نُه دی و فتح خرمشهر سیاسی

در سال روز ۹ دی که صداوسیمای ایران، مردمی که هنوز این رسانه ها را می دیدند، بمباران گفتگو و تزریق سرپایی بینش سیاسی می کرد، مصاحبه ای دیدم در شبکه خبر، جالب توجه.

پرویز سروری از نیروهای سابق سپاه که دارای سابقه ی جنگ است و نمانیده فعلی مجلس، در مصاحبه ای گفت: ۹ دی، فتح خرمشهر سیاسی بود!

نکاتی درباره فتح تاریخی خرمشهر / فتح خرمشهر در ویکی پدیا
– عراق برای اشغال خرمشهر در پاییز سال ۱۳۵۹ که فقط ده ها تن از بچه های سپاه و بسیج و مردم محلی با کمترین سلاح و مهمات در آن بودند ، ۴۵ روز پشت دروازه های خرمشهر جنگید و تلفات داد.

– در عملیات «بیت المقدس» اردیبهشت خرداد سال ۱۳۶۱ که منجر بر آزادسازی شهر خرمشهر و مناطق وسیعی از جنوب کشور شد ، ارتش عراق با به جای گذاردن بیش از ۱۶ هزار کشته و زخمی و ۱۹ هزار اسیر ، مجبور به فرار شد.

– در عملیات «بیت المقدس» ، ۵۴۰۰ کیلومتر مربع از اراضی جمهوری اسلامی از جمله مراکز مهمی چون شهر خرمشهر ، هویزه و پادگان حمید ، طی ۲۵ روز نبرد سخت توسط رزمندگان اسلام از اشغال دشمن آزاد گردید.

– خرداد سال ۶۱ ، رزمندگان اسلام فقط در یک روز و نیم نبرد در خرمشهر ، که ده ها هزار سرباز عراقی مجهز به پیشرفته ترین سلاح ها ، تانک ها و تجهیزات در آن مستقر بودند ، این شهر را آزاد نمودند.

علیرضا عسگری و وبلاگ نویسی

علیرضا عسگری که اوایل سال ۲۰۰۷ ، ظاهرا در ترکیه  مفقودالاثر شده است و به تازگی خبر قتلش در رسانه های اسراییلی مطرح ، یکی از بلاگرهای پرشین بلاگ بود و اولین پست وبلاگش را در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۵ نوشت و آخرین پست وبلاگش را در تاریخ ۱۵ آبان ۱۳۸۵ منتشر کرد.

علیرضا عسگری، در وبلاگ اش، دل آرام ، در مطالب کوتاه و سنجیده اش بیشتر  به مباحث اخلاقی پرداخته است. آخرین پست وبلاگ علیرضا عسگری، معاون وزارت دفاع در دوران سید محمد خاتمی در پی آمده است: امانت و صداقت

در جایی دیدم که یکی از بزرگان دین فرموده بود :

به طول رکوع و سجود افراد نگاه نکنید بلکه به،  امانتداری و راستگویی انان توجه کنید، زیرا طول دادن سجده و رکوع ممکن است، در اثر عادت باشد و اگر کسی ترک عادت کند، موجب وحشت و ترس او خواهد شد.

پیوند مرتبط: ماجرای علیرضا عسگری و آمادگی بریتانیا برای جنگ تورجان: وبلاگ علیرضا عسگری

