فرایند تصمیم سازی برای حاکم مستبد

در استبداد، اطلاعات برای تصمیم گیری سرور مستبد از سوی کسانی در اختیار او گذاشته می شود که او را محاصره کرده اند و خبرهایی مطابق با منافع و مصالح شخصی خودشان به او می رسانند. چنین است که سرور مستبد یه اتخاذ تصمیم هایی سوث داده می شود که حتی خودش نمی داند چرا آنها را گرفته است. تصمیماتی که چه بسا به ضرر شخص اوست.
منصور خلیفه عباسی به دروغ سخن چینان علیه فضیل بن عمران، معلم پاک دینِ فرزندش جعفر، دستور بازداشت و اعدام او را می دهد. پس از اعدام معلم متوجه می شود او صرفاً قربانی توطئه ای بوده که خلیفه به دام آن افتاده است.
جعفر پدر خود را خطاب قرار می دهد که: «امیر المومنین! درباره ی کشتن مردی پاکدامن و دین دار و مسلمان و بی جرم و بی جنایت چه می گویند؟» منصور جواب می دهد: امیر المومنین است. هرچه بخواهد می کند و به کرده های خود داناست!
بخشی از کتاب استبداد در ایران؛ نوشته حسن قاضی مرادی، نشر اختران

بن علی هم پیام ملت را شنید و از تونس گریخت! آیا بیداری عربی در پیش است

{آخر ین عکس های از تونس} جهان عرب این هفته، دو رویداد مهم داشت: اول: سقوط دولت وحدت ملی لبنان که سعد حریری نخست وزیر آن بود و دوم: شکست ساختار سیاسی اقتدارگرایانه تونس و فرار زین العابدین بن علی، رییس جمهور ۲۳ ساله اش به جزیره مالت.

درگیری‌های تونس از حدود یک‌ماه پیش بر اثر خودسوزی یک جوان در اعتراض به بیکاری فزاینده در این کشور آغاز و با کشته شدن ۸۰ نفر وارد مرحلح جدیدی شد. با شدت گرفتن این اعتراضات زین العابدین بن علی در پیامی که پنج شنبه شب از تلویزیون ملی تونس پخش شد، وعده اعطای آزادی های کامل به رسانه ها و برداشتن فیلترینگ از سایت های اینترنتی داد و  اعلام کرد : در تونس ریاست جمهور مادام العمر وجود نخواهد داشت و تلاش خود را برای استقرار دموکراسی به کار خواهد بست.  بن علی  در پیام خود تاکید کرد: من شما را فهمیدم، جامعه را فهمیدم. خرابکاری جزو عادات تونسی های متمدن نیست خشونت جزو رفتار ما نیستو تغییر پاسخی خواهد بود به نیازهای شما که آن ها را درک کردم و بسیار درد کشیدم. درد من به خاطر این است که من ۵۰ سال از زندگی خود را در خدمت کشورم سپری کردم.

آخرین پیام زین العابدین بن علی که از تلویزیون دولتی تونس پخش شد بسیار به پیام محمدرضا شاه پهلوی شبیه بود؛ پهلوی دوم در یکی از آخرین پیام هایش گفت: انقلاب شما رِ گرفتم.

محمدرضا شاه پهلوی: پیام انقلاب شما ملت ایران رِ شنیدم

شاه البته مجال بیشتری یافت و تقریبا بعد از ۱۰۰ روز از کشور گریخت، اما بن علی مجالی نیافت و فردای انتشار پیام اش، کشور را به مقصد فرانسه ترک کرد. محمدرضا شاه پهلوی در پیامش چنین گفت و وعده داد: “متعهد” میشوم که خطاهای گذشته و بی قانونی و ظلم و فساد دیگر تکرار نشده بلکه خطاها از هر جهت جبران نیز گردد “متعهد” میشوم که پس از برقراری نظم و آرامش در اسرع وقت یک دولت ملی برای برقراری آزادی های اساسی و اجرای انتخابات آزاد تعیین شود تا قانون اساسی که خون بهای انقلاب مشروطیت است بصورت کامل بمرحله اجرا در آید، من نیز پیام انقلاب شما ملت ایر ان را شنیدم.

