سالیانی است چند، در روزعاشورا وعاظ و مداحان، حسین (ع) را چنان می کشند که داد و فغان مستمعین مخلص، گوش آسمان را پر می کند زنهار که امروز، حسین علیه السلام بیش از هر زمان دیگری نیازمند زنده شدن است.
دریاست مجلس او دریاب وقت و دُر یاب هان ای زیان رسیده وقت تجارت آمد
روایت اول: زنده است حسین (ع)
به سبب توفیق، توانستم امسال در مراسم دهه اول محرم حضرت استاد امجد که خدا حفظشان کند، شرکت کنم. فی الواقع مراسم بی پیرایه و مخلصانه ای بود نه از بلندگوهای آنچنانی خبری بود و نه از مداحان فارغ التحصیل از مدرسه ذبح.
برنامه با سخنرانی های کوتاه ، موجز آغاز می شد و با سینه زنی و دعای استاد خاتمه می یافت. سخنرانان که غالبا روحانیونی سید بودند نه از خواب و رویاهای آنچنانی ذکری می کردند و نه از نه از تکنیک های امروزین اشک درآوردن استفاده می کردند.
شیخنا امجد و دیگر سخنرانان، مفاهیمی بسیط و عمیق را با بیانی به غایت ساده بازگو می نمودند، نه ذکری از کیفیت قتلگاه کردند نه بر احساست سوار شدند. اما همین گفتار ساده و غیر فصیح استاد که آراسته به زیورهای کلامی امروزین نبود، چنان غوغا و هنگامه ای برپا می کرد دیدنی.
در تمامی سخنرانی های دهه اول محرم، استاد امجد همواره تاکید داشتند: ما هیچگاه در گریه برای حسین (ع) متوقف نمی شویم. این بزرگترین ظلم به امام حسین است. چطور می شود برای حضرت سیدالشهداء گریه کنیم و چنین و چنان، بعد در خانه ترش رو باشیم و بر اهل خانه خشونت روا داریم. پس فرق چنین گریه کنی با خولی چیست وقتی سیلی به صورت همسر و دختر خود می زند. چگونه است که برای مصیبت حسین گریبان چاک می کنیم و در مقابل ظلم و حق سکوت روا می داریم؟ این گریه برای کدامین حسین است؟ حسینی که ما می شناسیم برای مقابله با ظلم هر چه داشت تقدیم کرد. حسینی که ما می شناسیم کشته نشد که ما فقط برایش گریه کنیم.
استاد می فرمود: شمـــر لعنت الله بسیار نماز خوان بود و پیشانی اش پینه داشت، چه شد؟ چه کرد؟ اگر قرار است بروی زیارت کربلا و بیایی دروغ بگویی، تهمت بزنی، اهانت کنی و در حق مردم ظلم کنی و خشونت روا داری، فرقت با شمر چیست؟ تفاوت ات با خولی چیست؟ اگر قرار است با گریه برای حسین پیراهن خیس کنی و بعد در مقابل حق سکوت کنی تفاوت با یزید چیست؟
آقای امجد که دردمند از وضع موجود اخلاق و دیانت در جامعه است، گفت: ما نمی دانیم به کدام قرآن عمل می شود؟ هرچی می گردیم این روال جاری در قرآن نهی شده است. حتما در جلد دوم قرآن دروغ، تهمت، ریا و حیله گری آزاد است. حتماً در جلد دوم قرآن حرمت آبروی مومن، ناچیز شمرده شده است، چرا که در قرآن کریم و روایت؛ آبروی مومن جایگاهی رفیع دارد.