سردار سَرت سلامت؛ رییس ستاد مشترک سابق سپاه ممنوع التصویر شد

کسی نیست که خاطره ی دوران دفاع مقدس را در ذهن نداشته باشد و نام حسین اعلایی به گوشش نخورده باشد.
دکتر حسین اعلایی، فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی تبریز، دانشجوی مبارز دوران ستمشاهی، از اولین نیروها و فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فرمانده قرارگاه نوح، موسس نیروی دریایی سپاه در دروان جنگ، فرمانده ستاد مشترک سپاه، معاون وزارت دفاع در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی و از کارشناسان و تحلیل‌گران ارشد راهبری ایران چندی است در شبکه خبر صداوسیمای دولتی، ممنوع التصویر شده است.
طبیعی است صداوسیمایی که بیشترین نقش را در بدبینی مردم به نظام و  رویگردانی مخاطبان به رسانه های خارجی  دارد و کمترین کارایی را در ابهام زدایی از چالش های سیاسی روز دارد، آن چنان در دام افراط گرایی بیفتاد که سرمایه های اجتماعی نظیر سردار سرافراز حسین اعلایی را هم نتواند تحمل کند و با ممنوع التصویر کردن چنین چهره هایی، بخت خود را بیش از پیش از دست بدهد.
عزت الله ضرغامی و مدیرانش که به سبب اجرای سیاست های نخ نما و استالینیستی، هر روز بخش بیشتری از مخاطبان و سلائق را از دست می دهند در حالی خود را رسانه ی ملی می نامند که این رسانه بیش از هر زمان دیگری از سلیقه ها و آرای مختلف خالی می شود و در دام منافع گروهی و حزبی می غلطد.
از سوی دیگر صداوسیما و رسانه های دولتی ایران که عنوان اسلامی را هم یدک می کشند، هر روز بیش از گذشته از اسلام و اخلاق دور می شوند و با فراهم کردن بستر اتهام زنی، هر روز بیش از گذشته به سلف های کمونیستی و غربی خود نزدیک می شوند..
ممنوع التصویر کردن چهره هایی نظیر سردار اعلایی نشان می دهد که سقف اعتماد رسانه های دولتی به مردم چقدر پایین آمده و محدود شده است.

خلافت اموی: بررسی سیاسی ۶۵-۸۶ هجری قمری/۶۸۴-۷۱۵ میلادی

پخش مختارنامه انگیزه ی شناخت فضای سیاسی غالب در دهه ۶۰ هجری قمری را بیشتر  کرده است. چندی پیش در منزل یکی از اقربا که شخصیت فرهیخه و فاضلی است، این کتاب را دیدم. بعدترش به دارالکتاب ایران، میدان انقلاب، رفتم و بعد از معطلی برای سپری شدن زمان استراحت نیم روزی انتشارات طهوری، کتاب  خلافت اموی: بررسی سیاسی ۶۵-۸۶ هجری قمری/۶۸۴-۷۱۵ میلادی را خریدم.
برخلاف اسم کتاب که بررسی سیاسی است، کتاب به واکاوی روش و منش سیاست امویان و بخصوص دوره عبدالملک مروان، کم توجه می نماید و فقط به ذکر روایات مختلف و متعدد راویان از رویدادها و وقایع این دوره ۲۱ ساله می پردازد. البته عبدالامیر دیکسون انصافاً در این بخش زحمت فراوانی کشیده است و کتاب مستند است به ارجاعات متعدد به تواریخ و نسخ خطی.
کتاب فصل مفصلی را به قیام مختار و تلاش های سیاسی و نظامی اش اختصاص داده است و در این میان هم روایت مورخین نزدیک به بنی امیه را نقل کرده است و هم مورخین نزدیک به شیعه،  رویدادهای مهم را با دقت و وسواس از منابع مختلف روایت کرده و تفاوت های آن ها را بیان می کند.
عبدالامیر دیکسون روایت کاملی از حامیان، قبائل و موالی طرفدار مختار و شان سیاسی و جغرافیایی شان و همین طور مخالفین و دشمنانش ارایه می دهد. همچنین توضیح مختصری درباره خشبیه و کیسانیه می دهد.
یکی از نکات جالب کتاب که مورد توجه نویسنده قرار گرفته ، حسن نظر فراوان مختار  به ایرانی ها است، وی خطاب به اشراف کوفی  می گوید: هنگامی که به شما احترام گذاشتم، خود پسند شدید؛ هنگامی که شما را حاکم کردم، به درآمدها دستبرد زدید؛ من این ایرانیان را فرمان پذیرتر، وفادارتر و درستکارتر از شما یافتم.
وی درحالی که نظرش با مورخین نزدیک به امویان درباره مختار ثقفی متفاوت است، نظرشان را چنین بیان می کند: انگیزه های او فقط جاه طلبی ها سیاسی او بود و او از همه ی وسایل به طور غیر اخلاقی برای رسیدن به این اهداف استفاده می کرد.
دیکسون نظر خود را درباره مختار چنین می گوید:… او شیعه ای صادق و بی ریا بود که سستی ابن حنفیه را در پی گیری انتقام حسین (ع) تاب نمی آورد، به ویژه از زمانی که او می توانست امکانات سیاسی ای را که این انتقام ممکن بود به چنان مرد جاه طلبی بدهد، ببیند.
سرانجام مختار ثقفی در ۱۴ رمضان ۶۷ هجری قمری (۳آوریل۶۷۸ میلادی) در ۶۷ سالگی در جنگ واپسین با مصعب ابن زبیر در کوفه به شهادت رسید. روایت کرده اند که او در این آخرین جنگ خطاب به سائب بن مالک اشعری گفته بود: من عربم. من عبدالله بن زبیر را دیدم که حجاز را می گرفت. مروان بن حکم شام را گرفت،  نجده بن عامر حنفی (خوارج) یمامه را گرفت، بنابر این من کمتر از هیچ کدام نیستم و این ناحیه را گرفتم. تنها تفاوت در این است که من انتقام خانواده ی پیامبر (اهل بیت ع) را گرفتم. در حالی که عرب ها آن را فراموش کرده اند.
مصعب بن زبیر دست های مختار را برید و به کنار مسجد کوبید، کاری که نه تنها خانواده  ی مختار بلکه همه ی پیروانی را که حتی پس از مرگ به او وفادار ماندند، خشمگین کرد.
پس از مرگ مختار،  مصعب دو بیوه او ام ثابت بنت سمره بن جندب فزاری و عمره بنت نعمان بن بشیر انصاری را فراخوند و به آن فرمان داد که مختار را دروغگو و شیاد بخوانند. ام ثابت با بی میلی تسلیم شد اما دیگری (عمره) خودداری و تاکید کرد مختار مسلمان پرهیزگاری بوده است.

