شورای عالی موازنه قدرت یا سیاست های راهبردی عراق؟

سید صادق حسینی، روزنامه نگار/ بازتاب ها:  دیپلماسی ایرانی،   روزنامه فرهیختگان ، عصر ایران/ سرانجام بعد از ۸ ماه جدال و سهم خواهی، ائتلاف ها، احزاب و گروه های عراقی به دعوت مسعود بارزانی، هفته گذشته در اربیل و بغداد دورهم جمع شدند تا با تایید توافقات مقدماتی، به صورت رسمی آغاز فعالیت دولت جدید را اعلام کنند.

گفتگو برای دولت سازی

بر اساس توافقات به عمل آمده گروه های عراقی ریاست جمهوری به ائتلاف کردها ، نخست وزیری به ائتلاف فراگیر اتحاد ملی شیعیان، ریاست شورای راهبردی و ریاست مجلس به ائتلاف العراقیه رسید.

با این مقدمات سرانجام بعد از بیش از ۱۲۰ روز جلسه دوم پارلمان عراق تشکیل شد و نمایندگان جلال طالبانی را به عنوان رییس جمهور، دکتر نوری المالکی را به عنوان نخست وزیر، ایاد علاوی را به سمت رییس شورای راهبری و اسامه عبدالعزیز النجیفی را به ریاست مجلس ملی انتخاب کردند.

البته جلسه دوم پارلمان عراق، حاشیه ی مهمی داشت و  آن ترک جلسه توسط اعضای فهرست العراقیه بود که ناظران نتیجه ی آن را شکاف و انزوای بیشتر العراقیه می دانند.

فهرست العراقیه که با حمایت های سیاسی آمریکا و پشتیبانی مالی عربستان سعودی ۹۱ کرسی مجلس را از آن خود کرد، با وجود فشارهای سیاسی – امنیتی متحدانش بر احزاب و گروه های عراقی نه تنها نتوانست به اهداف حامیان خود یعنی «ورود بعثی ها به انتخابات، دراختیار گرفتن پست نخست وزیری و ماموریت تشکیل دولت و بعد از این دو ، پست ریاست جمهوری» برسد، با اجرای مشاوره های ایالات متحده به ائتلافی منزوی و در آستانه فروپاشی تبدیل شده است که ترک نکردن ۲۵ نفر از اعضای آن در هنگام خروج از جلسه دوم مجلس عراق یکی از نشانه های آن است.

آمریکا و العراقیه برنده یا بازنده در عراق

حسن دانایی فر سفیر جمهوری ایران در بغداد در گفتگو با سایت دیپلماسی ایرانی در پاسخ به ارزیابی اش از نقش آمریکا در وضعیت سیاسی عراق گفت: «آمریکایى‌ها در این مدت خیلى به عراق آمدند. یعنى در طول یک ماه گذشته آنها پیوسته هم طریق سفیر و هم از طریق آقاى تونى بلینکن که مشاور آقاى بایدن است و هم از طریق تماس‌هاى تلفنى آقاى بایدن که روزانه با مسئولان عراقى به خصوص با آقاى بارزانى و طالبانى در مورد کناره‌گیرى آقاى طالبانى و این که ریاست جمهورى به آقاى علاوى واگذار شود، داشت و آمدن آقاى جان مک‌کین به همراه هیئتى به بغداد و اصرار به این موضوع که طالبانى کنار برود و علاوى به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود، همه نشان از فشار امریکایى‌ها به عراقى‌ها داشت. در طول این یک ماه گذشته این ارتباطات پیوسته و به خصوص روزهاى دوشنبه‌، سه‌شنبه و چهارشنبه و حتى تا قبل از ظهر پنج‌شنبه وجود داشت؛ با این هدف که شاید رئیس جمهورى به آقاى علاوى واگذار شود. اما در این چند وقت کردها روى در اختیار داشتن پست ریاست جمهورى به عنوان یک پست مشروع و استحقاقى خودشان تاکید داشتند.»

سفیر ایران در عراق همچنین در پاسخ به این سئوال که برخى از تحلیلگران بر این باورند که آمریکا در جلسه روز پنج شنبه بازنده شد، گفت: « من نمى‌توانم درباره برنده و بازنده صحبت کنم ولى به عنوان یک مطلع تا آنجا که مى‌دانیم امریکا بسیار اصرار داشت که‌ آقاى طالبانى رئیس جمهور نشود و اصرار و تاکیدش به ویژه در این یک ماه گذشته بر این بود که آقاى علاوى، رئیس جمهور شود. البته این اتفاق نیفتاد. بسیار هم اصرار کردند و حرف‌هاى زیادى هم زده شد اما این خواسته امریکا محقق نشد. تحلیل این اتفاق بر عهده کسانى است که این موضوعات را پیگیرى مى‌کنند که تشخیص دهند در چنین شرایطى آیا امریکا برنده است یا بازنده.»

یک فعال رسانه ای عراقی در گفتگویی با نویسنده این یادداشت تاکید کرد: وقتی ایالات متحده در عرصه سیاسی عراق شکست های پی در پی ای را متحمل شد، هدف اش را جلوگیری از فروپاشی ائتلاف العراقیه که با هزینه ای هنگفت تشکیل شده است، قرار داد.

این فعال رسانه ای افزود: بر این اساس طرح تشکیل شورای راهبردی عراق، مطرح شد تا العراقیه حفظ شود.

روزنامه القدس العربی چاپ لندن نیز در یادداشتی وضعیت العراقیه را چنین توصیف می کند: فهرست العراقیه که دکتر ایاد علاوی ریاست آن را بر عهده داشت بزرگترین بازنده این توافقات است … ریاست پارلمان هم قبل از این که اصلا فهرست العراقیه با سیاق فعلی‌اش تشکیل شود از ابتدا هم سهم سنی‌های عرب بود.

شورای عالی موازنه قدرت یا سیاست های راهبردی

طرح تشکیل شورای عالی سیاست های راهبردی که منصب جدید در اختیار العراقیه است، در سال ۲۰۰۵ از سوی آمریکا مطرح شد. در آن سال ها که اهل سنت عراق، سیاست و  انتخابات را تحریم کرده بودند، شیعیان توانستند با قاطع پیروز انتخابات مجلس باشند و دولت را تشکیل دهند که این موجب نگرانی آمریکا و هم پیمانانش می شد.

