر می رسد.
از آن یک شنبه ۷ دی که قرار بود ۴۰ روز دیگر خط تولید راه اندازی شود، ۴ماه گذشته و تا امروز تنها کمتر از ۸۰۰هزار نفر دوز اول واکسن را دریافت کرده اند، علی اکرمی دوشنبه، ۲۷ بهمن ۱۳۹۹، در زمانی که هنوز به کرونا مبتلا نشده بود در واکنش به توییت نیکی ملکی مدیر روابط عمومی ستاد اجرایی نوشت: «سلام؛ آیا الان ده روز از راه اندازی خط تولید واکسن با ظرفیت ۱.۵ میلیون دوز در ماه می گذرد؟»
علی اکرمی روزنامه نگار خوش فکر و ۴۳ ساله، بامداد ۱۰ اسفند سال سیاه، ۱۰ روز بعداز ابتلا به کرونا درگذشت؛او ۶ اسفند ، در شب ولادت حضرت علی توییت کرده بود: ما را شود به گوشه ایوان صدا کنی؟
از فشار کرونا برای اصلاح نظام آموزشی پوسیده استفاده کنید
سیدصادق حسینی، انتشار روزنامه اعتماد، سه شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۹ | نظام آموزشی ایران از مشکلات عدیدهای رنج میبرد: برنامه آموزشی غیرمفید، رویکردهای اشتباه آموزشی، نبود وزرای مقتدر و کارآمد، بروکراسی کشنده، نیروی انسانی مقاوم در برابر تغییر، نگاه هزینهای دولتها و محدودیتهای بودجهای از جمله این مشکلات است که پرداختن به آنها موضوع این یادداشت نیست. موضوع این یادداشت عدم درک نظام آموزشی از شرایط امروز کرونا است. وقتی که وزیر آموزش و پرورش میگوید: سال تحصیلی از ۱۵ شهریور آغاز میشود و باقری مدیرکل حوزه وزارتی میگوید: والدین شنبه صبح از مدارس فرزندانشان کسب اطلاع کنند!
برنامه آموزشی غیرمفید
رویکردهای آموزشی اشتباه که منجر به تربیت دانشآموزان فاقد مهارتهای اساسی زندگی و مهارتهای کاربردی هستند از جمله ایرادات اساسی نظام آموزشی ایران است؛ موضوعی که همواره مورد تاکید و مطالبه رییسجمهور نیز بوده است. رییسجمهور روحانی بر اصلاح رویکرد آموزشی مبتنی بر حفظیات تاکید کرد اما جز چند افتتاح نمایشی و مانور رسانهای هیچ اصلاحی در برنامه آموزشی روی نداد. کرونا این فرصت را به فرزندان ما و نظام آموزشی داد که برنامههای زاید، مضر و غیرمفید از برنامه آموزشی حذف و تنها درسهای ضروری آموزش داده شود. اما نگاهی به کتابها و برنامه درسی سال جدید نشان میدهد، در بر همان پاشنه میچرخد و اساسا مسوولان این وزارتخانه درکی از شرایط جدید زندگی کرونایی ندارند و دانشآموزان را با کولهباری از کتابها و حفظیات تنها گذاشتهاند. انتظار این بود که وزیر آموزش و پرورش لااقل شرایط جدید را درک میکرد و دستور میداد یک برنامه آموزشی فشرده، مفید و ضروری و مبتنی بر شرایط واقعبینانه آموزشی در دوره کرونا تدوین شود و اصلاح جامع برنامه آموزشی را آغاز کند نه آنکه همان برنامه و کتابهای سال قبل دوباره چاپ و اجرا شوند. انتظار این است به جای حفظیات رویکردهای مبتنی بر آموزش مهارتهای زندگی و فعالیت گروهی آنلاین بهویژه در دوره کرونا اجرا شود.
تعطیلی گسترده تابستانی
تعطیلی آموزشی تابستان از جمله ایرادات نظام آموزش و پرورش ایران بود، تمامی کارشناسان آموزشی و معاونان و وزرای آموزش و پرورش بر این موضوع تاکیدات فراوانی داشتهاند اما انفعال و روزمرّگی مانع اصلاح شده بود. همانطور که میدانیم در کشورهای پیشرو در آموزش، تعطیلات مدارس در تمام طول سال پخش است و نظام آموزشی تقریبا به صورت پیوسته در جریان است.