The Umayyad Caliphate , A Political Study 65-86/684-715 london: Luzac,1971
عبدالامیر عبد دیکسون   Abd al-Ameer Abd Dixon
ترجمه: گیتی شکری
چاپ اول: ۲۲۰۰ نسخه پاییز ۱۳۸۱،  ۳۲۶ صفحه انتشارات طهوری
–    بررسی منابع
–    فصل اول: آشنایی با عبدالملک (بن مروان)
–    فصل دوم: مخالف طرفداران علی (ع): قیام مختار بن ابی عبید ثقفی
–    فصل سوم: عبدالملک مروان و عصبیت
–    فصل چهارم: جنگ های داخلی: ۶۷ تا ۷۳ هجری قمری
–    فصل پنجم: جنبش های دیگر مخالف
–    فصل ششم: مخالفت خوارج
–    Biblography

خلفای بنی امیه
۱- معاویه بن ابو سفیان  ۴۱ تا ۶۰ هجری قمری
۲- یزید بن معاویه  ۶۰ تا ۶۴ هجری قمری
۳- معاویه بن یزید (معاویه دوم) ۶۴ هجری قمری چهل روز.
۴- مروان بن حکم ۶۴ تا ۶۵ هجری قمری
۵- عبدالملک بن مروان ۶۵ تا ۸۶ هجری قمری
۶- ولید بن عبدالملک ۸۶ تا ۹۶ هجری قمری
۷- سلیمان بن عبدالملک ۸۶ تا ۹۹ هجری قمری
۸- عمر بن عبدالعزیز ۹۹ تا ۱۰۱ هجری قمری
۹- یزید بن عبدالملک (یزید ثانی) ۱۰۱ تا ۱۰۵ هجری قمری
۱۰- هشام بن عبدالملک ۱۰۵ تا۱۲۵ هجری قمری
۱۱- ولید بن یزید ( ولید ثانی) ۱۲۵ تا ۱۲۶.
۱۲- یزید بن ولید (یزید ثالث) ۱۲۶ هجری قمری پنج ماهجری قمری
۱۳- ابراهیم بن ولید ۱۲۶ هجری قمری دو ماهجری قمری
۱۴- مروان بن محمد ۱۲۷ تا ۱۳۲ هجری قمری

ارتقا رتبه سایت فیلترینگ دولت به پنجمین سایت ایرانی

بر اساس آمار الکسا، سایت پیوندها peyvandha.ir که به تازگی به جای صفحه فیلتریگ قرار گرفته است در مدت زمان کمی به ۵ سایت ایرانی و ۸۱۴ سایت جهانی ارتقاء جایگاه داده است. این سایت در مدت زمان سه ماه رشدی معادل ۱۰۱.۴% داشته است.