ایالات متحده که می دانست در ساختار سیاسی جدید، بیت شیعی اکثریت مطلق را در اختیار دارند، با طرح تشکیل شورای سیاست های راهبردی به دنبال دادن امتیازات سیاسی به سنی ها و گروه های طرفدارش بود تا بتواند موازنه ای برقرار کند.

هیلاری کلینتون  وزیر خارجه آمریکا در  بیانیه یی که نشان دهنده هدف ایالات متحده از تشکیل این شوراست اعلام کرد: رهبران عراقی موافقت کرده اند که یک شورای عالی سیاست های راهبردی تشکیل شود. این ارگان مهم به عنوان یک کمیته رهبری کننده، هدایت سیاست های عراق را در زمینه های دفاعی، امور خارجی، اقتصادی و دیگر موضوعات استراتژیک، بر عهده دارد و در این زمینه ها تعیین سیاست می کند.

فلاح النقیب یکی از نمایندگان ائتلاف العراقیه اظهار داشت: ایاد علاوی در چندین تماس با باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا اعلام کرده که شورای عالی سیاست های راهبردی عراق که وی متصدی آن شده است اختیارات اجرایی بسیاری دارد.

بر اساس آنچه تا کنون منتشر شده است شورای عالی سیاست های راهبردی عراق از ۲۰ عضو دائم و ۱۱۰ مشاور عالی تشکیل خواهد شد و همه‌ جناح های سیاسی و قومی در این شورای نماینده‌ خواهند داشت و تصمیمات با هماهنگی همه‌ اعضا اتخاذ خواهد شد.

جمال شیاع یک عضو مجلس ملی عراق نیز از تصویب قانون این شورا در پارلمان عراق خبر داد و افزود: در دو ماه‌ آینده‌ اختیارات این شورا به‌ صورت مفصل در پارلمان عراق مورد بحث اعضا قرار خواهد گرفت و درباره‌ آن قانونی تصویب خواهد شد.

تحولات مبین آن است العراقیه که تا چندی قبل علاقه ای به در اختیار گرفتن این منصب نشان نمی داد، در حالی که خود را سهم خود را از قدرت ناچیز می دید در نهایت به مسئولیت ریاست این شورا را برعهده گرفت.

برای شناخت ظرفیت سیاسی و اجرایی این شورای جدید التاسیس، باید منتظر آینده بود تا قانون شورا از تصویب یک مجلس ائتلافی، قومی و مذهبی بگذرد.

در حالی که عراقی ها برای تشکیل دولت جدید ۸ ماه زمان صرف کردند، باید شانس با العراقیه همراه باشد تا  نظراتش درباره ی شورای عالی سیاست های راهبردی  در قانون تاسیسی بگنجد.

سوء استفاده از دین و ایدئولوژی با بیانی دیگر: خطر ماکیاولیسم مذهبی

این جریان تحت شرایط بحرانی ظهور یافت نگاهش به ولایت نگاه خاص است و به مبانی عقلی و کلامی ولایت فقیه بی​اعتناست. نگاهی کاملاً تکلیف​گرا و تبعیت​گرا به انسان داشته و از درک حق​مدار بودن انسان چه به اعتبار اسلامیت و چه به اعتبار جمهوریت در نظام جمهوری اسلامی بی​اعتناست… با یک جریان پیچیده روبه​رو هستیم. که در بستری از توهم، خودشیفتگی و غیرگرایی دارد منافع خودش را دنبال می کند

عماد افروغ: تفکری به صورت نرم، ​ آهسته و گام به گام جریان یافته که هم انقلاب را از درون تهی می​کند و هم نیروهای باسابقه و استخوان​ خرد کرده انقلابی را یکی پس از دیگری از صحنه سیاست خارج می​کند.

در فرمایشات حضرت امام در «منشور روحانیت» این جریان در قالب نوعی تحجر و جمود که ظاهراً به نام دفاع از ولایت خود را مطرح می​کند تعریف می​شود، اما به یقین این جریان با مفهوم عقلی و کلامی ولایت‌فقیه بیگانه است. امام خمینی(ره) از این جریان با تعابیر مختلفی مانند جمودگرایی، مارهای خوش خط‌وخال، ​ ولایتی​های دیروز و انجمن حجتیه​ای​ها یاد می‌کند. این جریان بنا بر عواملی نفوذ بیشتری پیدا کرد و به تدریج تفکر ضدفلسفی و ضدعقلی خود را بر عرصه حیات سیاسی و اجتماعی جامعه و بر نیروهای انقلابی تحمیل کرد.

متولیان این جریان کسانی هستند که اعتقاد به پیوند دین و سیاست نداشتند و به شدت با پیوند دین و سیاست در مقطعی از تاریخ ایران جامعه بیگانه بودند، هرچند که به ظاهری از دین چنگ می​زدند. در تفکر اسلامی و در جهان سنت از این جریان به عنوان اشعری​گری و در جهان تشیع با عنوان اخباری​گری یاد می​شود. جریانی که چندان توجهی به تفکر و عقلانیت در اداره کشور و به تبع آن مشورت ندارد. این جریان به دلیل شرایط بحرانی و غلبه شرایط اتمیزه شده بر جامعه در دوران حاکمیت بخشی از دوم خردادی​ها فرصت ظهور و بروز پیدا کرد و از دل لیبرالیسم فردگرای افراطی‌زاده شد. چون جامعه بیش از حد از رشته​های پیونددهنده تاریخی، فرهنگی واجتماعی خود دور شده بود – مخصوصاً از هویت انقلابی خود -عده​ای توانستند با توجه به شرایط بحرانی، عطش و نیاز جمعی مردم را سیراب کنند. این جریان در شرایطی با تیزهوشی​هایی که داشت و پشتیبانی​هایی که از آن صورت گرفت توانست فضا را به دست بگیرد، در حالی که عقلانیت و تفکر لازم را نداشت و تنها ظاهری از آرمان​های انقلاب را یدک می​کشید. این جریان با تفکر مردم​محور و عقل​محوری که در مفهوم جمهوری اسلامی یا مردم​سالاری دینی مورد تأکید امام و مقام معظم رهبری بود عملاً بیگانه است. متولیان این جریان هرچند دم از مردم می​زنند، اما مسئله مردم برای آنها به عنوان یک ابزار به حساب می​آید نه یک هدف. همه چیز حکم ابزار و وسیله دارد و هدف در قالب کسب قدرت و دستیابی به قدرت بیشتر تعریف می​شود.