روایت دوم: کشته شد حسین (ع)
بعد از صبحانه که در جوار استاد امجد و حواریونش بودم، صلات ظهر به مسجد حضرت ابولفضل (شهرک غرب) رفتم یکی از وعاظ معروف و مشهور تهران را دعوت کرده بودند تا بعد از نماز سخنرانی کند. شیخ به غایت زیبا و فصیح سخن می گفت و اشک از مردم می گرفت و نقل خواب و کرامت می کرد و در بزرگداشت حضرتش سخن را بدانجا رساند که: تخصص حضرت قمر بنی هاشم (ع) در نیزه بود. حتی گفته شد وقتی نیزه ایشان به دشمن اصابت می کرد باز به دست ایشان باز می گشته است!
در تمام سخنرانی ۴۵ دقیقه حضرت واعظ، کلمه ای از ظلم و حق گویی و این که چرا باید حرکت ظلم ستیز حسین (ع) را زندهداشت نبود، کلامی از اینکه ظلم چیست بر زبان جاری نشد، سخنی در فلسفه قیام حسین گفته نشد. در عوض سخن ها راند از گریه کردن و کیفیت قتلگاه و …
بعد از سخنان شیخ، مداح جوان و خوش صدایی، مداحی خود را آغاز کرد و برای اشک گرفتن از مردم چه ها که نگفت و چه داستان هایی که نبافت.
حاصل این سخنان چیست؟ چه بینشی بر مومنین اضافه می شود با شنیدن مداوم کیفیت فجایع عاشورا؟ نیاز جنبش حسینی در تمام اعصار، چرایی حرکت امام است یا کیفیت فجایع ظلمه در ۱۰ محرم سال ۶۱ هجری؟ آیا نیاز جنبش حسینی، شناخت حق و ظلم نیست؟
حالم دگرگون شد؛ چه تفاوت شگرفی است! می توان خوب سخن نگفت ولی سخن خوب گفت و می توان خوب سخن گفت ولی سخن خوب نگفت.
روایت سوم: کل یوم عاشورا
شب تاسوعا، یکی از دوستان عزیز خبری تلخی داد، خواهر مومن اش که برگزیده کنکور کارشناسی ارشد است و با گزینش از حضور در دانشگاه محروم شده را برده بودند برای معرفی به زندان برای گذاران دوران محبس، پس تقاضا داشتند که بعد از ایام عاشورا به زندان بیاید.
تنها اتهام این خواهر با حمیت که قضات مستقل! عقوبت حبس یکساله به وی داده اند، ارسال چند پیامک و حضور در راهپیمایی مسالمت آمیز بود.
طبیعی است در ارزش های اسلامی و حکومی مولانا علی ابن ابی طالب(ع)، انتقاد از حکومت و حاکم وظیفه است و دارای پاداش نه عقوبت. آیا چنین رفتارهایی با این خواهر و دیگر خواهران و برادران که غالبا بی گناه هستند، می شود مصداق ظلم نیست؟
چه شد «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»؟ مگر جز این است که پیام و درس حسین علیه السلام برای تمامی تاریخ شناخت حق و ظلم است؟ براستی ما چگونه حسین را شیعه ایم و ظلم را می بینیم و دم نمی زنیم؟ چه خوش گفت سید شهیدان اهل قلم که روزی که ظلم را در مقابلت ببینی و دم نزنی آن روز، عاشورای توست.
پیام شهادت حضرت سیدالشهداء همان قدر که برای من و امثال ما زنده است باید برای حاکم و قاضی و دولتمرد هم زنده باشد. نمی شود برای ظلم در فلسطین و عراق و کتک خوردن دانشجویان در انگلیس داغ دار شد و در مقابل ظلم و پایمال شدن حق در وطن سکوت پیشه کرد.
یاد دعاهای حضرت استاد امجد در پایان برنامه هایش به خیر، می فرمود ما دعایی بهتر از درخواست هایی که امام زمان مطرح کرده اند، نداریم:
و تفضل علی علمائنا بالزهد و النصیحه… وعلى الأمراء بالعدل والشفقه وعلى الرعیه بالإنصاف وحسن
گزارش تصویری از دهه اول محرم در حضور استاد امجد دعاء الامام المهدی علیه السلام