براساس اظهارنظر مسوولان وزارت بهداشت پاییز و زمستان شاهد اوج و پیک ویروس تنفسی کرونا هستیم، آموزش و پرورش میتوانست اصلاح تعطیلات آموزشی را آغاز و برنامه آموزشی را به ۳ یا ۴ بخش تقسیم و آموزش ترکیبی حضوری/مجازی را از تابستان آغاز کند. اتفاقی که با انفعال همیشگی آموزش و پرورش حتی پیشنهادش هم طرح نشد.
۲ روز از سال تحصیلی کرونا و آخرین سال تحصیلی قرن ۱۳۰۰ گذشته است، ۲ روزی که بیش از همیشه نشان داد خانوادهها برای نظام آموزشی اعتبار و اعتنایی قائل نیستند و حاضر نشدند سلامت کودکان و فرزندانشان را به مخاطره بیندازند. این پیام مدیر یکی از مدارس غرب تهران است: باتوجه به عدم حضور دانشآموزان در روز یکشنبه جز ٣ دانشآموز- شورای مدرسه تصمیم گرفته کلاسها را تا اطلاع ثانوی به صورت مجازی و غیرحضوری برگزار نماید، لذا برنامه روزانه مجازی اجرا خواهد شد. کلاسها در اسکای روم از فردا صبح برقرار خواهد بود. رفتار وزارت آموزش و پرورش نشان داد نه تنها درکی از شرایط کرونا ندارند بلکه منفعل و بیبرنامه به دوگانه سلامت و آموزش دامن زده است.
سلامت دانشآموزان و معلمان از انتگرال و شیمی و فیزیک و… برای خانوادهها مهمتر است، درک این موضوع بدیهی نیاز به حساسیت و هوش بالایی ندارد. وزارت معارفی که سال ۱۲۹۰ تاسیس شد و تقریبا با همان شالوده و ساختار البته بعضا با تغییرات شکلی به امروز رسیده و در برابر تغییر و فناوری مقاومت کرده، میتواند با اجبار کرونا بروز و اصلاح شود. هنوز هم دیر نشده! آقای حاجیمیرزایی، وزارت کنید نه مدیریت! و البته به مدیرکلتان تذکر دهید شنبه صبح برای فهمیدن اینکه کودکان به مدرسه بروند یا نروند زمان مناسبی نیست!
یادنامه روحالله رجایی
Warning: Undefined array key 0 in /home/h90151/domains/sadeqmedia.ir/public_html/wp-content/plugins/wp-parsidate/includes/fixes-permalinks.php on line 255
Warning: Undefined array key 1 in /home/h90151/domains/sadeqmedia.ir/public_html/wp-content/plugins/wp-parsidate/includes/fixes-permalinks.php on line 256
Warning: Undefined array key 2 in /home/h90151/domains/sadeqmedia.ir/public_html/wp-content/plugins/wp-parsidate/includes/fixes-permalinks.php on line 257
یادنامه ی چهلمین روز درگذشت دوست عزیزم روح الله رجایی با یادداشت هایی از رسول عاصمی، محمدمهدی همت، امید محدث، سید مرتضی فاطمی، محمد نسیمی، رضا صیادی، حامد عسگری، عباس حسین نژاد، فریبا پژوه و خودم سیدصادق حسینی، در روزنامه اعتماد پنج شنبه ۶ شهریور ۱۳۹۹ منتشر شد.
بازنشر: خبرآنلاین
الزامات رسانه ای مبارزه با فساد چیست؟
سیدصادق حسینی، انتشار: خبرآنلاین | بازنشر: عصرایران | در چهل سالگی انقلاب، مبارزه با فساد برجسته تر از قبل و با الویت بیشتری دنبال شد. رییس وقت قوه قضاییه از رهبری استجازه قضایی گرفت، دادگاه مبارزه با مفاسد اقتصادی به صورت ویژه تاسیس و دادگاه به صورت پیاپی برگزار شدند و سلاطین سکه و قیر اعدام شدند.
این که چرا سران قوا تصمیم گرفتند به موازات راه حل سریع قضایی، فرایند اصلاح و بهینه سازی فرایندها و حذف گلوگاه های فساد را اجرایی نکنند موضوع این یادداشت نیست، در اینجا به الزامات فعالیت رسانه های مبارزه با فساد اشاره می شود.