جنبش مردم تونس، شاید جدی ترین قیام مدنی نسبتا کم خشونت  در جهان عرب باشد که  به پیروزی رسید. این توفیق مدنی  در حالی صورت گرفت که خاطره جمعی جهان عرب مملو  است از کودتاهای خونین: در عراق، در مصر.

اگر این تحول اجتماعی عمیق و پرانرژی در تونس و الجزایر و تجربه جدید دموکراسی زنده و پویا و ساختار سیاسی تازه عراق به سایر کشورهای عربی برسد، نسل ما شاهد موجی از بیداری اجتماعی ، اعتماد به نفس و نهایتا تغییر ساختار سیاسی اقتدارگرایانه (عربستان، سوریه، مصر، لیبی، الجزایر و …) بسیاری از کشورهای جهان اسلام خواهد بود.

این درس تاریخ است که دیکتاتورهای فرصت برای جبران اشتباهات خود دارند ولی از آن بهره نمی گیرند.

بن علی یسمع الصوت الشعب و یفرر من تونس! هل بدا إیقاظ العربی؟.. بعد الدموکراسیه فی العراق و الثوره المدنیه فی تونس هل بدا الایقاظ فی العالم العربی؟

درباره زین العابدین بن علی: یورو نیوز

زین العابدین بن علی در سوم سپتامبر ۱۹۳۶ در شهر حمام سوس در تونس بدنیا آمد. در طور زندگی سیاسی اش، چندین سمت در دولت و ارتش تونس داشت. او در دولت رشید سفر وزیر کشور می شود و بعد ها پست نخست وزیری را اشغال می کند.

وی در هفتم نوامبر ۱۹۸۷ با کودتای نظامی ولی بدون خونریزی علیه حبیب بورقیبه، رییس جمهوری تونس که در آن سالها ۸۴ سال داشت به ریاست جمهوری رسید. او اعلام کرده بود بورقیبه به دلایل پزشکی قادر به ادامه ریاست جمهوری و اداره کشور نیست و به این ترتیب با استناد به قانون اساسی تونس، وی را از ریاست جمهوری برکنار کرد.

وی پس از رسیدن به قدرت، قانون اساسی را تغییر داد و محدودیت زمانی دوران ریاست جمهوری را حذف کرد، به این ترتیب دیگر هیچ مانعی برای اینکه به رییس جمهوری مادام العمر تبدیل شود پیش رو نداشت.

بن علی در سال ۱۹۹۴ انتخاباتی برگزار کرد که خود او تنها کاندیدایش بود، وی با ۹۹.۹۱ درصد آرا انتخاب شد.

همسر بن علی در حکومت او نقش پررنگی داشت، بسیاری همسر وی و برادرانش را به سوء استفاده از قدرت برای مال اندوزی متهم می کنند.

بن علی برای ۲۳ سال رییس جمهوری تونس باقی ماند و بنا به برخی گزارش های تایید نشده، در ۱۴ ژانویه ۲۰۱۱، این کشور را به مقصد فرانسه ترک کرد.

درباره تونس: بیشتر به زبان فارسی / انگلیسی

تونس کشوری است ده میلیون نفری در شمال آفریقا و با فرهنگی عربی. ۹۹ درصد مردم تونس مسلمان‌اند. فینیقیه‌ای‌ها شهر باستانی کارتاژ را در قرن هشتم پیش از میلاد و هنگامی که به این منطقه رسیدند، بنا نهادند. این کشور  در سال ۱۴۶ پیش از میلاد با شکست فینیقیه‌ای‌ها به تصرف امپراتوری روم درآمد. با پیروزی مسلمانان در قرن هفتم میلادی فرهنگ منطقه به فرهنگی عربی تغییر یافت؛ اما در سال ۱۸۸۱ مستعمره فرانسه شد. تونس در سال ۱۹۵۶ به استقلال رسید و تا سال ۱۹۸۷ تحت حکومت «رییس‌جمهور زندگی» حبیب بورگوئیبا بود. رییس‌جمهور «بن علی» که از سال ۱۹۸۷ حکومت را در دست دارد( تا امروز) . آزادی و دمکراسی در این کشور وضعیت خوبی ندارد و اعتراضات مردمی نسبت به افزایش قیمت مواد غذایی و بیکاری هم رو به افزایش است.