در بهترین حالت اگر بخواهم این اشعری​گری سیاسی یا اراده​گرایی سیاسی را تفسیر کنم می​توانم بگویم که برای این جریان حکومت اصالت دارد، قدرت اصالت دارد نه معنویت، معرفت خدا و اخلاق. ما همواره معتقدیم که حکومت و قدرت در بهترین حالت وسیله است؛ هدف جای دیگری تعریف می​شود. هدف اخلاق است، معنویت است و به تعبیر امام معرفت خداست آنجا که فرمود: «تمام تشکیلاتی که در اسلام از صدراسلام تاکنون بوده است و تمام چیزهایی که انبیان از صدر خلقت تا حالا داشته‌اند و اولیای اسلام تا آخر دارند، معنویات اسلام است، عرفان اسلام است، معرفت است، در رأس همه امور این معنویات واقع است. تشکیل حکومت برای همین است، البته اقامه عدل است. لکن غایت نهایی معرفت خداست و عرفان اسلام».

اگر از متولیان این جریان سؤال کنیم-سؤال کرده​ام و جواب گرفته​ام – که سیاست مقدم است یا اندیشه، می‌گویند سیاست مقدم است. در حالی که امام می‌فرمایند حکومت در بهترین حالت ابزار ضروری است. ایشان حتی اشاره​ای دارند که احکام الهی هم مطلوب‌بالعرض هستند و می​فرمایند: «اسلام حکومت با همه شئون آن است و احکام، قوانین اسلامی است. که شأنی از شئون آن است، بلکه احکام مطلوب بالعرض هستند و ابزاری برای پیاده کردن حکومت و گسترش عدالت».

باید گفت جامعه هم نیاز فردی دارد و هم نیاز جمعی. وقتی فقط به نیازهای فردی جامعه توجه شد وقتی بحث آزادی و توسعه سیاسی و حقوق شهروندی به معنای فردی را دنبال کردیم جامعه به دنبال عدالت و امنیت می​گردد. در یک فضای نظم​گرایانه و گرایش به عدالت اجتماعی و نیازهای جمعی جریان مورد بحث ظهور پیدا کرده. این آزادی فردی و مفرطی که در زمان دوم خرداد ایجاد شد یک عطش و نیازی به سمت نیازهای جمعی، عدالت و امنیت ایجاد کرد و چون این جریان در چنان موقعیت حساس و بحرانی به قدرت رسید دچار توهم و اسیر خودشیفتگی شد. به دلیل این توهم و خودشیفتگی است که نگاه انحصار​طلبانه پیدا کرد. این جریان هیچ​کس غیر از خودش را محق نمی​داند و به گونه​ای همه را «غیر» به حساب می​آورد و به عوامل پیدایش خود نیز بی​اعتناست. همه را مخالف پنداشته و احساس می​کند می​تواند منجی باشد. تفکری که بهترین تفسیرها را امام در منشور روحانیت درباره آن به کار برده است.

آنها گام به گام جلو می​آیند و عرصه​های مختلف را درمی‌نوردند و سنگرهای مختلف را فتح می​کنند. رنگ و لعاب دینی هم به خودشان گرفتند. به شدت نگاه​شان سطحی و قشری است. به شدت ضد فلسفه و ضد عرفان هستند و از نگاه حکیمانه و فیلسوفانه دورند.

این جریان تحت شرایط بحرانی ظهور یافت نگاهش به ولایت نگاه خاص است و به مبانی عقلی و کلامی ولایت فقیه بی​اعتناست. نگاهی کاملاً تکلیف​گرا و تبعیت​گرا به انسان داشته و از درک حق​مدار بودن انسان چه به اعتبار اسلامیت و چه به اعتبار جمهوریت در نظام جمهوری اسلامی بی​اعتناست.

بارها ما اعلام کردیم پاشنه آشیل جریان کنونی آزادی است. این جریان قرائتی از عدالت را دنبال می​کند که ابعاد سیاسی و فرهنگی در آن مشهود نیست و بیشتر وجه اقتصادی عدالت را آن​ هم در بعد توزیعی دنبال می​کند. به دلیل اینکه حیات این جریان در گرو امنیت​گرایی جمعی و عدالت​گرایی – با یک تفسیر خاص – است باید مدام حیات خود را توجیه کند. که توجیه این حیات در گرو یک فرهنگِ ستیز و دیگر​سازی و مرز​بندی​های اجتماعی و فرافکنی است. یعنی نگاه غیرمعقول، غیرعادی و غیرطبیعی و نگاه مفرط به بیگانه به قیمت نادیده انگاشتن ضعف​ها و کاستی​های داخلی. ما منکر توطئه​های بیگانه نیستیم، اما بیش از حد هم نباید برای بیگانه وزن قائل شد. یعنی نباید هر اتفاقی در کشور را توطئه بدانیم. این باعث می​شود نتوانیم مسائل داخلی خود را واقع​بینانه ببینیم.

این جریان خیلی آسان به پیروزی رسیده است و از ابزارهای هژمونیک هم خوب بهره برده و به نظر می​رسد برخی از تئوری​های مدرن غربی را هم خوب می​داند. از ابزار رسانه​ای هم خوب استفاده کرده و توانسته هژمونی خود را هم گسترش دهد. این جریان همه را تاریک می‌بیند و هرکسی که غیر از خودش می​اندیشد را می‌​خواهد از صحنه خارج کند. آن عقلانیت لازم و مشورت​پذیری و نقدپذیری لازم را هم ندارد و روزبه‌روز سعی می​کند پایه​های قدرت خود را تحکیم بخشد. شاید در یک کلام بتوانم بگویم قدرت برای این جریان یک هدف است که من بارها از آن با عنوان «ماکیاولیسم مذهبی» یاد کردم. تفکر ماکیاولی این بود که قدرت و حکومت هدف است. یعنی حکمران می​تواند برای حفظ قدرت خودش دست به هر کاری بزند. به تعبیر ماکیاولی، شهریاران در تاریخ برای حفظ قدرت خود دست به هر کاری زده​اند و این توصیه​ای برای سایر حکمرانان است. آنچه که در غرب رخ داد به دلیل جدایی اخلاق از سیاست ماکیاولیسم سکولار را دامن زد. اما در ایران به دلیل تلفیق اخلاق و سیاست خطر ماکیاولیسم مذهبی کشور را تهدید می​کند که آسیب آن هم متوجه سیاست است و هم متوجه اخلاق. اینجا هدف دینی است. این جریان از ابزارها و نهاده​های دینی استفاده می​کند تا پایه​های قدرت خود را تحکیم بخشد.

