احمد توکلی

احمد توکلی

احمدآقای توکلی را از دوران کودکی می شناسم؛ همسایه ی مان بود و ما با فرزندان او دوست و رفیق و هم بازی؛ آقای مهدی فرزند بزرگ شان هم معلم مان بود در امام صادق؛
مواضع سیاسی اش را نمی پسندم؛ اما انسان اصولی و اخلاق مداری است؛ سال ۱۳۸۸ نیز یادداشتی در نقدش در حیات نو نوشتم؛
بدون شک از میان سیاسون هرهری مسلک؛ او انسان شریف و قابل احترامی است؛ اما در یک سال گذشته دو اشتباه عجیب داشت؛ اولی به حکمیت اش در پرونده مرتضوی بر می گردد و دومی به بازی خوردنش از سوی پایداری چی ها و زاکانی در جریان مخالفت با وزارت زنگنه؛
با این حال اگر چند چهره مستقل و صاحب احترام اصولگرایان داشته باشند؛ احمد توکلی یکی از آن هاست.
این عکس را زمستان ۹۰ از او گرفتم؛ برای مصاحبه ای با خبرآنلاین.

سلطانی‌فر از میان این گزینه‌ها انتخاب شد

عصرایران ؛ صادق حسینی – {بازنشر: فارس، عصر خبر، مثلت، ایسنا، آینده آنلاین}جامعه ورزش که این روزها نبود جامعه مدنی و انجمن های صنفی اش نمایان تر از قبل شده است، با روی کار آمدن دولت «تدبیر و امید»، امید داشت چهره ای ورزشی سکان ورزش و جوانان را به دست بگیرد.

با وجود چنین ضعفی در جامعه ورزش، گروه های لابی فعال شدند و با بازخوانی ارتباطات خویش و بردن چهره های مشهور ورزشی نزد چهره های تاثیرگذاری همچون آیت الله هاشمی رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی  سعی در به کرسی نشاندن گزینه خود داشتند.

گروه های لابی که شاید معروف ترین آنها سردبیر یکی از هفته نامه های قدیمی ورزشی که مشاور چندین رییس فدراسیون به صورت هم زمان است، وقتی از قطعی شدن وزارت «سلطانی فر» مطلع شدند و دیدند گزینه مورد نظر آن ها که از بد حادثه دوره مدیریتی اش یکی از اسفناک ترین دوره های ورزش ایران بود اصلا در کارگروه مورد توجه قرار نگرفته، حملات رسانه ای شدیدی را علیه وزیر آتی ورزش انجام داند.

با این حال «رییس جمهور روحانی» همان طور که پیشتر انتظارش می رفت بدون توجه به این فشارها یک شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۲  در روز تحلیف اش در مجلس شورای اسلامی بر اساس اصل ۱۳۳ قانون اساسی، «مسعود سلطانی فر»  را به عنوان وزیر ورزش و جوانان «دولت تدبیر و امید» معرفی کرد.

مسعود سلطانی فر

مسعود سلطانی فر از جمله مدیرانی است که چندی را در ورزش تجربه کرده است. او در دوره اول ریاست هاشمی طبا بر دستگاه ورزش(دولت دوم هاشمی رفسنجانی) پست قائم مقامی ریاست دستگاه ورزش را برعهده داشت. در این زمان یعنی  اواسط دهه ۱۳۷۰ او با بروکراسی و ساختار و روح حاکم بر ورزش آشنا شد و بعد در مسئولیت استان داری استان های گیلان، زنجان و مرکزی، تاثیرات اجتماعی ورزش را از نزدیک لمس کرد.

او در دوره محمود احمدی نژاد به مجمع تشخیص رفت و درگیر فعالیت های علمی و پژوهشی شد. سلطانی فر در انتخابات چهارمین دوره شورای اسلامی شهر تهران در فهرست اصلی اصلاح طلبان نامزد حضور یافت و توانست با کسب ۱۱۴ هزار و ۱۱۸ رای به عنوان نخستین عضو علی البدل شورای شهر تهران، برگزیده شود.

نماینده ورزشی «حسن روحانی» در مناظره ها که حالا به عنوان وزیر ورزش دولت تدبیر امید معرفی شده معتقد است باید «وزارت ورزش و تربیت بدنی» تاسیس شود چرا که: «بار امور جوانان در وزارت ورزش و جوانان برداشته نخواهد شد. از آن طرف وزارتخانه هم مصوب مجلس است و نمی‌شود وزارتخانه را منحل کرد. ما می‌خواهیم به یک فرمول میانی برسیم و فرمول این است که امور جوانان را جدا کنیم و نام وزارتخانه بشود وزارت ورزش و تربیت بدنی.»

او در گفت و گویش با خبرآنلاین گفته با اشاره به اختیارات فراوان وزیر ورزش گفت: تا زمانی که فکر می‌کنیم چون پول می‌دهیم باید اعمال قدرت کنیم، داستان همین است. اگر برویم دنبال استقلال فدراسیون‌ها، دو تا اتفاق خوب می‌افتد. یکی اینکه فدراسیون‌ها احساس شخصیت می‌کنند و برنامه‌ریزی می‌کنند. دوم هم اینکه ما همیشه می‌گوییم برد ورزش برای ورزشکار و مربی است و باخت آن برای تربیت بدنی و وزارت ورزش است. خب وقتی فدراسیون‌ها استقلال داشته باشند این اتفاق دیگر رخ نمی‌دهد. فدراسیون وقتی اختیارات کامل داشته باشد، پاسخگوی برد و باخت است.