>

استاد امجد: نباید علی گو و معاویه خو باشیم / منبر و محراب، دلیل صداقت نیست

آیت‌الله محمود امجد : “منبر و محراب دلیل صداقت و حقیقت نیست، گول نخورید؛ اینقدر از روی این منبر‌ها به ته جهنم رفته‌اند که حساب ندارد.. لا اله الا الله، یعنی این که خداپرست بشویم. دروغ و حقه بازی و هزاران کثافت کاری دیگر در اعمال ما نباشد؛ نماز شب اش ترک نمی شود ولی آبرو و حیثیت مردم را از بین می برد! تهمت، ایمان عابد را آب می کند. ما می خواهیم با این حرفهایمان به خدا برسیم؟ ما می خواهیم عارف شویم؟ هزاران سال عبادت بکنیم باز هم پایمان لنگ است.

پایگاه اطلاع رسانی استاد محمود امجد، بخشهایی از اظهارات این استاد سرشناس اخلاق در خصوص اهمیت صداقت و پرهیز از دروغگویی و فریبکاری را منتشر کرده است که در ادامه می‌خوانید:

اگر علامه دهر باشی و صداقت نداشته باشی؛ مردم تو را نمی خواهند. اما اگر سیوطی خوان باشی و حتی سیوطی را بلد نباشی ولی صداقت داشته باشی، مردم حتی کفش تو را می بوسند و می گویند: او سرباز امام زمان است.

منبر و محراب دلیل صداقت و حقیقت نیست. اینقدر سخنران‌ها رفتند جهنم که حساب ندارد، اینقدر از روی این منبر‌ها به ته جهنم رفته‌اند که حساب ندارد. منبر و محراب دلیل نیست. گول نخورید. صداقت می‌خواهند. حقیقت می‌خواهند.

لا اله الا الله، یعنی این که خداپرست بشویم. دروغ و حقه بازی و هزاران کثافت کاری دیگر در اعمال ما نباشد و زبان به لا اله الاالله داشته باشیم. این که اسلام نیست.

اگر در پرتو انوار قرآن قرار گیریم، همه چیز عوض خواهد شد. اگر قرآن از طاقچه ها به دست ها و چشم ها سپرده شود، پدرها و مادرها به نور خواهند رسید، خانه ای که براساس آموزه های قرآنی مدیریت شود، فرزندان آن خانواده هم از روشنایی بهره خواهند برد تا اگر فصل سخن گفتن رسد، به «جادلهم بالتی هی احسن» خواهد رسید. اگر کلام شکل گرفت هرگز جز به صداقت نخواهد بود. اگر دست ها را نگاه کنی پاکی را خواهی دید، چنان که در دیده و دلشان هم جز پاکی نیست. مکتب ما، درس قرآن ما، مشق اسلام ما، آموزه های اهل بیت ما جز این نیست، خوبی و خوبی و باز هم خوبی.

مکتب ما مکتب گذشت و انسانیت است. مکتب آقایی و خوبی مکتب علی(ع) می باشد. هر چه بدی است در مکتب معاویه است. . . یا باید زیر پرچم علی(ع) باشیم یا زیر پرچم معاویه. . . نبایستی علی گو و معاویه خو باشیم . . .

انشالله تعالی شما باید آنقدر پیشرفت و ترقی بکنید که عالم را پر کنید از نور خودتان. خیلی از بزرگان واولیا بودند که رفتند و هنوز جایشان پر نشده، آنها با یک لبخند مشکلات مردم را حل می کردند و رمز موفقیت هایشان “صداقت”بود، صداقت با خلق و خالق.