چندی پیش دکتر علی صابری استادیار حقوق جزا و جرمشناسی دانشگاه امامصادق(ع) در برنامه تلویزیونی زاویه درباره مبازره با فساد گفته بود: «برنامه مبارزه با فساد، چهار ویژگی مهم را باید داشته باشد؛ اول اینکه باید از عزم سیاسی صادقانه شروع شود، چون فساد جرم قدرت است، قدرت باید عزم جدی برای مبارزه با آن داشته باشد. صادقانه بودن این عزم با بیطرفی روشن میشود. هیچ انتصابی به هیچ حزب سیاسی و هیچ دعوا و زد و خورد و مناقشه سیاسی نباید داشته باشد. مجری مبارزه با فساد لااقل در نظر مردم باید بیطرف باشد. هیچ انتصابی به هیچ حزب سیاسی نداشته باشد. من هیچ وقت نمیتوانم یک رقیب انتخاباتی را مجری مبارزه با فساد بدانم. دوم اینکه هر پروژه مبارزه با فساد باید نظریه داشته باشد و نیاز به دانش دارد. مهمتر از همه، نظریه حکمرانی داشته باشد. سوم اینکه پروژه مبارزه با فساد باید راهبرد داشته باشد. مهمترین راهبرد، راهبرد پیشگیرانه است. به نظر میرسد دو اهرم شفافیت و افشاگری (نظارت مدنی و اجتماعی) برای راهبرد پیشگیری لازم است. البته من معتقدم به شفافیت خیلی نمیشود امیدوار بود و باید به نظارت اجتماعی، ولو اینکه نام آن افشاگری گذاشته شود، امیدوار باشیم. همچنین راهبرد پسینی باید وجود داشته باشد؛ در مرحله محاکمه و دادرسی و مواجهه قانونی با فساد. باید یک برنامه جدی و دقیق وجود داشته باشد. برنامه دادرسی باید اعتمادساز باشد و تکلیف خود را با قانونی بودن فساد حل کند. دادرسی نیز باید عادلانه باشد؛ در غیر این صورت اعتمادساز نخواهد بود. چهارم اینکه نیروی انسانی مناسب برای مبارزه با فساد لازم است. اقلا در محاکم و در دادرسی نیروی انسانی مناسبی باید در خط مقدم مبارزه با فساد بایستد.»
در حوزه رسانه نیز، به نظر می رسد این ۴ شرط یعنی عزم صادقانه، نظریه، راهبرد و برنامه و روزنامه نگار متخصص مبارزه با فساد باید وجود داشته باشد تا جریان رسانه ای صحیح عدالت خواه و فسادستیز به وجود آید.
علاوه بر این ۴ شرط، فعالان رسانه ای و رسانه های مدعی مبارزه با فساد و عدالت خواهی، می بایست شرایطی را بیش از دیگران داشته باشند که از جمله مهمترین آن ها، پاک دستی، نداشتن نگاه سیاسی و جناحی و رعایت اخلاق و انصاف است.
این که رسانه ها و فعالین رسانه ای به موضوع فساد یک مقام، آقازاده یا داماد با آب و تاب بپردازند البته اقدام خوبی است اما وقتی همین موضوع با نگاه سیاسی یا… پیوند می خورد، نه تنها هدف عدالتخواهی را محقق نمی کند بلکه اعتماد عمومی که مهمترین سرمایه نظام است را تخریب می کند.
یا وقتی یک رسانه و خبرنگار عدالتخواه، گزارشی از یک گروه تولیدی، صنعتی و تجاری پخش می کند و به حاشیه ها و فساد رقیبش نمی پردازد، تداعی کننده وجود ارتباطات ویژه میان رسانه و روزنامه نگار عدالتخواه با رقیب تجاری یا همان کمپین رسانه ای است که بی طرفی و عدالتخواهی را زیر سوال می برد.
طبیعتا هر رسانه ای می تواند کمپین های رسانه ای و تبلیغاتی را له یا علیه دیگران و رقبای تجاری اجرا کند، اما رسانه و روزنامه نگار مدعی عدالت طلبی باید الزامات عدالت خواهی را رعایت کند و به خطوط قرمز بیش از سایرین توجه کند. رهبر معظم انقلاب نیز درباره الزامات مبارزه با فساد تاکید دارند: اگر به نام عدالتخواهی و به نام انقلابیگری، اخلاق را زیر پا بگذاریم، ضرر کردهایم؛ از خط امام منحرف شدهایم.
کوتاه آن که عدالتخواهی رسانه ای نباید به سوداگری و بی اخلاقی آلوده شود.