مصطفی هاشمی طبا

بلافاصله بعد از مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری و گمانه زنی در خصوص کابینه حسن روحانی، نخستین اسمی که بیش از همه درباره وزیر آتی ورزش شنیده می شد، رییس موفق دستگاه ورزش ایران«سید مصطفی هاشمی طبا» بود.

مهندس سید مصطفی هاشمی طبا مدیر صنعتی که از نیمه دهه ۶۰ وارد ورزش شده بود، با حضور در دو دولت اکبرهاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی و ریاست هم‌زمان کمیته ملی المپیک و سازمان تربیت بدنی، توانست بیشترین خدمات و فایده را به ورزش داشته باشد.

دقت در طراحی، اجرای برنامه های کابردی و عمل‌گرایانه و پرهیز از بیان حرف های لوکسِ علمی و ژست های مدیریتی از جمله ویژگی هایی بود که موجب موفقیت هاشمی طبا شده بود.  گسترش نظام بروکراسی از فدراسیون هایی در مرکز تا هیات های ورزشی در شهر های کوچک از جمله سیاست های او بود.

اما ورزشی ها، ویژگی عمده  او را در دو چیز می دانند: مدیریت با نظارت در جزییات و اتاق باز. مدیران سازمان ورزش و رئوسای فدراسیون های ورزشی به یاد ندارند برای دیدن هاشمی طبا معطل شده باشند و وقت های یک هفته ای و ده روزه برایشان تنظیم شده باشد.

با این همه سیدمصطفی هاشمی طبا خود را برای ریاست کمیته ملی المپیک  آماده تر می داند تا وزارت ورزش.

هاشمی طبا گفته است: با آمدن سلطانی فر، همه باید از او حمایت کنیم و برایش کار کنیم.

سید محمدحسین رضوی

بدون تردید، دکتر سیدمحمدحسین رضوی،عمل گرا ترین چهره دانشگاهی ورزش ایران است. او که از نسل اول فارغ التحصیلان مدرسه عالی ورزش است در دوران نخست وزیری میرحسین موسوی و ریاست احمد درگاهی بر سازمان ورزش معاونش بود. رضوی در این دوران به تاسیس معاونت فرهنگی و آموزشی و مرکز آموزش سازمان تربیت بدنی پرداخت. او در دوران ریاست غفوری فرد از سازمان ورزش جدا و جدی ترین اپوزسیون غفوری فرد شد.

رضوی به همراه دوستان نزدیکش از جمله ترکان و نوریان در اواسط دهه هفتاد دانشگاه شمال را زادگاهش آمل تاسیس کرد که بعد از دانشگاه آزاد از جمله بزرگترین موسسات دانشگاهی ایران است.

با حضور هاشمی طبا در سازمان ورزش، رضوی که معاون دانشگاه تربیت مدرس بود بار دیگر به عنوان معاون فنی و امور فدراسیون ها به ورزش بازگشت، اما به دلیل اختلافات مدیریتی با وی، در مدت زمان کوتاهی استعفا و جای خود را به سعید فائقی داد.

دکتر رضوی از جمله چهره های موثر در تدوین بخش ورزش برنامه پنج سال دوم است و نقش فروانی در تصویب طرح هایی همچون ورزش‌همگانی در کشور( مصوب شورایعالی ورزش کشور)، طرح پایگاههای المپیک در کشور( مصوب برنامه پنجساله دوم کشور)، طرح ایجاد دبیرستانهای تربیت بدنی و علوم ورزشی در کشور( مصوب شورایعالی آموزش و پرورش برنامه پنجساله اول کشور)، طرح انستیتوهای علمی و تخصصی ورزش قهرمانی در کشور ( مصوب برنامه پنجساله دوم کشور) و طرح کلاس آماتوری ورزش در کشور (مصوب سازمان برنامه وبودجه در برنامه پنج ساله دوم کشور ) داشته است.

دکتر سیدمحمدحسین رضوی در دهه ۷۰ نخستین NGO ورزشی را با نام «انجمن فارغ التحصیلان و متخصصان تربیت بدنی» تاسیس کرد که جدی ترین و با نفوذ ترین اپوزسیون رییس وقت ورزش بود. او هم اینک عضو هیات علمی دانشگاه مازندران و رییس و عضوهیات امنا دانشگاه شمال است و چندین کتاب تخصصی در زمینه مدیریت ورزش ترجمه و تالیف کرده است.

سعید فائقی

مهندس سعید فائقی که پیش از انقلاب در تمامی حلقه های معرفتی و مبارزاتی حضور داشت، کار خود را در وزارت صنایع و در پشتیبانی امور جنگ آغاز کرد اما ریاست فدراسیون وزنه برداری نخستین مسئولیت ورزشی اش بود. فائقی که از جمله دوستان هاشمی طبا است در مرکز توسعه صادرات ایران مهمترین معاونش بود و با رفتن هاشمی به سازمان ورزش و کنار رفتن دکتر حسین رضوی، بار دیگر مهمترین معاون شد: معاون فنی و امور فدراسیون ها.

زیرکی، روحیه آرام و صلح طلبی از جمله ویژگی های اخلاقی فائقی است. در دوران مسئولیت فائقی به دلیل کمبود منابع مالی، او سیاست بهره گیری از مدیران عالی رتبه در راس فدراسیون ها را دنبال کرد که از آن جمله می توان به دوگانه «ترکان-طالقانی» و «صفایی فراهانی-دادگان» اشاره کرد.