در هرحال با یک جریان پیچیده روبه​رو هستیم. که در بستری از توهم، خودشیفتگی و غیرگرایی دارد منافع خودش را دنبال می​کند. اما برای تحلیل این ماجرا تفکر و تحقیق بیشتری باید کرد. این جریان درصدد از میان بردن ریشه عقلانی ولایت است و در درازمدت این اتفاق رخ می​دهد، اگر جلوی این جریان گرفته نشود.

تیتریکاتور: گشت حقوق شهروندی

محمد تقی رهبر نماینده مردم اصفهان گفت: سردار رادان و سردار ساجدی‌نیا در مورد چرایی حذف گشت‌های ارشاد، مدعی شدند بر اساس دستورات مقامات مجبور شده‌اند تا گشت ارشاد را جمع کنند و نام آن را به گشت حقوق شهروندی تغییر دهند.

با این تحول شگرف و بنیادی پیش بینی می شود زین پس شاهد این گفتمان باشیم:

خواهرم! رعایت حقوق شهروندی نشانه شخصیت شماست
حقوق شهروندی، از اون چیزا نیست که ممه بتونه ببردش، ما همیشه به فکر شما هستیم
حقوق شهروندی پول نفت نیست که بتوان آن را فراموش کرد
از ارایه خدمات به کسانی که حقوق شهروندی نامناسب دارند، معذوریم
یک افسر پلیس پشت بلندگوی ماشین: آهای! خانم! حقوق شهروندیت به شدت تبرج زاست
همان پلیس: یا حقوق شهروندیتو بپوشون یا میایم می پوشونیمش!
حقوق شهروندی شما به شدت  تحریک کننده است
حقوق شهروندی شما، حقوق شهروندی ما را بالا می برد! در حفظ آن کوشا باشید

بازتاب سخنرانی سیدحسن نصرالله و بیگانگی سیاسی ایران و جهان عرب

بازتاب مطلب در سایت آینده / چند روزی است فضای مجازی پر است از واکنش ها به سخنرانی  سید حسن نصرالله: «… شاید منظور، ایران باشد اما در ایران امروز چیزی به نام پارسی‌سازی یا تمدن پارسی پیدا نمی‌شود. آنچه در ایران هست تمدن اسلامی است. آنچه در ایران هست دین محمد عرب هاشمی مکی قریشی تهامی مضری [اشاره به نسب عربی و اجداد پیامبر اسلام] است و بنیانگذار جمهوری اسلامی پدر در پدر عرب بوده و فرزند پیامبر خدا محمد است که درود خداوند بر او و خاندانش باد. امروز رهبر در جمهوری اسلامی، امام سید خامنه‌ای قریشی هاشمی، فرزند پیامبر خدا و فرزند علی‌بن ابی‌طالب و فاطمه زهراست که عرب بودند.»

کسانی که این سخنان را منتشر ساخته اند ظاهرا نمی دانستند که سید حسن سالیان متمادی در ایران  زندگی و تحصیل کرده است و در این ایام با بسیاری از اهل فرهنگ و هنر و روشنفکران از نزدیک آشنایی داشته و دوستی پایدار دارد که شاید شناخته شده ترین آنها سید محمد خاتمی باشد. طبیعی است که در رهگذر این پیشنیه، وی شناخت کامل و جامعی از تمدن ایران و خدمات متقابل ایران به اسلام داشته باشد.

معتقدم  این صحبت های سید حسن می شد با ادبیات بهتری بیان شود تا در مقابل هجمه اعراب به ایران ، جواب خوبی باشد و در ایران حساسیت بر نینگیزد، اما مقصود و پیام سخنرانی،  همان چیزی است که در منابر تهران هم ذکر آن می رود و با طرح مکتب ایرانی دوباره بر سر زبان ها افتاد. به هرحال فضای این صحبت ها، فضای سیاسی ضد ایرانی جهان عرب جاهلی است و این بازتاب ها نشان داد که برغم افزایش رسانه ها و ارتباطات کماکان ایرانیان و اعراب با فضای سیاسی و فرهنگی یکدیگر بیگانه اند.

لاریجانی : “مکتب ایرانی” انحرافی است

متن کامل سخنرانی در سایت المنار: الیوم فی إیران لا یوجد شیء اسمه تفریس ولا حضاره فارسیه، الموجود فی إیران الحضاره الإسلامیه، الموجود فی إیران هو دین محمد العربی الهاشمی المکی القَرَشِی التُّهامی المُضَری، ومؤسس الجمهوریه الإسلامیه هو عربی ا…بن عربی ابن رسول الله محمد صلّى الله علیه وآله وسلّم، والمرشد الأعلى فی الجمهوریه الإسلامیه الیوم سماحه الإمام السید الخامنئی قَرَشِی هاشمی ابن رسول الله ابن علی ابن أبی طالب وفاطمه الزهراء وهؤلاء عرب.

بصیرت اندیشمندانه یا تبعیت کورکورانه

عبدالرحیم سلیمانی اردستانی: این روزها کلمه «بصیرت» زیاد به گوش می خورد و گاهی شهروندان به «با بصیرت» و «بی بصیرت» تقسیم می شوند که ظاهرا تحصیل کرده ها و اندیشمندان جامعه بیشتر در دسته دوم جای می گیرند. اکسیر «بصیرت» داروی دردهای جامعه ما گشته و کسانی هم توزیع این دارو را وظیفه خود تشخیص داده اند و اغلب نظامیان به جای اندیشمندان این وظیفه را بر عهده گرفته اند.

«بصیرت» واژه ای است که در متون دینی مکرر آمده و در ادعیه از خداوند «بصیرت دینی» خواسته می شود. در طول تاریخ دین بی بصیرتی مردم مشکل اصلی انبیا بوده و همین عامل بهترین سرمایه و ابزار در دست امثال عمرو بن عاص بوده است که با استفاده از آن به راحتی بتواند باطل را حق و حق را باطل جلوه دهد. و همین مشکل باعث شده است که فردی مانند علی(ع) با چاه درد دل کند.

بصیرت به معنای روشن بینی است و جامعه ای که دارای بینش درست باشد، در راه مصالح خویش درست گام بر می دارد. اما این بصیرت یا بینش چگونه حاصل می شود؟ امام علی(ع) می فرماید: «هر که بیندیشد، بینا شود»(کافی، ج۲، ص۵۵) و می فرماید: «هر که در آنچه آموخته است، بسیار اندیشه کند، دانش خود را استوار گرداند و آنچه را نمی فهمیده است، بفهمد»(غررالحکم، ح۸۹۱۷). و می فرماید: «هیچ دانشی چون اندیشیدن نیست»(نهج البلاغه، حکمت۱۱۳). امام حسن مجتبی(ع) می فرماید: «اندیشیدن، مایه زنده دلی صاحب بصیرت است»(بحارالانوار، ج۷۸، ص۱۱۵). و می فرماید: «شما را به تقوای الهی و تداوم اندیشه سفارش می کنم، زیرا که اندیشیدن پدر و مادر همه خوبی هاست»(تنبیه الخواطر، ج۱ ،ص۵۲).