با برنامه ریزی های انجام شده در راستای احقاق حقوق و آزادی های مصرح در قانون اساسی ایران، امید آن می رود سایت فیلترینگ دولتی رتبه نخست سایت های ایرانی را از آن خود کرده و در میان یک صد سایت برتر جهان قرار گیرد.

هان ای زیان رسیده؛ سه روایت از محرم

سالیانی است چند، در روزعاشورا وعاظ و مداحان، حسین (ع) را چنان می کشند که داد و فغان مستمعین مخلص، گوش آسمان را پر می کند زنهار که امروز، حسین علیه السلام بیش از هر زمان دیگری نیازمند زنده شدن است.

دریاست مجلس او دریاب وقت و دُر یاب         هان ای زیان رسیده وقت تجارت آمد

روایت اول: زنده است حسین (ع)
به سبب توفیق، توانستم امسال در مراسم دهه اول محرم حضرت استاد امجد که خدا حفظشان کند، شرکت کنم. فی الواقع مراسم بی پیرایه و مخلصانه ای بود نه از بلندگوهای آنچنانی خبری بود و نه از مداحان فارغ التحصیل از مدرسه ذبح.
برنامه با  سخنرانی های کوتاه ، موجز آغاز می شد و با سینه زنی و دعای استاد خاتمه می یافت. سخنرانان که غالبا روحانیونی سید بودند نه از خواب و رویاهای آنچنانی ذکری می کردند و نه از نه از تکنیک های امروزین اشک درآوردن استفاده می کردند.
شیخنا امجد و دیگر سخنرانان، مفاهیمی بسیط و عمیق را با بیانی به غایت ساده بازگو می نمودند، نه ذکری از کیفیت قتلگاه کردند نه بر احساست سوار شدند. اما همین گفتار ساده و غیر فصیح استاد که آراسته به زیورهای کلامی امروزین نبود، چنان غوغا و هنگامه ای برپا می کرد دیدنی.
در تمامی سخنرانی های دهه اول محرم، استاد امجد همواره تاکید داشتند: ما هیچگاه در گریه برای حسین (ع) متوقف نمی شویم. این بزرگترین ظلم به امام حسین است. چطور می شود برای حضرت سیدالشهداء گریه کنیم و چنین و چنان، بعد در خانه ترش رو باشیم و بر اهل خانه خشونت روا داریم. پس فرق چنین گریه کنی با خولی چیست وقتی سیلی به صورت همسر و دختر خود می زند. چگونه است که برای مصیبت حسین گریبان چاک می کنیم و در مقابل ظلم و حق سکوت روا می داریم؟ این گریه برای کدامین حسین است؟ حسینی که ما می شناسیم برای مقابله با ظلم هر چه داشت تقدیم کرد. حسینی که ما می شناسیم کشته نشد که ما فقط برایش گریه کنیم.
استاد می فرمود: شمـــر لعنت الله بسیار نماز خوان بود و پیشانی اش پینه داشت، چه شد؟ چه کرد؟ اگر قرار است بروی زیارت کربلا و بیایی دروغ بگویی، تهمت بزنی، اهانت کنی و در حق مردم ظلم کنی و خشونت روا داری، فرقت با شمر چیست؟ تفاوت ات با خولی چیست؟ اگر قرار است با گریه برای حسین پیراهن خیس کنی و بعد در مقابل حق سکوت کنی تفاوت با یزید چیست؟

آقای امجد که دردمند از وضع موجود اخلاق و دیانت در جامعه است، گفت: ما نمی دانیم به کدام قرآن عمل می شود؟ هرچی می گردیم این روال جاری در قرآن نهی شده است. حتما در جلد دوم قرآن دروغ، تهمت، ریا و حیله گری آزاد است. حتماً در جلد دوم قرآن حرمت آبروی مومن، ناچیز شمرده شده است، چرا که در قرآن کریم و روایت؛ آبروی مومن جایگاهی رفیع دارد.

