فرمان وزارت فرهنگ در دست خود آقای صالحی است خوب و بدش هم با اوست

سیدصادق حسینی روزنامه‌نگار| عصرایران: سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ دولت وفاق ملی مسعود پزشکیان آرام آرام و شاید به کندی تیم فکری و اجرایی خود را روی کار آورده است. مهدی محمدی را به عنوان معاون پارلمانی، حسین انتظامی معاون توسعه مدیریت و منابع، حسین جابری انصاری مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی، محمدرضا نوروزپور معاون مطبوعاتی، رائد فریدزاده، رئیس سازمان سینمایی و محسن جوادی رییس پژوهشگاه فرهنگ از جمله چهره های فرهنگی بودند که با حکم وزیر کار خود را آغاز کردند. مهدی احمدی که بازنشسته است و نیکنام حسین پور هم که نزدیک به بازنشستگی است به ترتیب مدیر کل حوزه وزارتی و مدیر روابط عمومی وزارتخانه شدند.

در میان انتصابات البته عبدالحسین کلانتری نیز به عنوان معاون فرهنگی منصوب شد که انتقاد فعالان اکوسیستم فرهنگ و هنر را در پی داشت. کلانتری در دولت قبل معاون فرهنگی وزارت علوم بود و در برابر موج گسترده اخراج و بازنشستگی اجباری اساتید و محرومیت های دانشجویان، سکوت و همراهی کرده بود. اتفاقات و حوادث تلخ دانشگاه در دوران دولت قبل از جمله انتقادات رئیس جمهور پزشکیان در کمپین انتخاباتی و پس از تحویل گرفتن مسئولیت ریاست جمهوری بود و بلافاصله آن احکام ظالمانه لغو و زمینه بازگشت اساتید و دانشجویان فراهم شد.
با این حال صالحی ترجیح داد مسئولیت این حوزه گسترده و مهم که پیشانی دولت در تعامل و گفتگو با اهالی فرهنگ است را به کلانتری که گفته می‌شود رابطه نزدیکی نیز با جریان پایداری و میثم نیلی چهره جنجالی دولت قبل و جریان تندرو حامیان آنها دارد، بسپارد.

از روند احکام آقای صالحی این طور می فهمم که او از انتصاب مدیران در همان پست قبل شان، دوری جسته است و ترجیح داده چهره های تازه نفس مسئولیت را برعهده بگیرند. این طور می فهمم که در ایرنا به چهره ای فراجناحی و تعاملی مسئولیت داده است تا حاشیه های انتصابش به حداقل برسد و اگر همان طور که در فضای رسانه ای مطرح است نادره رضایی به عنوان معاون هنری منصوب شود نشان داده به گفتمان رئیس جمهور در ارتقا جایگاه مدیریتی زنان هم پایبند است.

سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ در سخنرانی رای اعتمادش با اشاره به نظریه وفاق ملی رئیس جمهور پزشکیان، «کاهش فزاینده و مخاطره‌آمیز سرمایه اجتماعی اعتماد به نظام حکمرانی و دولت»، «گُسست‌های نسلی و جنسیتی و… در کشور» و «فاصله‌یابی گروه‌های مرجع و تأثیرگذار اجتماعی با دولت و ارکان حکمرانی» را از چالش های پیش روی نظام حکمرانی دانست و بر نقش پیشران وزارت ارشاد تاکید کرده بود.

آقای وزیر در آن نطق مهم، با بیان این که «تجدید و تحکیم و تکمیل مناسبات دولت ـ ملت فرع بر شناخت تغییرات اجتماعی» است به داده‌های پژوهش‌های اجتماعی «عناصر ثابت هویت اجتماعی: دین و دینداری زبان و ادبیات فارسی تنوع جغرافیایی، قومی، زبانی همزیستی ادیان و مذاهب» و «تغییرات اجتماعی معاصر» در ایران اشاره کرده و جمله‌ای طلایی‌اش را اینچنین گفته بود: «به واسطه تغییرات یاد شده و موارد مشابه مناسبات دولت ـ ملت چونان آغاز انقلاب و یا حتی یک دهه پیش نمی توان باشد. در این تغییر مناسبات، نقش” فرهنگ و هنر و رسانه” به عنوان یک مَفصَل اجتماعی اهمیت پیدا می‌کند و طبعاً نقش اصحاب فرهنگ و هنر به عنوان سکان‌داران این عرصه اهمیت مضاعف دارد.»

صالحی با چنین چارچوب و مسیر فکری و رویکردی و با رای بالای نمایندگان مجلس وزارتش را آغاز کرد و در این مدت ثابت کرده: آقای وزیر فرهنگ، با گروه های مختلف مشورت می کند اما در نهایت خودش تصمیم می گیرد و فرمان فرهنگ در دولت وفاق ملی را خودش در دست دارد. یعنی خوب و بد انتصابات و کیفیت مدیریت جریان فرهنگی دولت با خود اوست: دکتر سیدعباس صالحی.