اصل و اساس اخلاق، تقواست حالا اگر کسی می خواهد که در این کار ممارست کند و تقوی در وجودش پیاده شود خطبه همام را از خطبه های معروف امام علی (ع) در نهج البلاغه که به خطبه متقین هم معروف است زیاد بخواند. این همان خطبه ای است که امام علی (ع) خواند و همام پس از شنیدن عاشقانه جان داد. کتب زیادی هم در مورد آن نوشته شده است. در این خطبه می گوید آدم با تقوی زبان خودش را نگه می دارد، خودش را متهم می داند، دیگران را تخطئه نمی کند. یکی می گفت خطبه متقین را وقتی می خوانم می بینم که هیچ چیزش علائم و نشانه های اهل تقوا که می گوید در من نیست این نشان شناخت و صداقت است اما منافق وقتی می خواند می گوید همه اش در من است برای رسیدن به تقوا نیز باید نفس را مهار کرد و مدام هم مراقب بود تا مهار پاره نکند و بیچاره مان نسازد. این که از زبان پیامبر اکرم (ص) در دعا می خوانیم «الهی لاتکلنی علی نفسی طرفه عین ابدا» نشان از این دارد که چشم به هم زدنی غفلت آدمی را از اوج به حضیض می کشاند و کم هم نبودند آنانی که به دمی غفلت، دنیایی از عبادت را از دست دادند و از پله های بالای نردبان فرو افتادند و در هم شکستند.

ز بس که پرده عصیان گرفته چشم مرا/ تو در کنار منی من تو را نمی بینم. امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) الان از نظر فیزیکی یا کربلاست یا نجف یا مشهد و یا مدینه. امروزه خیلی ها دکان باز کرده اند و می گویند مثلا در مکه با امام زمان فالوده و بستنی خورده ایم. اینها دروغ است. مگر می شود هر کسی با سرّ الله آشنا شود. خود پیغمبر خدا در بین مردم بود، ابولهب و ابوجهل او را می دیدند. امیر المومنین « علیه السلام » را ابن ملجم هم می دید. امام حسین « علیه السلام » را شمر هم می دید. اما خداوند یکی را سرّ الله قرار داده است و مخفی کرده است. آنوقت من بیایم و به راحتی با اسرار آشنا شوم. ما الان ظرفیت نداریم. رهبر اینجا بیاید شلوغ می کنیم. خود امام زمان فرمودند : دوست من باشید، من خودم سراغ شما می آیم. سید پینه دوزی بود که همه علمای تهران قبولش داشتند. حضرت روزی خارج از نوبت به او فرمودند این کفش را بدوز. سید پینه دوز به ایشان گفت : نوبت این آقاست حضرت دوباره فرمود. سید باز هم گفت نوبت دیگری است. حضرت باز هم تکرار کرد و سید بلند شد و حضرت را بغل کرد و گفت : آقا اگر یک دفعه دیگر حرف بزنید به همه می گویم آن آقایی که دنبالش می گردید اینجاست. بعد حضرت خندید و گفت بارک الله. حضرت انجام وظیفه می خواهد و آنها از ما فقط صداقت و وظیفه می خواهند. امام داشتند او را امتحان می کردند.

آقای‌ سیبویه‌ وقتی‌ بچه‌های‌ سیّد پای‌ منبر ایشان‌ می‌آمدند، از منبر پایین‌ می‌آمده‌ است‌، آنها رامی‌بوسید و صلوات‌ می‌فرستاد و همه‌ را بلند می‌کرد، این‌ کارها به‌ ما نمی‌آید، ایشان‌ یک‌ عمرنوکر اهل‌ بیت‌ بود و صداقت‌ داشت‌. (و جعلنی‌ فی‌ کل‌ّ الاحوال‌ متواضعاً) خدایا این‌ کبر و حسد و کینه‌ و خودخواهی‌ وخودپرستی‌ که‌ بدترین‌ لحن‌ است‌ را از ما بگیر. هر قبله‌ که‌ ببینی‌ بهتر ز خودپرستی‌ است‌. بوش‌، خودپرست‌ است‌. خدایا خودپرستی‌ را از ما بگیر.