پس بصیرت و بینش از اندیشه بر می خیزد و اگر بخواهیم جامعه ای به بصیرت برسد باید همان طور که از روایات فوق پیداست، مردم را به اندیشه دعوت کنیم، نه به تبعیت کورکورانه.

امام علی(ع) انسان با بصیرت را اینگونه تعریف می کند: «با بصیرت کسی است که بشنود و بیاندیشد»(گزیده میزان الحکمه، ص۱۰۴). مشکل همه پیامبران این بوده که مردم حاضر به شنیدن سخن آنان و اندیشه کردن در آن نبوده اند.

البته انبیاء مردم را نه به تبعیت کورکورانه، بلکه به شنیدن و اندیشیدن دعوت می کرده اند. خداوند در آیات متعددی از قرآن مجید از انسان ها می خواهد که در آیات او، اعم از آیاتی که در جهان طبیعت هستند و آیاتی که به وسیله انبیاء فرستاده است، تامل و تدبر کنند. انسانی که آیات خداوند را می بیند یا می شنود و درباره آنها تامل می کند و می اندیشد صاحب بصیرت می گردد. اساسا بصیرت امری است که انسان باید کسب کند و امری است که باید جزو وجود انسان گردد و در درون انسان جای بگیرد. این حالت و ویژگی را نمی توان به زور به کسی داد یا از او گرفت.

بصیرت با تبعیت کورکورانه هیچ سازگاری ندارد و به همین جهت قرآن مجید کسانی را که دین نیاکان خود را بدون اندیشه می پذیرند مورد نکوهش قرار می دهد(مائده/۱۰۴). همچنین قرآن مجید اهل کتاب را به این متهم می کند که عالمان خود را ربّ خود قرار داده اند(توبه/۳۱) و در روایات آمده است که مقصود این است که از عالمان خود اطاعت محض می کرده اند(ر.ک.المیزان، ذیل آیه فوق).

قرآن مجید تبعیت کورکورانه را در حد شرک به خدا قرار داده است. پیروی بدون اندیشه از یک انسان معمولی بصیرت نیست بلکه بستن چشم است. و چه گمراه است جامعه ای که در آن کسانی که به اندیشه دعوت می کنند متهم به بی بصیرتی شوند و کسانی که به تبعیت کورکورانه دعوت می کنند صاحبان بصیرت تلقی شوند.

آری! بصیرت مردم یک جامعه بزرگ ترین نعمت و بزرگ ترین سرمایه است. اما این بصیرت اینگونه حاصل می شود که از اندیشمندان دعوت شود که افکار خود را تبیین کنند و بر آنها استدلال آورند و مردم این اندیشه ها و این استدلال ها را بشنود و در آنها اندیشه کنند و بهترین را برگزینند. چه زیبا قرآن مجید می فرماید: «فبشر عباد الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه» بشارت باد بر بندگانی که سخنان را می شنوند و بهترین را بر می گزینند(الزمر،۱۷-۱۸).

مرحوم شهید مطهری به روشنی بر این نکته تاکید می کند که در اسلام جایی برای تقلید کورکورانه نیست: «این است آزادی در تفکر. پس اسلام… رشته تقلید را از اساس پاره کرده است و می گوید من اصول دین را بدون آنکه آزادانه آن را درک کرده باشد نمی پذیرم»(پیرامون جمهوری اسلامی، ص۱۲۵).

پس تقلید کورکورانه ناروا و ممنوع است و اندیشه و تفکر یک تکلیف است و با انجام این تکلیف است که جامعه رشد می کند: «اینها هم یک سلسله مسائل است که اصلا بشر را باید در این مسائل آزاد گذاشت تا به حد رشد و بلوغ اجتماعی لازم برسد از جمله اینهاست رشد فکری‏ همین طوری که برای شناوری باید مردم را آزاد گذاشت ، از نظر رشد فکری هم‏ باید آنها را آزاد گذاشت. اگر به مردم در مسائلی که باید در آنها فکر کنند از ترس اینکه مبادا اشتباه بکنند ، به هر طریقی آزادی فکری ندهیم‏ یا روحشان را بترسانیم که در فلان موضوع دینی و مذهبی مبادا فکر بکنی که‏ اگر فکر بکنی و یک وسوسه کوچک به ذهن تو بیاید ، به سر در آتش جهنم‏ فرومی‏روی ، این مردم هرگز فکرشان در مسائل دینی رشد نمی کند و پیش نمی‏ رود دینی که از مردم در اصول خود تحقیق می‏خواهد ( و تحقیق هم یعنی به‏ دست آوردن مطلب از راه تفکر و تعقل ) خواه نا خواه برای مردم آزادی فکر قائل است می‏گوید اصلا من از تو ” لا اله الا الله ” ی را که در آن فکر نکرده ای و منطقت را به کار نینداخته ای نمی‏ پذیرم نبوت و معادی را که تو از راه رشد فکری انتخاب نکرده ای و به آن‏ نرسیده ای من از تو نمی پذیرم پس ناچار به مردم آزادی تفکر می‏دهد مردم‏ را از راه روحشان هرگز نمی ترساند ، نمی گوید مبادا در فلان مسئله فکر بکنی که این ، وسوسه شیطان است و اگر وسوسه شیطان در تو پیدا شد به سر در آتش جهنم می‏روی در این زمینه احادیث زیادی هست»(پیرامون جمهوری اسلامی ص ۱۲۳-۱۲۴).

* استاد دانشگاه مفید و عضو مجمع مدرسین و محققین قم

اخلال در برنامه بزرگداشت امام موسی صدر در اصفهان

گروهی از بسیجیان مستقر در دانشگاه اصفهان که خبرگزاری فارس آنها را دانشجویان “ولایتمدار” ذکر کرده، در جریان بزرگداشت امام موسی صدر در آن دانشگاه، با ایجاد آشوب و هیاهو و تهدید، مراسم را با اخلال مواجه ساختند.