البته با گذر زمان فائقی با مضر دانستن حضور سیاسیون در ورزش، سیاست قدیمش را چنین نقد می کند: «آن زمان بحثی پیش آمده بود که ما می‌توانیم از طریق وزرا و معاونان اعتبارات لازم را وارد ورزش کنیم و نگاه به هیچ‌وجه سیاسی نبود. به عنوان مثال آقای ترکان وزیر راه و ترابری بودند و می‌توانستند به رونق ورزش راه‌آهن کمک کنند. افرادی چون ترکان این امکان را داشتند که در دولت و هیات وزرا اعتبارات لازم را برای ورزش به دست بیاورند؛ اما متاسفانه پست‌های خود را فروختیم، در واقع سرقفلی آن را به سیاسی‌ها واگذار کردیم تا امروز ورزشی‌ها نتوانند در حوزه تخصصی خود فعالیت لازم را داشته باشند. این در حالی است که وقتی افراد تحصیلکرده ورزشی چون علی مرادی و امیررضا خادم در وزنه‌برداری و کشتی به مدیریت پرداختند، شاهد موفقیت آنها بودیم.» (خبرآنلاین)

از دیگر برنامه های موفق فائقی در دوره ۸ ساله معاونت فنی سازمان تربیت بدنی در دولت دوم سازندگی و دولت اول اصلاحات پیگیری تحصیلات عالی و اشتغال قهرمانان بود.  او معتقد است: «اگر ما بخواهیم واقعا مملکتی آباد، مترقی و مدرن داشته باشیم دروازه‌اش ورزش است که متاسفانه مدیران اقتصادی و مدیران سیاسی و مدیران اجتماعی ما به آن بها نمی‌دهند.»( روزنامه اعتماد)

جامعه ورزش که خاطرات خوشی از سعید فائقی دارد، از او به عنوان «معاون گل و سکه و استقبال» یاد می کند. دوره معاونت فائقی در سازمان ورزشی و سیدامیر حسینی در کمیته ملی المپیک با ریاست هاشمی طبا را می توان از جمله موفق ترین دوره های ورزش پس از انقلاب یاد کرد.

سیدامیر حسینی

دکتر سید امیر حسینی که در جامعه ورزش به «امیر حسینی» مشهور است فعالیت حرفه ای اش را به عنوان معلم ورزش در سال ۱۳۵۳ آغاز کرد. او در سال ۱۳۵۸ وارد آموزش و پرورش شد و از سال ۱۳۶۰ به عنوان معاون و از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۹ به عنوان مدیر کل تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش کار خود را پی گرفت. حسینی در دهه ۶۰ در کمیته ملی المپیک با مسولیت ریاست فدراسیون هندبال به عنوان نایب رییس و عضو هیات اجرایی انتخاب شد.

امیر حسینی بعد از مدیریت گروه ورزش سیما و همکاری در تاسیس شبکه ۳ و ریاست فدراسیون شمشیربازی برای ۴ سال به عنوان دبیرکل  کمیته ملی المپیک انتخاب شد. بازی های آسیایی ۱۹۹۸ تایلند و نتایج المپیک ۲۰۰۰ سیدنی که تا پیش از المپیک ۲۰۱۲ لندن به لحاظ مدال طلا، پر افتخار ترین دوره حضور ایران در المپیک ها بود و انتخاب نماینده ایران در IOC از دستاورد های مدیریتی این دوره سید امیر حسینی در کمیته ملی المپیک کشورمان است.

او در مقام معاونت فرهنگی و آموزشی سازمان تربیت بدنی، به تبین «نظام جامع بازآموزی مربیان حرفه ای» پرداخت. تجهیز و راه اندازی آکادمی ملی المپیک ایران به عنوان رییس و بین المللی کردن ورزش های زورخانه ای، مسئولیت هایی بودند که با رفتنش از معاونت فرهنگی در زمان محسن مهرعلیزاده، توسط هاشمی طبا بر عهده امیر حسینی گذاشته شد. ریاست او در آکادمی ملی المپیک به اذعان جامعه ورزش موفق ترین و موثرترین زمان آکادمی بود.

طاهره طاهریان

طاهره طاهریان از فارغ التحصیلان مدرسه عالی ورزش است. طاهریان از اواسط دهه ۶۰ با زمزمه های عرفی شدن ورزش زنان وارد سازمان تربیت بدنی شد و با همراهی دوستان و همکارانش همچون طاهره لامعی، مهین فرهادی زاد و پروانه نظرعلی توانست زیرساخت های فنی و فرهنگی ورزش بانوان را در دهه ۱۳۷۰ ایجاد کند. فائزه هاشمی با همکاری طاهریان که همواره در هیات اجرایی کمیته ملی المپیک حضور داشت توانست فدراسیون ورزش بانوان مسلمان(کشورهای اسلامی) را در تاسیس کند.

او در مصاحبه ای مهمترین دستاوردش را چنین بیان می کند: « من عمده‌ترین کارمان را تغییر نگرش منفی نسبت به ورزش زنان می‌دانم که البته حاصل تلاش خود زنان بوده است… الان مسئولان نسبت به زنان و سلامتی آنان توجه نشان می‌دهند. دیگر آن تفکرات منفی در بعضی استان‌ها نسبت به مسئله زنان و فعالیت آنها وجود ندارد. دستاورد دیگر ما ارتقای تشکیلاتی ورزش زنان است. »

او ورزش قهرمانی برای زنان را کاری سخت می داند:« قهرمانی با فرهنگ ما سازگاری ندارد. ورزشکاران برای قهرمانی باید زمان زیادی را صرف تمرین کنند در حالی‌که در فرهنگ ما زن باید در درجه اول فرزندداری و شوهرداری کند و جامعه نمی‌تواند چنین چیزی را بپذیرد.» (مجله زنان)

برگزاری نخستین دوره مسابقات بانوان کشورهای اسلامی و دبیرکلی و نایب رییس این فدراسیون از دیگر مسئولیت های طاهریان بود، فدراسیونی که با قطع بودجه اش در دوره ریاست محمد علی آبادی در کمیته ملی المپیک، تعطیل شد.