روایت دوم: کشته شد حسین (ع)
بعد از صبحانه که در جوار استاد امجد و حواریونش بودم، صلات ظهر به مسجد حضرت ابولفضل (شهرک غرب) رفتم یکی از وعاظ معروف و مشهور تهران را دعوت کرده بودند تا بعد از نماز سخنرانی کند. شیخ به غایت زیبا و فصیح سخن می گفت و اشک از مردم می گرفت و نقل خواب و کرامت می کرد و در بزرگداشت حضرتش سخن را بدانجا رساند که: تخصص حضرت قمر بنی هاشم (ع) در نیزه بود. حتی گفته شد وقتی نیزه ایشان به دشمن اصابت می کرد باز به دست ایشان باز می گشته است!
در تمام سخنرانی ۴۵ دقیقه حضرت واعظ، کلمه ای از ظلم و حق گویی و این که چرا باید حرکت ظلم ستیز حسین (ع) را زنده‌داشت نبود، کلامی از اینکه ظلم چیست بر زبان جاری نشد، سخنی در فلسفه قیام حسین گفته نشد.  در عوض سخن ها راند از گریه کردن و کیفیت قتل‌گاه و …
بعد از سخنان شیخ، مداح جوان و خوش صدایی، مداحی خود را آغاز کرد و برای اشک گرفتن از مردم چه ها که نگفت و چه داستان هایی که نبافت.
حاصل این سخنان چیست؟ چه بینشی بر مومنین اضافه می شود با شنیدن مداوم کیفیت فجایع عاشورا؟ نیاز جنبش حسینی در تمام اعصار، چرایی حرکت امام است یا کیفیت فجایع ظلمه در ۱۰ محرم سال ۶۱ هجری؟    آیا نیاز جنبش حسینی، شناخت حق و ظلم نیست؟
حالم دگرگون شد؛ چه تفاوت شگرفی است! می توان خوب سخن نگفت ولی سخن خوب گفت و می توان خوب سخن گفت ولی سخن خوب نگفت.

روایت سوم: کل یوم عاشورا
شب تاسوعا،  یکی از دوستان عزیز خبری تلخی داد، خواهر مومن اش که برگزیده کنکور کارشناسی ارشد است و با گزینش از حضور در دانشگاه محروم شده را برده بودند برای معرفی به زندان برای گذاران دوران محبس، پس تقاضا داشتند که بعد از ایام عاشورا به زندان بیاید.
تنها اتهام این خواهر با حمیت که قضات مستقل! عقوبت حبس یکساله به وی داده اند، ارسال چند پیامک و حضور در راهپیمایی مسالمت آمیز بود.
طبیعی است در ارزش های اسلامی و حکومی مولانا علی ابن ابی طالب(ع)، انتقاد از حکومت و حاکم وظیفه است  و دارای پاداش نه عقوبت. آیا چنین رفتارهایی با این خواهر و دیگر خواهران و برادران که غالبا بی گناه هستند، می شود مصداق ظلم نیست؟
چه شد «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»؟ مگر جز این است که پیام و درس حسین علیه السلام برای تمامی تاریخ شناخت حق و ظلم است؟ براستی ما چگونه  حسین را شیعه ایم و ظلم را می بینیم و دم نمی زنیم؟ چه خوش گفت سید شهیدان اهل قلم که روزی که ظلم را در مقابلت ببینی و دم نزنی آن روز، عاشورای توست.
پیام شهادت حضرت سیدالشهداء همان قدر که برای من و امثال ما زنده است باید برای حاکم و قاضی و دولتمرد هم زنده باشد. نمی شود برای ظلم در فلسطین و عراق و کتک خوردن دانشجویان در انگلیس داغ دار شد و در مقابل ظلم و پایمال شدن حق در وطن سکوت پیشه کرد.
یاد دعاهای حضرت استاد امجد در پایان برنامه هایش به خیر، می فرمود ما دعایی بهتر از درخواست هایی که امام زمان مطرح کرده اند، نداریم:

و تفضل علی علمائنا بالزهد و النصیحه… وعلى الأمراء بالعدل والشفقه وعلى الرعیه بالإنصاف وحسن

گزارش تصویری از دهه اول محرم در حضور استاد امجد دعاء الامام المهدی علیه السلام

روضه رضوان عشق، عشق حسین شهید

امسال نیز، توفیق شامل حال شد و زنده ایم تا متمتع شویم از شمیم حسینی و یادمان بماند که حسین (ع)  کشته نشد تا بگیرییم یا بگریانیم.