به گزارش منابع خبری جرس، اواسط هفته جاری، برنامه ای تحت عنوان “جهان چهارم در اندیشه امام موسی صدر” توسط انجمن علمی فلسفه دانشگاه اصفهان – و با سخنرانی احسان شریعتی – در حال جریان بود، که هنگام پرسش و پاسخ، عده ای از حامیان دولت، هنگام شنیدن وقایعی تاریخی پیرامون مفقود شدن امام موسی صدر در لیبی و ارتباطات بین مقامات جمهوری اسلامی با رهبران لیبی، با هتاکی و خشونت سعی در به هم زدن جلسه را داشتند.

این منبع خبری خاطرنشان کرد این جلسه در ارتباط با اندیشه فلسفی امام موسی صدر بوده است، که بخاطر فقدان۳۲ ساله وی و عدم پی گیری مناسب توسط دولت ایران، از خانم پالیزبان عضو ارشد موسسه “یاران صدر”(وابسته به خانواده امام موسی صدر) دعوت به عمل آمده بود تا در پرسش و پاسخ این مراسم شرکت کند. همچنین آمده است “در حین سوال و جواب ها، ناگهان مسئله ارتباط ایران و لیبی پیش می آید که در جواب، از دولت کنونی انتقاد می شود که تشنج در سالن بوقوع می پیوندد .”
ادامه خواندن “اخلال در برنامه بزرگداشت امام موسی صدر در اصفهان”

نگاهی به پرونده انتخابات عراق: ۲ ناکامی برای ایالات متحده در یک سال

صادق حسینی: { بازتاب ها: سایت آینده، روزنامه فرهیختگان} زیسرانجام با گذشت نزدیک به هفت ماه از ۱۶ اسفندماه ۱۳۸۸ ، زمان برگزاری انتخابات مجلس عراق، عصر جمعه ۹ مهرماه ۱۳۸۹ دکتری نوری المالکی برای پست نخست وزیری با اکثریت آرا به عنوان نامزد ائتلاف فراگیر اتحاد ملی (التحالف الوطنی) معرفی شد. نگاهی به سابقه یک ساله رایزنی ها و فشارهای سیاسی مقامات آمریکایی در عراق می تواند برداشت واقع تری از میزان نفوذ و توفیق آنها ارایه کند.

بررسی اخبار رسمی و غیر محرمانه منتشر شده از رسانه ها در خصوص سفر مقامات عالی رتبه سیاسی و امنیتی آمریکا به عراق و همین طور بازدیدهای متقابل مقامات عراقی از آمریکا، نشان می دهد که ایالات متحده پیش از برگزاری انتخابات به دنبال تغییر قانون جدید انتخابات به ویژه عملکرد «هیات دادخواهی و عدالت» و  حضور گستره چهره های بعثی بود.

در راه رسیدن به این هدف، آمریکا از هیچ تلاشی مضایقه نکرد و باراک حسن اوباما رییس جمهور ایالات متحده ماموریتی ویژه را به معاون اول خود جوزف بایدن داد تا بلکه بتواند راه بازگشت اعضای حزب بعث به انتخابات را هموار کند. بر این اساس بایدن بارها تلفنی با مقامات عالی رتبه عراقی مذاکره کرد و با انجام سفرهای پی در پی تلاش کرد عراقی ها از قانون خود چشم پوشی کنند.

معاون اول اوباما در حالی که نتوانست در مذاکره با عراقی ها  تایید فهرست ۵۰۰ نفره بعثیون را بگیرد در آخر تنها به تایید صالح مطلک راضی شد! اما هیات دادخواهی و عدالت این بار نیز توجهی به درخواست های جوزف بایدن نکرد تا اولین ناکامی سیاسی در پرونده عراق برای باراک اوباما شکل بگیرد.

از سوی دیگر هدف بعدی ایالات متحده بعد از انتخابات عراق، تشکیل دولتی همراه با سیاست های خود تحت ریاست ائتلاف العراقیه بود. آمریکا و متحدانش در این بخش نیز برغم ارایه طرح های متنوع ، افزایش فشارهای سیاسی، صرف هزینه های مالی و انجام پرداخت های کلان، نتوانستند توفیقی به دست آورند و در نهایت این  تحالف وطنی (اتحاد ملی متشکل از احزاب شیعی) بود که به عنوان ائتلاف اکثریت، نخست وزیر را معرفی کرد.

معرفی نوری مالکی به عنوان نامزد نهایی نخست وزیری عراق از سوی اتحاد ملی، دومین ناکامی سیاسی برای آمریکا را در کمتر از یک سال به ارمغان آورد.

نگاهی به سفرها و مذاکرات رسمی مقامات آمریکایی و عراقی از مهر ۸۸ تا مهر ۸۹

ادامه خواندن “نگاهی به پرونده انتخابات عراق: ۲ ناکامی برای ایالات متحده در یک سال”

دیدار با اژدها

دیدار با اژدها

دکتر میرجلال الدین کزازی

نشر قطره / چاپ اول: ۱۳۸۰/ ۹۶ صفحه

کتاب دیدار با اژدها، سفرنامه ای است خواندنی از چین، نوشته شده به دست توانای استاد ادبیات پارسی، دکتر میرجلال الدین کزازی.

کتاب از دو نظر خواندنی است: اول. خواندنی و شیرین است چرا که به دست استادی نوشته شده که پارسی را چون قند شیرین تر می کند و دوم به آن سبب که تصویری جالب و واقع گرایانه از رویدادهای فرهنگی و اجتماعی چین ترسیم می کند.

دکتر کزازی در یادداشت آغازین کتاب چنین نوشته است: دیدار با اژدها روزنگارهای سفری است کوتاه به چین. سرزمین چین به ویژه برای ما ایرانیان، سرزمینی است که از آن نکته ها می توانیم آموخت و آموزه ها می توانیم ستاند. بخشی گرانسنگ از فرهنگ ایران هنوز در این سرزمین نهفته مانده است و ایران برای چین در درازنای تاریخ، سرزمین مینو و معنا بوده است. چین امروز، اژدهایی است که پوست بر می افکند تا از خواب گران هزاره ها بیدار شود. بی گمان دیدار با اژدها دیداری بس فسونبار و خاطره انگیز می تواند بود.

بخش هایی از کتاب

چینیان همواره در ستایش از خوراک ملی خود گفته ای از مائو تسه تونگ را فرایاد می آورند که گفته است: «هر کس به جین بیاید و دیوار چین را نبیند و خوراک اردک چینی نخورد، زیانی بزرگ کرده است و همواره بر این دو دریغ خواهد خورد.» خوردن این خوراک نیز مانند چلو کباب ما آیینی ویژه دارد که می باید از آن آگاه بود.