طاهره طاهریان و محمود گلشنی رییس اسبق فدراسیون تنیس از جمله زوج های ورزشی ایران هستند.

احمد دنیامالی

مهندس احمد دنیامالی رییس موفق فدراسیون قایقرانی است که از سال گذشته نامش با «بحران ورزش» گره خورده، نیز از جمله گزینه های وزارت ورزش و جوانان است.

دنیامالی که با حضور هم زمان در لیست اصلاح طلبان و حامیان محمدباقر قالیباف توانست به عنوان نفر۱۳ وارد شورای شهر تهران شود، چهره ای عمل گرا و برنامه ریز است. او توانست در مدت حضورش در فدراسیون قایقرانی، با ایجاد زیرساخت های لازم علاوه بر کسب مقام های قهرمانی و مجوز حضور در المپیک ۲۰۱۲ لندن کرسی های بین المللی را نصیب ایران کند.

گفته می شود عزل او از فدراسیون قایقرانی که سرآغاز «بحران ورزش ایران» است به دستور یک مقام عالی رتبه دولت انجام شده است.

هم دانشگاهی محمود احمدی نژاد که سال ها معاون فنی و عمرانی محمدباقر قالیباف در شهرداری تهران بود پروژه های مهمی همچون تونل رسالت، تونل توحید و تونل نیایش را مدیریت کرد؛ هرچند که برخی اعضای شورای شهر معتقدند هزینه تمام شده این پروژه ها فراتر از برآوردهای اولیه بوده است.

دنیامالی در خصوص نحوه انتخاب وزیر ورزش به نگارنده گفته بود: بهتر است کسانی عضو کارگروه شوند که خود به دنبال پست وزارت نباشد. او که خود را برای مسئولیت وزارت ورزش مسن می  داند، ریاست کمیته ملی المپیک ایران را جایگاهی می داند که می تواند در آن بیشتر مفید باشد به شرط آن که جوان گرایی در مدیریت اجرایی این نهاد اجرا شود.

سیدنصرالله سجادی

دکتر سجادی که از فارغ التحصیلان دوره های نخست مدرسه عالی ورزش است از جمله آموزش پرورشی های ورزش ایران است. او که در ابتدای دهه ۶۰ مدیرکل تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش بود در دهه هفتاد دبیرکل کمیته ملی المپیک شد، دوره ای که مهندس محلوجی ریاست کمیته بود. بعد از کمیته المپیک به دانشگاه تهران رفت و در اوایل دهه ۸۰ و دولت دوم سید محمدخاتمی در حالی که امید بسیاری از جامعه ورزش به تحقق پیوسته بود «نخستین معاون ورزش و تندرستی وزارت آموزش و پرورش» شد. هر چند که به دلیل برخی از تدبیرهای اشتباه، استفاده از یک تیم مدیریتی خاص و نادیده گرفتن جناح قدرتمند امور تربیتی های آموزش و پرورش، این معاونت با مصوبه مجلس منحل شد.

دبیرکل و خزانه دار سابق کمیته ملی المپیک از شخصیت دانشگاهی جامعه ورزش ایران است.

امیررضا خادم

دکتر امیر رضا خادم قهرمان کشتی المپیک و جهان نخستین ورزش‌کار حرفه‌ای است که وارد مجلس شده‌است. امیر خادم در سال ۱۳۸۲ نامزد انتخابات مجلس هفتم در تهران شد و در فهرست آبادگران قرار گرفت و به عنوان نفر سوم وارد مجلس شد. اما در انتخابات مجلس هشتم در اسفند ۱۳۸۶ در فهرست اصلی جناح راست (جبهه متحد اصولگرایان) جای نداشت و نفر شصتم انتخابات شد.

قهرمان المپیک ۹۲ بارسلونا و ۹۶ آتلانتا که  در ۴ المپیک در ۴ وزن متفاوت حضور داشته، این روزها علاوه بر تدریس در دانشگاه عمده وقت خود را در NGO ورزشی اش «نسل آفتاب» می گذراند و به تازگی برای انتخابات ریاست فدراسیون کشتی ثبت نام کرده است، انتخاباتی که به دلیل اشکالات فیلا به اساسنامه کیفیت برگزاری اش معلوم نیست.

محمدرضا داورزنی

او همراه با سردار محمد درخشان از جمله نیروهایی بودند که در زمان هاشمی طبا از سپاه به ورزش آمدند. داورزنی که در دوره هاشمی طبا رشد کرد و میدان یافت در زمان مهرعلیزاده از سمت مدیرکلی امور استان های سازمان تربیت بدنی برکنار شد. او بلافاصله مدیرعاملی باشگاه صنام را پذیرفت و دوره ای موفقی را در این باشگاه داشت. داورزنی در دوره سعیدلو با برکناری یزدانی خرم رییس فدراسیون والیبال شد.

او بعد از یزدانی خرم که تحول اساسی در والیبال ایران ایجاد کرد، یکی از رئوسای فدراسیون موفق ورزش کشور است که توانست تغییرات فراوانی در والیبال ایران ایجاد کند.

داورزنی به عنوان یکی از نامزدهای وزارت ورزش و جوانان از سوی فراکسیون ورزش مجلس به رییس دولت منتخب معرفی شد.

بیژن ذولفقار نسب

ذولفقار نسب نیز از جمله نام هایی بود که برای پست وزارت ورزش و جوانان مطرح شد. او که تمامی دهه ۶۰ را در خارج از کشور حامی …. بود و تحصیل می کرد در میانه دهه ۷۰ با تدبیر و حمایت

… به ایران بازگشت و توانست در فوتبال حضور پیدا کند و در جام جهانی ۱۹۹۸ مربی تیم ملی باشد.
حضور بیژن ذولفقار نسب در کابینه را برخی نماد حضور اقوام و مذاهب مختلف ارزیابی می کردند.