سیر و سلوک گردن کج کردن و چپ و راست رفتن و این بازی ها نیست سیر و سلوک اینست که آدم خلاف نکند. آدم های ناقصی در جامعه افتاده اند و شده اند استاد و بچه ها را کج و کوله بار می آورند نمی دانم ( به جوانان می آموزند) که چند هزار تا انا انزلنا بخوانند تا (در امتحان نمره بگیرند) برو درس ات را بخوان معصیت نکن اگر مردی زبانت را نگه دار، ز کذب و غیبت و بهتان و آزار. نیازی نیست گردنت را کج کنی خدا گردنت رو صاف آفریده و راضی نیست انسان بازی درآورد ولی سعی کن متکبر نباشی جامعه بی سرپرست همین است گله بی چوپان همین است تمام سیر و سلوک و همه درس اخلاق فقط یک کلمه است، مرد میدان هست؟ بسم الله ! خلاف نکنیم. نماز شب اش ترک نمی شود ولی آبرو و حیثیت مردم را از بین می برد! تهمت، ایمان عابد را آب می کند. ما می خواهیم با این حرفهایمان به خدا برسیم؟ ما می خواهیم عارف شویم؟ هزاران سال عبادت بکنیم باز هم پایمان لنگ است خدایا هدایتمان کن خدایا به ما صداقت بده. صداقت با خلق و خالق می خواهند و بس

مدل ماشین احمدی ن‍ژاد هم به بازار رسید

طبق آخرین اخبار ، رقم پیشنهادی برای خرید خودرو پژو ۵۰۴ محمود احمدی ن‍ژاد به ۲ میلیون دلار رسیده  است . همچنین  همزمان مدل های  این پژو در اغلب اسباب بازی فروشی ها توزیع شده  و از ۱۰۰.۰۰۰ ریال تا ۱۵۰.۰۰۰ ریال به فروش می رسد.

پیشتر کاپشن وی نیز در بازارهای ایران و کشورهای عربی به فروش می رسید.

شوخی وزیر خارجه عراق با مهمان‌پرست: همین الان سخن‌گو هستی؟!

دکتر علی اکبر صالحی  که بعد از عزل اعجاب انگیز منوچهر متکی توسط محمود احمدی نژاد رییس دولت دهم، سرپرستی وزارت امورخارجه ایران را برعهده گرفت در اولین ماموریت خارجی(تنهایی) خود عازم بغداد شد و با شخصیت های عالی رتبه دینی و سیاسی عراق دیدار و گفتگو کرد.

صالحی بر سیاق دیپلماتیک، در کنفرانس مطبوعاتی مشترک و مفصلی با هشیار زیباری وزیر امورخارجه عراق شرکت کرد. یکی از خبرنگاران عراقی حاضر در این کنفرانس مطبوعاتی نقل کرده است: وقتی هشیار زیباری با رامین مهمان‌پرست سخنگوی وزارت امورخارجه کشورمان روبرو شد به فارسی و نه خیلی بلند و نه خیلی کوتاه گفت: من با شما دست نمی دهم! باید همین الان زنگ بزنم تهران بپرسم که هنوز سخنگو هستی یا سید الرییس احمدی نجاد شما را عزل کرده است!

معلوم نیست که واقعاً زیباری چنین شوخی ای کرده  یا این مطایبه توسط خبرنگاران ساخته شده باشد ، مهم این است که پیام عزل اینگونه متکی به تمامی جهان مخابره شده.

بازتاب ها: عصر ایران، تابناک، فردا، فرارو، ، مشرق نیوز، آینده، کلمه، زمانه

نُه دی و فتح خرمشهر سیاسی

در سال روز ۹ دی که صداوسیمای ایران، مردمی که هنوز این رسانه ها را می دیدند، بمباران گفتگو و تزریق سرپایی بینش سیاسی می کرد، مصاحبه ای دیدم در شبکه خبر، جالب توجه.