چینیان می گویند: «انقلاب فرهنگی بزرگترین لغزش و خامکاری مائو بوده است. ای کاش که هرگز به چنین انقلابی دست نمی آلود! اما با این همه، ما او را بزرگ می داریم و سازنده چین نو می شماریم.»

انقلاب فرهنگی مائو مرز فرجامین دگرگونی بود، دگرگونیی بنیادین و همه سویه. مگر نه آن است که فرزانگان کهن، چونان قانونی خدشه ناپذیر در جهان شناسی و انسان شناسی می گفتند: « هر چه به مرز فرجامین خویش برسد، به وارونه ی خود دگرگون خواهد شد. کل شیٍ اذا جاوز حدّه انعکس ضدّه.» هر دگرگونی در دامنه ای روی می دهد و مرزی دارد؛ اگر از آن مرز در گذشت به دگردیسی می انجامد و از رویه ها و برون ها راه به ژرفا و درون ها می برد؛ انباشت و انبوهی دگرگونی در ویژگی ها و هنجارها، دیگرگشت چستی ها و چونی ها را در پی می آورد. چنین است که از درون جامعه ای فروبسته و جامعه گرا که آرمان آن «نان برای همه» است، جامعه ای باز و سرمایه دارانه سر بر می آورد که در آن کمترین کسان از بیشترین داشته ها برخوردارند و کمینه ای بیشینه ی مردمان را آشکار یا نهان در خدمت و فرمان خویش می گیرند. راست آن است که امروز در چین نو، از آن جامعه ی فروبسته ی مائویی که در آن هر فرد یاخته ای از پیکره اجتماع شمرده می شد یا پیچی از مهره ای از کارخانه ی جمع، تنها نمادی که مانده است: داس و چکش؛ چکشی که آنچنان سبک شده است که میخی نمی تواند کوفت و داسی که آنچنان سبک شده است که خوشه ای نمی تواند درود.

آبریزگاه ساختمانی که بخش فارسی در آن است، سوراخی چند است بر فراز جویی خشک، بی هیچ آب و دستمال. آنگاه که بدین آبریزگاه  روستایانه در آمدم، آن چنان دلزده و بیزار شدم که گفتم بماند تا زمانی دیگر.

از سر شوخی و شیطنت گفتم: «اگر اندرز مائو را به یکبارگی به کار می بستم، چینی را نکوتر می توانستم آموخت؛ مائو گفته است: اگر کسی به چین بیاید و دیوار چین نبیند و خوراک اردک چینی نخورد و زنی چینی نستاند، مرد نیست.»

راز پیشرفت و کامگاریشان در چیست؟ اندکی اندیشیدم سپس گفتم: «شاید در دو ویژگی بنیادین که با سرشت این مردم آمیخته است و کما بیش در همه ی آنان دیده می شود: کم جویی و خرسندی؛ تلاش و پشتکار. چینیان از سویی، پرتلاشند و در کار پیگیر و پایدار و از دیگر سوی، با باددستی و گزافه کاری بیگانه. می توان گفت که چینیان در سایه کم جویی و بیشکاری است که توانسته اند سرزمینشان را چنین آباد گردانند.»

درود بر تو، ای میهنِ مِهین، ای ایران، ای سرزمین اهورایی پاک که پرتو فرهنگت جهان را برافروخته است! نازانم که در تو زاده ام و در تو می زیم؛ باشد که در آن روز ناگزیر که بی گمان فرا خواهد آمد، در خاک پاک تو بتوانم آرمید! ایدون باد!

درباره استاد: میرجلال الدین کزازی در دیماه ۱۳۲۷ در کرمانشاه در خانواده ای فرهیخته و فرهنگی که بنیادگذار آموزش نوین در این سامان است، چشم به جهان گشود. خوگیری به مطالعه و دلبستگی پرشور به ایران و فرهنگ گرانسنگ و جهانی آن را از پدر که مردی آزادمنش و فراخ اندیش و مردم دوست بود به یادگار ستاند. دوره دبستان را در مدرسه آلیانس کرمانشاه گذرانید و از سالیان دانش آموزی با زبان و ادب فرانسوی آشنایی گرفت. سپس دوره دبیرستان را در مدرسه رازی به فرجام آورد و آنگاه برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادب پارسی که در چشم او رشته و دانشی است گرامی و سپند، به تهران رفت و در دانشکده ادبیات فارسی و علوم انسانی دانشگاه تهران دوره های گوناگون آموزشی را سپری کرد و به سال ۱۳۷۰ به اخذ درجه دکتری در این رشته نائل آمد.

اولین عکس سید علیرضا بهشتی شیرازی بعد از آزادی

سید علیرضا بهشتی شیرازی
سید علیرضا بهشتی شیرازی ساعتی پیش به قید وثیقه آزاد شد.

مشاور ارشد میرحسین موسوی که از دی ماه سال گذشته در بازداشت موقت به سر می برد، پس از تحمل ۹ ماه بازداشت، ساعتی پیش با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.

بهشتی شیرازی از رزمندگان دوران دفاع مقدس و دبیر هیات دولت در دوره ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای و نخست وزیری میرحسین موسوی بود. بهشتی شیرازی مدیرمسئول روزنامه کلمه سبز بود که چند روز بعد از اعلام نتایج انتخابات توقیف شد.

به نظر می رسد وی آخرین نفر از حلقه نزدیکان موسوی است که پس از  سید علیرضا حسینی بهشتی، عرب مازار و قربان بهزادادیان نژاد آزاد شده است.

منبع عکس: فیس بوک سید صدرالدین بهشتی

بدون حضور مجلس اعلا: نوری مالکی نامزد نهایی نخست وزیری عراق شد

با گذشت بیش از هفت ماه از انتخابات مجلس عراق، پس از فراز و نشیب های فراوان میان احزاب و گروه ها، عصر جمعه ۹ مهرماه (اول اکتبر) دکتر نوری المالکی  از سوی ائتلاف فراگیر اتحاد ملی به عنوان نامزد نخست وزیری، معرفی شد؛ این معرفی در حالی صورت گرفت که مجلس اعلی و حزب فضیلت (مجلس اعلا حدود ۳۰ کرسی و حزب فضیلت دارای ۷ کرسی از مجموع ۷۰ کرسی ائتلاف ملی است) در آن حضور نداشتند.