برنامه شب های قدر استاد امجد

برنامه شب های قدر استاد امجد

 

تهدمت و الله ارکان الهدی، و انطمست أعلام التّقی، و انفصمت العروه الوثقی، قُتل ابن عمّ المصطفی، قُتل الوصیّ المجتبی، قُتل علیّ المرتضی، قَتَله أشقی الْأشقیاء
مراسم احیاء شب های قدر و
مجلس عزای شهادت حضرت امیر المومنین علی علیه السلام
با حضور حضرت استاد حاج شیخ محمود امجد
شب های ۱۹، ۲۱ و ۲۳ رمضان | از ساعت: ۱۱| نشانی: شهرک غرب، فاز ۶، مجتمع آموزشی روشنگر

 

برای آزادی فریبا پژوه

فریبا پژوه

فریبا پژوه را از اوایل ایلنا می شناختم؛ مانند آن روزهای همه ی ما پر شور بود و سرشار از انرژی؛ قبل از حوزه ی سیاسی، کارش را در حوزه حماسه و دفاع مقدس شروع کرده بود؛ شاید ادای دینی بود به پدر جانبازش؛
در ده سال گذشته؛ همان طور که همه ی ما پخته تر شدیم؛ او نیز؛ پخته تر شد و آرام تر.
سال ۱۳۸۸ بعد از آزادی از اوین که به منزلش رفتیم؛ از قرص هایی می گفت که همدمش شده بودند؛ …
برای فریبا پژوه و برای امیر بنان همسر روایت فتحی اش؛ که صبر را این روزها تجربه می کنند؛
برای آزادیش دعا کنیم که امیر المومنین علی (عل) فرمود:
مَنْ طَلَبَ عِزّا بِظُلْمٍ وَباطِلٍ أَوْرَثَهُ اللّهُ ذُلاًّ بِإِنْصافٍ وَ حَقٍّ؛
هر کس عزّت را با ظلم و باطل طلب کند، خداوند به انصاف و حق ذلّت نصیبش مى نماید.
نظر وارده: روح الله رجایی روزنامه نگار و مدرس ارتباطات درباره فریبا پژوه نوشت: اگر نوشتن این کامنت باعث دردسر برای من نمی شود باید بگویم که تقریبا ۱۰ سال قبل با او و یک بزرگوار دیگر رفتیم کربلا.طبیعی است که یک روح الله که رجائی هم باشد خودش را از یک فریبای پژوه متدین تر بداند و اعتراف می کنم فکر می کردم من لایق تر از او به این سفرم و نمی دانستم اصلا برای چه به چنین سفری آمده.بماند که چند بار و چقدر صورتش را خیس اشک دیدم اما این را خوب یادم هست که صبح اولین روزی که به تهران برگشتیم،به من تلفن کرد.بد جوری گریه می کرد.فکر کردم لابد کسی مرده.گریه می کرد و می گفت: «پس چرا من هر چه بیرون پنچره را نگاه می کنم حرم را نمی بینم؟!»
خانم پژوه البته در حوزه کاری اش « بیش فعال» بود و البته من و او الان دو جور متفاوت فکر می کنیم.اما هر چه هست،شنیدن این خبر که برای من کم تلخ نیست.اصلا خانه پرش این است که او را باید می گرفتند تا برای امنیت ملی مشکلی پیش نیاید.بیشتر از این؟ کاش دست کم این اتفاق در ماه رمضان نمی افتاد. از امیرالمونین که او با معرفت زیارتش کرد آزادی اش را می خواهم .

برنامه ورزشی ۱۰۰ روز اول دولت روحانی: اصلاح اساسنامه‌ ها

صادق حسینی{منتشر شده در خبرآنلاین/ بازنشر: عصر ایران، پارسینه، عصر خبر، روزنامه اعتماد ۲۴تیر۱۳۹۲،  نسخه PDF} : مردم ایران زمین یک ماه شاد را تجربه می کنند؛ ماهی که از شادی انتخاب «حسن روحانی» آغاز شد و با صعود مستقیم تیم ملی فوتبال به جام جهانی۲۰۱۴ برزیل و بردهای شیرین «عالی بالیست های»* غیور ایرانی در نخستین حضور در لیگ جهانی ادامه یافت.

اگر مصائب ناشی از ناکارآمدی دولت مهرورزکه اثرات تحریم های ظالمانه و غیر متعارف غرب را بیشتر کرده فضایی برای «تدبیر»های دولت رییس جمهور روحانی بگذارد، پیروزی های ورزشی اخیر نشان داد که روی دیگر دولت روحانی یعنی «امید» به مدد ورزش راحت تر به برانگیخته می شود.

راه حل های ۱۰۰ روزه

«راه حل های کوتاه مدتی یک ماه و ۱۰۰ روزه برای حل مشکلات ومعضلات اقتصادی، اجتماعی و سیاست داخلی و خارجی در دولت تدبیر وا مید پیش بینی شده است.» این ها سخنان «حسن روحانی» نامزد سابق یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری است که امروز او را باید «رییس جمهور منتخب » به دانیم و کمتر از ۲۰ روز دیگر او را رییس جمهور به خوانیم.

هرچند در ۱۰۰ روز اول، دولت درگیر انتخاب وزراء، رای اعتماد از مجلس و انتصابات است، اما باید تیم مشاوران و «کارگروه های در سایه» فهرست بحران های به جا مانده از «دولت مهرورز محمود احمدی نژاد» را تهیه و برایش راه حل بنویسند.