پرویز سروری از نیروهای سابق سپاه که دارای سابقه ی جنگ است و نمانیده فعلی مجلس، در مصاحبه ای گفت: ۹ دی، فتح خرمشهر سیاسی بود!

نکاتی درباره فتح تاریخی خرمشهر / فتح خرمشهر در ویکی پدیا
– عراق برای اشغال خرمشهر در پاییز سال ۱۳۵۹ که فقط ده ها تن از بچه های سپاه و بسیج و مردم محلی با کمترین سلاح و مهمات در آن بودند ، ۴۵ روز پشت دروازه های خرمشهر جنگید و تلفات داد.

– در عملیات «بیت المقدس» اردیبهشت خرداد سال ۱۳۶۱ که منجر بر آزادسازی شهر خرمشهر و مناطق وسیعی از جنوب کشور شد ، ارتش عراق با به جای گذاردن بیش از ۱۶ هزار کشته و زخمی و ۱۹ هزار اسیر ، مجبور به فرار شد.

– در عملیات «بیت المقدس» ، ۵۴۰۰ کیلومتر مربع از اراضی جمهوری اسلامی از جمله مراکز مهمی چون شهر خرمشهر ، هویزه و پادگان حمید ، طی ۲۵ روز نبرد سخت توسط رزمندگان اسلام از اشغال دشمن آزاد گردید.

– خرداد سال ۶۱ ، رزمندگان اسلام فقط در یک روز و نیم نبرد در خرمشهر ، که ده ها هزار سرباز عراقی مجهز به پیشرفته ترین سلاح ها ، تانک ها و تجهیزات در آن مستقر بودند ، این شهر را آزاد نمودند.

علیرضا عسگری و وبلاگ نویسی

علیرضا عسگری که اوایل سال ۲۰۰۷ ، ظاهرا در ترکیه  مفقودالاثر شده است و به تازگی خبر قتلش در رسانه های اسراییلی مطرح ، یکی از بلاگرهای پرشین بلاگ بود و اولین پست وبلاگش را در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۵ نوشت و آخرین پست وبلاگش را در تاریخ ۱۵ آبان ۱۳۸۵ منتشر کرد.

علیرضا عسگری، در وبلاگ اش، دل آرام ، در مطالب کوتاه و سنجیده اش بیشتر  به مباحث اخلاقی پرداخته است. آخرین پست وبلاگ علیرضا عسگری، معاون وزارت دفاع در دوران سید محمد خاتمی در پی آمده است: امانت و صداقت

در جایی دیدم که یکی از بزرگان دین فرموده بود :

به طول رکوع و سجود افراد نگاه نکنید بلکه به،  امانتداری و راستگویی انان توجه کنید، زیرا طول دادن سجده و رکوع ممکن است، در اثر عادت باشد و اگر کسی ترک عادت کند، موجب وحشت و ترس او خواهد شد.

پیوند مرتبط: ماجرای علیرضا عسگری و آمادگی بریتانیا برای جنگ تورجان: وبلاگ علیرضا عسگری