امام موسی صدر خطرناکترین دشمنان امام حسین را کسانی می دانند که می خواهند یاد حضرت سید الشهداء فقط در گریه و اقامه عزا بماند. همانان که حسین شهید را بدون دلیل شهادت می خواهند و ساعت ها و با روش های گوناگون نحوه شهادت حضرت را شرح می دهند و نمی گویند منظور از کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا یعنی مبارزه با ظلم، مبارزه با جهل، مبارزه  با سوء استفاده از دیانت در هر زمان و هر مکان.

داغ دلم تازه شد، تا که محرّم رسید / روضه رضوان عشق، عشق حسین شهید
عشق خداوند عشق، دلبر و دلدار جان / اوج تجلّی روح، عشق امام زمان
عشق ذبیح خدا، حافظ دین رسول / عشق حسین علی، عشق عزیز بتول
عشق رسیدن به عشق، در بر نوح زمان / نور هدایت در این، ظلمت عصر و مکان
عشق بریدن ز خود، در ره اصلاح دین / عشق خدایی شدن، روح خدا در زمین
شعر از رحمان قوام الدینی

چند پیشنهاد برای دهه اول محرم
حضرت استاد امجد: از نماز مغرب و عشاء تا ساعت ۲۰ در مجتمع آموزشی روشنگر، شهرک غرب، فاز ۶.
حاج علی قربان، هیات عشاق الحسین: میدان امام حسین (ع) . مسجد امام حسین (ع)، ساعت شروع مراسم ۸.۳۰ با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین اوسطی، حاج قربان در حدود ساعت ۹:۱۵ برنامه اش را آغاز می کند. امسال برنامه جاری هیات تغییر کرده است. سال های قبل، سخنرانی حدود ۹ شروع می شد و حاجی ساعت ۱۰ روضه خوانی اش شروع می شد. به هر حال یاد بیت الاحزان عشاق الحسین با آن تنگی و محدودیت هایش به خیر.
حسینیه مرحوم آیت الله علوی تهرانی و مسجد امیر: با سخنرانی شیخ حسین انصاریان و حجه السلام علوی تهرانی

از حمزه سید الشهداء تا عباس ساقی العطشاء

بعد از سال ها انتظار، اثر شورانگیز و روشن گرانه ی مختارنامه ساخته سید داوود میرباقری چندی است پخش می شود و از همان ابتدا حواشی ای برایش ایجاد شد که بخشی از آن با هدف جذب مخاطب بیشتر بود و بخشی دیگر با نیاتی خاص.

البته نگارنده دستگاه نیت خوان و تقوا سنج ندارد ولی از همان ابتدای پخش مجموعه،  برخی که فضای مختارنامه را به ضرر خود می پنداشتند، با فضاسازی ها، پخش چهره حضرت عباس ابن علی (ع) را بهانه ای برای تضعیف این سریال قرار دادند.
در این میان سعی شد، این شبهه با طرح استفتاء از مراجع معظم تقلید ادامه یابد که ایشان نظرات متفاوتی داشتند، برخی، آن را بلا اشکال و سایرین نظر دیگری داشتند. اما نکته قابل توجه در نظرات اعاظم دیانت و فقاهت این است که استدلال هایشان عرفی و نه فقهی است.
اعاظم دیانت تاکید داشته اند: چون ممکن است بازیگر این نقش، در نقش‏های دیگر ـ و چه بسا نامناسب ـ ظاهر شود و این امر، موجب آزردگی خاطر بینندگان یا مخدوش شدن تصاویر ذهنی آنان می‏ گردد، بهتر است چهره ی حضرت  نمایان نشود.
با طرح  این بحث عرفی، یاد حضور بازیگر فقید سینمای جهان آنتونی کویین در فیلم پیام؛ محمد رسول الله (۱۹۷۶) ساخته مرحوم مصطفی عقاد افتادم.
برغم حضور کویین در صدها فیلم هالیوودی، بازی روان و سراسر معنوی وی در  فیلم محمد رسول الله هیچگاه از ذهن مخاطب قدیم و جدید پاک نمی شود و همواره خاطره ی خوبی از وی در اذهان وجود دارد.
نگارنده یادداشت هرچه در سابقه مخالفت و انتقاد علمای جهان اسلام و عرب (با آن ویژگی های مرتجعانه اش) درباره ی نمایش چهره حضرت حمزه عموی بزرگوار حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) جستجو کرد، چیزی نیافت.