بحران ورزشی

علاوه بر مشکل اعتبارات و بودجه که گریبان تمامی بخش های کشور را گرفته است، ورزش ایران با یک بحران اساسی بین المللی روبرو است؛ بحران مشروعیت! بحرانی که تیغ تیز محرومیت و تعلیق را بر گردن ورزش ایران نهاده است.

نخستین وزیر ورزش و جوانان ایران که حمید سجادی قهرمان سابق دوومیدانی را در جایگاه معاونت ورزشی اش داشت، دستوری را اجرا کرد که مشروعیت بین المللی ورزش ایران را فروریخت؛ برکناری هم زمان چند رییس فدراسیون المپیکی در فاصله کمتر از شش ماه! تا آغاز المپیک لندن۲۰۱۲؛ اول فدراسیون ها را به تعلیق کشاند بعد تا مرز تعلیق کاروان و حضور ایران با پرچم IOC در المپیک پیش رفت و سرانجام انتخابات کمیته ملی المپیک کشورمان را به محاق برد.

«دولت تدبیر و امید» در ۱۰۰ روز نخست می تواند با اصلاح اساس نامه های فدراسیون های** ورزشی با در نظر گرفتن منافع ملی و تطبیق با قوانین بین المللی حقوق ورزشی گام اول را بردارد و به بحران مشروعیت بین المللی ورزش ایران پایان دهد.

گام دوم با گرفتن تاییدیه اساس نامه ها از فدراسیون های جهانی و اصلاح اساس نامه کمیته ملی المپیک برداشته می شود. با رفتن «محمد عباسی» از وزارت ورزش و جوانان و نبودن مقاومت بی دلیل و لجوجانه وی، زمینه برای به روز رسانی و اصلاح اساس نامه کمیته ملی المپیک مطابق فرم جهانی فراهم می شود.

می توان در این زمینه از ارتباطات سازنده چهره هایی مانند سید مصطفی هاشمی طبا، بهرام افشارزاده، سید امیر حسینی و سایر نخبگان ورزشی با نهادهای بین المللی و فدراسیون های جهانی استفاده برد و اساس نامه در مدت زمان کوتاهی به تایید IOC و شورای المپیک آسیا (OCA) رساند.

با تایید اساس نامه جدید از سوی کمیته بین المللی المپیک، هیات اجرایی کنونی کمیته ملی المپیک باید مجمع عمومی و انتخاباتی را کوتاه ترین زمان برگزار کند.

دولت می تواند در گام سوم ۱۰۰ روز نخست با تدبیری بلند نظرانه بعد از اصلاح اساس نامه فدراسیون ها، کمیته ملی المپیک و برگزاری انتخابات کمیته، امور مربوط به فدراسیون های المپیکی را به کمیته ملی المپیک واگذار کند و آن ها را از مدیریت دوگانه رها کند.

*تیتر هفته نامه تماشاگر، ۲۲ تیر ۱۳۹۲، شماره ۱۶۰
** اساس نامه فدراسیون های ورزشی در دولت دوم سید محمد خاتمی، توسط محسن مهرعلیزاده رییس وقت سازمان به این نحو تغییر کرد که رییس سازمان تربیت بدنی رییس مجمع است و حق عزل و نصب رییس فدراسیون را دارد. این بند دستاویزی برای تمامی رئوسای بعدی ورزش شد تا به تغییرات گسترده رئوسای فدراسیون های ورزشی به اقدام کنند.

برنامه ماه مبارک رمضان استاد امجد

ماه ترین ماه خدا

نشست های اخلاقی
حضرت استاد حاج شیخ محمود امجد
هر شب ماه مبارک رمضان ساعت ۲۲ تا ۲۴
نشانی: انتهای بزرگراه نیایش، بعد از میدان اول شهران، بلوار کوهسار، بعد از مجتمع OPG باغ پردیس، کوچه باغ میر پلاک ۶

چرخه معیوب مصری

محمد مرسی؛ که حالا باید او را رییس جمهور سابق مصر بدانیم؛ درگیر همان آش و آتشی شد که در سوریه آن را هم می زد؛
بخشی از جامعه با حضور خیابانی و حمایت رسانه ای خواسته ای را به بخشی دیگر از جامعه تحمیل می کند؛ اگر او به دستور ارتش تمکین کند و از قدرت کنار رود؛ فاتحه مشروعیت انتخابات را در مصر باید خواند؛ و اگر کنار نرود جامعه به سوی خشونت پیش می رود و همان «وضعیت ویژه» ۴۰ ساله حاکم می شود و با انتخابات بعدی لابد قطب دیگر؛ سکولارهای مصری؛ رای می آورند؛ و این بار نوبت اسلام گراهای سلفی و اخوانی می شود تا با حضور خیابانی؛ دولت سکولار را بربیاندازد.

رییس‌جمهور روحانی! حالا نوبت حماسه ورزشی است

سید صادق حسینیصادق حسینی{روزنامه اعتماد، نسخه PDF}: «شور و نشاط و حضور مردم یک جمله را می‌گفت و آن این بود که ما آینده بهتری را می‌خواهیم.» این بخشی از سخنرانی «حسن روحانی» رییس‌جمهور آینده ایران در جمع اعضای ستادهای انتخاباتی‌اش بود.