سردار سَرت سلامت؛ رییس ستاد مشترک سابق سپاه ممنوع التصویر شد

کسی نیست که خاطره ی دوران دفاع مقدس را در ذهن نداشته باشد و نام حسین اعلایی به گوشش نخورده باشد.
دکتر حسین اعلایی، فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی تبریز، دانشجوی مبارز دوران ستمشاهی، از اولین نیروها و فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فرمانده قرارگاه نوح، موسس نیروی دریایی سپاه در دروان جنگ، فرمانده ستاد مشترک سپاه، معاون وزارت دفاع در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی و از کارشناسان و تحلیل‌گران ارشد راهبری ایران چندی است در شبکه خبر صداوسیمای دولتی، ممنوع التصویر شده است.
طبیعی است صداوسیمایی که بیشترین نقش را در بدبینی مردم به نظام و  رویگردانی مخاطبان به رسانه های خارجی  دارد و کمترین کارایی را در ابهام زدایی از چالش های سیاسی روز دارد، آن چنان در دام افراط گرایی بیفتاد که سرمایه های اجتماعی نظیر سردار سرافراز حسین اعلایی را هم نتواند تحمل کند و با ممنوع التصویر کردن چنین چهره هایی، بخت خود را بیش از پیش از دست بدهد.
عزت الله ضرغامی و مدیرانش که به سبب اجرای سیاست های نخ نما و استالینیستی، هر روز بخش بیشتری از مخاطبان و سلائق را از دست می دهند در حالی خود را رسانه ی ملی می نامند که این رسانه بیش از هر زمان دیگری از سلیقه ها و آرای مختلف خالی می شود و در دام منافع گروهی و حزبی می غلطد.
از سوی دیگر صداوسیما و رسانه های دولتی ایران که عنوان اسلامی را هم یدک می کشند، هر روز بیش از گذشته از اسلام و اخلاق دور می شوند و با فراهم کردن بستر اتهام زنی، هر روز بیش از گذشته به سلف های کمونیستی و غربی خود نزدیک می شوند..
ممنوع التصویر کردن چهره هایی نظیر سردار اعلایی نشان می دهد که سقف اعتماد رسانه های دولتی به مردم چقدر پایین آمده و محدود شده است.

خلافت اموی: بررسی سیاسی ۶۵-۸۶ هجری قمری/۶۸۴-۷۱۵ میلادی

پخش مختارنامه انگیزه ی شناخت فضای سیاسی غالب در دهه ۶۰ هجری قمری را بیشتر  کرده است. چندی پیش در منزل یکی از اقربا که شخصیت فرهیخه و فاضلی است، این کتاب را دیدم. بعدترش به دارالکتاب ایران، میدان انقلاب، رفتم و بعد از معطلی برای سپری شدن زمان استراحت نیم روزی انتشارات طهوری، کتاب  خلافت اموی: بررسی سیاسی ۶۵-۸۶ هجری قمری/۶۸۴-۷۱۵ میلادی را خریدم.
برخلاف اسم کتاب که بررسی سیاسی است، کتاب به واکاوی روش و منش سیاست امویان و بخصوص دوره عبدالملک مروان، کم توجه می نماید و فقط به ذکر روایات مختلف و متعدد راویان از رویدادها و وقایع این دوره ۲۱ ساله می پردازد. البته عبدالامیر دیکسون انصافاً در این بخش زحمت فراوانی کشیده است و کتاب مستند است به ارجاعات متعدد به تواریخ و نسخ خطی.
کتاب فصل مفصلی را به قیام مختار و تلاش های سیاسی و نظامی اش اختصاص داده است و در این میان هم روایت مورخین نزدیک به بنی امیه را نقل کرده است و هم مورخین نزدیک به شیعه،  رویدادهای مهم را با دقت و وسواس از منابع مختلف روایت کرده و تفاوت های آن ها را بیان می کند.
عبدالامیر دیکسون روایت کاملی از حامیان، قبائل و موالی طرفدار مختار و شان سیاسی و جغرافیایی شان و همین طور مخالفین و دشمنانش ارایه می دهد. همچنین توضیح مختصری درباره خشبیه و کیسانیه می دهد.
یکی از نکات جالب کتاب که مورد توجه نویسنده قرار گرفته ، حسن نظر فراوان مختار  به ایرانی ها است، وی خطاب به اشراف کوفی  می گوید: هنگامی که به شما احترام گذاشتم، خود پسند شدید؛ هنگامی که شما را حاکم کردم، به درآمدها دستبرد زدید؛ من این ایرانیان را فرمان پذیرتر، وفادارتر و درستکارتر از شما یافتم.
وی درحالی که نظرش با مورخین نزدیک به امویان درباره مختار ثقفی متفاوت است، نظرشان را چنین بیان می کند: انگیزه های او فقط جاه طلبی ها سیاسی او بود و او از همه ی وسایل به طور غیر اخلاقی برای رسیدن به این اهداف استفاده می کرد.
دیکسون نظر خود را درباره مختار چنین می گوید:… او شیعه ای صادق و بی ریا بود که سستی ابن حنفیه را در پی گیری انتقام حسین (ع) تاب نمی آورد، به ویژه از زمانی که او می توانست امکانات سیاسی ای را که این انتقام ممکن بود به چنان مرد جاه طلبی بدهد، ببیند.
سرانجام مختار ثقفی در ۱۴ رمضان ۶۷ هجری قمری (۳آوریل۶۷۸ میلادی) در ۶۷ سالگی در جنگ واپسین با مصعب ابن زبیر در کوفه به شهادت رسید. روایت کرده اند که او در این آخرین جنگ خطاب به سائب بن مالک اشعری گفته بود: من عربم. من عبدالله بن زبیر را دیدم که حجاز را می گرفت. مروان بن حکم شام را گرفت،  نجده بن عامر حنفی (خوارج) یمامه را گرفت، بنابر این من کمتر از هیچ کدام نیستم و این ناحیه را گرفتم. تنها تفاوت در این است که من انتقام خانواده ی پیامبر (اهل بیت ع) را گرفتم. در حالی که عرب ها آن را فراموش کرده اند.
مصعب بن زبیر دست های مختار را برید و به کنار مسجد کوبید، کاری که نه تنها خانواده  ی مختار بلکه همه ی پیروانی را که حتی پس از مرگ به او وفادار ماندند، خشمگین کرد.
پس از مرگ مختار،  مصعب دو بیوه او ام ثابت بنت سمره بن جندب فزاری و عمره بنت نعمان بن بشیر انصاری را فراخوند و به آن فرمان داد که مختار را دروغگو و شیاد بخوانند. ام ثابت با بی میلی تسلیم شد اما دیگری (عمره) خودداری و تاکید کرد مختار مسلمان پرهیزگاری بوده است.