نکته  تلخ این است؛ چگونه تفسیر و تعبیر خط ابرو و بدن ورزیده ی حضرت عباس ابن علی (ع) با بیانی گاهاً سخیف توسط مداحان انتقادهایی چنین  وسیع  را در پی نداشته است و حالیه نشان دادن چهره ی یک بازیگر مسلمان که هیچ سابقه ای از وی وجود ندارد سراسر اشکال دارد؟
چرا این استفتائات و فضاسازی های برای نمایش چهره ی پیامبران از جمله حضرت ابراهیم، حضرت عیسی بن مریم، سلیمان، یعقوب، یوسف، ذکریا و یحیی صورت نگرفت، مگر نه این که مقام نبوت، وحی و عصمت، جایگاهی رفیع نزد مومنین دارد.
مگر عکس های هنری و مدی روزی بازیگر نقش یوسف پیامبر، به دست آقایان استفتاییون نمی رسد؟ در آنجا خلاف عرف صورت نمی گیرد و با نمایش چهره حضرت عباس که سلام خدا بر او باد، بی احترامی صورت می گیرد.
مگر سینما و تلویزیون ایران چند میرباقری و حسن فتحی دارد که با چنین فضا سازی هایی، این سرمایه ها را هدر می دهیم.
مرور حواشی نمایش صورت حضرت حمزه سید الشهداء و حضرت عباس ساقی العطشاء نشان می دهد، چقدر جامعه به سمت روشنگری و چقدر به سمت عرفی شدن حرکت کرده است و زنهار که یاد بزرگان روشن ضمیری چون شهید طالقانی، استاد شهید مطهری و شهید مظلوم بهشتی چقدر خالی است.

مدتی است مدعیان اصولگرایی، به بهانه پخش مختار با همسان سازی حوادث سال گذشته با واقعه عظیم عاشورا، مردم را دسته بندی کرده و خود چون قدیسینی در سپاه حسین مخالفین و منتقدین را اشقیا و اعداء می شمارند. استاد رسول جعفریان در یادداشتی نقدی بر یکی از این همسان پنداری ها نگاشته است که در زیر آورده ام.
قربانی کردن مختار به پای میثم!
رسول جعفریان:انعکاس سایه حوادث روز بر تاریخ اسلام نباید به قیمت تحریف برخی از واقعیات تاریخی تمام شده و راه را برای ضربه زدن به نگرشهای مسلم شیعی در تاریخ اسلام باز کند.

اخیرا یک سایت و یک خبرگزاری به بهانه دفاع از میثم تمار به عنوان سرباز ولایی به تخطئه مختار پرداخته اند. اولی مقاله ای تحت عنوان «ولایت سربازانی چون میثم تمار می خواهد نه مختار» و دومی گزارشی با عنوان «ولایت سربازانی مانند میثم‌تمّار در هنگامه مبارزه می‌طلبد» عملا به تخطئه مختار پرداخته و او را به مصلحت اندیشی متهم کرده اند.

حقیقت آن است که این نگرش که تحت تاثیر ماجراهای سال گذشته است، نه با واقعیات تاریخی سازگار است ونه در مجموعه تاریخ نگاری شیعی جایی دارد. مع الاسف این که ما تحت تاثیر مسائل روز به تحریف واقعیات تاریخی بپردازیم و شخصیت های برجسته خودمان را نه از معاصرین که از گذشتگان هم قربانی کنیم، امری است که این روزها جریانی ساری و جاری است. آدمی نباید تمام میراث خود را در آتش بیندازد برای این که عجالتا گرم شود! ادامه خواندن “”