جامعه ورزش به عنوان بخش فعال جامعه مدنی ایران، به دنبال «آینده بهتری» است که «دولت تدبیر و امید» نوید آن را می‌دهد. اما انتظارات جامعه ورزش از «رییس‌جمهور روحانی» که هر روز برای پست وزارت ورزش‌اش اسامی متنوعی را می‌پذیرد، چیست؟

۱- سپردن ورزش به ورزشی‌ها: یکی از انتظارات اساسی، همیشگی و مغفول جامعه ورزش سپردن مسوول‌های ورزش به جامعه ورزش است. با همان منطقی که نمی‌پذیرد برای یک وزارتخانه تخصصی مانند صنعت و تجارت یا اقتصاد از یک چهره فرهنگی یا ورزشی استفاده شود با همان منطق روا نیست برای وزارت ورزش نیز از چهره‌یی سیاسی همانند قبل استفاده شود چه آنکه این چهره‌ها از نوع اصلاح‌طلب و اصولگرایش نتیجه موفقی در ورزش نداشتند.

۲- سپردن مسوولیت فدراسیون‌های المپیکی به کمیته ملی المپیک: «دولت تدبیر و امید در زمینه ورزش نمی‌خواهد تصدی‌گری داشته باشد بلکه باید پشتیبان باشد.» این یکی از راهبردهای ورزشی دکتر روحانی است که در رادیو ورزش بیان شده است. بدون شک سپردن فدراسیون‌های المپیکی به کمیته ملی المپیک به عنوان بالاترین نهاد مردمی و عمومی که طبق ماده ۳ اساسنامه‌اش مسوول توسعه و ترویج ورزش قهرمانی و شرکت در بازی‌های المپیک و آسیایی است، گامی است ارزشمند در جهت زدودن تصدی‌گری دولت در ورزش.

۳- اصلاح اساسنامه‌ها: اساسنامه فدراسیون‌های ورزشی در زمان ریاست محسن مهرعلیزاده به نحوی تغییر کرد که رییس سازمان ورزش، رییس مجمع هر فدراسیون شد و بر این اساس حق عزل و نصب روسای فدراسیون را یافت. علاوه بر مهرعلیزاده تمامی جانشینانش از این «افزایش اقتدار» نهایت استفاده را کردند و عباسی نخستین وزیر ورزش، تیر خلاص را به ورزش قهرمانی ایران زد: برکناری دنیامالی (قایقرانی) و کریم صفایی (تیروکمان) و… این برکناری‌ها که کمیته بین‌المللی المپیک و فدراسیون‌ها جهانی از آن به «دخالت دولت در ورزش» یاد می‌کنند، از جمله بحران‌های جاری ورزش ایران است. انتظار جامعه ورزش از «رییس‌جمهور آتی» این است که با انجام تغییر و اصلاح اساسنامه فدراسیون‌ها و کمیته ملی المپیک با لحاظ منافع و ضرورت‌های داخلی و تعامل سازنده با نهادهای بین‌المللی بالادستی و نه بازی دادن آنها، بحران ورزش را به ساحل آرامش برساند.

۴- مدیریت هماهنگ: یکی از چالش‌های همیشگی بین کمیته ملی المپیک و سازمان وزارت ورزش وجود «مدیریت دوگانه» است. اختلافات «غفوری فرد با هاشمی‌طبا»، «هاشمی‌طبا با محلوجی»، «مهرعلیزاده با هاشمی‌طبا»، «قرخانلو با علی‌آبادی» و «سعیدلو و عباسی با علی‌آبادی» نشان می‌دهد همیشه سه سال از عمر چهار ساله کمیته ملی المپیک با دولت جدید به چالش خورده است. ارتقای جایگاه ایران در المپیک‌ها و بازی‌های آسیایی در زمان تصدی همزمان هاشمی‌طبا در سازمان تربیت‌بدنی و کمیته ملی المپیک نشان می‌دهد وجود «مدیریت هماهنگ» در توسعه ورزش قهرمانی چه تاثیر شگرفی داشته است. حال که با بی‌تدبیر مسوولان، فرصت تاریخی برای «مدیریت هماهنگ» پیش آمده، انتظار این است که در انتخاب وزیر ورزش و بعد از آن رییس کمیته ملی المپیک دقت لازم صورت گیرد.

۵- عضویت ایران در IOC: یکی از حسرت‌های تاریخی جامعه ورزش «از دست رفتن کرسی عضویت ایران در هیات اجرایی کمیته بین‌المللی المپیک» است. نه محسن مهرعلیزاده، رییس وقت سازمان و نه رضا قرخانلو، رییس تازه کمیته ملی المپیک و جانشین سیدمصطفی هاشمی‌طبا توجهی به عواقب تصمیم‌شان نکردند. جانشینان بعدی‌شان نیز نه توانش را داشتند و نه چنین عزمی؛ چه آنکه سیاست خارجی تهاجمی دولت نهم و دهم نیز مجالی برای آن نمی‌گذاشت. حال که کشورهای جهان به انتخاب ملت ایران با دیده احترام و اعتماد می‌نگرند، «رییس‌جمهور روحانی» نیز می‌تواند با بهره‌گیری از تمام ظرفیت‌های دستگاه «دیپلماسی عمومی و رسمی» برای عضویت مجدد ایران در IOC اقدام کند.

۶- تداوم حمایت‌ها: از حق نباید گذشت که علایق «محمود احمدی‌نژاد» که از ۱۲ مرداد۱۳۹۲ او را «رییس‌جمهور سابق» می‌خوانیم، موجب بیشترین حمایت‌های سیاسی و مالی از ورزش شده است. انتظار از «حسن روحانی» افزایش حمایت‌های سیاسی و تداوم حمایت‌های بودجه‌یی و مالی است تا ورزش بتواند به جایگاه اصلی خود در آسیا و جهان برسد.