از ابتدای مهرماه بر اساس اخبار منتشر شده در رسانه های عراق، نوری مالکی به عنوان نامزد نهایی، انتخاب شده بود ولی به دلیل مخالفت های مجلس اعلا، جلسه ائتلاف به تاخیر افتاده بود تا این که  چهارشنبه  ۷ مهرماه اخباری از تلاش مجلس اعلی و العراقیه به رهبری ایاد علاوی برای تشکیل دولت منتشر شد.

به نظر این اخبار شتاب دهنده انتخاب مالکی از سوی ائتلاف فراگیر اتحاد ملی شیعیان بود تا این که در نهایت امروز جمعه بدون حضور مجلس اعلا به رهبری سید عمار حکیم و حزب فضیلت، تحالف وطنی (ائتلاف دولت قانون و ائتلاف ملی عراق) نوری مالکی را با اکثریت آرا به عنوان نامزد نخست وزیری انتخاب کرد.

غیبت مجلس اعلا در جلسه نهایی ائتلاف، نکته ای بود که پوشش وسیعی در رسانه ها داشته است. پیش از این ائتلاف العراقیه (با ۹۱ کرسی) هرگونه مشارکت در دولتی که ریاستش با مالکی باشد را رد کرده بود. یکی از دلایل اصلی ایاد علاوی برای مخالفت با ریاست مجدد مالکی، گرایش وی به ایران است.

یکی دیگر از نکات قابل توجه انتخاب مالکی، حمایت جریان صدر (الکتله الصدر) از وی است. نوری مالکی برای خلع سلاح جیش المهدی اقدام به حمله نظامی سنگینی به شهرک صدر بغداد کرد. مجلس اعلا نیز با استفاده از این فرصت، نهایت تلاش خود را برای همراه کردن جریان صدر به کار برد و در نهایت ائتلاف ملی را در مقابل نوری مالکی تاسیس کرد اما فقدان رهبری سیاسی توانمندی همچون مرحوم عبدالغزیز حکیم، موجب شد این ائتلاف نتواند پیروزی انتخابات گذشته را تکرار کند.

یکی از نتایج تلخ نبود رهبر سیاسی توانمندی همچون مرحوم عبدالغزیز حکیم در عرصه سیاسی عراق این بود که یکپارچگی بیت شیعی در تلاطم افتاد که تاخیر ۷ ماهه در انتخاب نخست وزیر عراق نشان از آن دارد.

نگاهی به  ائتلاف های عمده ی عراق
ائتلاف ملی عراق: بیش از ۳۰ جریان سیاسی در این ائتلاف حضور دارند. رهبری این ائتلاف را سه گروه شیعی، مجلس اعلای اسلامی عراق، تشکیلات بدر و جریان صدر برعهده دارند. این ائتلاف را می‌توان استمرار «ائتلاف عراق یکپارچه» که در انتخابات گذشته نماینده اکثریت شیعیان عراق را عهده‌دار بود، دانست.

در این ائتلاف افرادی از قبیل سید عمار حکیم رهبر مجلس اعلای عراق، مقتدا صدر رهبر جریان صدر، ابراهیم الجعفری نخست‌وزیر سابق عراق، احمد چلبی دبیرکل کنگره ملی عراق، تشکیلات بدر و فراکسیون همبستگی و مجمع عراق مستقل وجود دارند. البته گروهی از شخصیت‌های سیاسی اهل سنت مانند رئیس گروه علمای اهل سنت جنوب عراق و «حمید الهایس» رئیس مجلس اسناد استان الانبار برای شرکت در انتخابات آتی این کشور به ائتلاف ملی که اکثریت آن از اهل شیعه تشکیل شده است پیوسته‌اند.

مهم‌ترین شخصیت‌های این ائتلاف در انتخابات ۱۶ اسفند عادل عبدالمهدی معاون رئیس‌جمهور، احمد چلبی، شیخ همام حمودی از رهبران ائتلاف عراق یکپارچه و عضو برجسته فراکسیون اکثریت، حمید الساعدی رئیس شرکت دولتی نفت شمال عراق و حسن الساری نماینده جنبش حزب‌الله عراق ائتلاف ملی عراق با شعار «حذف طایفه‌گرایی در کشور» وارد انتخابات سال جاری شدند.

ائتلاف دولت قانون: بیشتر از ۴۰ جریان سیاسی، گروه‌های مختلف عراقی، تعدادی از نمایندگان و شخصیت‌های دینی و شیوخ طوایف عراق ساختار اصلی این ائتلاف را تشکیل می‌دهند. نوری مالکی نخست‌وزیر عراق رهبری این ائتلاف را برعهده دارد. درواقع پس از اوج‌گیری اختلافات نوری مالکی با برخی از اعضای «ائتلاف عراق یکپارچه» نخست‌وزیر عراق تصمیم به تشکیل ائتلاف دولت قانون گرفت. احزاب سنی و روحانیون سراسر کشور ازجمله برخی از اعضای قبیله‌ ابوریشه که رهبری قیام سنی‌ها علیه القاعده عراق در استان غربی الانبار را برعهده داشتند از مهم‌ترین گروه‌های ائتلاف دولت قانون را تشکیل می‌دهند.

ائتلاف العراقیه: با ائتلاف دو گروه ملی‌گرایان و سکولارهای عراق تشکیل شد و نزدیک به ۲۰ جریان و احزاب و شخصیت‌های شیعه و سنی به لیست العراقیه پیوستند. ایاد علاوی نخست‌وزیر اسبق عراق، صالح المطلق رئیس جبهه گفت‌وگوی ملی، طارق الهاشمی معاون سنی‌مذهب رئیس‌جمهور، رافع العیساوی معاون نخست‌وزیر و اسامه النجیفی یکی از رهبران لیست العراقیه شخصیت‌های بارز لیست العراقیه را تشکیل می‌دهند. به علت متهم شدن برخی از افراد موجود در لیست العراقیه به وابستگی به حزب منحل‌شده بحث عراق، نوری مالکی بارها حملات شدیدی را متوجه این گروه کرد، اما برخی از ناظران حملات مالکی به این ائتلاف را ناشی از نگرانی وی به از دست دادن قدرت در عراق تفسیر می‌کنند. صالح مطلق یکی از مهم‌ترین نامزدهای محذوف لیست العراقیه از شرکت در انتخابات ۱۶ اسفندماه است. جبهه گفت‌وگوی ملی پس از عدم تایید صالح مطلق برای شرکت در انتخابات، شرکت در این انتخابات را برای هوادارانش تحریم کرد.