The Umayyad Caliphate , A Political Study 65-86/684-715 london: Luzac,1971
عبدالامیر عبد دیکسون   Abd al-Ameer Abd Dixon
ترجمه: گیتی شکری
چاپ اول: ۲۲۰۰ نسخه پاییز ۱۳۸۱،  ۳۲۶ صفحه انتشارات طهوری
–    بررسی منابع
–    فصل اول: آشنایی با عبدالملک (بن مروان)
–    فصل دوم: مخالف طرفداران علی (ع): قیام مختار بن ابی عبید ثقفی
–    فصل سوم: عبدالملک مروان و عصبیت
–    فصل چهارم: جنگ های داخلی: ۶۷ تا ۷۳ هجری قمری
–    فصل پنجم: جنبش های دیگر مخالف
–    فصل ششم: مخالفت خوارج
–    Biblography

خلفای بنی امیه
۱- معاویه بن ابو سفیان  ۴۱ تا ۶۰ هجری قمری
۲- یزید بن معاویه  ۶۰ تا ۶۴ هجری قمری
۳- معاویه بن یزید (معاویه دوم) ۶۴ هجری قمری چهل روز.
۴- مروان بن حکم ۶۴ تا ۶۵ هجری قمری
۵- عبدالملک بن مروان ۶۵ تا ۸۶ هجری قمری
۶- ولید بن عبدالملک ۸۶ تا ۹۶ هجری قمری
۷- سلیمان بن عبدالملک ۸۶ تا ۹۹ هجری قمری
۸- عمر بن عبدالعزیز ۹۹ تا ۱۰۱ هجری قمری
۹- یزید بن عبدالملک (یزید ثانی) ۱۰۱ تا ۱۰۵ هجری قمری
۱۰- هشام بن عبدالملک ۱۰۵ تا۱۲۵ هجری قمری
۱۱- ولید بن یزید ( ولید ثانی) ۱۲۵ تا ۱۲۶.
۱۲- یزید بن ولید (یزید ثالث) ۱۲۶ هجری قمری پنج ماهجری قمری
۱۳- ابراهیم بن ولید ۱۲۶ هجری قمری دو ماهجری قمری
۱۴- مروان بن محمد ۱۲۷ تا ۱۳۲ هجری قمری