احمدی نژاد ۸ سال پیش در نخستین کنفرانس مطبوعاتی اش چه گفت

محمود احمدی نژاد؛ ۵ تیر ۱۳۸۴ در نخستین کنفرانس مطبوعاتی اش

سیدصادق حسینی{منتشر شده در خبرآنلاین/بازنشر: آفتاب، عصر ایران، اعتدال، مشرق، عصرخبر، انتخاب، مثلت،  صراط نیوز، یزد فردا، نامه،  مرصاد،  شمال نیوز}: «اعتدال، آزادی ۳۶۰ درجه ای و فشار مردم برای افزایش حفاظت از احمدی نژاد و مبارزه با فساد اداری و پایبندی به قانون» اصلی ترین موضوعاتی بود که محمود احمدی نژاد در اولین کنفرانس خبری اش در مقام رئیس جمهور نهم به آن اشاره کرد.
محمود احمدی نژاد که در ۱۲ مرداد ۱۳۹۲ دولت را تحویل حسن روحانی می دهد در نخستین نشست رسانه ای اش با عنوان رییس جمهور منتخب در۵  تیر ۱۳۸۴ در محل شورای اسلامی شهر تهران گفت: « بهترین ژست دیپلماتیک پایبندی به قوانین است در کشور ما دموکراسی واقعی وجود دارد و قوا مستقل از یکدیگر هستند و اگر بپذیریم که قوه مجریه در کار مقننه دخالت کند، مفهومش دیکتاتوری است لذا من حامی اجرای قانون هستم و از تمام ظرفیت قانون برای استیفای حق مردم استفاده خواهم کرد.»
او که در آن نشست کابینه خود را «کابینه ۷۰ میلیونی» خواند به سئوال هایی درباره سیاست داخلی و خارجی، انرژی هسته ای، اقتصاد و سرمایه گذاری، مبارزه با فساد، آزادی و ورزش پاسخ گفت.
رییس دولت نهم و دهم گفته بود:« اعتدال، مشی دولت است و هر نوع افراط و تفریط جایی در این دولت ندارد و به همه فرصتها، توانها و شایستگی‌ها اتکا خواهد شد و پیشرفت و منافع ملی و عزت همگانی در این دولت مد نظر خواهد بود.»
نگاهی به مبارزات ۸ نامزد اصول‌گرا، اصلاح‌طلب و مستقل در کارزار انتخاباتی سال ۱۳۹۲ و واگویی برخی از واقعیت های امروز کشور نشان می دهد محمود احمدی نژاد تا چه حد توانسته است به شعارهای اساسی خود، همچون عدالت، مبارزه با فساد و پایبندی به قانون موفق باشد.

ادامه خواندن “احمدی نژاد ۸ سال پیش در نخستین کنفرانس مطبوعاتی اش چه گفت”

سرنوشت آینده قالیباف

محمدباقر قالیباف
قالیباف بدون شک یکی از عمل‌گرا ترین چهره های نسل دوم انقلاب است

سیدصادق حسینی؛ منتشر شده در عصرایران{بازنشر: پارسینه، عصرخبر،  اعتدال، انتخاب،  بورس نیوز}: « به نظرم باید بره کار علمی کنه. از اجرا بیاد بیرون. بره گفتمان سازی کنه. به هر حال دوبار تا به الان شکست خورده و خیلی باید برای بررسیش وقت بذاره» این بخشی از گفت و گوی من با یکی از مشاوران امین محمدباقر قالیباف نامزد ناکام یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بود در واکنش به این حرفم که «باقر حتماً در دولت آینده مسئولیت بالایی خواهد داشت».

واقعیت این است؛ محمدباقر قالیباف که سازماندهی ترین شده ستاد، متنوع ترین و با کیفیت ترین تبلیغات انتخاباتی را داشت، مدیرتوانمندی است که نشان داده توان اجرایی و عملیاتی اش، بیش از هوشمندی سیاسی اش است. از «تهران» سازی او از سویی و اظهاراتی که در میان بسیجیان و دانشجویان در خصوص موضوعی فراموش شده (کوی دانشگاه) در جامعه و در حمله اش به «حسن روحانی» در آخرین مناظره می توان فهمید که هوش عملیاتی و اجرایی اش بیش از سیاست ورزی اش است.

قالیباف که در آستانه ۴۴ سالگی برای نخستین بار خود را در معرض انتخاب(انتخابات ریاست جمهوری سال۱۳۸۴) مردم قرار داده و توانسته بود ۴میلیون رای به دست آورد، بار دیگر در آغاز میان سالی و در ۵۲ سالگی بعد از ۸ سال تلاش طاقت فرسا و کادر سازی و فعالیت مداوم ستادهایش، نتوانست منتخب ملت باشد، اما آیا این پایان کار سیاسی محمدباقر قالیباف فرمانده موفق سپاه و پلیس و شهردار توانمند تهران است؟

اگر «محمدباقر قالیباف» به دنبال ماندگاری در تاریخ ایران و انقلاب اسلامی است و اگر نمی خواهد مانند یکی از نامزدها پای ثابت انتخابات ها باشد و از انتخاباتی به انتخابات دیگر حلول کند و ناکام شود، باید روی ویژگی ای «عمل‌گرایی» اش تمرکز کند و از آن بهره ببرد. امروز و فردای ایران بیش از آن که نیازمند «کار علمی» قالیباف باشد، نیازمند «عمل‌گرایی و ظرفیت بالای عملیاتی و اجرایی» اوست.

نخستین بیانیه رییس جمهور منتخب نیز موید پیش فرض ابتدای یادداشت است که: « با همت مردم فصل جدید همدلی آغاز شده است. بار دیگر به توان این ملت شگفتی آفرین ایمان بیاوریم و به مدد همه فرزانگان و شایستگان خدمت به این مردم وفادار سامانی نو بخشید. در این راه من دست همه اعتدال‌گرایان، اصلاح طلبان و اصولگرایان به گرمی می فشارم.»